مشکل سو استفاده کودکی

[Nazaninmoo]

من نه سالم یا شایدم کمتر بود و از مسائل جنسی و روابط اطلاع دقیق و زیادی نداشتم با دختر داییم که از من کوچک تر بود بازی میکردم و پسر خالم که از ما بزرگتر بود ... خیلی سختمه این ها رو توضیح بدم دختر داییم رو بیرون کرد و پشت من روی باسنم نشست و خودش رو فشار داد و شروع کردن به ت************ دادن ... همین الان هم گریم میگیره وقتی که بزرگتر شدم و این مسائل رو متوجه شدم فهمیدم که چه رفتاری با من شده و همش توی ذهنمه دلم میخواد اونقدر علم پیشرفت کنه که بتونه این قسمت و از مغز و حافظم پاک کنه مثل خوره به ذهنم افتاده و همش بهم یاد آور میشه بعضی وقتها فکر میکنم کاش میشد اون قسمت ها رو از بدنم جدا کنم متاسفانه هنوزم اون شخص... رو میبینم خیلی اذیتم میکنه من سال دیگه کنکور دارم و هر وقت میخوام درس بخونم یادم میاد نمیدونم باید چی کار کنم امکان این رو ندارم که به جایی مراجعه کنم و با شخصی در میون بگذارم خیلی سختمه نمیدونم اگه شما متوجه میشین و میتونین درک ام کنین ازتون خواهش میکنم کمکم کنید

[ravanshenas-therapy]

باسلام خدمت شما دوست عزیز
احساس شما قابل درک می باشد اینگونه تجاوزها و مخصوصا از طرف افراد نزدیک و قابل اعتماد می تواند با آسیب های روحی برای فرد همراه باشد و فرد را درگیر افکاری کند که در آن هیچگونه نقشی نداشته است . بهتر است در این مورد برای اینکه از نظر روحی در شرایط بهتری قرار گیرد به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید تا در این زمینه به شما کمک شود.
دقت کنید که شما در آن زمان تنها یک کودک بودید که معنی اینگونه مسائل را نمی دانستید و تقصیری نیز در این اتفاق ندارید . شما می توانید بدون مورد قضاوت قرار گرفتن در مورد این مسائل برای بهتر شدن شرایط پیش رویتان و ترجبه شرایط روحی بهتر به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354762

[rex.kax]

دختر خوب اصلا بهش فک نکن چون اصلا اهمیتی نداره. شما اون موقع خیلی بچه بودی و اصلا تو بازی نبودی :-) تنها چیزی که باعث میشه اذیت شی خودتی. نیازی به پیشرفت علم نیست. فقط باید یاد بگیری گذشته رو توی همون گذشته رها کنی. تقریبا برای اکثر افراد همچین تجربه هایی تو زندگی هست و شما تنها نیستی. نگران نباش و بخون کنکور قبول شی.

[Hamid70]

سلام. منم موافقم. من نظرمو میگم. دوستان مشاوران راهنمایی لازم رو خواهند داشت
چیزی که تو بچگی هست اینه که ذهن و مغز جوریه که خوب و بدشو تشخیص نمیده و این اتفاق ممکنه رخ بده. ادمای مریض هستن. اون ادم زرنگ نیس نه. فقط یه مریضه.. یه صحنه خیلی جزیی تلخ و کوتاه تو ذهنت مونده و ممکنه ازارت بده و رنجیده خاطرت کنه اما: اولا اون آدم مریض سر وقتش بابت تک تک این کاراش هم این دنیا هم اون دنیا جوابشو پس خواهد داد. این رو شک نکن پس حساب اون هنوز مونده...

دوما شرایط سنی تو و اقتضای سنیت در حدی بوده که نمیدونستی چی به چیه. پس نباید خودتو اینقدر سرزنش کنی. ممکنه تو بچگی برخی کاراو ادم تجربه کنه که نمیدونه خوب یا بد بودنش رو و...مهم اینه که وقتی که فهمیدی چی به چیه دیگه نشون بدی تو هم حد و مرزی داری و انجام ندی و... هرگز به خاطر یه گذشته که هیچ قدرتی در اون نداشتی و اطلاعی نداشتی و مسئولیتی نداشتی غرورت و خودت و درونت رو سرزنش نکن پس. یه بچه بودی که از خوب بد چزی خبر نداشتی.
از طرفی سعی کن از این حس و محیط و از این فرد دور باشی . اجازه نده تو محیط و مکانی که هستی باشه. اینکه میگم این به معنی فرار از این شرایط نیس نه هرگز. هیچ وقت از یه چیز فرار نکن. باهاش روبرو شو حلش کن مثل این مساله که اومدی گفتی تا واست حل شه. راه حل همیشه غرق شدن تو مشکل نیس که حل کردن اون منظورمه. . یه محیط امن اروم برا خودت بساز. الان باید تمرکزت رو هدفی که داری باشه. همونطور که ممکنه از بازیات از تفریحات از خیلی سرگرمیای دیگت بزنی بخاطر کنکورت از این افکاری که فکر و ناراحتی تهش هیچ سودی برات نداره فکر زیاد از اینم باید دوری کنی بریزی دور از ذهنت، راهش هم همینه که اینجا مطرح کردی و مطمئنن راهنماییت خواهند کرد دوستان.

اگه قراره برای تک تک گذشتت از الان اینقدر خودتو ناراحت کنی دیگه باید برا اینده کلا زندگی نکنی پس.

الان دقیقا تو سنی هستی که میتونی ایندتو بسازی .
دو سه جا هس مخصوصا زندگی ادم بیشتر به دست خودش رقم میخوره . این زمونا خیلی ملموس ترن خیلی توسط خود ادم قابل انتخاب و قابل تغییرن حتی . یکیش همین دوران کنکوره. شاید بگم مهمترینش همین کنکوره
میتونی از الان ایندتو بنویسی و براش تلاش کنی چیزی که میخوای رو بهش برسی بعد برگردی به گذشتت نگاه کنی و با افتخار بگی کجا رسیدی، اگه واقعا تو این مسیر قدم بذاری و تلاشتو بکنی یروزی میرسه امثال این ادم مریض و ... حسرت زندگیتو میخورن و... نمیگم یجور تلافی از ر اون ادم مریض نه ابدا.
چون اون ادم مریضه و ادم مریض رو باید ازش دور شد جوابش همینه.
باید با افرادی که در جایگاه تو هستن در مقام تو هستن و برابر ارزش توهستن و حتی ازت بالاترن باهاشون نشت و برخاست داشته باشی و ...

در نهایت یروز بدون بجایی میرسی که حسرت جایگاهتو میخورن همین حسرت خودش بهترین جبرانه و...بقیه موارد رو روزگار خودش به این ادم مریض و امثال این ادم یاد میده. شک نکن.


پس باید تموم تمرکزت رو بذاری برا کنکورت، وقت بذار بخون. یه دانشگاه خوب قبول شو. دانشگاه خوب تضمین خیلی خوبیه برا اینده خوب. . درسته دانشگاه معمولی هم بخونی به جایی میرسی ولی اگه یه یونی خوب قبول شی چند پله بالاتر می افته مسیر موفقیتت.
اگه قراره هیچ مشکلی نداشته باشی و قشنگ تو محیط اروم بشینی درستو بخونی بهت میگم این شرایط اگه بهت دست بده ممکنه نتونی تو این فضای اروم به هدفت برسی چون زندگی برات تکراری میشه.
پس اینقد خودتو سرزنش نکن بابت اتفاقی که نتنها توش نقشی نداشتی بلکه از یه صحنه شاید خیلی جزیی یه اتفاق خبلی خیلی خیلی تلخ بزرگتر و بدتر برا خودت ساختی که به قولت باعث شده تمرکزتم بهم بریزه و...
بشین قشنگ برنامتو بریز . هدفاتو تو این یه سال بنویس که اولیش همین کنکورته. بهش برنامه بریز . براش تلااش کن.
شک نکن خوب وقت بذاری خوب بخونی و درست و صحیح مخصوص کنکوریا بخونی!! جای خوبی قبول میشی. ایندتو رو خودت میسازی با دست خودت انتخاباتو اجام میدی تو زندگیت و کلی اتفاقی خوب دیگه که فکرشم نمیکنی...
سال دیگه کنکور داری امیدوارم سال بعد این موقع خبرای خوب از مطالعت و امادگیت برا کنکور و تست زدنات و... بشنویم..

[Nazaninmoo]

ممنون از حرفاتون������❤
همیشه اینها رو به خودم یادآوری میکنم سعی میکنم تو ذهنم بمونه که دیگه هیچ وقت نیاد تو فکرم
چقدرخوبن آدمای اینجا(:

[Nazaninmoo]

مرسی اینارو یادم میمونه❤������

[fatemehmo]

عزیزم میدونم زمان سختی رو گذروندی بله منم اینو میتونم این دردی که میکشی رو درک کنم تا حدودی. این اسیب های دوران کودکی خیلی بدن و تحملشون سخت.

ولی اینم میگذره... ببین عزیزم تو میگی که من از وقتی که فهمیدم که مثلا اینطوری شده و اونطوری شده حالم بد شده. بیا یه جور دیگه به قضیه نگاه کنیم. من میگم

خیلی هم خوبه که الان اینو متوجه شدی هر چقدر وقت بگذره میبینی چیزایی که برات یه زمانی مهم بودن الان دیگه مهم نیستن و مثلا شاید بشه واقعیت اسمشون رو

گذاشت. مثلا این واقعیت که اینجا ادم بیمار اینطوری پیدا میشه. وقتی بدونی که ادم اینطوری هم هست میتونی باهاش کنار بیای و اشتباهات بقیه رو هر چند بزرگ یا

کوچیک جور دیگه باهاشون برخورد داشته باشی و یا کلا از ذهنت کم کم پاک کنی.


من یه دوستی داشتم و خیلی دوسش داشتم و متاسفانه الان دیگه پیشم نیست و مشکل تو رو داشت میدونم هی میاد تو ذهنم ادم مثلا ادم میگه اون زمان اون زمان اون زمان ... من از خودم بدم میاد و از هر چی پسر هم هست بدم میاد و ...

بذار یه چیزی بگم دقیقا برو با مشکلت رو برو شو. اگه چیزی برات مشکل شد فقط باهاش رو در رو شو تا اخر و اونقدر مبارزه کن تا ببری. الان این بحثی که میگی میتونی یه کارایی بکنی.

اینکه بری وضعیت این کشور رو کامل بخونی که چرا باید همچین اتفاقاتی بیافته و این رو بخونی که این چیزی که برات اتفاق افتاده و خاطره خوبی ازش نداری چقدر توی این جامعه گسترش پیدا کرده و مشکل چیه که این وضعیت ها پیش میاد؟ چرا باید مرد ها این کار هارو انجام بدن؟ یعنی ادمای پلیدی هستن؟ یعنی همه ی مرد ها اینطوری هستن؟ و خیلی سوالای دیگه. اگه میخوای کاملا اروم بشی میتونی در مورد مشکلات فعلی ایران بخونی مثلا در مورد مشکلات جنسی و تبعیض جنسیتی و بیماری های جنسی و ....

هر چقدر بیشتر بدونی بهتر میتونی با مشکلاتت کنار بیای. تو این راه یه مشاور خانم "با تچربه " هم میتونه عالی کمکت کنه . من یه دوست دیگه دارم که میگه یه مشاور

داره که مثل دوستشه و هر چی حرف دارن به هم میزنن و باهم درد دل هم میکنن. این که کنکور داری و میگی "هر وقت میخوام درس بخونم یادم میاد" یه نشونه هست

و یه نشونه عالی از اینکه باید وضعیت فکر کردنت رو تغییر بدی راجب گذشته. این که گذشته رو حذف کنی واقعا کمک کننده نیست. چون ادم خاطرات خوب گذشته رو

چیکار کنه؟ . فقط ذهنیتت رو تغییر بده بخون و بخون و بخون و شرایط رو کامل درک کن و به جواب این سوال برس که چرا واقعا؟ اگه به دلیل قانع کننده که حتما وجود داره

برسی هیچوقت خودت رو ناراحت نمیبینی چون شرایط رو درک میکنی.

من یه جایی رو میشناسم برای کنکورت بهت کمک میکنه بهت میگم.

فقط اشتباه اون دوستی که گفتم رو نکن و حتما پیش یه روانشناس که بتونی راحت و دوستانه باهاش حرف بزنی برو و مثل یه دوست باهاش حرف بزن اگه برات مقدور

نبود اداره بهزیستی میتونی برو اونجا مشاوره رایگان دارن. و اینکه چرا اینقدر هی تکرار میشه این اواخر تو ذهنت دلیلش احتمالا یه چیزه به اسم کمبود اعتماد به نفس

وقتی پیشرفتت رو تو چیزایی که دوست داری ببینی بی اراده نکات منفی که تو گذشته داشتی و یا فکرایی که به نظر خودت بی اهمیت هستن خود به خود از بین میرن.

اعتماد به نفست رو زیاد کن تا خودت ببینی مشکلات گذشته ارزش فکر کردن ندارن. وقتی درس رو عالی بخونی این حس ها هم میره.

کتابای موفقیت زیاد بخون چون بیشتر با کلمات مثبت درگیر میشی و بی اراده ذهنت شرطی میشه به مثبت بودن. هر چقدر بیشتر مثبت باشی بیشتر خوشحالی و لذت

میبری از لحظه.

مهم ترین کارات پس اینان حتما انجام بده و روی منو که اینقدر تایپ کردم زمین ننداز چند بار تایپ کردم بعد خواستم حذف کنم به یه دلایلی ولی گفتم بیخیال همه چی :


1.برو به جایی که میگم تا برای کنکورت بخونی(توی پیام خصوصی میگم یا امتیاز)

2. من محالف بعضی چیزام مثل اینکه از محیط فرار کنی و این حرفا... با مشکل رو در رو شو با محیط با همه چی وقتی از سوسک میترسی اگه تو دستت داشته باشیش

ترست کاملا رفته. به کمک روانشناست با ترست و فکرای بد کاملا رو در رو شو.

3.کتاب موفقیت زیاد بخون -کتاب درمورد شرایط الان ایران و بحث ارتباط بین زن و مرد تو ایران بخون و بدون که علت این کار که تو گذشته بوده چی بوده؟ علت رو کاملا

خودت متوجه شو اگه کاملا متوجه بشی راحت میتونی از ذهنت کنار بگذاریش.


4. روی اعتماد به نفست کار کن. هر چقدر اعتماد به نفست بیشتر باشه فکرای منفی هم کمتره اگه اعتماد به نفس "واقعی" ت زیاد باشه به چیزای منفی کمتر فکر

میکنی و در حال زندگی میکنی نه گذشته و اسیر این "مقایسه" ها و این که بقیه "چی میگن درباره ام و چی فکر میکنن راجب من و چطوری بهم نگاه میکنن" نمیشی چون این خودش مصداق اعتماد به نفس کم و شکننده هست.

[fatemehmo]

توی امتیاز مثبت بهت گفتم بهش نگاه کن حتما. هممون به نوعی مشکلات خودمون رو داریم و همشون هم به نوع خودشون درداور هستن مهم اینه که بتونی باهاشون کنار بیای رو در رو بشی با مشکلات و شیرجه بزنی رو مشکلات رو هر چی که میترسی باور کن هر چقدر جلو بری میبینی تعریفت از مشکل هم خنده دار بود چون مشکلات کوچیکتری هر روز پیش میان که در مقابل مشکلات دیروز بزرگتر هستن.

امیدوارم موفق باشی حرفات منو یاد یه کسی انداخت و به خاطرات گذشته و لحظات خوبش میخندم.

[Nazaninmoo]

عزیز جان مرسی واقعا که پشیمون نشدی از پاک کردن و فرستادن حرفات
من اصلا فکر نمیکردم اگه مشکلم و اینجا بگم کسی بتونه کمک کنه ولی واقعا اینطور نبود تموم حرف هایی که اینجا بهم زده شد تو ذهنم مونده هر وقت میاد تو ذهنم به نظرم میاد که چقدر هدف های من بزرگترن
در خصوص مشاور حضوری راستش من تنهایی نمیتونم جایی برم چون پدرم اصلا بهم اجازه نمیده و تا به حال این موضوع رو به کسی نگفتم البته کسی که منو بشناسه سعی کردم از سایت های خارجی مشاوره بگیرم دارن کمکم میکنن رایگان خیلی مطمئن ان
اون نشونی ام که بهم دادین رو مرسی خوبه همه میشناسنش البته بعضی چیزاش خوبه ولی خب من از جاهای دیگه ام استفاده میکنم ولی بازم مرسی که فکر کردی و بهم گفتی واقعا ممنونم ازت
خوشحالم که حرف هایی که زدم چیزهایی که گفتم هر چند تلخ و غم انگیز برای من بود ولی شما رو یاد خاطرات خوبت انداخت
امیدوارم همیشه خاطره ها لحظه های خوبت توی ذهنت بمونه و همیشه همینطور بی منت و مهربون به هر کس که میتونی کمک کنی (:
بازم ممنون♡

[Nazaninmoo]

مرسی از شما سعی میکنم اقدام کنم

[fatemehmoo]

عزیز جان مرسی واقعا که پشیمون نشدی از پاک کردن و فرستادن حرفات
من اصلا فکر نمیکردم اگه مشکلم و اینجا بگم کسی بتونه کمک کنه ولی واقعا اینطور نبود تموم حرف هایی که اینجا بهم زده شد تو ذهنم مونده هر وقت میاد تو ذهنم به نظرم میاد که چقدر هدف های من بزرگترن
در خصوص مشاور حضوری راستش من تنهایی نمیتونم جایی برم چون پدرم اصلا بهم اجازه نمیده و تا به حال این موضوع رو به کسی نگفتم البته کسی که منو بشناسه سعی کردم از سایت های خارجی مشاوره بگیرم دارن کمکم میکنن رایگان خیلی مطمئن ان
اون نشونی ام که بهم دادین رو مرسی خوبه همه میشناسنش البته بعضی چیزاش خوبه ولی خب من از جاهای دیگه ام استفاده میکنم ولی بازم مرسی که فکر کردی و بهم گفتی واقعا ممنونم ازت
خوشحالم که حرف هایی که زدم چیزهایی که گفتم هر چند تلخ و غم انگیز برای من بود ولی شما رو یاد خاطرات خوبت انداخت
امیدوارم همیشه خاطره ها لحظه های خوبت توی ذهنت بمونه و همیشه همینطور بی منت و مهربون به هر کس که میتونی کمک کنی (:
بازم ممنون♡

عذر میخوام یکم سرم شلوغ بود دیر جواب دادم.

عزیزم خواهش میکنم.
حتما کارایی که که گفتم انجام بده و در مورد روانشناس حتما یه روانشناس خوب پیدا کن چرا اینقدر تاکید دارم رو این قضیه اینه که فرق یه

روانشناس با تجربه و بی تجربه اینه که خصوصیات فردی هر کسی رو در نظر میگیره و بعد راهنمایی میکنه. والا من بعضا دیدم مثلا میبینی یه حرف ثابت رو به خیلیا میزنن و اصلا این چیزا رو در نظر نمیگیرن. من خودم یکی دو جا رفتم هم حضوری و هم توی اینترنت و دقیقا متوجه شدم کارشون کلون کردن بود.

کلون میدونی چیه؟ یعنی یه نسخه اصلی هست که از روش نسخه های متعدد و کاملا یکسان ساخته میشه. این جور ادما اگه استعدادی

داشته باشی در حد تجربیات خودشون استعداد هات رو نابود میکنن. یه نکته دیگه هم اینکه مشاوره های اینترنتی درسته میتونن موقتا حالت رو خوب کنن ولی تا زمانی که با یه نفر رو در رو و راحت حرف نزنی زیاد اثری نمیتونه داشته باشه. به نظر من اگه به روانشناس دسترسی نداری پیش مشاور کنکور برو ولی این یکی همین الانش هم

اجباریه. تو بیشتر از این که راهنمایی

بخوای کسی رو نیاز داری بهش که حرف بزنی باهاش. اگه دوست نزدیک داری باهاش حرف بزن. مشکلت رو تو خودت نریز به زبون بیار. مشاور کنکور هم میتونی حرفت رو بزنی و هم برنامه ریزی بگیری. اعتماد به نفس درست بشه این فکرا هم درست میشن.

تو مهم ترین کارت همین چیزایی بود که اون بالاها شماره زدم و گفتم. کنارش مشاور کنکور هم اضافه کن و کنارش ستاره بزن این یعنی اولویت اول. نگفتی که سطح درسهات چطوریه و قبلا برای کنکور خوندی یا نه که راهنماییت کنم اگه نیاز داشتی؟

اون جایی که گفتم برای درس خوندن خب اون جا عالیه واقعا. فعالیتت رو اونجا شدیدا زیاد کن یه چیزایی هستن بقیه اش رو توی پیام خصوصی بهت میگم اگه شد.

در مورد اون خاطرات که گفتم خوشحالیش به خاطر این بود که یه دوستی داشتم مشکل تو رو داشت وضعیتش بدتر از تو بود خیلی بدتر باهم کلی حرف زدیم بعده یه مدت حالش اونقدر خوب بود که خودمم تعجب کرده بودم برای همین گفتم خاطرات خوب.

[fatemehmoo]

...

نازنین جون من یکم سرم شلوغه این روزا وقت نمیشه رو در رو باهات حرف بزنم و کامل تر راهنماییت کنم و میخواستم همین این کامنت کلی رو برات بنویسم چون همه چیزایی که لازمه گفتم. مهم ترین کار همین الان درس خوندنه هستش برای 20 گرفتن.
یه چیزی رو میخواستم بگم وقت نشد توی پیام خصوصی بگم. برنامه ی موسسات دقیقا نگفتی کدوم ولی قلمچی خیلی بهتره از بقیه شون. ببین تابستون اینکه باید حتما یه 10 ساعت بخونی این که توش حرفی نیست یعنی از همه کارا واجب تره خودت هم میدونی اینو چون وقتی مدرسه برای از پاییز مطمعن باش اصلا وقت پیدا نمیکنی برای مرور کافی دهم و یازدهم. توی تابستون اگه دوست داشتی با برنامه قلمچی جلو برو و یه مشاور خوب هم داشته باش و خب بالتبع پشتیبان رایگان هم برات در نظر میگیرن ولی طبق برنامه مشاور جلو برو. توی تابستون "باید " دهم و یازدهم کلا کامل خونده بشه و تست کامل زده بشه +مطالعه کامل و دقیق عمومی ها و بررسی کنکور های عمومی سال های قبل(البته چون نظام جدید هستی فکر کنم یه کتاب زرد عمومی هست که شامل کنکور های عمومی سال های قبل میشه. حتی اگه به عمومیا تسلط نداشته باشی باید هر روز یه دوره از این کنکورای عمومی رو بزنی. یعنی توی یه روز مثلا(برای مثال میگم) ازمون عمومی شماره مثلا 5 روز کامل بزن و دقیقا گزینه ها رو بررسی کن. چرا توی تابستون باید این عمومی بهش توجه اساسی کرد؟ علتش اینه که تابستون کامل عمومی رو میخونی و تست میزنی و بعد کل تایم سال رو تا اوایل عید بیشتر به اختصاصی میدی یعنی مثلا 80 اختصاصی و 20 عمومی و بعد از عید شروع میکنی به تست زیاد عمومی مثلا شاید روزی 1000 تست عمومی از عید به بعد.
درسای دوازدهم رو حتما باید تابستون پیش مطالعه کنی. توی تابستون زوج درس که برمیداری حتما هم دوازدهم بردار و هم دهم. یعنی توی تابستون اگه قلمچی رفتی هم دهم بردار و هم دوازدهم و یازدهم هم که اجباریه و باید بخونی.

برای زیست روش اینطوریه که درس رو کامل میخونی و بعد از مطالعه تست میزنی هر چقدر تست بیشتر بهتر. اوایل کار خیلی کم میتونی تست بزنی برای مباحث جدید شاید مثلا 10-15 تا توی یه ساعت دو ساعت ولی هر چقدر بیشتر میری جلو و مباحث گذشته رو مرور میکنی سرعتت بیشتره و بعده چندین و چند بار مرور طبق برنامه سرعت خیلی بیشتر میشه و اونوقت باید تست خیلی زیاد بزنی مثلا دوران جمع بندی دی و بهمن باید مثلا زیست که کل مباحث میشه تو باید حداقل 200 تست هر روز بزنی فقط برای زیست و بقیه درسها هم که باید تست بزنی.


شیمی موضوعی بخون اول مفاهیم و حفظیات رو بخون مسلط شو بعد مسایل رو مسلط شو. با حل کردن حفظیات و مفاهیم توی جلسه ازمون راحت تا 50-60 درصد میره بالا و بعده اون با چند تا مسله راحت 70-80 میشه زد. برای شیمی این خیلی مهمه که تعداد تستا رو زیاد کنی. یعنی هر بار که شیمی میخوای تست بزنی باید تعداد تستات زیاد باشن. شیمی رو چندین و چند بار باید مرور کنی اونقدر که مسله رو دیدی فقط شروع کنی به حل کردن بدون فکر زیاد.


فیزیک : بدم میاد اوعههه برای فیزیک باید اول اموزش ببینی و بعد شروع کنی به تست زدن ریاضی هم همینطوره دقیقا. روش خاصی برای این دو درس نیست فقط درسنامه رو بخون یا فیلم درسی رو ببین یا جزوه معلمو بعد شروع کن به کلی تست زدن. هر چقدر تست بیشتر و سخت تر = تسلط بیشتر و درصد بیشتر. دنبال روش های حل عجیب و غریب تو این دو درس نباش اصلا و به هیچ وجه.


عمومی رو مبحثی بخون. مثلا ادبیات تاریخ ادبیاتش جدا لغاتش جدا و سایر بخش ها هم جدا. مثلا درس 1 رو میخونی بیا اول مثلا تاریخ ادبیات رو کاملا تموم کنم بعد لغاتش رو و بعد ارایه و بعد نگارش و ..... در اخر تست زیاد بزن برای عمومی.

زیاد در مورد عمومی نمیگم چون روش خوندنش ساده هست و فرمول خاصی نداره فقط عمومی =تست خیلی زیاد و یاد اوری اینکه تابستون =عمومی یعنی تابستون باید کل عمومی رو بخونی و کامل مسلط بشی و تست بزنی ببندیش .

هر دو تای اختصاصی و عمومی رو باید کامل تابستون چیزایی که گفتم اجرا کنی. نمیدونم سطح درست چطوره و نگفتی قبلا کنکور کار کردی یا نه. توی سال کنکور فعالیت های غیر درسی رو کاملا بیار پایین چون انرژی رو کامل مصرف میکنن و اینکه اصلا واصلا با ادمای منفی رو در رو نشو. ادم منفی این که دایما حرف زدن هاش منفیه طرز فکر منفیه خلاصه خودت میدونی که چه ادمی حالت رو بد میکنه. روی فکر مثبت و درس تمرکز کامل داشته باش و خودت رو از هر چی انجمن و مجازی بنداز بیرون چون بی اراده با حرفایی روبرو میشی که رو ذهنت تاثیر میگذاره وحالت رو بد میکنه.
وقتی پیشرفتت رو ببینی دایما فکرت درگیر پیشرفت میشه و نمیدونم گذشته چی بود چی چی شد و اینا به ذهن نمیان. برای مطالعه کنکور مشاور کنکور اجباریه و شرکت کردن تو ازمونای مثلا قلمچی هم اونم اجباریه. * توی سال کنکورم یه نفر بود یاد میاد بهش میگفتم برو پیش مشاور کنکور و یکی دیگه برگشت گفت نمیخواد و لازم نیست و اینا و بعد این ادم هم نرفت و من هم گفتم خب عالی. سال دیگه نزدیک کنکور اومده بود میگفت چیکار کنم چیکار کنم و اون ادمی که میگفت نمیخواد و لازم نیست اونم درمونده شده بود که چیکار کنم مشاور کنکور هم حتما برو فعلا قبل از رواننشاس مشاور کنکور رو حتما برو. مجازی الان بار منفیش خیلی زیاد شده به دلایلی . الان تو بری مثلا کسایی که رتبه هاشون تک رقمی بوده نگاه کنی هیج کدوم وقتشون رو برای نمیدونم انجمن ها و ادمای منفی و نمیدونم مقایسه و حسادت و نمیدونم دوست بازی و خلاصه فکرای منفی بقیه نمیدادن. حرفت این باشه وقت من طلاست و هر ثانیه اش برام جبران نشدنیه. زمان همین الانم میگذره 1 ثانیه 1 ثانیه 1 ثانیه.
من ترجیح میدم که این ثانیه رو بخونم و چیزی از درسم یاد بگیرم تا اینکه وقتم رو به گذشته و مثلا شنیدن وای چه بدبختی و چه نمیدونم شکست و چه نمیدونم گرونی و اینا هدر بدم متوجهی چی میگم؟
و در اخر همین الان چی دوست داری چیا همیشه دوست داشتی داشته باشی و بهشون برسی ؟ فقط بنویس که:
من چیا رو دوست دارم؟ امممم ..... بعدش خودت پرو کن یه لیست طولانی داری که باید بهشون برسی پوستر بخر بزن دیوار اتاق یا خونتون و هر روز بهشون نگاه کن و یادت داشته باش.
کجا ؟ کی ؟ ... و یه روز اگه تلاشت و تمرکزت کافی باشه و طبق برنامه از قبل تعیین شده بری جلو خودت رو دوست داری و افکارت منظم ان و همیشه حالت خوبه جدای از اینکه محیطتت چطور باشه. دایما فکرت درگیر پیشرفت باشه ولی نه برای جلب توجه دیگران. ما زندگی میکنیم برای خودمون برای موفقیت خودمون.. شاید راهی که ما میریم درست باشه ولی از نظر بقیه غلط باشه و یا یه توهم باشه.


فقط بنویس بزن دیوار مثل این :



یا



تو سکوت پیشرفت کن و لذت ببر. اولش سخته ولی بعدا فقط لذت میبری از هر ثانیه اش. مجازی خودش گرچه میتونی حرف بزنی و حالت موقتا خوب بشه ولی مسکن موقته هیچ کسی موفقیت رو بهت نمیده فقط میتونن با حرف موقتا ارومت کنن از مجازی برو بیرون و در حد درس و موزیک و چیزای مشابه از اینترنت استفاده کن.
امیدوارم که موفق باشی حریفت هم گفتم بهت که کی هست و تابستون هم برنامه داره پس با تمام حواس تمرکز کن و حرفم رو هم ریپلای نکن و مستقیم برو پیش درست.