نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: رابطه سرد دوست پسر

1705
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1692
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه سرد دوست پسر

    باسلام. دختری هستم 22ساله دانشجوترم اخر از خانواده 8نفره .4خواهرو 2 برادر که 3نفر از خواهرهای من سنتی ازدواج کردن و 2نفرشون جداشدن همیشه فکرم این بودکه به خاطر ازدواج سنتی که داشتن و شناختی که از همذیگه نداشتن باعث این جداییها شد به خاطر همین من خودم دوس داشتم طرفمو بشناسم 1سال و2ماه باپسری تلفنی در ارتباط بودم هر شب با وبکم با هم حرف میزدیم مدام حرفای عاشقانه یه هم میزدیم خیلی شیفتش شدم احساس کردم اون هم شیفته من شده اخه بعد از 8ماه قرار گذاشت که بیا مشهدو نیومد 2 دفعه قول دادو عمل نکردو بعد از ی مدت گفت که نمیخاد با من باشه ضربه بزرگی خوردم اخه اولین شکست تو زندگیم بود به خاطر وقتهایی که بی خودو بی جهت گذشت خودمو سرزنش میکردم چندماه گذشت به خودم قول داده بودم که نت نیام اما ی دفه اینقد ناراحت بودم که دوباره اومدم نت تا با ی نفر حرف بزنم و باپسری اشنا شدم میزان تحصیلاتس لیسانس اینجا سربازه و ساکن تهران ظاهر مناسب قرار گذاشتیم که همو ببینیم اولین بار حرم ملاقات داشتیم بعد اینکه از حرم اومدیم کلی از من تعریف کرد وفوری کارت ملیشو نشونم دادو کامل خودشو معرفی کرد اواسط راه بودیم که پیشنهاد ازدواج داد به خاطر شرایط گذشته جدیش نگرفتم تعصب خاصی داره نسبت به من .3دفه گفتم که منوشما چون تو نت اشنا شدیم نمیتونیم زندگی خوبی داشته باشیم اما هرسه فقط گفت حرفاتو نشنیده میگیرم 1ماه میگذره 4روز میشه رفته واسه مرخصی تهران اما خیلی کم توجه میکنه به من دیگه رفتار محبت امیزش/توجهاش/کم شده اولش درکش کردم که شاید به خاطر خونوادش نمیتونه زیاد گوشیش دستش باشه وپیام دادنو کم کردم .اما الان به زورو بعد از1ساعت جوابمو میده و اصلا به من زنگ نمیزنه. اما کافی که بگم خداحافظ دوباره شرو میکنه به توجه کردنو وقت گذاشتن برای من به نظرتون من الان باید چیکار کنم؟ممنون میشم راهنمایی کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1692
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ezdevaj

    باسلام. دختری هستم 22ساله دانشجوترم اخر از خانواده 8نفره .4خواهرو 2 برادر که 3نفر از خواهرهای من سنتی ازدواج کردن و 2نفرشون جداشدن همیشه فکرم این بودکه به خاطر ازدواج سنتی که داشتن و شناختی که از همذیگه نداشتن باعث این جداییها شد به خاطر همین من خودم دوس داشتم طرفمو بشناسم 1سال و2ماه باپسری تلفنی در ارتباط بودم هر شب با وبکم با هم حرف میزدیم مدام حرفای عاشقانه یه هم میزدیم خیلی شیفتش شدم احساس کردم اون هم شیفته من شده اخه بعد از 8ماه قرار گذاشت که بیا مشهدو نیومد 2 دفعه قول دادو عمل نکردو بعد از ی مدت گفت که نمیخاد با من باشه ضربه بزرگی خوردم اخه اولین شکست تو زندگیم بود به خاطر وقتهایی که بی خودو بی جهت گذشت خودمو سرزنش میکردم چندماه گذشت به خودم قول داده بودم که نت نیام اما ی دفه اینقد ناراحت بودم که دوباره اومدم نت تا با ی نفر حرف بزنم و باپسری اشنا شدم میزان تحصیلاتس لیسانس اینجا سربازه و ساکن تهران ظاهر مناسب قرار گذاشتیم که همو ببینیم اولین بار حرم ملاقات داشتیم بعد اینکه از حرم اومدیم کلی از من تعریف کرد وفوری کارت ملیشو نشونم دادو کامل خودشو معرفی کرد اواسط راه بودیم که پیشنهاد ازدواج داد به خاطر شرایط گذشته جدیش نگرفتم تعصب خاصی داره نسبت به من .3دفه گفتم که منوشما چون تو نت اشنا شدیم نمیتونیم زندگی خوبی داشته باشیم اما هرسه فقط گفت حرفاتو نشنیده میگیرم 1ماه میگذره 4روز میشه رفته واسه مرخصی تهران اما خیلی کم توجه میکنه به من دیگه رفتار محبت امیزش/توجهاش/کم شده اولش درکش کردم که شاید به خاطر خونوادش نمیتونه زیاد گوشیش دستش باشه وپیام دادنو کم کردم .اما الان به زورو بعد از1ساعت جوابمو میده و اصلا به من زنگ نمیزنه. اما کافی که بگم خداحافظ دوباره شرو میکنه به توجه کردنو وقت گذاشتن برای من به نظرتون من الان باید چیکار کنم؟ممنون میشم راهنمایی کنید.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1686
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    2
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ezdevaj

    با سلام
    ببینید منم دچار رابطه دور بودم
    و میدونم که چقد سخته
    چون این دوری میتونه گمانه زنیهای زیادی به وجود بیاره
    منم بخوام به کسی نصیحت کنم به همه میگم طرف رابطه اینترنتی نرن ولی خودمم دچارش شدم...
    سوالی که شما پرسیدید واقعا جوابی نداره چون آدم ها فرق دارن
    به نظرم شما باس اتمام حجت کنید با ایشون و اول از نیت واقعیش خبردار شید بعدا به ازدواج باهاش فکر کنید...
    همه ادما یه سری ملاک مشترک دارن مثه صداقت وفاداری
    و یه نفر مثه من فک میکرد که اینا کافیه ولی واقعا کافی نیست..
    ادم باید اون قدر به احساساتش مسلط باشه که بتونه قبل نیت ازدواج طرف مقابلشو کنکاشت کنه.
    ایشالا بتونید رابطتونو بر وفق مراد ادامه بدید
    اما بازم میگم تعجیل خوب نیس
    حتی اگه دوری سخت باشه
    موفق باشید

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ezdevaj

    میدونی دوست خوبم تو بخاطر شرایط خواهرات فکر میکنی ازدواج سنتی بده و باید دوستی باشه اما من که تجربه دارم بهت میگم.توی دوستی انتظار نداشته باش که طرفو بشناسی و به به ازدواج کنید و یه زندگی ایده آل! یه کم واقع بین باش نصیحتت نمیکنم خواهرانه از تجربم برات میگم. توی دوستی چندتا نکته هست: اول اینکه هردوطرف به فرض اینکه خالیبند نباشن ظاهرسازیو که میکنند و این یعنی چیزا و اخلاقیات بدشون بروز نمیدن تازه این دست بالاشه که گفتم که دروغگو نباشن اگه دروغم بگن که فبهاااا. دوم اینکه از طریق دوستی اگه بخوای طرفو بشناسی خیلی باهم بریدو بیاین تو یه شهر حداقلش یکسال طول میکشه روی این شناختهای کوتاه حساب نکن همش چرته. سوم اینکه توی دوستی کم کم هیجانای مقتضای سنمون عود میکنه و میپنداریم که طرفو دوست داریم در صورتی که اگه حس واقعی نباشه بعد از مدتی افول میکنه حسمون و فقط یک وابستگی الکی وجودمونا پر میکنه که باعث میشه چشممونا روی خطاهاش ببندیم.

    عزیزم توی میتونی سنتی هم ازدواج نکنی اینکه اگه کسی اومد خواستگاریت بریدا بیان بیرون و ببینی میتونی دوستش داشته باشی آیا اهداف و ملاکاتون همخونی داره یا نه.
    به هر حال عزیزم خیلی حواستو جمع کن

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ezdevaj

    باتشکر... فکر کنم اگه یه انجمنی ایجاد کنید،برای اینکه دوستان تجربیاتشونو در اختیار بقیه قرار بدن بد نباشه ...

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3538
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ezdevaj

    نقل قول نوشته اصلی توسط gOli! نمایش پست ها
    میدونی دوست خوبم تو بخاطر شرایط خواهرات فکر میکنی ازدواج سنتی بده و باید دوستی باشه اما من که تجربه دارم بهت میگم.توی دوستی انتظار نداشته باش که طرفو بشناسی و به به ازدواج کنید و یه زندگی ایده آل! یه کم واقع بین باش نصیحتت نمیکنم خواهرانه از تجربم برات میگم. توی دوستی چندتا نکته هست: اول اینکه هردوطرف به فرض اینکه خالیبند نباشن ظاهرسازیو که میکنند و این یعنی چیزا و اخلاقیات بدشون بروز نمیدن تازه این دست بالاشه که گفتم که دروغگو نباشن اگه دروغم بگن که فبهاااا. دوم اینکه از طریق دوستی اگه بخوای طرفو بشناسی خیلی باهم بریدو بیاین تو یه شهر حداقلش یکسال طول میکشه روی این شناختهای کوتاه حساب نکن همش چرته. سوم اینکه توی دوستی کم کم هیجانای مقتضای سنمون عود میکنه و میپنداریم که طرفو دوست داریم در صورتی که اگه حس واقعی نباشه بعد از مدتی افول میکنه حسمون و فقط یک وابستگی الکی وجودمونا پر میکنه که باعث میشه چشممونا روی خطاهاش ببندیم.

    عزیزم توی میتونی سنتی هم ازدواج نکنی اینکه اگه کسی اومد خواستگاریت بریدا بیان بیرون و ببینی میتونی دوستش داشته باشی آیا اهداف و ملاکاتون همخونی داره یا نه.
    به هر حال عزیزم خیلی حواستو جمع کن
    سلام
    ببخشید ی سوال برای من پیش اومد از کجا میشه فهمیدحسی ک نسبت به طرف مقابلت داری دوس داشتنه یا فقط عادت و واستگیه

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ezdevaj

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    باتشکر... فکر کنم اگه یه انجمنی ایجاد کنید،برای اینکه دوستان تجربیاتشونو در اختیار بقیه قرار بدن بد نباشه ...
    آقاااااااااااا،،،خیلی بدین تیکه بود این آیا؟!! خب اینم یه جور راهنمایی دیگه

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ezdevaj

    نقل قول نوشته اصلی توسط parisa22 نمایش پست ها
    سلام
    ببخشید ی سوال برای من پیش اومد از کجا میشه فهمیدحسی ک نسبت به طرف مقابلت داری دوس داشتنه یا فقط عادت و واستگیه
    در وابستگی به افراد در واقع ما خود را محکوم میکنیم، دیگری را برخود مسلط کرده وتحت سلطه قرار میگیریم با پذیرفتن بی چون و چرای درخواستهاش از خود واقعیمون دور میشیم. فرد وابسته به خاطر نرنجوندن کسی که دوستش دارد هرگونه خواستی را میپذیره ولو برخلاف میل باطنیش. با دوست داشتن باید از وابستگی رها شد. دوست داشتن به این معنیه که طرف مقابل در تصمیمات و انتخابهای خود مختار است. روابط بدون وابستگی اینه که طرف مقابل رو در قالب خودش بپذیره نه در قالب سلیقه ای که خودتون دارید چون شما اونو به همان صورتی که هست پذیرفته اید. فردی که وابسته است تواناییهای خودشو باور نداره و در تمام مدت رابطه در هراس و نامیدیه؛همیشه در ترس از دست دادن است. کنترل افراطی و محدود کردن آزادی از دیگر علایم وابستگیه. رابطه دو فرد وابسته بسیار شکننده بوده و با تلنگری میشکند چون اساس محکمی ندارد. اما در یک رابطه بدون وابستگی دو فرد در پی تحقق شایستگیهای خود بوده و ممانعتی برای پیشرفت یکدیگر بوجود نخواهند آورد. به انتخابها و تصمیمات همدیگر احترام میذارند. وابستگی اسارت میاره ولی دوست داشتن و عشق آزادیست. انسان وابسته انگار در زندان به سر میبره و حتی اگه اون چیزی که بهش وابسته شده همیشه در کنارش حضور داشته باشه باز هم ترس از اینکه روزی اونو از دست بده نمیزاره که به آرامش برسه و شکوفا بشه.
    وابستگی‌ حائلی رو جلو چشم ایجاد می‌کنه که مانع شناخت منطقی با اصول عاقلانه می‌شه و آنها قادر به تشخیص نقاط ضعف طرف مقابل نمیشند، حاضر نیستند حتی نظرات مخالف و منطقی اطرافیانو در مورد شخص مقابل بشنوند و راجع به آن فکر کنند و متاسفانه اگه هم به مشاور مراجعه کنند در اثر این وابستگی روانی پذیرای سخنان علمی و معقولانه او مبنی بر عدم تناسب فیمابین نمیشند.
    ویرایش توسط gOli! : 05-23-2014 در ساعت 09:46 PM

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ezdevaj

    نه اصلا" قصدم مسخره کردن نیست ... کاملا" جدی گفتم ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ميخوام دوست پسر قبلیم رو فراموشش كنم...
    توسط farzane در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 11-26-2020, 07:22 PM
  2. دوست پسر قبلی
    توسط masood73 در انجمن سرد شدن رابطه
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 11-16-2014, 01:32 PM
  3. دوست پسر
    توسط زهره.مهدی در انجمن مخالفت خانواده
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 10-25-2014, 11:57 AM
  4. شکاک بودن دوست پسرم
    توسط الگا در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 09-10-2014, 10:29 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد