نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

5390
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37452
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    سلام
    من امید هستم دکترای معماری دارم و فردی فوق العاده حساس و احساسی و دارای درآمد خیلی خوبی بنا به کار و تخصصم و انبوه ساز نیز هستم و همه امکانات زندگی رو دارم و همسرمم ۵ سال از من بزرگتر هستش و الان دقیقا سن خودم ۳۵ هستش . فوق العاده به خدا ایمان دارم و خدارو خیلی دوست دارم اما مذهبی نیستم . در خارج از ایران هم خانه دارم . و تمام امکانات زندگیمو شخصا خودم با توکل به خدا و اراده بدون هزار تومن کمکی از هیچ کس بوجود آوردم . در ۸ سالگی پدرمو از دست دادن و مشکلات خانواده به دوشم افتاد و همه چیو از همون سن به گردن گرفتم و نیخوام بدونین با چه مشکلات روحی و مالی خودمو به اینجا رسوندم . همسرم در شرکت من کار آموزی میکرد که باهم آشنا شدیم و بعد چند ماه ازدواج کردیم و من همون اول همسرمو برای زندگی به خارج از ایران بردم تا اونجا زندگی کنیم که بعد مدتی خواست برگردیم و منم به خواستش احترام گذاشتم و برگشتیم و بعد اون به مراتب زیاد مسافرتهای زیادی به خارج از ایران و داخل ایران داشتیم . شکل زندگی شخص من با سمت خانواده همسرم خیلی فرق داره و من شاید صدها بار به هر شکل توجه کنین از کلاس زندگیمو مسافرتهامو پوشش ها و خورد و خوراک و میزان رفاه زندگی بالاتر هست و کلا در زندگی از همسرم هیچی درغ نکردم از سر سوزن تا همه جوره امکانات از ویلا و باغ و ماشین و امکانات ، حتی نداشتم جهزیه بیاره که شاید به خاطر اون خانوادش دچادر مشکل مالی بشن و بهش گفتم خودم برات جهزیه درست میکنم و بردم هر چی خواست بهترینشو براش تهیه کردم و الان ۸ ساله تشگیل خانواده دادم و در این ۸ سال کلا وسایل خونه از قاشق گرفته تا مبلمان و دکوراسیون ۳ بار از نو کردمش که روحیه قوی داشته باشه و اینم متذکر بشم که وسایل و ابزارات زندگی در محیط خونه فوق العاده زیاده مثلا یخچال ۳ تا لپ تاپ ۳ تا گوشی چند تا تلویزیون ۹ تا ( چون خونم دوبلکس هستش در تمام فضاها و اتاقها حتی در سرویسهای بهداشتی هم گذاشتم ) هر چیزی که فکرشو بکنین چند تا هستش . به یک باره در یکی از روزها همسرم برگشت بهم گفت که در شکل زندگی کردن با من احساس گناه میکنه و بهم هیچ حسی نداره و منو مثل یک نامحرم میبینه و حتی دوماه بود که تمکین نمیکرد و منم اسرار نمیکردم دلیلشو دونستم و گفتم چرا مگه من بهت خیانتی کردم یا چیزی برات کم گذاشتم یا در زندگی چیزی کوتاهی کردم ؟ من حتی مهریه همسرمو در همون روز اول پرداخت کردم و در طول زندگی هم در پول غرقش کردم و هیچ چیزی نبود که نتونه تهیه نکنه . هر چی سوال کردم گفت نمیدونم . بهم گفت منو ببر خونه مادرم و دوروز بمونمو برگردم که برمو بهم گفت بزار بازم بمونم که گفتم باشه و بعد از دو هفته رفتم بیارمش گفت من نمیخوام بیام و اینجا میمونم تو هم یا طلاقم بده و یا برو زن بگیر و منم بهش گفتم نه طلاق میدم و نه به زندگی جدیدی فکر میکنم و کلا الان خودشو ازم دور کرده و برادراشم تمام بی احترامی ایی که میتونن الان دارن بهم میکنن و اونقدر بی احترامی به اوج رسیده که تمام ملهای احترامو رو خراب کردن منم تا امروز نتونستم هیچ جوابی برای اینهمه بی حسی بگیرم لطفا نظراتتونو بگین شاید کمکی باشه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    محبت که از حد بگذرد نادان خیال بد کند


    شده قصه زندگی شما

  3. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    شاید دلش جایی گیره. پول همیشه راه حل نیست. رفاه خیلی خوبه توی زندگی اما دل یه چیز دیگه س. ببین اگه دلش جاییه بذار بره با اونی که دوس داره. اذیتش نکن.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    سلام
    مشکل زندگی شما در خود زندگیتون نهفته هست
    اولااینکه همسرتون از شما بزرگتر هست و این در مراحل بالاتر زندگی خودشو نشون میده ک برای شما الان نمو پیدا کرد
    دوما شما ایشون را تو پول زیادی غرق کردین و درواقع آرزوی مادی براش نزاشتین و این گاهی بی انگیزه گی میاره ک آدم ذهنش برای تلاشی نمیره
    سوم اینکه شما برای دو ماه تمکین نکردن ایشون تلاشی نکردین
    نگفتین از نظر عاطفی چقدر بهش توجه میکنید چندبار در ماه براشون گل میخرین و بهش ابراز محبت میکنید
    از بچه حرفی نزدین و اگه بچه ندارین پس بدونین این خلا عاطفی بزرگی هست.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37452
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام
    مشکل زندگی شما در خود زندگیتون نهفته هست
    اولااینکه همسرتون از شما بزرگتر هست و این در مراحل بالاتر زندگی خودشو نشون میده ک برای شما الان نمو پیدا کرد
    دوما شما ایشون را تو پول زیادی غرق کردین و درواقع آرزوی مادی براش نزاشتین و این گاهی بی انگیزه گی میاره ک آدم ذهنش برای تلاشی نمیره
    سوم اینکه شما برای دو ماه تمکین نکردن ایشون تلاشی نکردین
    نگفتین از نظر عاطفی چقدر بهش توجه میکنید چندبار در ماه براشون گل میخرین و بهش ابراز محبت میکنید
    از بچه حرفی نزدین و اگه بچه ندارین پس بدونین این خلا عاطفی بزرگی هست.
    ....
    ...
    تشکر و احترام برای همراهی و نظرتون
    همسرم از زایمان میترسید و همش منو مجاب میکرد که فعلا بچه دار نشیم و منم احترام میذاشتم و ۵ سال رعایت کردم و بعد اون خواستیم که بچه دار بشیم و تلاشمون بیهوده بود و جهت دانستن علت نزد دکتر رفتیم و دکتر هیچگونه مشکلی در من و اون ندید و گفت فقط زمان باید بدید به خودتون البته کمی دارو به همسرم داد که استفاده کنه ، سه بار همسرم سقط کرد
    در مورد نیازهای عاطفی همسرم احساس میکنم بیش از اندازه وظیفم توجه داشتم و دلایل دارم چون هر روز بدون استثنا سورپریزش کردم در مورد خرید طلا و جواهرات الان ۸ ساله ازدواج کردیم ۹ دست سرویس داره هر سال سالگرد ازدواجمونو طوری گرفتم که فکر کنه دوباره روز اول ازدواجمونه و مثل شکل عروسی کردنمون کردم . در مورد تمکین نکردنش جویا شدم گفته حال ندارم و یا فعلا نمیخوام و یا حسی ندارم تو هم کمک نکن اسرار نکن و منم به خدا فقط مراعات کردم و بدونید بی شک به نزد بهترین دکترها بردم حتی به خواسته خودش که من در قلبم رضایت نداشتم و بروز ندادم در شهر کوچک خودشونم دکتر بردم و فامیلشونم بوده و قبل اینکه من وارد بشم دکتر رو علیه من مر کرده بودند و خیلی دروغ گفته بودند و وقتی دکتر شروع به شکستن شخصیت من شد و بهم حتی اینجور گفت که شما فوق دیپلمین مهندس میگن و یا لیسانسین ؟ و از کلمات خارجی استفاده کرد که سطح سوادشو به رخم بکشه من در جواب با مکالمه انگلیسی و جواب دادن سطح علمی و تحصیلاتم ایشون بهت زده شد و با مرسیدن چند سوال به زیان فارسی شروع به حرف علیه همسرم و برخورد با ایشون کرد و دایما هم از من دکتر عذر خواهی میکرد . جلسه مشاوره ۵ ساعت طول کشید و در خروج از من دو میلیون خواست و منم ۵ میلیون به دکتر پول دادم . بعد اون همسرم گفت که این دکتر هم خوب نیست . من گل سهله شما هر چی در ذهنتون بگیرین برای شادی همسرم کردم اینو به جرات میگم . همسرم با مشکلات و کمبودهای خیلی زیاد قبل از ازدواج مواجه بود هر چی که در دهنتون به عنوان کمبود تصور کنید داشت من همه اونارو که براش رویا و آرزو بود به واقعیت تبدیل کردم و از نظر حسی و عواطف هم که میدونم جلوی خدا رو سفید هستم و وظیفه الهی و شرعیمو انجام دادم فقط همیشه خانواده همسرم باعث اذیت من شدن شاید اینجا نتونم هر چیزی رو بگم ولی همسرم چندین برادر داره که به من خیلی مدیون هستند چون در حق اونا هم هیچی کم نذاشتم و هیچی هم برگشت نخواستم ولی همیشه بی احترامی دیدم اونم خیلی بد

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36830
    نوشته ها
    51
    تشکـر
    14
    تشکر شده 19 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    سلام
    خيلي از افرادي ك تو خونه پدري كمبود داشتن جنبه آسايش زندگي رو ندارن
    ب نظر من ي مدت دور بگير
    ايشون حتما فكر كرده همه مردا همينجوري ك شما هستين خواهانش ميشن
    فكر سنشون رو نميكنن
    ي مدت كه دور باشن شايد احساس خطر كنن ك ديگه از سمت شما حمايت نميشن
    شايد زندگيشون رو درخطر ببينن ب فكر برگشت بيفتن

  8. کاربران زیر از زهرا1292 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Omid.p نمایش پست ها
    سلام
    من امید هستم دکترای معماری دارم و فردی فوق العاده حساس و احساسی و دارای درآمد خیلی خوبی بنا به کار و تخصصم و انبوه ساز نیز هستم و همه امکانات زندگی رو دارم و همسرمم ۵ سال از من بزرگتر هستش و الان دقیقا سن خودم ۳۵ هستش . فوق العاده به خدا ایمان دارم و خدارو خیلی دوست دارم اما مذهبی نیستم . در خارج از ایران هم خانه دارم . و تمام امکانات زندگیمو شخصا خودم با توکل به خدا و اراده بدون هزار تومن کمکی از هیچ کس بوجود آوردم . در ۸ سالگی پدرمو از دست دادن و مشکلات خانواده به دوشم افتاد و همه چیو از همون سن به گردن گرفتم و نیخوام بدونین با چه مشکلات روحی و مالی خودمو به اینجا رسوندم . همسرم در شرکت من کار آموزی میکرد که باهم آشنا شدیم و بعد چند ماه ازدواج کردیم و من همون اول همسرمو برای زندگی به خارج از ایران بردم تا اونجا زندگی کنیم که بعد مدتی خواست برگردیم و منم به خواستش احترام گذاشتم و برگشتیم و بعد اون به مراتب زیاد مسافرتهای زیادی به خارج از ایران و داخل ایران داشتیم . شکل زندگی شخص من با سمت خانواده همسرم خیلی فرق داره و من شاید صدها بار به هر شکل توجه کنین از کلاس زندگیمو مسافرتهامو پوشش ها و خورد و خوراک و میزان رفاه زندگی بالاتر هست و کلا در زندگی از همسرم هیچی درغ نکردم از سر سوزن تا همه جوره امکانات از ویلا و باغ و ماشین و امکانات ، حتی نداشتم جهزیه بیاره که شاید به خاطر اون خانوادش دچادر مشکل مالی بشن و بهش گفتم خودم برات جهزیه درست میکنم و بردم هر چی خواست بهترینشو براش تهیه کردم و الان ۸ ساله تشگیل خانواده دادم و در این ۸ سال کلا وسایل خونه از قاشق گرفته تا مبلمان و دکوراسیون ۳ بار از نو کردمش که روحیه قوی داشته باشه و اینم متذکر بشم که وسایل و ابزارات زندگی در محیط خونه فوق العاده زیاده مثلا یخچال ۳ تا لپ تاپ ۳ تا گوشی چند تا تلویزیون ۹ تا ( چون خونم دوبلکس هستش در تمام فضاها و اتاقها حتی در سرویسهای بهداشتی هم گذاشتم ) هر چیزی که فکرشو بکنین چند تا هستش . به یک باره در یکی از روزها همسرم برگشت بهم گفت که در شکل زندگی کردن با من احساس گناه میکنه و بهم هیچ حسی نداره و منو مثل یک نامحرم میبینه و حتی دوماه بود که تمکین نمیکرد و منم اسرار نمیکردم دلیلشو دونستم و گفتم چرا مگه من بهت خیانتی کردم یا چیزی برات کم گذاشتم یا در زندگی چیزی کوتاهی کردم ؟ من حتی مهریه همسرمو در همون روز اول پرداخت کردم و در طول زندگی هم در پول غرقش کردم و هیچ چیزی نبود که نتونه تهیه نکنه . هر چی سوال کردم گفت نمیدونم . بهم گفت منو ببر خونه مادرم و دوروز بمونمو برگردم که برمو بهم گفت بزار بازم بمونم که گفتم باشه و بعد از دو هفته رفتم بیارمش گفت من نمیخوام بیام و اینجا میمونم تو هم یا طلاقم بده و یا برو زن بگیر و منم بهش گفتم نه طلاق میدم و نه به زندگی جدیدی فکر میکنم و کلا الان خودشو ازم دور کرده و برادراشم تمام بی احترامی ایی که میتونن الان دارن بهم میکنن و اونقدر بی احترامی به اوج رسیده که تمام ملهای احترامو رو خراب کردن منم تا امروز نتونستم هیچ جوابی برای اینهمه بی حسی بگیرم لطفا نظراتتونو بگین شاید کمکی باشه
    سلام
    متاسفم دوست عزیز
    اگر آشنا و واسط مورد اعتمادی دارید به خانه ایشون بفرستید تا صحبت کنند و ببینند مشکل از کجاست و اینکه میتونن پادرمیانی کنند.
    اگر راه اول جواب نداد بنظرم از راه قانونی سعی کنید اقدام کنید. شاید همسرتون بخاطر پول با شما ازدواج کرده باشند و حالا که وضع مالیشون اکی شده یاد ایام جوانی افتادن... میتونید برید دادگاه و درخواست عدم تمکین بدید. تمکین به معنای الزام است و وقتی مرد دادخواست تمکین می‌دهد که زنی بدون عذر موجه منزل مشترک زناشویی را ترک کرده باشد و حاضر به بازگشت به منزل مشترک نباشد که خوب این مورد دقیقا درباره شما صدق میکنه.
    امیدوارم موفق باشید لطفا نتیجه مشکلتون رو انشالا اگر حل شد و به پایان رسید باما در میون بگذارید.

  10. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Omid.p نمایش پست ها
    سلام
    من امید هستم دکترای معماری دارم و فردی فوق العاده حساس و احساسی و دارای درآمد خیلی خوبی بنا به کار و تخصصم و انبوه ساز نیز هستم و همه امکانات زندگی رو دارم و همسرمم ۵ سال از من بزرگتر هستش و الان دقیقا سن خودم ۳۵ هستش . فوق العاده به خدا ایمان دارم و خدارو خیلی دوست دارم اما مذهبی نیستم . در خارج از ایران هم خانه دارم . و تمام امکانات زندگیمو شخصا خودم با توکل به خدا و اراده بدون هزار تومن کمکی از هیچ کس بوجود آوردم . در ۸ سالگی پدرمو از دست دادن و مشکلات خانواده به دوشم افتاد و همه چیو از همون سن به گردن گرفتم و نیخوام بدونین با چه مشکلات روحی و مالی خودمو به اینجا رسوندم . همسرم در شرکت من کار آموزی میکرد که باهم آشنا شدیم و بعد چند ماه ازدواج کردیم و من همون اول همسرمو برای زندگی به خارج از ایران بردم تا اونجا زندگی کنیم که بعد مدتی خواست برگردیم و منم به خواستش احترام گذاشتم و برگشتیم و بعد اون به مراتب زیاد مسافرتهای زیادی به خارج از ایران و داخل ایران داشتیم . شکل زندگی شخص من با سمت خانواده همسرم خیلی فرق داره و من شاید صدها بار به هر شکل توجه کنین از کلاس زندگیمو مسافرتهامو پوشش ها و خورد و خوراک و میزان رفاه زندگی بالاتر هست و کلا در زندگی از همسرم هیچی درغ نکردم از سر سوزن تا همه جوره امکانات از ویلا و باغ و ماشین و امکانات ، حتی نداشتم جهزیه بیاره که شاید به خاطر اون خانوادش دچادر مشکل مالی بشن و بهش گفتم خودم برات جهزیه درست میکنم و بردم هر چی خواست بهترینشو براش تهیه کردم و الان ۸ ساله تشگیل خانواده دادم و در این ۸ سال کلا وسایل خونه از قاشق گرفته تا مبلمان و دکوراسیون ۳ بار از نو کردمش که روحیه قوی داشته باشه و اینم متذکر بشم که وسایل و ابزارات زندگی در محیط خونه فوق العاده زیاده مثلا یخچال ۳ تا لپ تاپ ۳ تا گوشی چند تا تلویزیون ۹ تا ( چون خونم دوبلکس هستش در تمام فضاها و اتاقها حتی در سرویسهای بهداشتی هم گذاشتم ) هر چیزی که فکرشو بکنین چند تا هستش . به یک باره در یکی از روزها همسرم برگشت بهم گفت که در شکل زندگی کردن با من احساس گناه میکنه و بهم هیچ حسی نداره و منو مثل یک نامحرم میبینه و حتی دوماه بود که تمکین نمیکرد و منم اسرار نمیکردم دلیلشو دونستم و گفتم چرا مگه من بهت خیانتی کردم یا چیزی برات کم گذاشتم یا در زندگی چیزی کوتاهی کردم ؟ من حتی مهریه همسرمو در همون روز اول پرداخت کردم و در طول زندگی هم در پول غرقش کردم و هیچ چیزی نبود که نتونه تهیه نکنه . هر چی سوال کردم گفت نمیدونم . بهم گفت منو ببر خونه مادرم و دوروز بمونمو برگردم که برمو بهم گفت بزار بازم بمونم که گفتم باشه و بعد از دو هفته رفتم بیارمش گفت من نمیخوام بیام و اینجا میمونم تو هم یا طلاقم بده و یا برو زن بگیر و منم بهش گفتم نه طلاق میدم و نه به زندگی جدیدی فکر میکنم و کلا الان خودشو ازم دور کرده و برادراشم تمام بی احترامی ایی که میتونن الان دارن بهم میکنن و اونقدر بی احترامی به اوج رسیده که تمام ملهای احترامو رو خراب کردن منم تا امروز نتونستم هیچ جوابی برای اینهمه بی حسی بگیرم لطفا نظراتتونو بگین شاید کمکی باشه
    سلام.

    تمام حدس و گمان و قضاوتهاتونو بزارید کنار و بگردید یک مشاور حرفه ای پیدا کنید و با همسرتون برید پیشش.

    این مشکل با مطرح شدن از جانب شما حل نمیشه٬ همسرتون باید خودشون مشخص کنن که مشکل چیه !

    همسر شما قطعا یه مشکلی داره که این رفتارا رو انجام میده و باید مشخص بشه چه مشکلیه.

    حالا اگه به شما نمیتونه بگه قطعا به یک نفر دیگه که چه بهتر اگه یک مشاور باشه که توی کارش تخصص و تجربه کافی داشته باشه بگه.

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36687
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    46
    تشکر شده 125 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : علت تنفر زن از شوهر و دوری و پرخشگری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Omid.p نمایش پست ها
    سلام
    من امید هستم دکترای معماری دارم و فردی فوق العاده حساس و احساسی و دارای درآمد خیلی خوبی بنا به کار و تخصصم و انبوه ساز نیز هستم و همه امکانات زندگی رو دارم و همسرمم ۵ سال از من بزرگتر هستش و الان دقیقا سن خودم ۳۵ هستش . فوق العاده به خدا ایمان دارم و خدارو خیلی دوست دارم اما مذهبی نیستم . در خارج از ایران هم خانه دارم . و تمام امکانات زندگیمو شخصا خودم با توکل به خدا و اراده بدون هزار تومن کمکی از هیچ کس بوجود آوردم . در ۸ سالگی پدرمو از دست دادن و مشکلات خانواده به دوشم افتاد و همه چیو از همون سن به گردن گرفتم و نیخوام بدونین با چه مشکلات روحی و مالی خودمو به اینجا رسوندم . همسرم در شرکت من کار آموزی میکرد که باهم آشنا شدیم و بعد چند ماه ازدواج کردیم و من همون اول همسرمو برای زندگی به خارج از ایران بردم تا اونجا زندگی کنیم که بعد مدتی خواست برگردیم و منم به خواستش احترام گذاشتم و برگشتیم و بعد اون به مراتب زیاد مسافرتهای زیادی به خارج از ایران و داخل ایران داشتیم . شکل زندگی شخص من با سمت خانواده همسرم خیلی فرق داره و من شاید صدها بار به هر شکل توجه کنین از کلاس زندگیمو مسافرتهامو پوشش ها و خورد و خوراک و میزان رفاه زندگی بالاتر هست و کلا در زندگی از همسرم هیچی درغ نکردم از سر سوزن تا همه جوره امکانات از ویلا و باغ و ماشین و امکانات ، حتی نداشتم جهزیه بیاره که شاید به خاطر اون خانوادش دچادر مشکل مالی بشن و بهش گفتم خودم برات جهزیه درست میکنم و بردم هر چی خواست بهترینشو براش تهیه کردم و الان ۸ ساله تشگیل خانواده دادم و در این ۸ سال کلا وسایل خونه از قاشق گرفته تا مبلمان و دکوراسیون ۳ بار از نو کردمش که روحیه قوی داشته باشه و اینم متذکر بشم که وسایل و ابزارات زندگی در محیط خونه فوق العاده زیاده مثلا یخچال ۳ تا لپ تاپ ۳ تا گوشی چند تا تلویزیون ۹ تا ( چون خونم دوبلکس هستش در تمام فضاها و اتاقها حتی در سرویسهای بهداشتی هم گذاشتم ) هر چیزی که فکرشو بکنین چند تا هستش . به یک باره در یکی از روزها همسرم برگشت بهم گفت که در شکل زندگی کردن با من احساس گناه میکنه و بهم هیچ حسی نداره و منو مثل یک نامحرم میبینه و حتی دوماه بود که تمکین نمیکرد و منم اسرار نمیکردم دلیلشو دونستم و گفتم چرا مگه من بهت خیانتی کردم یا چیزی برات کم گذاشتم یا در زندگی چیزی کوتاهی کردم ؟ من حتی مهریه همسرمو در همون روز اول پرداخت کردم و در طول زندگی هم در پول غرقش کردم و هیچ چیزی نبود که نتونه تهیه نکنه . هر چی سوال کردم گفت نمیدونم . بهم گفت منو ببر خونه مادرم و دوروز بمونمو برگردم که برمو بهم گفت بزار بازم بمونم که گفتم باشه و بعد از دو هفته رفتم بیارمش گفت من نمیخوام بیام و اینجا میمونم تو هم یا طلاقم بده و یا برو زن بگیر و منم بهش گفتم نه طلاق میدم و نه به زندگی جدیدی فکر میکنم و کلا الان خودشو ازم دور کرده و برادراشم تمام بی احترامی ایی که میتونن الان دارن بهم میکنن و اونقدر بی احترامی به اوج رسیده که تمام ملهای احترامو رو خراب کردن منم تا امروز نتونستم هیچ جوابی برای اینهمه بی حسی بگیرم لطفا نظراتتونو بگین شاید کمکی باشه
    سلام من نظر خودمو فقط میخوام بگم، به نظرم مشکل همسر شما اختلاف سنی شما و همسرتونه که ایشون پنج سال از شما بزرگتره، ببینید دلیل اصلی برای طلاق از نظر ایشون چیه؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد