راهنمایی برای ازدواج

[javaheri69]

با سلام
این مشکل یکی از دوستانم هست که اینجا مطرح میکنم..

دوست من نزدیک 4 ساله با دختر خانمی دوست هست..

قول ازدواج به همدیگه داده بودن..مشکل بزرگ اینجاست حسی به اون دختر خانم نداره..چند باری هم بهش گفته ولی میبینه بهش عادت کرده نمیتونن بدون هم باشن...اون دختر خانم هم خیلی دوسش داره...
یک روز دوستم ازش خدافظی کرده بود بهش گفته حسی بهت ندارم ..ولی دوستم طاقت نیاورده باز شب بهش پیامک زده...
اگه اینا ازدواج کنند این حس براشون مشکل بوجود میاره یا ن؟؟ایا نیازه برن مشاوره یا ن؟؟
ممنون میشم سریع جواب بدین اخه دوستم اینجاست..
تشکر

[فرشته مهربان]

سلام

دوست شما کار اشتباهی کرده دختر خانومو وابسته کرده وقتی حسی نداشته
حتی اگه بزور مونده بازم اشتباهه ،نباید باهم ازدواج کنن از سر ترحم
ادما با عشق اتشین ازدواج میکنن سرد میشن چه برسه به این اولش یه طرف حسی نداشته باشه به همسرش
به دوستتون بگید از سر ترحم با دختر ادامه نده و هرچه سریعتر تمومش کنه و بخاطر ترحم باهاش ازدواج نکنه

[javaheri69]

سلام

دوست شما کار اشتباهی کرده دختر خانومو وابسته کرده وقتی حسی نداشته
حتی اگه بزور مونده بازم اشتباهه ،نباید باهم ازدواج کنن از سر ترحم
ادما با عشق اتشین ازدواج میکنن سرد میشن چه برسه به این اولش یه طرف حسی نداشته باشه به همسرش
به دوستتون بگید از سر ترحم با دختر ادامه نده و هرچه سریعتر تمومش کنه و بخاطر ترحم باهاش ازدواج نکنه

خب این دوتا همدیگرو دوست دارن..جوری که اگه طاقت قهر و دوری همدیگرو ندارن..
به نظرتون باشید چکار کنند؟؟؟؟؟

[فرشته مهربان]

خب این دوتا همدیگرو دوست دارن..جوری که اگه طاقت قهر و دوری همدیگرو ندارن..
به نظرتون باشید چکار کنند؟؟؟؟؟

بلخره حس داره یا نداره اولش نوشتین دختره دوست داره پسررو پسره حسی نداره خواسته تموم کنه

[javaheri69]

بلخره حس داره یا نداره اولش نوشتین دختره دوست داره پسررو پسره حسی نداره خواسته تموم کنه

دوستم اینجاست بزارین از زبون خودش بگم..
نمیدونم چ جوری بگم حسی بهش ندارم..ولی طاقت رفتنش رو هم ندارم.
دختر خیلی خوبی هست خیلی ی ی ی ی ی ..... هر چی بگم کم گفتم..
4ساله باهاش دوستم اخلاق منو از خودم بهتر میشناسه..منم همین طور..
تنها مشکلم اینه حسی بهش ندارم..امیدوارم فهمیده باشین..واضح تر میگم..ته دلم ی کوچولو راضی نیست..نمیدونم چرا اینطوری شدم...
تو رو خدا کمکم کنید..

[samane.m]

نمیدونم چ جوری بگم حسی بهش ندارم..ولی طاقت رفتنش رو هم ندارم.
دختر خیلی خوبی هست خیلی ی ی ی ی ی ..... هر چی بگم کم گفتم..
4ساله باهاش دوستم اخلاق منو از خودم بهتر میشناسه..منم همین طور..
تنها مشکلم اینه حسی بهش ندارم..امیدوارم فهمیده باشین..واضح تر میگم..ته دلم ی کوچولو راضی نیست..نمیدونم چرا اینطوری شدم...
تو رو خدا کمکم کنید..[/quote]

سلام.
ببینید وابستگی با دوست داشتن فرق میکنه شما ممکنه به اون دختر خانم عادت کرده باشین و وابسته شده باشین این وابستگی یک نیازه که با بودن کنار ایشون برطرف میشه .
اما برای ازدواج عشق اتشین نیاز نیست خیلیها بون عشق و تنها با شناخت ازدواج میکنند.
اما اگر به ایشون وابسته هستید . رفتارهاشونو زیبایی ظاهر و باطن و تفاوت و شباهت هاتون رو رو یک کاغذ بیارید ببینید چقدر باهم تفاهم دارید اگر تفاهم دارید با ذره ای علاقه هم میشه تشکیل خونواده داد . اما اگر بطور کل از ایشون سردی هیچی.

[فرشته مهربان]

دوستم اینجاست بزارین از زبون خودش بگم..
نمیدونم چ جوری بگم حسی بهش ندارم..ولی طاقت رفتنش رو هم ندارم.
دختر خیلی خوبی هست خیلی ی ی ی ی ی ..... هر چی بگم کم گفتم..
4ساله باهاش دوستم اخلاق منو از خودم بهتر میشناسه..منم همین طور..
تنها مشکلم اینه حسی بهش ندارم..امیدوارم فهمیده باشین..واضح تر میگم..ته دلم ی کوچولو راضی نیست..نمیدونم چرا اینطوری شدم...
تو رو خدا کمکم کنید..

اصولا وقتی یه طرف بیش از حد ابراز علاقه کنه طرف دیگه که شما باشی دچار سردرگمی میشه
و ممکنه حتی یک سردم بشه
بنظر من مثلا به مدت چند هفته ارتباطتتو با دختر قطع کن و خوب فکر کن
تا بفهمی احساس واقعیت بهش چیه
و توتصمیمت باید هم احساست دخیل باشه هم عقلت

[javaheri69]

نمیدونم چ جوری بگم حسی بهش ندارم..ولی طاقت رفتنش رو هم ندارم.
دختر خیلی خوبی هست خیلی ی ی ی ی ی ..... هر چی بگم کم گفتم..
4ساله باهاش دوستم اخلاق منو از خودم بهتر میشناسه..منم همین طور..
تنها مشکلم اینه حسی بهش ندارم..امیدوارم فهمیده باشین..واضح تر میگم..ته دلم ی کوچولو راضی نیست..نمیدونم چرا اینطوری شدم...
تو رو خدا کمکم کنید..

سلام.
ببینید وابستگی با دوست داشتن فرق میکنه شما ممکنه به اون دختر خانم عادت کرده باشین و وابسته شده باشین این وابستگی یک نیازه که با بودن کنار ایشون برطرف میشه .
اما برای ازدواج عشق اتشین نیاز نیست خیلیها بون عشق و تنها با شناخت ازدواج میکنند.
اما اگر به ایشون وابسته هستید . رفتارهاشونو زیبایی ظاهر و باطن و تفاوت و شباهت هاتون رو رو یک کاغذ بیارید ببینید چقدر باهم تفاهم دارید اگر تفاهم دارید با ذره ای علاقه هم میشه تشکیل خونواده داد . اما اگر بطور کل از ایشون سردی هیچی.[/QUOTE]


خیلی زیبا گفتین.

دوستشون دارم.خیلی بامعرفته و فهمیده و ....

فقط ی کوچولو سر درگم بودم با حرفاتون راهنمایی شدم.

[javaheri69]

اصولا وقتی یه طرف بیش از حد ابراز علاقه کنه طرف دیگه که شما باشی دچار سردرگمی میشه
و ممکنه حتی یک سردم بشه
بنظر من مثلا به مدت چند هفته ارتباطتتو با دختر قطع کن و خوب فکر کن
تا بفهمی احساس واقعیت بهش چیه
و توتصمیمت باید هم احساست دخیل باشه هم عقلت

تنکس
حرف شما هم زیبا بود
حدودا 2 ماه پیش بود باهاشون قهر بودم نزدیک 1 ماه..ولی طاقت نیاوردم..رفتم اشتی کردم..

[samane.m]

سلام.
خیلی زیبا گفتین.

دوستشون دارم.خیلی بامعرفته و فهمیده و ....

فقط ی کوچولو سر درگم بودم با حرفاتون راهنمایی شدم.

..................

خوشحالم که کمکتون کرده.
حتما معیارهارو در نظر داشته باشین و ایشون رو یک فرد عادی در نظر بگیرید ک فقط کمی میشناسید از روی عشق تصمیم نگیرید از روی تشابه و تفاهم تصمیم بگیرید. موفق و خوشبخت باشید.

[samane.m]

اضافه کنم زمانی تصمیم از روی عشق اشتباه هست ک کورکورانه باشه اما اگر ایشون از نظر اکثر اشنایان، یک فرد قابلی هستن و فهمیده، پس مورد مناسبی هستند.

[javaheri69]

اصولا وقتی یه طرف بیش از حد ابراز علاقه کنه طرف دیگه که شما باشی دچار سردرگمی میشه
و ممکنه حتی یک سردم بشه
بنظر من مثلا به مدت چند هفته ارتباطتتو با دختر قطع کن و خوب فکر کن
تا بفهمی احساس واقعیت بهش چیه
و توتصمیمت باید هم احساست دخیل باشه هم عقلت

درود
امروز این کارو انجام دادم به مدت یک هفته ارتباطمو قطع کردم تا ببینم چی میشه..
نمیدونم کار درستی انجام میدم یا ن

[فرشته مهربان]

درود
امروز این کارو انجام دادم به مدت یک هفته ارتباطمو قطع کردم تا ببینم چی میشه..
نمیدونم کار درستی انجام میدم یا ن

کار درستیه اینجوری اسرار طرف مقابل باعث نمیشه تو تصمیم گیری اشتباه کنین
تصمیمتون که قطعی شد به دختر خانومم اطلاع بدید