در هر رابطه ای انرژی و زمان زیادی ممکن است صرف شود، پس برای ادامه رابطه باید از درستی آن اطمینان حاصل نمایید. اغلب شما دوره ای از زندگی خود را صرف شناخت بهترین همدم برای زندگی خود کرده اید. هر شکست و ناکامی برای شما یک هزینه محسوب شده و عواقب خود را در پی دارد. در بیشتر موارد افراد پیش از آن که مشکلی جدی پیش بیاید، از درستی رابطه خود مطمئن بوده‌اند. در حالی که باید بدانید شما در حال خرج کردن زمان و احساسات خود هستید؛ پس باید در هر مرحله ای از درستی رابطه خود اطمینان کسب کنید. برای این منظور در ادامه مقاله به ملاک‌های یک رابطه با ارزش پرداخته ایم. شما می‌توانید همزمان با کمک یک روانشناس متخصص، بهترین تصمیم برای ادامه یا قطع یک رابطه را بگیرید.
رابطه شفا بخش چیست؟
رابطه شفا بخش در اصطلاح روانشناسی، به روابطی گفته می‌شود که یک ارتباط عمیق بین دو نفر _ خواه پسر و دختر، دو رفیق یا روانشناس و مراجع _ به خود افشایی برسد و در نهایت به سلامت، پیشرفت و بهبود هم کمک کنند. اما چند درصد از روابطی که شما درگیرش هستید از این نوع است؟ با خواندن موارد زیر، بررسی کنید که رابطه تان آیا ارزش ادامه دارد؟
به پیشرفت شما کمک کند:
ادامه رابطه باید شما و شریکتان را رشد دهد، به سمت اهداف و رویاهایتان هدایت کرده و شما را محدود نکند. اگر رابطه شما اینگونه است، رابطه سالمی است که ارزش ادامه دادن را دارد.
ارزشهای انسانی را ارتقا دهد:
رابطه ای که در آن زرنگی، کلاهبرداری، دروغ، منفعت طلبی و خودخواهی وجود داشته باشد، نه تنها رابطه مریضی است، بلکه برای جامعه نیز مضر است. مخصوصا اگر این رابطه به ازدواج و تولید مثل بیانجامد. بنابراین رابطه ای ارزشِ ادامه دادن دارد که در آن به ارزشهای انسانی مثل عدالت، حق طلبی، صداقت و خوش رفتاری بها داده شود.
آرامش و خوشحالی به همراه داشته باشد:
رابطه ای که همواره در آن درگیر چالش و بحث‌های عمدتا بی هدف و بهانه جویانه باشید، رابطه شفابخشی نیست. رابطه ای که شما را آرام و خوشحال می‌کند، ارزش ادامه دادن، دارد.
تعهد وجود داشته باشد:
تعهد، یکی از اضلاع مثلث عشق ایده آل است. تعهد صرفا به منظور خیانت نکردن نیست، بلکه تعهد به رشد و تعالی خود و شریکتان، تعهد به اینکه اگر از خود گذشتگی یا لطفی می‌کنید، از ته دل و برای این رابطه انجام دهید و حتی نیاز به گفتن آن هم نداشته باشید.
صداقت وجود داشته باشد:
صداقت، یکی از ارکان اصلی بقای هر رابطه است. صداقت به معنای گفتن همه چیز نیست، بلکه به معنای گفتن حقیقت در تمام مواردی است که به شریک تان مربوط می‌شود. برای مثال؛ اگر حوصله یا وقت بودن کنار شریک خود را ندارید، صادقانه به او بگویید و از او زمان دیگری بخواهید. این روابط، روابطی هستند که شما را به تعالی می‌رسانند.
پذیرش اشتباه و طلب بخشش رایج باشد:
رابطه ای که دو طرف در آن اشتباهات خود را می‌پذیرند، بدون اینکه حس کنند غرور و اعتبار آنها صدمه می‌بیند و بدون اینکه شریکشان، از این معذرت خواهی سوء استفاده کند، رابطه ای سالم، بالغ و رو به جلو است.
حمایت، احترام و گوش دادن وجود داشته باشد:
رابطه ای ارزش ادامه دادن را دارد که دو طرف هم پیش خود و هم در مقابل دیگران، به هم احترام بگذارند. دو طرف از هم و از پیشرفت‌های شریکشان حمایت کنند و بتوانند به طور فعال به او گوش دهند.
چه رابطه ای با ارزش است؟
برای اینکه بتوانید به این سوال پاسخ دهید و بفهمید چه رابطه ای ارزش ادامه دادن دارد، باید به چند سوال زیر پاسخ دهید:
دلتان چه می‌گوید؟
هرکس ممکن است نظر متفاوتی در مورد رابطه و احساس شما داشته باشد اما خودتان بهترین فردی هستید که می‌تواند به این سوال پاسخ دهد. آیا فرد مقابلتان، کسی هست که شما میخواستید؟ آیا مطمئن هستید با نبودش جای خالی او احساس می‌شود؟ آیا او بهترین فردی هست که قرار بود با او آشنا شوید؟ تمام این سوالات یعنی یک جای این رابطه می‌لنگد. زمان به شما کمک می‌کند تا به این نتیجه برسید که فرد مقابل، واقعا کسی است که برای زندگی و آینده خود می‌خواهید یا نه.
رفتار‌های طرف مقابلتان مناسب است؟
آیا شریکتان، فردی هست که بتوانید همه جا او را معرفی کنید؟ آیا شبیه شما هست؟ باید ببینید آیا رفتار طرف مقابلتان آن چیزی هست که بتوانید در همه شرایط بپذیرید. آیا ارتباط او با خانواده، همکاران و دوستان، توانایی مدیریت بحران و روحیه حامی بودن او مناسب هست؟
اولین درگیری خود را چگونه حل کردید؟
آیا زمانی که برای اولین بار با بحران در رابطه خود مواجه شدید، او فردی پخته بود؟ آیا میان دعوا می‌توانست خودش را کنترل و احترام شما را نگه دارد؟ اگر او فردی است که در دعوا‌ها، محترمانه، صبورانه و بدون تعصب، بحث می‌کند و توانایی پیدا کردن راه حل را دارد، گزینه قابل تاملی است.
رویاهای مشترک دارید؟
ممکن است علاقه شما به هم بسیار شدید باشد، اما شما می‌خواهید در کشور خود زندگی کنید و شریکتان رویای مهاجرت را در سر می‌پروراند. تفاوت در اهداف آینده، مسئله ایست که یا باعث جدایی می‌شود، یا رویاهای یکی از زوجین را می‌سوزاند و بر باد می‌دهد.
سوال آخر: آیا او کسی هست که بخواهید همیشه کنارش باشید؟
آینده خود را با شریک عاطفی خود تصور کنید، آیا او فردی هست که هر روز بخواهید با او هم صبحت شوید؟ همه حرف هایتان را به او بزنید، آیا حاضرید هر روز با دیدن چهره او از خواب بیدار شوید؟ مسئله مهم این است که اگر لحظه ای فکر کردید که نبودن شریکتان در زندگی شما، شما را آرام‌تر، خوشحال‌تر یا خوشبخت‌تر می‌کند، لحظه ای در پایان آن درنگ نکنید. اگر فکر می‌کنید در کنار او خوشحالید پس برای بهبود رابطه عاطفی خود تلاش کنید.
نظرت چیه؟