نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: مخالفت مادرم با خواستگارم

2082
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    مخالفت مادرم با خواستگارم

    سلام به همه کاربران و دوستان عزیزم

    مدت تقریبا سه سال هست که یکی از اقوام ما بمن پیشنهاد ازدواج داده. من هم از ایشون بدم نیومده چون با عقایدم و روحیه مضطربم فکر میکنم سازگاره. ایشون اهل دوستی نیستن و این مسئله رو بوسیله مادرشون با مادرم در میون گذاشتن اما مادرم خیلی ناراحت شدن و گفتن که این آقا هنوز دهنشون بوی شیر میده وبیخود کردن که همچین پیشنهادی کردن در ضمن مادر من کلا فقط موافق ازدواج در سن های بالاست و همه خواستگارهای منو هم بدون اینکه بگه رد میکنه و من بعدها از بقیه باید موضوع رو بشنوم. من هم با وجود اضطرابی که در این مورد گرفتم خیلی پاپی این مسئله نشدم ولی از اونجاییکه این آقا فامیل ما هستن من ایشونو معمولا میبینم و ایشون با من تماس گرفتن ولی من بخاطر عقیده مادرم خیلی باهاشون وارد صحبت نمیشم و در تماسها و پیامهاشون در همه این مدت خودم روبه اون راه زدم . اگرچه ایشون پیاماشونو قطع نمیکنن ولی من کاری از دستم برنمیاد میترسم جوابشو بدم و کار به دوستی و اینها بکشه و مادرم هم میگه با هر کی میخوای دوست شو ولی الان وقت ازدواج نیست با اینکه من الان بیست و سه ساله شدم و ایشون هم بیست و شش ساله. مادرم هم آدم مذهبیه ولی من نمیدونم چرا در این مورد اینو میگه من تاحال وارد این دوستیها نشدم و این آقا هم همینطورن . من دچار تردید شدم ایشون از بچگی بمن ابراز علاقه میکردن . همه اش میگم نکنه باید باهاش حرف بزنم و نکنه این کارم اشتباهه. وقتی با مادرم در موردش حرف بزنم میگه تو عجله داری و دعوای شدید راه میندازن :what:
    البته ایشون چند وقته درسش تموم شده شغل جدی و ثابتم نداره و سربازیشم مونده هنوز . اما مادرشون یک واحد قرار بود بهشون بده و حتی حاضرن اون واحد و بفروشن و بیان نزدیک محله منزل ما تا از مادر دور نباشم ولی مادرم بازهم رضایت نمیدن .

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    :!

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1196
    نوشته ها
    153
    تشکـر
    16
    تشکر شده 93 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    دوست عزیز سلام به نظر من هیچوقت وارد رابطه دوستی نشو البته نظر من اینه خود دانی ..
    ازدواج در سن بالا زیاد هم خوب نیست چون بعد ها برای برقراری ارتباط بین فرزندتون و مسائل دیگه دچار مشکل میشید.اما از جهت پختگی و صحت عقلی کامل ازدواج در سن بالا خوبه منظورم از سن بالا برای دختر خانم 25 و برای آقا 30_31

  4. کاربران زیر از mostafa_1234 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1452
    نوشته ها
    104
    تشکـر
    88
    تشکر شده 69 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    In the name of god


    سلام

    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم

    چه دانند مردم که در جامه کیست
    نویسنده داند که در نامه چیست(سعدی)
    شما که میدونید فهم سوال===نصف جواب.
    به نظرم مسئله مادرتون هستن
    خب شما، اگر هم نه پدرتون باایشون باآرامش دراینمورد (ازدواج شما)صحبت کنید
    ببینید دلیل این کار ایشون چیه ،اگه به شما نمیگن ولی به پدرتون که باید بگن که مثلا دهن طرف بوی شیر میده یعنی چی(یعنی پول نداره یاکار یا...)،خب باید یه دلیل قانع کننده واسه این کارشون داشته باشن الکی نمیگن که نه.
    اما در مورد دوستی به نظرم یه دختر پسر نامحرم فقط میتونن به مدت صفر ثانیه(هیچ) باهم دوست باشن.
    چراعاقل کند کاری
    که باز آردپشیمانی
    شماکه میدونید دوستی خوب نیست یه چشمه اش تو همین سایته.
    با توکل بر خدا
    یاعلی...

    اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم


  6. کاربران زیر از mhtaheri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    خیلی از پاسخ شما دوستان سپاسگزارم
    من خودم اصلا موافق دوستی نیستم ایشونم همونطور که گفتم کار ندارن پول هم از والدینشون میگیرن و تا حال مشغول درس بودن اما موضوع مادرم در واقع اینا نیست من هستم و معتقدن من باید درسم تموم شه بعد از فوق لیسانس برم سرکار و بعد اگر خواستم ازدواج کنم این آقا هم میدونن که مادرم اینجورین پیشنهاد دادن ما فعلا نامزد کنیم ولی مادرم باز قبول نکردن ... من هم حیفم میاد این موردو از دست بدم چون واقعا بنظرم بچه خوبیه ... آخه خیلی کم پیش میاد دو طرف انقدر عقاید و روحیاتشون و زندگیهاشون بهم نزدیک باشه... پدرم هیچ نظری ندارن در اینباره و خواهر بزرگمم همینطور بودن و سی سالگی بالاخره رضایت دادن خواستگار بیاد و حالا ایشون شانس آورد که اون مورد اتفاقی مورد دلخواهش بود ولی از کجا معلوم من هم همینطور بشم . گاهی هم فکر میکنم اصلا با این شرایط قید ازدواجو بزنم. و گاهی هم فکر میکنم ایکاش در اسلام راهبه گری وجود داشت و من می توانستم در این راه باشم . حداقل تکلیف آدم معلوم میشه اینطوری . من تا حال هرگز دست از پا خطا نکردم فقط سعی کردم خوب درس بخونم بیشتر کتابای مذهبی و روانشناسی رو زیرو رو کردم سعی کردم درست و متعادل زندگی کنم اما خانوادم باهام همکاری نمی کنن هر بار مشکل جدیدی پیش میارن با وجود همه اینها من الان از نوزده سالگی داروی اعصاب میخورم بخاطر اضطراب شدیدم که البته الان خیلی کم شده ولی خیلی باهاش مبارزه کردم و الان هم بند به یه مو هستم که بهم بریزم ولی این آقا با این حالت من مشکل ندارن و مثل خانوادم دردسرساز نیستن به نظ میاد خیلی آروم باشن و بودن کنار همچین کسی حس می کنم کاملا منو ‌درمان میکنه چون کمتر کسی هست که من اینطور باهاش احساس راحتی کنم چون روحیه من خیلی منزویه و ایشون هم همینطورن و به همین خاطر تردید دارم که جوابشو بدم یا نه تا شاید بتونم حفظش کنم کنارم با این شرایطی که گفتم.

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    mitunam finglish javab bedam ? ya khundanesh sakhte ?

  9. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط bijan.gh نمایش پست ها
    mitunam finglish javab bedam ? ya khundanesh sakhte ?
    ممنون میشم جواب بدین دوست عزیز.

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    be nazare man, ba seni ke shoma dari aslan nabayad negarane in bashi ke in case khoobie va dige fardi nazdike be aghayedet peyda nemishe.
    hatman dar ayande afradi khahand bud ke afkareshun be afkare shoma nazdik bashe.
    mozue dige inke bar khalafe unchizi ke pesare gofte bud ke alaghe be dusti nadare injur ke shoma migi alaghe be nazdik kardane ertebat dare va age behesh alaghe dari va behet alaghe dare chera rabetetuno nazdik tar nemikoni ? intori kheyli bishtar ashena mishid ba ham

  12. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    درسته ولی من نمیخوام رابطه ام رو الکی نزدیک کنم چون من آدم وابسته ای هستم اگه بهش نزدیک شم ولی مثلا تا سی سالگی که مادرم اجازه ازدواج بده اون دیگه نخواد با من ازدواج کنه دیوونه میشم و هرگز خودم و نمیبخشم که همچین رابطه بی سرانجامی برقرار کردم. از طرفی چون فامیل هم هست خیلی افتضاح میشه. من سه سال پیش گفتم حتما این احساساتی شده بخاطر سنش یه چیزی گفته ولی الان که بعد از سه سال همچنان مثل سابق برخورد میکنه خیلی دلم میسوزه و عذاب وجدان میگیرم . و همش هم فکر میکنه محلش نمیکنم یا دوستش ندارم اینو مادرشون بهم گفتن خیلی گوشه گیر و خجالتی هستن و من از این اخلاق خوشم میاد هر وقت منو میبینه دستو پاشو گم میکنه فقط تلفنی و با پیامک میتونه حرف بزنه باهام فکر میکردم بعد از یه مدتی خوب میشه ولی همچنان همونطوریه... ایشون بمن خیلی اعتماد بنفس دادن همش از من تعریف میکنن وقتی خیلی مریض بودم ازم خیلی دلجویی کردن منم حس میکنم دوسشون دارم ولی کاری از دستم برنمیاد آخه خودمم خیلی مضطربم و الان هم داروی اعصاب می خورم . و در ضمن ایشون فامیل خیلی نزدیک ما هستن و من تمام کنهشون رو میشناسم معاشرت داریم و باندازه کافی آشنایی داریم تقریبا همه هم می دونن حس ایشونو چون مادرشون یکم دهن لقن به همه میگن همه چیرو ایشون خیلی احساسین و هر بار مسئله رو پیش میکشن مادرم بدجور میزنه توذوقشون . اگه بهش نزدیک شم بعد دیگه نخواد باهام ازدواج کنه چی ؟ چطوری با خودم کنار بیام؟؟؟!!!

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    1077
    نوشته ها
    123
    تشکـر
    50
    تشکر شده 87 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    سلام این مسئله یعنی سخت گیری والدین و به ویژه مادر در انتخاب همسر آینده برای دختر، مسئله ی نادری نیست اما همون طور که خودتون هم ذکر کردید عواقبی در پی داره.


    1. بعد از مدتی با بالارفتن سن دختر، موقعیت خوب برای ازدواج کاهش پیدا کرده و یا قطع میشه.


    2. مشکلات روانی برای دختر در پی خواهد داشت، چون انسان در جوانی هست که نیاز بیشتری به ازدواج و داشتن یک همراه و همدم داره.


    3. در اثر محدودیت ها و سخت گیری های خانواده در زمینه ازدواج، و از طرف دیگر احساس تنهایی، در نهایت دختر مجبور می شه به دوستی با جنس مخالف روی بیاره، گرچه ممکنه از نظر منطقی اون رو قبول نکنه اما به جهت نیاز روانی به اون طرف متمایل خواهد شد.


    4. به تدریج حس نیاز به ازدواج در دختر کاهش پیدا کرده و سطح توقعات نسبت به همسر آینده نیز بالاتر میره و در نهایت انتخاب یک همسر برای دختر مشکل میشه.


    همون طور که فرمودید آقا از نظر ایمان، اخلاق، داشتن علاقه به شما، فاصله سنی، تحصیلات، اصالت خانوادگی و ... مطلوب هستند. تنها مشکل در 1. اشتغال 2. سربازی هست. این دو مورد هم که همون طور که میدونید اصلا در متون دینی و روایی ملاک ازدواج نیستند، چرا که سربازی گذرا و تموم شدنی هست و اشتغال هم که به هرحال آقا در مدت نامزدی به دنبال شغل خواهند رفت و از طرفی روزی ما دست خداست چه یک نفر باشیم چه دو نفر ...


    اما مشکل شما:
    1. مخالفت مادر که از نظر حقیر بر پایه تفکر نادرستی هست که مخالف با شرع نیز هست.


    2. بی طرفی و ممتنع بودن نظر پدر و سایر اعضای خانواده.


    راهکار: 1. با سایر اعضای خانواده اعم از پدر، برادر و خواهر و یا بزرگتر های فامیل مانند مادربزرگ مستقیما یا با واسطه موضوع رو مطرح کرده و از اونها تقاضا کنید که مادر رو متقاعد کنند.


    2. مطالبی که خدمتتون در بالا در قالب تأیید حرف های شما و دوستان و شرع مقدس آورده ام رو نیز ضمیمه صحبت های خودتون کنید و با توجه به اینکه مادرتون مذهبی هستند از طریق شرع خواسته خود رو اثبات و تفکر ایشون رو رد کنید.


    امیدوارم که به خواسته خودتون برسید و خوشبخت بشید اما اگر با وجود تلاش های بسیار نتونستید مادر رو متقاعد کنید نگران نباشید و به خاطر خداوند و قربه الله نظر مادر رو بپذیرید تا خدا هم پاداش این عمل شما رو در موقع مناسب بده.(منظورم پاداش احترام به والدین و تبعیت از خواسته اونها هست.)
    ویرایش توسط نگین سبز : 01-07-2014 در ساعت 08:20 PM

  15. 3 کاربران زیر از نگین سبز بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    خیلی از پاسخ شما ممنونم و فکر میکنم باید راه دومی که گفتین رو انتخاب کنم. خود مادرم هم وقتی دلایل اعتقادی برای متقاعد کردنشون میارم همین مسئله رو میگن و معتقدن به هر صورت من باید حرف ایشونو در این مورد بپذیرم.
    متشکرم

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  17. کاربران زیر از باران باران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    من هم با نظر نگین سبز موافقم،
    به نظر من خانواده بسیار محترم هستند و باید به نظرشون احترام گذاشت و حتما باید از تجربه هاشون استفاده کرد ، اما در اندازه یک نظر که بشه راجبش فکر کرد ، بحث کرد ، تصمیم عاقلانه گرفت.
    اینکه نظر در قالب دستور و اجبار باشه اجازه فکر کردن و تصمیم گرفتن رو از فرد میگیره .
    و این موضوع به همینجا ختم نمیشه و بعد هم مشکلات زیادی دنبال داره چون به شکل عادتی در میاد که نظر در قالب نظر نیست و به شکل یک باید و قانون در میاد .

  19. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    خیلی متشکرم .
    البته در اوضاع من فکر میکنم بیشتر بقول شما بحالت قانون و باید در اومده باشه متأسفانه

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  21. کاربران زیر از باران باران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    با سنی که داری میشه این حالت رو با گذر زمان درستش کرد و باید برای درست کردنش تلاش کرد چون همینطور که گفتم عواقبش فقط اینجا نیست ،
    اینجا از اولین جاهایی هستش که خودش رو نشون میده .
    حتی بعد ها توی زندگی خصوصیت هم به مشکل بر می خوری .

  23. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    یعنی چه واکنشی مناسب این شرایطه بنظرتون؟

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    توی این شرایط هر واکنش تندی به ضرر شما تموم میشه.
    باید اول توی مسائل کوچک تر نظر بدی و در مقابل تحمیل نظر واکنش نشون بدی و نظر رو نپذیری ( اگه به نظرت غیر معقول بود البته ) و بعدش گوشزد کنی که من هم مثل شما انسانم و همون اندازه که به نظر شما احترام میذارم احترام به نظر من هم وظیفه شماست ( البته کاملا محترمانه و جدی )
    اما نباید توی مسائل بزرگ فعلا همچین برخوردی کنی تا به این باور برسن که تو حق تصمیم داری.
    راستی توی مسائل دیگه هم سیستم همینطوره ؟ مادر سالاری هست ؟

  26. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید

    مادرسالاری نمیشه گفت چون ایشون خیلی از خودگذشته هستن اما فکر میکنن هرچی خودشون بگن به نفع همه هست و درسته حتی همیشه میگن حتی اگر حرف مادری به ضرر فرزندش هم باشه اما اگر اون رو بپذیره خداوند قضیه رو بر میگردونه و به نفعش میشه. در موارد دیگه فکر کنم انقدر تأثیر روی شخص من احتمالا زیاد بوده که نمی تونم بفهمم واقعا ایشون تصمیم گرفته یا من. مثلا کاملا مطمئنه که من رفیق نمیگیرم به همینخار میگه ازدواج نه ولی برو از هر جا می خوای رفیق بگیر...
    مخالفت ایشون در بیشتر موارد به شکل تأثیر روحی شدیده مثلا همین موردی که درباره پذیرفتن حرف مادرها گفتم. آدم اگر جز اینکارو بکنه وسوسه میشه که حتما شکست درکاره. یا مثلا موقع انتخاب رشته دبیرستان با اینکه کلاسهای مربوط به درس ریاضی برام خیلی غیرقابل تحمل بود اما ایشون اون زمان با یک جمله آب پاکی رو روی دستم ریختن . بهم گفتن ببین این چند سال با سرعت برق میگذره اما اگر ریاضی و انتخاب نکنی بعد از اون تو میمونیو پشیمونی و دیگه فرصت برگشتن به این روزا و جبران هم نداری...
    البته بمن خیلی سخت گذشت او چند سال ولی الان پشیمون نیستم که ریاضی خوندم . گاهی هم فکر میکنم شاید همون فشارها هم بی تأثیر در حالات روحی خراب الان من نبوده...!

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  28. کاربران زیر از باران باران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1762
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    11
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید

    نقل قول نوشته اصلی توسط باران باران نمایش پست ها
    مادرسالاری نمیشه گفت چون ایشون خیلی از خودگذشته هستن اما فکر میکنن هرچی خودشون بگن به نفع همه هست و درسته حتی همیشه میگن حتی اگر حرف مادری به ضرر فرزندش هم باشه اما اگر اون رو بپذیره خداوند قضیه رو بر میگردونه و به نفعش میشه. در موارد دیگه فکر کنم انقدر تأثیر روی شخص من احتمالا زیاد بوده که نمی تونم بفهمم واقعا ایشون تصمیم گرفته یا من. مثلا کاملا مطمئنه که من رفیق نمیگیرم به همینخار میگه ازدواج نه ولی برو از هر جا می خوای رفیق بگیر...
    مخالفت ایشون در بیشتر موارد به شکل تأثیر روحی شدیده مثلا همین موردی که درباره پذیرفتن حرف مادرها گفتم. آدم اگر جز اینکارو بکنه وسوسه میشه که حتما شکست درکاره. یا مثلا موقع انتخاب رشته دبیرستان با اینکه کلاسهای مربوط به درس ریاضی برام خیلی غیرقابل تحمل بود اما ایشون اون زمان با یک جمله آب پاکی رو روی دستم ریختن . بهم گفتن ببین این چند سال با سرعت برق میگذره اما اگر ریاضی و انتخاب نکنی بعد از اون تو میمونیو پشیمونی و دیگه فرصت برگشتن به این روزا و جبران هم نداری...
    البته بمن خیلی سخت گذشت او چند سال ولی الان پشیمون نیستم که ریاضی خوندم . گاهی هم فکر میکنم شاید همون فشارها هم بی تأثیر در حالات روحی خراب الان من نبوده...!

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    از دست مادرهای عزیز که هرجور که آدم فکر میکنه بجز مهربونیهاشون چیزی توی خاطر نمیمونه...

  30. کاربران زیر از bijan.gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2019, 05:20 PM
  3. خواستگار سوءاستفاده‌گر و خسيس!
    توسط ninamoon در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2017, 11:40 AM
  4. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد