ناتوانى در خواندن، ۲ نوع متفاوت دارد و اين موضوع توجيه كننده توانايى جبران اين اختلال در برخى كودكان در مقابل عدم توانايى در خواندن براى تمام طول عمر در عده اى ديگر است.
- نوع اوليه اختلال در خواندن كه ارثى بوده و در آن فرد متناوباً از مسيرهاى عصبى مختلف براى رمزگشايى كلمات كه در نهايت منجر به شناختن كلمه مى شود استفاده مى كند. توانايى هاى شناختى اين افراد به ايشان اجازه مى دهد كه در حين خواندن، اگرچه آهسته انجام مى شود، بتوانند معنى متن را درك نموده و در نهايت ضعفشان را جبران كند.
- در نوع ديگر اختلال كه بيشتر تحت تأثير محيط مى باشد، فرد براى درك جملات به حافظه اش در مورد هر كلمه به جاى رمزگشايى كلمات وابسته است و در نهايت در فصيح خواندن، دقيق خواندن و درك معنا به مشكل بر مى خورد. طبق اظهار ليون اين نوع اختلال خواندن در مدارس و جوامع محروم بيشتر به چشم مى خورد.
وى مى گويد: «برخى از كودكان در ورود به مدرسه ابتدايى با زمان كم و موقعيت دشوارى براى يادگيرى خواندن مواجه مى شوند، هر چند از قبل آشنايى مقبولى با زبان و اصول سواد و ادبيات دارند. اين كودكان اگرچه ناتوانى در خواندن دارند ولى مى توانند آموزش هاى لازم براى غلبه بر اين ناتوانى را ببينند و موفق باشند. اما اغلب كودكانى كه تا پايان عمر اختلال خواندن دارند كسانى هستند كه در خانواده هاى بى سواد و نوعاً محروم رشد كرده اند، محيطى كه خواندن و آشنايى با اصول آن تقريباً صورت نمى گيرد و اين كودكان هميشه با ناتوانى در خواندن مواجه خواهند بود.»
خواندن یکی از مهمترین مهارتهایی است که کودکان در مقطع ابتدایی به آن دست پیدا می کنند درست خواندن - و درک آن در گرو اینست که شخص دارای تواناییهایی چون شنوایی ادراک شنوایی - حافظه شنوایی - بینایی - ادراک بینایی و حافظه بینایی باشد . حافظه بینایی - مهارت خواندن بایکدیگر همبستگی دارند و حافظه بینایی یکی از متغیر هایی است اساسی در تعیین مهارت خواندن یادگیری خواندن نیازمند بکارگیری مهارتهای مختلف می باشد آگاهی واج شناختی یکی از این مهارتهاست و با یادگیری خواندن ارتباط دارد .
توانایی برقراری ارتباط کلامی با دیگران ار مهارتهایی است که به دریافتهای شنیداری وابسته است بطور یکه کودکان آسیب دیده شنوایی در ابعاد مختلف زبان و گفتار از جمله در در ک نوشته ها و توانایی نوشتن اندیشه های خود ناتوان هستند روابط معنایی یعنی روابط میان تک واژها از اهمیت زیادی در شکل گیری و توسعه خزانه و واژگان یک کودک برخوردار می باشد .
همچنین درک وجود رابطه معانی کلمات و مقوله بندی مفاهیم در ذهن یک فرایند کاملا انتزاعی و نشان دهنده رشد ذهنی کودک است . مطالعات بالینی و تجربی نشان داده که اسامی و افعال می توانند بطور مستقل در نتیجه ضایعات مغزی مختلف دچار ازهم گسیختگی شوند . اختلال شایع در نام بردن فعالیتها معمولا در بیماران آنومیک که در آنها ضایعه لوب گیجگاهی و نواحی خلفی را در گیر می کند . مشاهده شده است . شواهد نشان می دهند بخشی که مربوط به واژه ها و اسامی است بخشی از ناحیه گیجگاهی - آهیانه ای و قسمت میانی لب گیجگاهی است .
قواعد دستوری توسط بخشی از لب پیشانی و هسته های قاعده ای پردازش می شود . بیماران زبان پریش با ضایعه قدامی غالبا با گسیختگی ساختار جمله و تولید افعال همراه هستند در حالیکه دسترسی به محتوای واژگانی نظیر اسامی کمتر آسیب دیده است .همینطور بیماران زبان پریش با ضایعه خلفی دارای مشکلاتی دریافتن واژگان می باشند . اینان حتی بدون اختلالات مشخص تولیدی - نحوی و دستوری گفتاری می باشند . اسم یکی از انواع کلمات است که در سیر رشد طبیعی قبل از تمامی کلمات واقعی دیگر ظاهر می شود .
ارتباط کلامی به کمک واژه یابی و بیان راحت و درست آنها شکل می گیرد و در آن توانایی پیدا کردن واژها بطور صحیح و به موقع جایگاه ویژه ای دارد .
این مهارت بنام توانایی واژه یابی شناخته می شود .
افراد نارساخوان به دليل اختلال خواندن در اغلب دروس خود با مشكل مواجه مي شوند. اين گروه با وجود آنكه در اكثر مواقع از هوش طبيعي برخوردارند ، نمي توانند پيشرفت تحصيلي بهنجار و مطلوبي داشته باشند و به سختي بسيار به تحصيل ادامه مي دهند و يا ترك تحصيل مي كنند،كه اين به نوبه خود صدمات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و عاطفي-رواني بسيار براي ايشان و جامعه در پي دارد .
طبق آمار جهاني شيوع مشكلات خواندن بين 5/3 تا 6 درصد (2و11)است. ميزان شيوع اختلال خواندن در جمعيت دانش آموزي ايران 4 تا 12 درصد(3)و در پژوهش ديگر 5/5 درصد (4)گزارش شده است.
ویژگیهای کودکان دارای اختلـال خواندن
بنا به نظر کالو گر و کالسون ( 1978)85تا 90در صد اختلالات یاد گیری به اختلالات خواندن مربوط است اگر چه نمی توان ویژگیهای صد در صد مشابهی را در این کودکان مشاهده کرد اما می توان گفت اغلب آنان ویژگیهای زیررا دارند:
۱- بیشتر این کودکان پسر هستند بنا بر برخی تحقیقات تعداد پسرانی که این مشکل را دارند چهار برابر تعداد دختران است.
۲- در کلاس های درس غالبا مشکلات رفتاری دارند.
۳- تمایل به خواندن ندارند.
۴- قادر نیستند یک دایره لغات بینایی ایجاد کنند .
۵- دامنه توجهشان کوتاه است.
۷- در تمرکز مشکل دارند .
۸- معمولا در مدرسه افت تحصیلی داشته اند .
۹- معمولا دارای مشکلات جسمی مثل ضعف بینایی و شنوایی هستند . ۱۰- اغلبشان مسائل هیجانی دارند.
۱۱- احساس نا امیدی بی لیاقتی و کم جراتی می کنند.
۱۲- در خواندن شفاهی و کلامی تردید می کنند و گاهی دچار لکنت می شوند .
۱۳-به جای اینکه چشمهایشان را هنگام خواندن حرکت دهند سر شان را تکان می دهند.
۱۴- کلمه به کلمه می خوانند .
۱۵- به زحمت و با صدای کشیده و لحن یکنواخت می خوانند .
۱۶- به نقطه گذاری توجه ندارند و از توجه به معنی لغت غافلند .
۱۷- وقتی مطلبی را آهسته می خوانند لبهایشان را تکان می دهند یا در ذهنشان لغات را می خوانند
۱۸- واژه ها را غیر مرتبط با محتوی و غیر مرتبط با عناصر آوایی حدس می زنند.
۱۹- کلماتی را که تازه خوانده اند جا به جا یا تکرار می کنند.
۲۰- حافظه دیداری و شنیداریشان ضعیف است.
۲۱- فاقد تمیز وتشخیص کافی شنیداری هستند.
۲۲- محیط خانوادگیشان برای موفقیت در مدرسه به آنان فشار می آورد ویا اینکه نگرش منفی افراطی به عملکرد مدرسه دارند.
۲۳- رشد اجتماعی کافی ندارند .
۲۴- در مدرسه سازگاری شخصی مناسب ندارند.
گفتار در مانی و کار در مانی در درمان این اختلال موثر است .