سلام خسته نباشید .من شرایط خانوادگی خوبی ندارم پدرم ب مادرم خیانت کرده 4 سال پیش و از اون موقع مشکلات ما بیشتر شد طوری ک با تهدیدو اینا اموالشونو نصف کردن و هنوزه ک هنوزه این اختلافاتو داریم و هر روز بحث طلاق تو خونمونه و این که مادرم میگه خسته شدم و میخوام ازادی داشته باشمو و... بین منو مادرمم اختلافات شدیدیه طوری ک چندین ماهه باهم حرف نمیزنیم .و وقتی اختلاف خانوادگی اوج گرفته بود با کسی بود و برا ارامش دست ب خیلی کارایه اشتباه زدم و بعد ی مدت با اون شخص ک مدت زیادی بودم تموم شد و مشکلات اصلیم شروع شد .سابقه خودکشیم داشتم و هر وقت ب اختلاف میخورم میزنه ب سرم .با اقایی دوست شدم و گذشترو و کل زندگیمو گفتم و همیشه ترس این ک تحقیر بشمو دارم .در کل هیچ دوستیم ندارم باهاش صحبت کنم ی حس خفگی دارم هر لحظه احساس پوچی میکنم و میخوام زندگیم تموم شه .چون خانوادمم تو این شرایط ک 21 سال سن دارم فکره طلاق زده ب سرشون و همیشه از دید اطادفیان ب خودمو خانوادم میترسم خیلی وقتا بوده تو اختلافات با دوستان خیلی حرفا شنیدم .واقعا نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید