نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: ۴ ماهه عقد کردم دیگه دارم کم میارم

4008
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    شماره عضویت
    40305
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ۴ ماهه عقد کردم دیگه دارم کم میارم

    سلام من ۲۴ سال دارم و خانومم ۲۳ سال و حدود ۴ ماهه که عقد کردیم
    خانومم به شدت به خونوادش وابستس ولی من اینجوری نیستم
    من از درد تنهایی ازدواج کردم تو این چند ماه حتی بک بار هم نشده سر کار که هستم زنگم بزنه یه احوال پرسی یه خسته نباشیدی چیزی بگه خودمم که زنگ میزنم اکثرا سرد برخورد میکنه اصلا علاقه ای به دیدار با من نشون نمیده من بارها شده بهش گفتم دلم برات تنگ میشه و یا دوستت دارم ولی اون نهایتا لبخند میزنه مگه اینکه ازش بپرسم شاید بگه
    هر وقت زنگش میزنم بریم بیرون میگه وایسا خبرت میکنم کار داشته باشه یا نداشته باشه همینو میگه
    اگه با هم دعوامون بشه که کمم نیست چه مقصر باشه چه نباشه محاله ممکنه زنگم بزنه
    یهو چهار پنج روز همو نمیبینیم زنگش میزنم تو مهمونیه حاضر نیست پنج دقیقه حواسشو بده به من با یه برخورد خوب تا خیالم راحت بشه که هنوز دوستم داره تو شبکه های اجتماعی که دیگه هیچی هر چیو روش نمیشه توروم بگه اونجا سرم هوار میکنه
    دیگه خسته شدم احساسم نسبت بهش داره کم میشه توروخدا یه راهکاری بهم بگید ازین وضعیت در بیاد زندگیم
    اینم بگم من اینارو هنوز به روش نیاوردم اونم فکر میکنه چون من چیزی نمیگم حتما راضی ام
    من دلم میخواد هر روز همسرمو ببینم ولی اون اصلا علاقه ای به این دیدار ها نشون نمیده یه جوری رفتار میکنه انگار از سر ناچاری و مجبوری چند روز یه بار باید راضی بشه به دیدار 😔
    من خیلی دوستش داشتمو دارم ولی از بی مهری های ظاهری که نشون میده و از سردی هاش دیگه منم دارم سرد میشم
    تعداد مشخص کرده فقط چهار روز تو هفته بیا ببینم اگه یهو سر زده برم یا مازاد بر این چهار روز بشه بهم میگه چیکار داری دعوامون که میشه چه مقصر باشه چه مقصر باشم خودم زنگش میزنم با این حال میگم سلام عزیزم خوبی میگه سلام چیکار داری؟؟؟😳
    فقط براش مهمه هیچ کس نفهمه مشکل داریم اصلا اینکه خودمون چی میشیم اهمیت نداره کوچکترین برخوردای منو بی احترامی به والدینشون میدونی درصورتی که آدمای بدی نیستنو من دوستشون دادم ولی خب همسرم باور نمیکنه کلا خیلی حرفامو باور نمیکنه اکثرا نارضایتی هایی هم که نشون میدم براش بی اهمیته در صورتی که اگه به کوچکترین چیز منم انتقاد کنه سعیمو میکنم درستش کنم حداقل سعیمو میکنم ولی اون ....
    از بس از طرز صحبت کردنش پشت تلفن باهام بدم میاد احساس میکنم هر بار که زنگش میزنم دارم خودمو سبک میکنم اینه که تماسامو کم کردم ولی اون اصلا به رو خودش نمیاره چون تو تلگرامو تینا هم همش دعوامون بود اونم به صفر رسوندم ولی بازم عین خیالش نیست
    چون بار ها شده گفتم فلان موقع میام ببینمت و گفته نه و یه بهونه آورده منم دیگه خیلی کم بهش میگم ولی بازم بعد چند روزم که بهش بگم اصلا واکنشی مبنی بر دلتنگی و علاقه نشون نمیده خب منم مردم غرور دارم وقتی میبینم اینجوری میکنه احساس سبک کردن خودم بهم دست میده
    با خونوادش راحتتر و خوشحال تره شاید بهتر باشه ولش کنم با همونا خوش باشه هر چی کمتر پیش من باشه خودش انگار 😔 راحتتر
    بعدم میگه اگه چند روز فاصله بیوفته بینه دیدارمون کیفش بیشتر میشه میخوام صد سال بیشتر نشه چجوریه فقط منو باید اینقدر نبینی تا کیفش بیشتر شه آخه این چه استدلالیه میگه اگه هی بریو بیای خودت ارزشتو از دست میدی 😳
    من مجرد که بودم تو تنهاییهام میگفتم اشکال نداره ازدواج میکنی از تنهایی در میای از بعد ازدواجم هر روز دارم بیشتر احساس تنهایی میکنم خودم متوجه میشم شور و اشتیاقمو برا همه کاری از دست دادم احتمالا دارم افسرده میشم نمیدونم والا یعنی باید محبت و ازش گدایی کنم؟؟؟؟ اگه جوابمم ندید مهم نیست فقط از شدت بی کسی میخواستم اینارو به یکی گفته باشم ممنون که وقت گذاشتید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    شماره عضویت
    40296
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ۴ ماهه عقد کردم دیگه دارم کم میارم

    سلام داداش من خودمم دقیقا مثه نانزد شمام و اینو میخام بگم مطمئن باش که بهت حسی نداره که انقد بی تفاوته توهم واسه خودت ارزش قائل باش زیاد بهش محل نده ولی خب بشین قاطع باش حرف بزن جدی باش بذار بفهمه تو مردی اون زن ،،بگو رفتارات داره اذیتم میکنه من این رابطه رو برقرار کردم ک ارامش داشته باشم اگه بنا به اعصاب خوردی و جنگ اعصابه که میخام نباشه یا خودتو اصلاح میکنی یا همه چی تمومه تا الانم هرچی بحث و دعوا بود من پیش قدم شدم دیگه تموم شده از این به بعد بشین بی تفاوتی منم ببین،ببینم به کجا میرسیم،مگه ادم چند بار زندگی میکنه که نخاد جوری که دلش میخاد زندگی کنه جرات داشته باش اگه دلسرد شدی اگه حس خوبی بهت نمیده جداشو چون هیچ کس سزاوار بی محلی و بی تفاوتی از شریک زندگیش نیست ولی خب امیدوارم اصلاح بشه و زندگی خوبی داشته باشین ولی خب نشونه هاش میگه دوستون نداره سعی کنید خودتونو گول نزنین

  3. کاربران زیر از Aynaz_77 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ۴ ماهه عقد کردم دیگه دارم کم میارم

    درود

    احتمالا خواستگار نداشته و به زور با شما عقد کرده
    از شما بدش می آید
    بهتر است هر چه زودتر طلاقش بدهید

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39256
    نوشته ها
    274
    تشکـر
    88
    تشکر شده 98 بار در 77 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : ۴ ماهه عقد کردم دیگه دارم کم میارم

    یا شایدم پای یکی دیگه در میونه
    به نظرم داداچ تا دور نشده طلاقش بده بعدشم گفتی تاحالا اینا رو بهش نگفتی مشکل بیشتر ما ادما اینه که حرفمونو توی خودمون میریزم و بهم نمیگیم
    حالا که میترسه کسی از رابطتتون بفهمه برو پیش ننه باباش جریان رو بگو که اقو دخترتون با من چنین میکنی
    راستی رابطه جنسیتون چطوره ؟
    امضای ایشان
    [/SIZE]اینجا سرزمین نامردمی هاست،به سلام گرم هیچکس اعتماد نکن
    آدم های این حوالی روی حرف ها و انتخاب هایشان نمیمانند
    همان ها که شروع کردند ،همان ها که تو را خاستند، یک روز در کمال ناباوری و انکار، تو و دل بستگی ات را پس میزنند
    دل نبند!
    اینجا پایان هیچ شاهنامه ای خوش نیست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد