با سلام
دختری ام که همه بهم اعتماد دارن و هیچ وقت فکرشم نمیکردم کاری کنم که این همه مسخره باشه
حدود 7ماه اینترنتی با پسرا به صورت مجازی دوست شدم همشون بعد از چت ازم خواسته بدی داشتن منم یلاکشون میکردم، تا اینکه یکروز یکیشون که از قبل توی یک گروهی بود میشناختم دایرکت میزاشت میدیمتا اینکه اومد تو دایرکت باهم چت کردیم از اول حرف های چرت زد و گفت که باهم باشبم دوست دخترمی اینا من همش به مسخره بازی کشیدم و خندیدم و خودش تعجب میکرد اخر نمیدونم چجوری شد خر شدم که فرداش رفتم مغازه اش و با این وجود که دیدم خیلی چرت میگه گذاشتم بهم دست بزنه و لمسم کنه فقط اون نشسته بودو من سرم رو پاش بود گذاشتم بهم دست بزنه ،خریت محض بود وقتی بهم دست زد یکجام گفت ببینم لباسم بالا بود و بعد از اینکه بهم دست زد و من بلند شدم گوشبش زنگ خورد تو جیبش بود ،بعدم برای خودشو دراورد نمیدونم چرا احساس میکتم ازم فیلم داره،بعد که اومدم خونه پشیمون شدم من اصلا باکسی نبودم که بخواد بهم دست بزنه ،شب که پیام داد گفتم پیاماتو مامانم دیده بعد چند روزم زنگ زدم گفتم بهش پیاماتو دیدن بعد از پنج و شش روز رفتم مغازه اش بهش گفتم مامانم دیده پیاماتو همون شب بلاکش کزدم تو اینستا بعد چند روز امد تو تلگرامم گفت سلام گروهتون برای یلدا برنامه نداره بعد دوروز دیگه پیامکی بهم گفت من از پیچوندن خوشم نمیاد درمورد گوشیتم الکی میگی میدونم من اونجام بااکش کردم تو واتس اپ اومد گفت که سلام من واتس اپمم پاک کردم بعد یک هفته چون همش فکر میکردم ازم فیلم داره چون چشمام بسته بودو دست راستشم نمیدونم کجا بود،چندبار خواستم خودمو بکشم قرص خوردم ،نشد ،خیلی کارای زشتی کردم بعد یک هفته دیگه خواستم برم از خونه بیرون که به دوستم یک چیزایی گفته بودم نمیدونم چجوری مامان و خواهرمو دیده بودنش و با اون رفته بودن دم مغازه اش دامادشون بوده و گفته که نیست منم دیگه توان نداشتم به خواهرم پیام دادم اونام خیلی ناراحت شدن خیلی که گفتم چی شده بعد اومدم دنبالم فرداش رفتن پیشش گفتن چی کردی که این داشته ميرفته گقته بیایین منو بزنین حق دارین من خودم خواهر مادر دارم ،ولی چیزی نگفته اونجا فهميد که پیامارو به مامانم نشون ندادم و مامانم گفته گوشیش دست منه ،الان دوسه هفته گذشته و مامانم میگه خیلی ترسیده بود گفت من ازون پسرا نیستم هر چی شما میگین راست میگین بیایین منو بزنین حق دارین چیکار میتونم بکنم ،من بهش گفتم دوست معمولی باشیم ،من فقط دوبلر ذیذمش ،خیلی دختر ساده ای ،چیکار میتونم بکنم که ازاین وصعیت دربیاد اگر بتونم همین جا گریه میکنم ،نمیدونم ازم فیلم داره یا نداره چون که اصلا بعد اون روز حرف نزدیم ،کلا نمیدونم چرا رفتم واقعا کاری که کردمو نمیدونم اسمش چیه نمیدونم خدا منو میبخشه همش نشانه های مختلف برام میاد که خدا کمکم میکنه و پشتم شاید این خ مسخره است و خودمم باور نمیکنم ولی نمیدونم چیکار کنم ،خودمو چجوری ببخشم خدا منو میبخشه
،شایدم نباید مینوشم و میفرستادم براتون نمیدونم این پیامو اصلا ارسال میکنم یا که نه ،خانواده ام اصلا شک شدن خودمم موندم چرا اخه انقدر ساده بازی درآوردم الان هم قشنگ اسم و فامیلمو میدونه هم تو گروهی که هستیم همگروهیامو میدونه کیا هستن ،دلم شور میزنه خواهشا پیامو نزارین تو پیج تون الان هیچ کاری نمیتونم بکنم ، باید چیکار کنم همش فکر میکنم که اون لحظه که گفت ببینم داشته فیلم میگرفته اصلا نباید میرفتم اینکه این همه چرت گفت شبش بهم الان این وصعیت نمیدونم چیکار کنم راهنمایی ایم کنین 😔