نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بی احساس و سردی همسر

6957
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    شماره عضویت
    40802
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی احساس و سردی همسر

    سلام خسته نباشید28سالمه و ازدواج دومم 7ماهه عقدکردم با کسی که اونم ازدواج دومش بودو یک پسر5ونیم ساله داره..مشکل من اینه که همسرم خیلی ادم بی احساسی هست بهم محبت نمیکنه من ادم احساساتی هستم و نیاز دارم همسرم بهم محبت کنه حتی بهش گفتم اما هیچ تغییری نکرد حتی تو رابطه زناشوییمون فقط فکر خودشه خیلی سرده سریع شروع میکنه وتموم. توی این 7ماه به تعدادانگشتان دست رابطه داشیم.. ما هنوز خونه نگرفتیم و خونه مادرش هستیم چون نه کارداره نه پول حتی عروسی هم نمیخوادبگیره من باهمه ی ایناکنار اومدم اما نمیتونم ببینم اینقدنسبت بهم بی احساس باشه و دوسمنداشته باشه به پسرش خیلی محبت میکنه وقتی پسرش هست بهم هیچ اهمیت نمیده خیلی وقتابهش حسودی میکنم دارم نسبت بهش سرد میشم وقتی بوسش میکنم بغلش ونوازشش میکنم جوابی نمیگیرم خیلی بهم میریزم خواهش میکنم بهم بگیدچیکارکنم. باتشکر

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بی احساس و سردی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یاسمینا70 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید28سالمه و ازدواج دومم 7ماهه عقدکردم با کسی که اونم ازدواج دومش بودو یک پسر5ونیم ساله داره..مشکل من اینه که همسرم خیلی ادم بی احساسی هست بهم محبت نمیکنه من ادم احساساتی هستم و نیاز دارم همسرم بهم محبت کنه حتی بهش گفتم اما هیچ تغییری نکرد حتی تو رابطه زناشوییمون فقط فکر خودشه خیلی سرده سریع شروع میکنه وتموم. توی این 7ماه به تعدادانگشتان دست رابطه داشیم.. ما هنوز خونه نگرفتیم و خونه مادرش هستیم چون نه کارداره نه پول حتی عروسی هم نمیخوادبگیره من باهمه ی ایناکنار اومدم اما نمیتونم ببینم اینقدنسبت بهم بی احساس باشه و دوسمنداشته باشه به پسرش خیلی محبت میکنه وقتی پسرش هست بهم هیچ اهمیت نمیده خیلی وقتابهش حسودی میکنم دارم نسبت بهش سرد میشم وقتی بوسش میکنم بغلش ونوازشش میکنم جوابی نمیگیرم خیلی بهم میریزم خواهش میکنم بهم بگیدچیکارکنم. باتشکر
    سلام
    با توصیفات شما بنظر میاد رفتار همسرتون هیچ فرقی با یه غریبه نداره
    منکه براساس نوشته شما هیچ تفاوتی نمیبینم
    سوال اینجاس که شما چطوری جذب این اقا شدین؟
    چه چیزش توجهتونو جلب کرد؟

    و ایشون چطوری و چرا جذب شما شد و حاضر شد عقدتون کنه؟

    مطمینا این فرم و سبک زندگی به نتیجه نمیرسه مگه اینکه تغییراتی توش اتفاق بیفتن
    وقتی میگین به پسر ۵ ونیم ساله ش حسادت میکنین یعنی یه جای کار حتما ایراد داره
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    شماره عضویت
    40802
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی احساس و سردی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    سلام
    با توصیفات شما بنظر میاد رفتار همسرتون هیچ فرقی با یه غریبه نداره
    منکه براساس نوشته شما هیچ تفاوتی نمیبینم
    سوال اینجاس که شما چطوری جذب این اقا شدین؟
    چه چیزش توجهتونو جلب کرد؟

    و ایشون چطوری و چرا جذب شما شد و حاضر شد عقدتون کنه؟

    مطمینا این فرم و سبک زندگی به نتیجه نمیرسه مگه اینکه تغییراتی توش اتفاق بیفتن
    وقتی میگین به پسر ۵ ونیم ساله ش حسادت میکنین یعنی یه جای کار حتما ایراد داره
    اول کارداشت الان چندماهه نداره بهم گفته بود پس انداز داره بعدا متوجه شدم نداره.. خب من الان باید چیکار کنم چطوری احساسشو نسبت به خودم برگردونم؟؟ اوایل خوب بود وقتی نامزد بودیم اس میدادیم میگفت دلتنگمه دوسم داره عقد که کردیم ی ماهم منو نمیدید نمیگفت دلتنگتم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بی احساس و سردی همسر

    سلام؛
    شايد رفتار همسرتون ريشه در ازدواج قبليشون داره،
    مثلا دل زده شدن از محبت يا احتياط و...
    شايد هم به ازدواج صرفا به راهي براي رشد بهتر پسرشون فكر ميكنن
    با همسرتون صحبت كنيد و از خواسته هاتون بگين
    و خب بفهمونيد كه بودن شما در كنارش مستلزم يه سري شرايطيه كه شما توقع دارين
    يعني اصلا از ترس اينكه ممكنه ازدواج دومتون به مشكل بخوره از حقوق و انتظاراتتون دست نكشين
    به هرحال شما هنوز ازدواج نكردين
    الان كه عقد كردين راحت تر ميشه تكليف رو مشخص كرد
    تا وقتي كه مراسم گرفته شد و زير يه سقف مشترك رفتين.
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  5. کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بی احساس و سردی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یاسمینا70 نمایش پست ها
    اول کارداشت الان چندماهه نداره بهم گفته بود پس انداز داره بعدا متوجه شدم نداره.. خب من الان باید چیکار کنم چطوری احساسشو نسبت به خودم برگردونم؟؟ اوایل خوب بود وقتی نامزد بودیم اس میدادیم میگفت دلتنگمه دوسم داره عقد که کردیم ی ماهم منو نمیدید نمیگفت دلتنگتم
    یعنی ایشون راجع به پس اندازشون به شما دروغ گفتن و وقتی دروغشون برملا شد باهاتون سرد شدن و دیگه عین غریبه ها رفتار میکنن؟

    بنظرم بهترین راه اینه که شما یه مقدار رو ادامه این رابطه فکر کنین
    مردی که با زبون چرب و نرم و دوستت دارم و عاشقتم و ادعای اینکه فلان قدر تو حسابم پول دارم بیاد جلو بعدا معلوم شه از اون پول هیچ خبری نیست و ایشون بجای اینکه بابت دروغ گفتنش از خانمش عذرخواهی کنه دست پیش بگیره و اونقد سرد رفتار کنه که خانمش وادار بشه به منت کشی و نازکشیدن!

    پیشنهاد من اینه که بیشتر قدر خودتونو بدونین و واسه غرور و شخصیت خودتون ارزش قایل شین
    اعتبار و احترام و ارامش رو تو سبد تقدیم کسی نمیکنن بلکه این خود ما هستیم که با سبک زندگیمون و انتخاب معشوق و معاشر و دوستامون تعیین میکنیم تو چه وضعیتی باشیم
    مغرور و مورد احترام و معتبر باشیم یا ذلیل و نازکش و زیردست
    ارامش داشته باشیم یا همه زندگیمونو به دغدغه های بیخود سپری کنیم

    همه چیز دست خود شماست و صاحب اختیار زندگیتون هستین
    پس سعی کنین بهترین تصمیم رو بگیرین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  7. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد