یه پسری دوسم داشت به زور اومد تو زندگیم یعنی قصد ازدواج داشت ولی اون بد بود و خانواده من مخالف بودن اون یک سال ازلحاظ روحی ازارم داد تا اینکه به کل ترکش کردم خیلی سختم بود چون وابستش شده بودم ولی اینکارو کردم ولی جای خالیش داشت دیوانم میکرد میرفتم تو این پیج های چت تا فقط حرف بزنم دردو دل کنم با یکی اشنا شدم بعد یکم حرف دیدم فقط میخواد ازم استفاده کنه سیم کارتمو شکستم بازتوی تانگوبا یه پسر اشنا شدم خیلی احساسیو خوب و مهربون بود ولی با من فرق داشت هم خانوادگی هم ....خیلی فکرکردم دیدم بایدتموم بشه اون میگفت نه من از دیروز ترکش کردم چون مثل قبلی بی فایده و فقط احساسمونو به بازی می گرفتیم اینم بگم رابطم با اون پسرا فقط اس ام اس بود الان حالم بده ابا کار درستو کردم ولی ادامش میشد یه اشتباه مثل قبلی