نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: اخراج، فوت پدر...

5104
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36218
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    اخراج، فوت پدر...

    سلام
    نمیدونم از کجا شروع کنم!
    من 25 سالمه، تا همین 25 هم هیچ مشکلی نداشتم، توی دبیرستان، دوره کارشناسی و ارشد همیشه جزو بهترین ها بودم. همین باعث شد که به فکر خروج از کشور و اپلای بیافتم. توی مدتی که ارشد بودم به حدی توی رشته خودم مسلط بودم که حتی به اساتیدی که تخصصشون توی گرایش من نبود مشاوره می دادم. یه دوره هم تقریبا یک سال توی یه موسسه که مرتبط با گرایش و رشتم بود فعالیت داشتم. توی همه اینا مدت 14 سال هست که با بیماری سرع دست و پنجه نرم می کنم، مشکلی نیست خداروشکر فقط هر چندوفت یک بار بیهوش میافتم یه گوشه و 30 دقیقه بعدش تقریبا بی حس به هوش میام، این شد که رفتم و برای معافیت اقدام کردم! خوب دوستان بعد از سه دفه اینور اونور کردن پرونده من گفتن که معاف از رزم و شما هیچ مشکلی نداری! به سوابق بستریو بیمارستان هم که اصلا توجه نداشتن بماند این مشکل نیست...!!! خوب تا اینجا تقریبا خودم رو آدمی می دونستم که به همه خواسته هام و آرزوهام یواش یواش داشتم می رسیدم...! حتی از دوتا دانشگاه توی دوتا کشور خوب هم پیشنهاد داشتم، اولیش به دلیل اینکه مقاله خارجی هنوز نداشتم رد شد! خوب دقیقا بعد از برگشت از اون کشور که برای مصاحبه رفته بودم از کارم اخراج شدم! و در عین ناباوری دیدم کسی رو جایگزین من کردن که اصلا هیچ سررشته ای از کار من نداشت! سعی کردم روی اپلای وقت بذارم، مقالم هم درست شد تو این مدت اما سال گذشته بود، یه همچین روزی مصاحبه دکتری داشتم مصاحبه خیلی خوب فکر کردم تقریبا تموم شده دیگه...پدرم خیلی راضی بودن بهم گفت تو اگه بتونی این کار روهم به سرانجام برسونی خیلی راضی ام ازت...من با یکی از دوستام توی یه شهر دیگه قرار داشتم که فردای روز مصاحبه برم و ببینمش، توی ترمینال با پدرم خداحافظی کردم و رفتم. ساعت 8 صبح رسیدم اونجا، هنوز خستگی نگرفته بودم که دیدم گوشیم زنگ خورد، پدرم بود گفتم شاید می خواد ببینه من رسیدم یا نه؟ جواب دادم دیدم یه جوون با لهجه نامفهوم و اضطراب پشت خطه، گفت این بنده خدا تصادف کرده زود خودتون رو برسونید! هر کاری کردم بپرسم حال پدرم چطوره هیچی نگفت! ترسیده بودم رو پاهام بمد نبودم، دوباره به خودم امید دادم گفتم ماشین نو بود تازه یه هفتس بابا گرفتتش، کیسه هوا داره، حتما شوکه شده نتونسته خودش تماس بگیره! هر جور بود خودمو رسوندم ترمینال که برگردم. اما وقتی رسیدم فهمیدم دردم فوت شدن، انگار یه ماشین دیگه توی جاده پیچیده بود جلوی پدرم، پدرم 35 سال راننده پایه یک بودن و خیلی حرفه ای و مقرراتی، اما فایده نداشت...بعد فوت پدرم همه چیز بهم ریخت هیچ کس حالش خوب نبود، قرض بالای قرض، وضع مالی که به کل در هم ریخت و تقریبا الان یک سال هست که زندگی عین جهنم شده...الان احساس می کنم به کل دارم توی منجلاب فور می رم، به دور و برم نگاه می کنم می بینم همه دارن پیرفت می کنن، اما من دارم همینی هم که هستم و بودم رو از دست می دم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اخراج، فوت پدر...

    سلام
    بهتون تسلیت میگم
    واقعا درد وحشتناک و بزرگی هست
    خدابیامرزتشون
    حالا ک پدرتون در قید حیات نیستن شما باید پسری بشین ک مثه همیشه به شما افتخار کنه
    جای خالی را برای بقیه پر کنید و خانواده اش را سرپا نگه دارید تا ازشما راضی باشه
    ی بار دیگه اهداف تون را مردر کنید و بسم الله بگین و شروع کنید...
    فقط در تمام لحظات به این فک کنید ک پدرتان شما را میبیند و شاهد تمام لحظه های زندگی و موفقیت هایتان هست.


    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  3. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اخراج، فوت پدر...

    از نظر روانشناسی و روانپزشکی اگر فردی عزیزی را از دست بدهد ، افسردگی او تا شش ماه طبیعی است اما اگر از این مدت بگذرد او یک بیمار افسرده تلقی خواهد شد و باید تحت رواندرمانی و دارو درمانی قرار بگیرد. البته این به این معنا نیست که در مدت شش ماه اول اگر افسردگی شدید بود هیچ اقدامی انجام نگیرد.در این مدت نیز خطراتی وجود دارد از جمله خطر اقدام به خودکشی.افرادی که از قبل زمینه افسردگی را دارند احتمال کنار آمدن با فقدان را کمتر خواهند داشت و خطرات احتمالی نیز بیشتر است که اطرافیان باید بیشتر مراقب این افراد باشند.

    توصیه های مهم
    از دست دادن عزیزان برای همه ما رخ می‌دهد و عبور از این شرایط سخت به آگاهی و مهارت‌هایی نیازمند است که اطلاع از آنها به ما کمک می‌کند تا این وضعیت دشوار سوگ را راحت تر تحمل کنیم و به سلامت از آن بگذریم. ممکن است هفته‌ها و ماه‌های بعد از مصیبت با مواردی از قبیل غمگینی، افسردگی، درماندگی و ناتوانی، علاقه نداشتن به کارهای سابق، بی تفاوتی و بی‌حوصلگی روبه‌رو شوید. توصیه‌های زیر می‌تواند در این مراحل سخت به شما کمک کند:
    ۱- به خود حق بدهید که احساس عصبانیت، غمگینی، ناراحتی و بسیاری از احساسات ناراحت‌کننده دیگر دارید.

    ۲- درخصوص احساسات خود با دیگران صحبت کنید.

    ۳- احساسات و نگرانی خود را ابراز و هر وقت خواستید گریه کنید.

    ۴- مراقب وضعیت جسمی‌ خود باشید. وقتی فرصت پیدا کردید استراحت کنید و چیزی بخورید.

    ۵- زمانی را برای کارهای شخصی مانند رسیدگی به بهداشت و مراقبت شخصی خود اختصاص دهید.

    ۶- به خود سخت نگیرید و به دلیل عصبی و پرخاشگر‌‌بودن خود را سرزنش نکنید.

    ۷- ارتباط خود را با اطرافیان حفظ کنید و با بستگان و کسانی که همدرد شما هستند، در تماس باشید.

    ۸- احساسات و عواطف خود را از هر طریقی که می‌توانید ابراز کنید و اگر دوست دارید و می‌توانید بنویسید، نقاشی کنید، گریه کنید، دعا کنید، قران بخوانید، عصبانی شوید، داد بزنید و غم سنگین خود را بیرون بریزید.

    ۹- لوازم شخصی و یادگاری‌هایی از فرد یا افراد از دست داده را نگه دارید و همراه خود داشته باشید. اگر باعث تسکین شما می‌شود می‌توانید با فرد از دست‌رفته صحبت کنید و برای وی نامه بنویسید یا برایش دعا کنید.

    ۱۰- به یاد داشته باشید بهبود اثرات عاطفی حادثه، نیاز به زمان زیادی دارد انتظار نداشته باشید که سریعا به وضعیت سابق برمی‌گردید.

    ۱۱- زندگی شما پس از این اتفاق تغییر خواهد کرد و ممکن است مجبور باشید دوباره و از صفر شروع کنید یا مجبور به انجام کارهایی باشید که تا به حال نکرده اید. از نظر روحی خود را برای این تغییر آماده کنید.

    ۱۲- تا مدت‌ها شما در وضعیت بحرانی به سر خواهید برد. این بحران ممکن است عوارضی را در زندگی شما ایجاد کند؛ مثل مشکلات مالی و خانوادگی و… این عوارض و مشکلات ممکن است گذرا باشد و با تدبیر درست حل شود، بنابراین از گرفتن تصمیمات مهم برای آینده مانند رها کردن کار، انتخاب محل جدید زندگی و مهاجرت خودداری کنید.

    ۱۳- حادثه تلخی که پشت سر گذاشته‌اید، ممکن است عوارض روانی و رفتاری خاصی را به دنبال داشته باشد لذا اگر احساس می‌کنید قادر به مقابله با این مشکلات نیستید، به متخصصانی مثل روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. شاید لازم باشد به هر دو متخصص مراجعه داشته باشید و هم از رواندرمانی مخصوص سوگ بهره مند شوید و هم از دارو درمانی استفاده کنید.



    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اخراج، فوت پدر...

    سلام
    متاسفم به خاطر شرایط سختی که براتون پیش اومده
    ببینین گاهی اتفاف ناگواری میفته که دست آدم نیست
    اتفاقات و حوادث زندگی که در قالب سرنوشت برای آدم ها رخ میده رو با همه ی بار سختی ای که از نظر روانی و جهات دیگه روی فرد میذاره رو باید سعی کرد باهاشون کنار اومد
    پدرتون سال ها موفقیت های شما رو دیدند و خب مقصر اون حادثه هم نبودن
    این رو بذارید به حساب سرنوشت که گاهی بی رحمانه نقشه هاش رو اجرا میکنه

    شما دیگه برای خودتون مردی شدید و نباید اجازه بدید حوادث زندگی در قالب های مختلف بهتون مسلط بشه
    سعی کنید کم کم غم از دست دادن پدرتون رو باهاش کنار بیاید
    مرگ یک انتقال هست درسته پدر شما از این دنیا رفتن ولی خب الان هم شما رو میبیننن و از کار و زندگیتون آگاه هستن
    شما هم به خاطر پدرتون و زندگی و آینده تون بلند بشید و دوباره زندگیتونو از سر بگیرید
    سعی کنید مدیریت کارها رو در غیاب پدرتون به دست بگیرید ، به هر حال شما پسر هستید و توی این موقعیت خونواده تون به شما تکیه میکنن
    پس سعی کنید قوی باشید و به بازی روزگار نبازید.

    میتونید هم برای اینکه زودتر حالتون بهتر بشه به یه مشاور مراجعه کنید
    کارهایی که حالتون رو خوب میکنه انجام بدید، ورزش کنید و دوباره به برنامه ها و زندگیتون فکر کنید و پیگیرشون باشید.

  7. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تفاوت معني ان شا ا... انشالا و ايشالا
    توسط محمدزاده در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 01-06-2023, 12:57 AM
  2. ۱۱سال تفاوت سنی
    توسط saba74 در انجمن سن ازدواج
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-15-2016, 01:11 PM
  3. تفاوت زنان و مردان
    توسط fateme.68 در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 01-05-2016, 07:58 PM
  4. تفاوت سني در ازدواج
    توسط mmahsa17 در انجمن سن ازدواج
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 04-20-2014, 10:24 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد