سلام من یه دختر ۱۶ساله هستم بلد نیستم دروغ بگم زود ناراحت میشم زود دلم میشکنه خیلی ساده می بخشم ولی فراموش نمی کنم
دل ساده ای دارم هر روز باید تاوانش رو بدم و زخم هایی که از سادگی دارم رو تحمل کنم
من برای اولین بار خیلی وابسته ی دوستم شدم خیلی ابراز علاقه بهش کردم ولی اون وقتی فهمید خیلی دوسش دارم از من دور شد و تا حدی رسید که به زور جواب سلام خودم رو میده در اوایلش وقتی که اون نمی دونست وابسته اش شده بودم خیلی دوستم داشت دوست داشت با من وقتش رو بگذرونه ولی وقتی زیادی ابراز علاقه بهش کردم خیلی تغییر کرد
منم احساس میکنم دیگه نسبت به هیچ کس ،هیچ احساسی ندارم
غرورم شکست وقتی همیشه خودم پیام میدم و حس میکنم به زور جواب پیامم رو میده خیلی وابسته ی اون شدم جوری که شب و روز بهش فکر میکنم
الان هم احساس بدی نسبت به خودم دارم حس میکنم خودم مقصر بودم که تنها کسی که کنارش آرامش داشتم رو از دست بدم خیلی حس بدیه منم هر روز می بینمش چه کنم؟نسبت به درسام بی تفاوت شدم معدلم اومد پایین از وقتی که تغییر کرد، اون داره درس می خونه و به زندگی خودش ادامه میده ولی من روز به روز حالم بدتر میشه، اگه امکانش هست میشه در این مورد راهنماییم کنی
میشه برا یه مدت که شده بتونم اشتباهم رو درست کنم چون من فقط یه مدت کوتاه می تونم کنارش باشم می خوام همین مدت کوتاه خاطرات خوبی از اون داشته باشم