سلام خانمى هستم بيست و پنج ساله دو سال پيش با همسرم آشنا شدم مدت يك سال و سه ماه با هم نامزد بوديم بعد هم عقد كرديم و الان عقد هستيم ولى هنوز من با خانواده خودم و ايشون هم با خانواده خودشون زندگى ميكنند. مشكل من اينه كه همسرم به طرز غير عادى اى با مادرشون تلفنى صحبت ميكنن، به طور متوسط روزى ده بار و هر بار دو تا سه دقيقه. مگر اينكه خونه پيش هم باشن وگرنه به طور ميانگين هر چهل و پنج دقيقه يكبار مادرشون زنگ ميزنن حالشون رو بپرسن. مضمون مكالمه ها چيز خاصى نيست و معمولا يه احوال پرسى ساده ميكنن و قطع ميكنن. وبنابراين وقتى من چند بار به همسرم گفتم كه اين كار بنظر من نرمال نيست گفتن كه مگه اشكالش چيه؟ وقتى حرف خاصى نميزنيم يا وقتى مادرم دخالتى نميكنه اشكالى نداره كه بذار بزنه. و بعدش من هم موندم كه جوابى بدم. ولى ته دلم همه ش احساس ميكنم كه يه مشكلى داره ولى نميدونم چيه ممنون ميشم كمكم كنيد. چون تحمل اين تلفن ها براى من كمى سخت شده. اين رو هم اضافه كنم كه همسر واقعا چيزى از روابط خصوصى ما به خانواده ش نميگه و همه ى مسايل بين خودمونه، بجز يك بار كه با مادر و پدرشون درد دل كرده بودن و نزديك بود باعث جداييمون بشه! ولى بجز اون مورد ديگه اى پيش نيومده واقعا تا حالا. خيلى ممنون ميشم كمكم كنيد.