نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: برقراری تعادل

955
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37159
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    برقراری تعادل

    سلام دوستان
    من 27 سالمه همسرمم 27 سالشونه.
    همسر من یه خونه داره. البته از بعد از قهر با خونوادش اونجارو گرفته و متاسفانه امکانات زیادی توش نداره برای همین بیشتر اوقات خونه ما هستش. الان حدودا یک سالی هست که عقدیم و خوب بیشتر اوقاتشو خونه پدری من بودیم.
    رابطه همسرم با خونوادم خیلی خوبه و خونوادمم دوسش دارن. من یه خواهر کوچکتر دارم که خیلیییییی به من وابستس. از اون جایی که مادرم شاغل بوده. خواهر کوچیکمو من بزرگ کردم تقریبا(ده سال فاصله سنی داریم)این رابطه منو خواهرم زبونزده پیش کل فامیل. من اینو به همسرم گفته بودم. بهش گفتم فرض کن با یه زن بچه دار ازدواج کردی
    همسرمم خواهرمو خیلی دوسش داره و همیشه براش کادو و همه چی میخریم و رابطشون باهم خیلی خوبه. ولی خوب این مدت دیگه از بس خونه ما بودیم کلافه شده و میگه بیا بریم خونه خودمون. من اونجا کلی کرایه میدم و الان یک ساله اصلا نرفتیم توش.
    اما الان دقیقا وسط امتحانای ترم خواهرمه.
    و شدیدا به کمک من برای درساش احتیاج داره، به طوریکه شب امتحانای سختش مثل حسابان جبر و ... حتما باید پیشش باشم و سوالاشو جواب بدم. ولی کلا زیاد سوال نداره مثلا شاید در کل هفت هشت تا سوال کنه. اما حضور من براش توی خونه قوت قلبه و البته خونوادمم انتظار دارن کمکش کنم.
    ولی همسرم میگه خواهرت دیگه باید رو پای خودش بایسته و به تو تکیه نکنه. خونوادمم میگن وقتی اونجا امکانات زیادی ندارین چرا هی میرید اونجا. باید خونه رو پس میدادید تا جهیزیه کامل شه. البته هر وقت بخواییم بریم خونه خودمون چیزی نمیگن.
    من الان بین خواهرم و همسرم گیر کردم .مدام سعی میکنم به هردوشون محبت کنم و بهشون برسم ولی هیچکدوم راضی نیستن. همسرم میگه تو منو درک نمیکنی خواهرمم میگه یکم توی امتحانام کمکم کن. در ضمن بگم منو همسرم هردو شاغلیم و عصرا فقط پیش همیم.
    لطفا بگید چیکار کنم؟ من مدام دارم سعی میکنم رضایت همشونو داشته باشم اما نمیتونم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : برقراری تعادل

    نقل قول نوشته اصلی توسط minamohammadi نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من 27 سالمه همسرمم 27 سالشونه.
    همسر من یه خونه داره. البته از بعد از قهر با خونوادش اونجارو گرفته و متاسفانه امکانات زیادی توش نداره برای همین بیشتر اوقات خونه ما هستش. الان حدودا یک سالی هست که عقدیم و خوب بیشتر اوقاتشو خونه پدری من بودیم.
    رابطه همسرم با خونوادم خیلی خوبه و خونوادمم دوسش دارن. من یه خواهر کوچکتر دارم که خیلیییییی به من وابستس. از اون جایی که مادرم شاغل بوده. خواهر کوچیکمو من بزرگ کردم تقریبا(ده سال فاصله سنی داریم)این رابطه منو خواهرم زبونزده پیش کل فامیل. من اینو به همسرم گفته بودم. بهش گفتم فرض کن با یه زن بچه دار ازدواج کردی
    همسرمم خواهرمو خیلی دوسش داره و همیشه براش کادو و همه چی میخریم و رابطشون باهم خیلی خوبه. ولی خوب این مدت دیگه از بس خونه ما بودیم کلافه شده و میگه بیا بریم خونه خودمون. من اونجا کلی کرایه میدم و الان یک ساله اصلا نرفتیم توش.
    اما الان دقیقا وسط امتحانای ترم خواهرمه.
    و شدیدا به کمک من برای درساش احتیاج داره، به طوریکه شب امتحانای سختش مثل حسابان جبر و ... حتما باید پیشش باشم و سوالاشو جواب بدم. ولی کلا زیاد سوال نداره مثلا شاید در کل هفت هشت تا سوال کنه. اما حضور من براش توی خونه قوت قلبه و البته خونوادمم انتظار دارن کمکش کنم.
    ولی همسرم میگه خواهرت دیگه باید رو پای خودش بایسته و به تو تکیه نکنه. خونوادمم میگن وقتی اونجا امکانات زیادی ندارین چرا هی میرید اونجا. باید خونه رو پس میدادید تا جهیزیه کامل شه. البته هر وقت بخواییم بریم خونه خودمون چیزی نمیگن.
    من الان بین خواهرم و همسرم گیر کردم .مدام سعی میکنم به هردوشون محبت کنم و بهشون برسم ولی هیچکدوم راضی نیستن. همسرم میگه تو منو درک نمیکنی خواهرمم میگه یکم توی امتحانام کمکم کن. در ضمن بگم منو همسرم هردو شاغلیم و عصرا فقط پیش همیم.
    لطفا بگید چیکار کنم؟ من مدام دارم سعی میکنم رضایت همشونو داشته باشم اما نمیتونم.
    واقعا دوست عزیز این موضوع رو برای خودتون بعنوان مشکل قرارش دادید؟
    به نظر ما چنین مسایل پیش پا افتاده ای ارزش ناراحتی و حتی تردید هم نداره .
    وقتی ایشون این همه مدت خونه شما بوده پس مسلما از اینکه شما چند روزی در کنار خواهرتون باشید ناراحت نخواهد شد.
    و در واقع شما سبب ساز این موضوعات هستید .
    یکی اینکه خواهرتونو به خودتون وابسته کردید که برای دور شدن باید به آرامی اقدام کنید .
    و در این موقع امتحان باید در کنارش باشید چون این سالها به وجود شما عادت کرده .
    و دوم اینکه با همسرتون صحبتی دوستانه داشته باشید تا ایشون هم بدونه شما به صحبت و خواستش احترام گذاشتید .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 01-13-2017, 10:49 AM
  2. تعادل بین همسر داری و خانواده
    توسط Amin92t در انجمن عدم تفاهم
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-01-2015, 01:39 PM
  3. بحث آزاد : تعداد بالای فرزند
    توسط مونتانا در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 09-25-2015, 10:53 PM
  4. تعریف افراد عقده ای
    توسط پریماه. در انجمن روابط عمومی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-27-2015, 01:53 PM
  5. عدم تعادل رفتاری شوهر
    توسط sanaz.h در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-02-2015, 01:31 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد