نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: بلاتکلیفی در دوست داشتن

1741
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بلاتکلیفی در دوست داشتن

    سلام ببخشیدکه طولانیه ولی فک کردم که لازمه کامل بنویسم باجزئیات راستش به کمکتون نیاز دارم
    راستش من پارسال که ترم اخر دانشگاه بودم بطور اتفاقی دختر خانومی رو دیدم و بهشون علاقه مند شدم،ولی ایشون رشته ودانشکده ش جای دیگه ای بود وبخاطر دوستاش که تو پایگاه بسیج دانشکده که من بودم بودمیومد یه روز به طور اتفاقی ایشون ازدهن دوستم شنید که من بهش علاقه دارم وقتی که فهمید اولش اخم کرد و رفت تو پایگاه و درو بست،روز بعد باز دیدمش ازدور که اونم داشت نگاهم میکردم تو شلوغی سالن اومدم و یه گوشه وایسادم که دیدم اومد و دنبالم میگشت وبعدکه پیدام کرد رفت،روزبعدش بازدیدمش که این‌بار سرتاپامو برانداز کرد و یه لبخندی زد چندروز همینطور گذشت تا اینکه یه بار بازدیدمش که اتفاقی با دخترخالم دوست بود،منم بیرون یه کلاسی وایساده بودم که نه کلاس من بود نه ایشون،ولی بعدش اومدورفت سرهمون کلاس نشست ومنم دم در بودم که نگاه می‌کرد ومیخندید بعد کلاس به دخترخالم گفتم که باهاش حرف بزنه که دخترخالم گفت نامزدداره ولی من ازش خاستم دوباره بپرسه و مطمئن شه ازون روز دخترخالم خودشو پنهون می‌کرد ولی یبارجلوشو گرفتم و ازش پرسیدم که خیلی سرسری گفت اره پرسیدم واینا،منم تصمیم گرفتم که مستقیم باهاش حرف بزنم یه روز که سالن خالی بود منتظرش بودم که دیدم دوستاش یکی یکی میان از کنار در نگاه می‌کنن و برمی‌گردن توپایگاه،بعدش خودش اومد بیرون والکی چرخ میزدن ولبخندمیزد،بعدش که خاست بره تو محوطه جلوشوگرفتم ازش پرسیدم که نامزد دارید گفت اره چندروز صبرکردم که بیادبیشترباهاش حرف بزنم ولی نمی‌آمد یه روز از مسئول پایگاه پرسیدم که اونم باعصبانیت دادمیزد دوست من شوهرداره ،اصن تو چی از خودت دیدی،یه روز باهمین مسئول پایگاه توخیابون میرفتن که منم دنبالشون راه افتادم وسطای راه متوجه شدن زدن زیر خنده بعد چندمغازه رفتن فک کردن که من رفتم وار هم جداشدن همینکه تنهاشدرفتم که باهاش حرف بزنم به دوستاش زنگ زد و اونام برگشتن واسش تاکسی گرفتن،شب به مادرم گفتم که اونم به دحترخالم زنگ زد و اونم می‌گفت که اگه واقعا دوستش داره شماخودت برو ،فرداش مادرم اومد وباهاش حرف زده بود و می‌گفت که گفته نامزددارم،منم دیگه پیگیرنشدم حتی چندباردیدمش که دیگه دوستاش دورش و نمیگرفتن،همون مسئول پایگاه هم معلوم بوداز رفتارش پشیمون شده،چندهفته بعددیدمش از دور واحساس کردم که انگشت حلقه شونشون می‌ده که البته حلقه نداشت،بعدچندماه که واسه فارغ‌التحصیل رفتم دانشگاه دوستای مشترک اون و دخترخالم دیدم کج که هی میان ولبخندمیزنن،بعدچندساعت خودشم اومد و اینبار خیلی واضح به سمت من اشاره میکردن و میخندیدن،روز بعدم همون دوستای مشترک سونو دیدم به نظر که میخاستن یه چیزی بگن وروشون نمیشد،حالا یکسال و خورده ای که گذشت ازین ماجرا ومن هنوزم نمی‌دونم که واقعا نامزد داره یا نه
    بنظرتون چیکارکنم واقعاً بهش علاقه دارم
    ببخشید که طولانی شد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    بلاتکلیفی در دوست داشتن



    دوست عزیز ایشون بطور صریح و واضح به شما جواب " نه " داده .
    ولی به قول خودتون رفتارش تغییر کرده و احساس میکنید موج مثبتی از
    طرف ایشون مبنی بر قبول شما ارسال شده است.
    میتونید یک بار دیگه درخواستتون رو مستقیما" بیان کنید .
    البته براساس درک شما از رفتارش چنین توصیه ای داده میشه.
    و گرنه این رابطه تا جایی که گفته شد تمام شده است.
    ولی برای یکبار هم میتونید درخواستتون رو بیان کنید .
    آن چیزی که دختران خواهان آن میباشند چیزی نیست جـز عـشق ورزی و رمانتیک بودن.
    اگر شما خواهان دختری هسـتـیـد، بـایـد نـیازهایش را نیز بر آورده سازید.
    دختر خواهان آن میباشد به وی ارزانی دارید. وی تنها میخواهد مطمئن گردد که دختر شماره یک زندگی شما است.

    زنان عاشق مردانی هستند که همزمان هم به آنها [replacer_a] و هم استقلال فردی داشته باشند.
    هر قدر شما عشقی را که یک دختر برای شما قائل است بیشتر ارج نهاده و محترم بشمارید.
    به همان اندازه آن دختر نیز خواسته های شما را بیشتر برآورده میسازد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    ممنون از راهنمایی تون به نظرم بهترین راهنمایی بود که تاحالا گرفتم،ولی راستش من می‌ترسم که مجدد با ایشون صحبت کنم وغرورم بیش ازین مورد بشه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    ممنون از راهنمایی تون به نظرم بهترین راهنمایی بود که تاحالا گرفتم،چون واقعیتش اینه که من ظاهرم طوری هستش که بقیه فکر می‌کنن ادم هرزی هستم،ولی راستش می‌ترسم با ایشون صحبت کنم وغرورم بیش ازین خورد شه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    درخواست

    سلام قبلاً مشاوره گرفتم و فرمودید که مجدد با ایشون صحبت کنم،راستش چند روز پیش ایشون ودوتا ازدوستاش رو دیدم که دوستاش بهم خیره شده بودند و خودش هم زیر چشمی نگاه میکرد حالا می‌خوام باهاش صحبت کنم ولی نمی دونم چی بگم می‌ترسم ازش درخواست اشنایی کنم و بگه من که گفتم نامزد دارم وبدتر شه،نمی دونم چی بگم لطفاً راهنمایی کنیدخیلی امیدوار شدم.
    متن پیام قبلی(سلام ببخشیدکه طولانیه ولی فک کردم که لازمه کامل بنویسم باجزئیات راستش به کمکتون نیاز دارم
    راستش من پارسال که ترم اخر دانشگاه بودم بطور اتفاقی دختر خانومی رو دیدم و بهشون علاقه مند شدم،ولی ایشون رشته ودانشکده ش جای دیگه ای بود وبخاطر دوستاش که تو پایگاه بسیج دانشکده که من بودم بودمیومد یه روز به طور اتفاقی ایشون ازدهن دوستم شنید که من بهش علاقه دارم وقتی که فهمید اولش اخم کرد و رفت تو پایگاه و درو بست،روز بعد باز دیدمش ازدور که اونم داشت نگاهم میکردم تو شلوغی سالن اومدم و یه گوشه وایسادم که دیدم اومد و دنبالم میگشت وبعدکه پیدام کرد رفت،روزبعدش بازدیدمش که این‌بار سرتاپامو برانداز کرد و یه لبخندی زد چندروز همینطور گذشت تا اینکه یه بار بازدیدمش که اتفاقی با دخترخالم دوست بود،منم بیرون یه کلاسی وایساده بودم که نه کلاس من بود نه ایشون،ولی بعدش اومدورفت سرهمون کلاس نشست ومنم دم در بودم که نگاه می‌کرد ومیخندید بعد کلاس به دخترخالم گفتم که باهاش حرف بزنه که دخترخالم گفت نامزدداره ولی من ازش خاستم دوباره بپرسه و مطمئن شه ازون روز دخترخالم خودشو پنهون می‌کرد ولی یبارجلوشو گرفتم و ازش پرسیدم که خیلی سرسری گفت اره پرسیدم واینا،منم تصمیم گرفتم که مستقیم باهاش حرف بزنم یه روز که سالن خالی بود منتظرش بودم که دیدم دوستاش یکی یکی میان از کنار در نگاه می‌کنن و برمی‌گردن توپایگاه،بعدش خودش اومد بیرون والکی چرخ میزدن ولبخندمیزد،بعدش که خاست بره تو محوطه جلوشوگرفتم ازش پرسیدم که نامزد دارید گفت اره چندروز صبرکردم که بیادبیشترباهاش حرف بزنم ولی نمی‌آمد یه روز از مسئول پایگاه پرسیدم که اونم باعصبانیت دادمیزد دوست من شوهرداره ،اصن تو چی از خودت دیدی،یه روز باهمین مسئول پایگاه توخیابون میرفتن که منم دنبالشون راه افتادم وسطای راه متوجه شدن زدن زیر خنده بعد چندمغازه رفتن فک کردن که من رفتم وار هم جداشدن همینکه تنهاشدرفتم که باهاش حرف بزنم به دوستاش زنگ زد و اونام برگشتن واسش تاکسی گرفتن،شب به مادرم گفتم که اونم به دحترخالم زنگ زد و اونم می‌گفت که اگه واقعا دوستش داره شماخودت برو ،فرداش مادرم اومد وباهاش حرف زده بود و می‌گفت که گفته نامزددارم،منم دیگه پیگیرنشدم حتی چندباردیدمش که دیگه دوستاش دورش و نمیگرفتن،همون مسئول پایگاه هم معلوم بوداز رفتارش پشیمون شده،چندهفته بعددیدمش از دور واحساس کردم که انگشت حلقه شونشون می‌ده که البته حلقه نداشت،بعدچندماه که واسه فارغ‌التحصیل رفتم دانشگاه دوستای مشترک اون و دخترخالم دیدم کج که هی میان ولبخندمیزنن،بعدچندساعت خودشم اومد و اینبار خیلی واضح به سمت من اشاره میکردن و میخندیدن،روز بعدم همون دوستای مشترک سونو دیدم به نظر که میخاستن یه چیزی بگن وروشون نمیشد،حالا یکسال و خورده ای که گذشت ازین ماجرا ومن هنوزم نمی‌دونم که واقعا نامزد داره یا نه
    بنظرتون چیکارکنم واقعاً بهش علاقه دارم
    ببخشید که طولانی شد)

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32243
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    22
    تشکر شده 30 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : درخواست

    دوست عزیز
    به نظرم باید فراموشش کنید!
    به دو دلیل:
    1. اگر نامزد داره که خب نامزد داره و این پیگیری های شما بیشتر مزاحمت حساب میشه و بهتره فراموشش کنید.
    2. اگر هم نامزد نداره و داره شما رو سرکار میذاره این دختر لیاقت اینکه بخواد انقدر خودتون و اعصابتون رو معطلش کنید نداره! کسی که برای شخصیت خودش در درجه اول و دیگران در درجه دوم احترام قائل باشه هیچوقت نمیاد یکسال کسی رو سرکار بذاره خصوصا اینکه شما مادرتون رو هم فرستادین باهاش صحبت کرده و دیگه چه نامزد داشته باشه و چه نداشته باشه وقتی به مادرتون هم بی احترامی بکنه و بخواد سرکارش بذاره ارزش پیگیر شدن نداره!!

    فراموشش کنید و خودتون رو راحت کنید!

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36687
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    46
    تشکر شده 125 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    سلام به نظر من دیگه باهاش صحبت نکنید،شما مادرتونو پیش قدم کردین و واسطه کردین وقتی به مادرتون گفته که نامزد داره دیگه به رفتاراش توجه نکنید چون بلاخره نباید به مادرتون دروغ میگفت هر چند من نمیدونم قضاوت کنم شاید واقعا نامزد داره

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    خیلی راحت میگید ولی واسه من هزار بار مردنه

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    هزارتا درد دارم همش یک طرف اینم یک طرف،بخدا دیگه بریدم

  10. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط پوریا23 نمایش پست ها
    خیلی راحت میگید ولی واسه من هزار بار مردنه
    سلام

    بنظرم ایشون نامزد نداره چون اگه نامزد داشت نمیومد اون رفتارا رو نشون بده.

    بهتره باهاش راحت باشی و حرفاتو بهش بگی و ازش شناخت پیدا کنی.

    رفتارش دو تا معنی داره، یا ازت خوشش میاد یا داره سره کارت میذاره.

    بهرحال باهاش حرف بزنی و شناخت پیدا کنی قضیه برات حل میشه.

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    ولی چی بگم بهش ،میترسم بگه من که گفتم نامزد دارم وازین حرفا،نمیدونم چجوری بگم که پس نزنه،بارقبلی هم خودم تادیدمش جلو دوستاش گفتم نامزد داری اونم گفت اره،شاید اگه من اونجوری نمی‌گفتم هیچوقت حرف نامزد واین چیزا پیش نمیومد

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37462
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    سلام

    بنظرم ایشون نامزد نداره چون اگه نامزد داشت نمیومد اون رفتارا رو نشون بده.

    بهتره باهاش راحت باشی و حرفاتو بهش بگی و ازش شناخت پیدا کنی.

    رفتارش دو تا معنی داره، یا ازت خوشش میاد یا داره سره کارت میذاره.

    بهرحال باهاش حرف بزنی و شناخت پیدا کنی قضیه برات حل میشه.
    لطفاً راهنماییم کنید

  13. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بلاتکلیفی در دوست داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط پوریا23 نمایش پست ها
    لطفاً راهنماییم کنید
    باید باهاشون حرف بزنی و بهتره مستقیم درخواست ازدواج ندی، اول حرفای معمولی بزن و کمی شناخت پیدا کن، بعدش اگه قضیه سره کاری نبود و همدیگه رو پسند کردین اونوقت درخواست ازدواج بده.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:پیشنهاد رابطه جنسی بین دختر و پسر
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-26-2020, 01:46 AM
  2. پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 10-13-2019, 10:54 AM
  3. آینده ازدواج دوست دختر و دوست پسر
    توسط محمدزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-29-2016, 04:26 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 01:31 PM
  5. فقط ميخواد دوست پسر دوست دختر باشيم
    توسط آگرين در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 06-23-2015, 02:20 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد