نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: دعواهای غیرقابل تحمل

675
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    550
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    29
    تشکر شده 19 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy دعواهای غیرقابل تحمل

    من فوق لیسانسم و همسرم دیپلمه.روز اول که اومد خواستگاری گفتم من قصد دارم تا مراحل بالا ادامه تحصیل بدم و استاد دانشگاه بشم و اون قبول کرد.
    تو دوران فوق لیسانس به من اجازه نمیداد با همکلاسیام اردو برم یا تو تولدا یا گردهماییاشون شرکت کنم و من کوتاه اومدم و هیچ جا نرفتم.
    تا وقتی که نوبت به پایان نامم رسید و من چون با استادا و بچه ها ارتباط نداشتم و تو کلاسای فوق برنامه شرکت نمی کردم اصلا نمیدونستم باید چجوری پایان نامه بنویسم و دانشگاه ما جزو بهترین دانشگاه های ایرانه که تو همه چی سخت میگیره.
    من از نماینده کلاسمون که تو این دوسال شناخته بودمش و میدونستم به همه کمک میکنه و دکترا هم قبول شده کمک خواستم و اون آقا وقتی فهمید من چقد درموندم بهم قول داد تا آخر این ترم حتما پایان نامم آماده میشه و کمکم میکنه.و میدونست که من همسر دارم و زندگیمو دوست دارم چون گفته بودم بخاطر ناراحت نشدن شوهرم نمیتونم تو گردهماییاتون باشم.
    دو هفته از کمک این آقا به من گذشته بود که شوهرم فهمید و گفت تمام اس ام اساشو بده من بخونم.منم چون میدونستم بخاطر لحن راحت این اقا که منو تو خطاب کرده شوهرم عصبانی میشه،همه اسارو پاک کردم و بعدش شوهرم گفت شما باهم رابطه دارین وگرنه اساشو پاک نمیکردی و گوشیمو از دستم کشید و بهم حمله کرد و حرفای بدی بهم زد.و بعدم گوشی رو برداشت به بابام زنگ زد که دختر شما با کسی رابطه داره.من وقتی واسه پدرم توضیح دادم قبول کرد و گفتم دیگه نمیخوام با این ادم زندگی کنم چون قبلا منو کتک زده و سر هرچیزی که دعوا میشه میخواد به همه بگه و قشون کشی کنه.واسه همین خستم کرد و منم وسایلمو جمع کردم و رفتم خونه خواهرم.چون تو این شهر فقط خواهرمو دارم.حالا واقعا موندم چیکار کنم.
    خانواده اون به شوهرخواهرم گفتن من رفتم تو دانشگاه با کسی آشنا شدم و زیر سرم بلند شده و میخوام شوهرمو بپیچونم و طلاق بگیرم.در صورتی که اینطوری نیست ومن با تمام این اتفاقا همچنان همسرمو دوست دارم.
    و به اقایی که بهم کمک میکرد قضیه رو گفتم وو برای اینکه پاکیمو بهشون ثابت کنم میخوام بگم با این آقا قرار بذارن و صحبت کنن که بفهمن آدم بدی نیست و ما رابطه ای باهم نداریم.
    به نظر شما باید با شوهرم چیکار کنم؟
    امضای ایشان
    یکی همیشه هست که عاشقه منه...نگام که میکنه پلک نمیزنه
    خودش تنهاست ولی تنهام نمی‌ذاره...دریا که چیزی نیست،عجب دلی داره
    خدایا...دوستت دارم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1452
    نوشته ها
    104
    تشکـر
    88
    تشکر شده 69 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دعواهای غیرقابل تحمل

    In the name of god
    سلام

    اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم
    به نظرم این حرکت شمادرسته(روبروکردنشون)
    وسعی کنید تو کارهایی که می خواین شروع کنید همسرتون رو هم درجریان بذاریداگه ایشون درجریان بود شاید این اتفاق نمی افتاد
    حالا که دارین هردوشون رو باهم روبه رو میکنید(سعی کنیدقبلش) به همسرتون بگین که دوستش دارین وزندگیتون رو هم دوست دارین واینکه اگه راضی نباشی این کارو ادامه نمیدین واز این به بعد ایشون رو درجریان کاراتون قرارمیدید
    انشاالله که مسئله تون حل میشه.
    اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عشق به فردی غیر از همسر
    توسط مادر در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 11-19-2013, 03:49 PM
  2. بیماری واگیردار غیرقابل انتقال در دندان ها
    توسط R e z a در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-17-2013, 07:56 AM
  3. به جای غیبت کردن، انتقاد کنید
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-30-2013, 10:39 PM
  4. رفتارهای غیرعادی همسرم
    توسط asal در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-25-2013, 04:21 PM
  5. کودکان و بهداشت روانیشان در حوادث غیرمترقبه
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-20-2013, 09:55 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد