درود
صبح همگی بخیر. دوستان من بیست و نه سالمه. ساکن اصفهان. دانشجوی ارشد و شاغل هستم. حدود سه ماه هست که با یک 47ساله و مطلقه و همچنین صاحب فرزند شش و نیم ساله ( تا هفت سالگی حضانتش با مادرشه)، آشنا شدم. خانم سابق این آقا دندونپزشک بودن. این آقا دلیل جدایی شو خیانت و توجه زیاد به مادیات از جانب همسرش مطرح کردند. این آقا ساکن تهران هستند و ماهیانه یک بار همدیگر را در کافه شاپ میبینیم و از آن جایی که من در این سه ماه به این آقا وابسته شده ام، تا جایی رسید که این آقا در زمینه اشتغالزایی در یک روستا سرمایه گذار شدند، آن هم بخاطر خودم و قرار شد زمانی که من آمادگی سرمایه گذاری رو پیدا کنم، آقا از این کار بیرون خواهند زد و تو خیلی کارای دیگه این آقا واقعا کمکم کردند و حتی خواهند کرد. حال مشکل من با این آقا این است که من خیلی زود جوش میارم، حتی به من گفتند خیلی تهدید میکنی درصورتی که بخدا قصدم هیچ وقت تهدید نبوده و نیست، هر چی بهش میگم اشتباه برداشت میکنی، حرف خودشو میزنه. من زود جوش آوردنمو قبول دارم اما تهدید رو نه. عذر خواهی هم کنم بعد از جوش آوردنم باز هم این آقا نه جواب پیامای منو میدن نه تماسای منو. جواب هم بدن میگن تو خیلی دلمو ش************دی، تو خیلی بهم حرف زدی و از این حرفا، آخه میدونین من دوست دارم باهام حرف بزنه نه اینکه قهر کنه و بگه بعدا حرف میزنیم. بعدا هم حرف نمیزنه. حرف هم بزنه زیاد دیگه حرف نمیزنه. تا جایی رسید که من بهش گفتم باشه اخلاقمو درست میکنم. دیروز هم در اومد گفت نه نمیخوام بخاطر من خودتو عوض کنی، تو عوض بشو نیستی. بهم گفتش اگه بهم نزده باشیم مرداد بعد از سفرت میام اصفهان. خیلی دلم شکسته. دیگه منم تلگرام آن نشدم از دیروز. اس مس داد حالت خوبه؟ تا الان سه بار زنگ زده، من جواب ندادم. به نظر شما چکار کنم؟
ازش ناراحتم واقعا. شما چه توصیه ای میکنید؟