تشدید مشکلات به خاطر حجاب

[mirsamadzadeh]

دوستان سلام
این داستان زندگیه منه تا الان اگه میشه همفکری کنید شاید کمکی بشه به حالم
من یه مرد 40 ساله هستم . تا 30 سالگی هر گناهی بگید کردم . خدا منو ببخشه . تو 26 سالگی ازدواج کردم با همون معیارهایی که داشتم . هیچ قید و بندی هم نداشتم و همسرم رو با اون دیدگاه انتخاب کردم .
از 30 سالگی توبه کردم و سعی کردم هر گناهی رو بگذارم کنار .
همسرم از اول یه رویه ثابت داشت ، بی حجاب بود ، با نامحرم دست میداد ، مهمونی مختلط میرفت ، البته نمازش رو میخوند ولی به هر حال اینجوری بود دیگه .
بعد از اینکه من توبه کردم ازش خواستم گناه نکنه ، در این حد که حجابش رو رعایت کنه اونم نه چادر فقط با روسری ، لباسش پوشیده باشه ، لباس تنگ و کوتاه هم نپوشه .
یه مدت نسبتا کوتاهی رعایت کرد ولی دیگه نه
من حدود 9 ساله دارم به هر بهانه ای بهش میگم که بابا من خیلی ناراحت میشم از این رفتارت تو رو خدا کوتاه بیا به خاطر زندگیمون ولی اون به من میگه من از اول همینجوری بودم ، به من میگه تو تغییر کردی به من چه ! من از اول همین بودم
من قبول دارم اون درست میگه ها ولی به هر حال چرخ روزگار اینجوری چرخید و من توبه کردم . دلمم نمیخواد بهش فشار بیارم ولی به خدا داغونم
راستش یه 6 ماهی میشه دیگه خیلی سرد شدم به زندگیم تازه یه دختر 12 ساله هم دارم که مادرش الگوشه ، دلم برای دخترم میسوزه بالاخره میفهمه تو زندگیمون سردی به وجود اومده . میدونید مورد من یه کمی خاصه دیگه بالاخره من یهو تغییر کردم راستش یه شبه بود این تغییر من . چی کار کنم به نظرتون ؟ خیلی باهاش حرف زدم . برخورد شدیدی هم نداشتما ولی وقتی میبینم اینجوریه میرم تو لک ، ناخواسته سرد میشم باهاش
خیلی داغونم ، کاش یکی بهم بگه چی کار کنم ؟ یه راهی که هم به کسی ظلم نکنم ، هم خدا راضی باشه ، هم خودم آروم بشم واقعاً مضطر شدم اگه کسی راهی میدونه بهم بگه ولی یادتون باشه 9 ساله دارم تحمل میکنم و نمیتونم بپذیرم بی غیرت باشم .
یا علی

[ravanshenas-therapy]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
قابل درک است که شما وقتی مسیر بهتری را تجربه کرده اید بخواهید ان را به دیگر افراد نزدیک زندگیتان نیز نشان بدهید اما نیاز است دقت کنید که این موضوعات سالها با یک فرد بوده است و باعث شده است که جزی از شخصیت این فرد محسوب شود و تا زمانی که خود فرد به باوری متفاوت مانند شما نرسید تغییر تنها می تواند داوم زیادی نداشته باشد و اگر نیز با اجبار ایجاد شود باعث مشکلات دیگری می تواند شود.
در مورد فرزندتان نیز بهتر است دقت کنید که بهتر است در تربیت او در یک راستا باشید تا ایشان آسیب کمتری ببینند و اجازه بدهید هریک از شما را که مایل بود به عنوان الگو انتخاب کند و می توانید در این مسیر اطلاعات لازم را در اختیار او قرار بدهید تا بتواند تصمیم گیری بهتری داشته باشد.
1. منظور شما از سرد شدن چیست؟
2. این اختلاف عقیده شما بر روابط عاطفی و جنسیتان نیز تاثیر گذاشته است؟
3. در مورد سبک تربیتی فرزندتان با یکدیگر صحبت کرده اید؟

[mirsamadzadeh]

با سلام دوست عزیز
ممنونم از حسن توجه شما
متاسفانه شدیداً از نظر عاطفی و جنسی در حال فاصله گرفتن از همسرم هستم . اخیرا هم باز با ایشان حرف زدم و ایشان هم متوجه سردی من شده اند و من دلیل این سردی را به ایشان گفته ام ولی ایشان میگن که امکان تغییر دادن خودشون رو ندارن .
من واقعاً گیر کردم .

[ravanshenas-therapy]

چه چیزی باعث می شود که شما نتوانید همسرتان را به گونه ای که هستند نپذیرید ؟
2. آیا علاقه ای به همسرتان در شما در زمان فعلی با وجود همین سبک لباس پوشیدن و... وجود دارد؟
3. برای ایجاد رابطه جنسی با همسرتان چه چیزی باعث کناره گیری شما می شود؟
4. چه چیزی در زمان فعلی باعث ایجاد ادامه زندگی با ایشان می شود؟

[delvapas2000]

سلام
قبل هرچیز یه سوال دارم ازتون
چی باعث شد شما یهو تغییر رویه بدین؟

ویژگی اصلی انسانهای ضعیف اینه که درذهنشون یه خدای باعظمت تصور میکنن و خودشونو عبد و عبید و گدای درگاه اون میبینن
و بخاطر اطاعت از دستوراتش! با نفس خودشون میجنگن و به خودشون ستم روا میدارن
درنهایتشم چیزیو بدست نمیارن جز اینکه فرصت زندگیو لذتهاشو ازدست دادن و تموم

این بدترین ظلمیه که انسان میتونه درحق خودش کنه

متاسفانه چون شما بخودتون ظلم میکنین پس درنتیجه نمیتونین به دیگرون مهرورزی داشته باشین

از کسی که بخودش ستم میکنه چیزی جز ستم بیرون نمیاد
من متاسفم که رک صحبت میکنم چون جای تعارف نیست و اگه رک بودنم خوشایندتون نیس عذرخواهی میکنم

اما اینا که گفتم همش حقیقته
خانمت حق داره کاریکه اون میکنه به ذاتش و درونش و هسته وجودیش خیلی خیلی نزدیکتره
این شمایین که از (من) درونتون فاصله گرفتین و مشکل از شخص شماس

۹‌ سال بقول خودتون تحمل کردین
الان بشینین تو خلوت خودتون و منطقی فکر کنین
اونچه که باعث تنش بین شماها و تلخی رابطتون میشه فقط و فقط باورهای اشتباه شماست

لطفا رو جمله های من فکر کنین
من شماها رو نمیشناسم که خوشبختی تون بخواد واسم مهم باشه

صرفا از سر انسانیت اینا رو واستون نوشتم

[سعید62]

سلام
قبل هرچیز یه سوال دارم ازتون
چی باعث شد شما یهو تغییر رویه بدین؟

ویژگی اصلی انسانهای ضعیف اینه که درذهنشون یه خدای باعظمت تصور میکنن و خودشونو عبد و عبید و گدای درگاه اون میبینن
و بخاطر اطاعت از دستوراتش! با نفس خودشون میجنگن و به خودشون ستم روا میدارن
درنهایتشم چیزیو بدست نمیارن جز اینکه فرصت زندگیو لذتهاشو ازدست دادن و تموم

این بدترین ظلمیه که انسان میتونه درحق خودش کنه

متاسفانه چون شما بخودتون ظلم میکنین پس درنتیجه نمیتونین به دیگرون مهرورزی داشته باشین

از کسی که بخودش ستم میکنه چیزی جز ستم بیرون نمیاد
من متاسفم که رک صحبت میکنم چون جای تعارف نیست و اگه رک بودنم خوشایندتون نیس عذرخواهی میکنم

اما اینا که گفتم همش حقیقته
خانمت حق داره کاریکه اون میکنه به ذاتش و درونش و هسته وجودیش خیلی خیلی نزدیکتره
این شمایین که از (من) درونتون فاصله گرفتین و مشکل از شخص شماس

۹‌ سال بقول خودتون تحمل کردین
الان بشینین تو خلوت خودتون و منطقی فکر کنین
اونچه که باعث تنش بین شماها و تلخی رابطتون میشه فقط و فقط باورهای اشتباه شماست

لطفا رو جمله های من فکر کنین
من شماها رو نمیشناسم که خوشبختی تون بخواد واسم مهم باشه

صرفا از سر انسانیت اینا رو واستون نوشتم

سلام
عقایدتان برای خودتان هست ولی اینجا کاربر محترم عقیده خودش را خودش انتخاب کرده و با دو سطر نوشته شما عقیده اش عوض نمیشود و کلا سوال ایشان نه درباره عقیده خود بلکه اختلاف عقیده با همسرشان هست.

[delvapas2000]

سلام
عقایدتان برای خودتان هست ولی اینجا کاربر محترم عقیده خودش را خودش انتخاب کرده و با دو سطر نوشته شما عقیده اش عوض نمیشود و کلا سوال ایشان نه درباره عقیده بلکه اختلاف عقیده با همسرشان هست.

سلام
اگه دقت کنین من دقیقا در راستای حل کردن اختلاف ایشون با همسرش نظر و پیشنهاد دادم
ضمنا برخلاف شماها که امربه معروف و نهی از منکر و تولی و تبری دارین ما خیلی ازادانه به اعتقادات دیگرون نگاه میکنیم و تاوقتی کسی تمایل نشون نده ما اصرار به تغییردادن عقایدش نداریم
چون اساسا قایل به همچی روشهایی نیستیم

این اقا خودش متوجه مقصود من میشه و اگه علاقمند به حل شدن مشکلاتش باشه بصورت عملی تلاش خواهد کرد
منم قلبا امیدوارم مشکل ایشون حل بشه

[mirsamadzadeh]

چه چیزی باعث می شود که شما نتوانید همسرتان را به گونه ای که هستند نپذیرید ؟
2. آیا علاقه ای به همسرتان در شما در زمان فعلی با وجود همین سبک لباس پوشیدن و... وجود دارد؟
3. برای ایجاد رابطه جنسی با همسرتان چه چیزی باعث کناره گیری شما می شود؟
4. چه چیزی در زمان فعلی باعث ایجاد ادامه زندگی با ایشان می شود؟

در مورد سوال اول شما باید بگم که در درون انسانها فطرتا ودیعه هایی از جانب خداوند نهاده میشه که به مرور زمان و بسته به شرایط یا حفظ میشن یا سرکوب ، در این مورد خاص منظور بنده حس غیرتی هست که در وجود جنس نر قرار داده شده لذا با وجود این حس پذیرفتن این موضوع برای بنده مقدور نیست البته همونطور که قبلا گفتم بنده توقع چندانی ندارم بلکه یکسری خواسته های معمولی هستند
در مورد سوال دوم باید بگم بله در کل حس علاقه دارم ولی به دلیل اهمیت ندادن ایشون به نظر من این حس بسیار کمرنگ شده و رو به نابودی رفته
در مورد سوال سوم باید بگم که خوب به نظرم طبیعیه چون انسان های عادی که بیماری خاصی نداشته باشن برای همبستر شدن باید به طرفشون احساس خوبی داشته باشن
در مورد سوال چهارم اگر منظورتون اینه که چرا دارم ادامه میدم که عرض کردم که تا الان تحمل کردم که شاید حل بشه و عشق و علاقه بازسازی بشه اگرم منظورتون اینه که چه چیزی باعث خواهد شد تا ادامه بدم باید بگم طبیعتا دوست دارم ایشون به خواسته من اهمیت بدن تا همه چیز دوباره برامون تازه بشه

[mirsamadzadeh]

ممنون از وقتی که گذاشتید مواردی که شما منظورم delvapas هست فرمودید کمکی به بنده نمیکنه خودتون رو بیش از این به زحمت نندازید بنده هم در شرایطی نیستم که بخوام با شما وارد بحث بشم
باز هم ممنون

[rex.kax]

دوست خوبم شما گفتی از گناه توبه کردی. یه گناه رو از قلم انداختی: سخت کردن زندگی دیگران! دین همیشه وسیله ای بوده برای سعادت و خوشبختی آدما. اگه قراره دین و اعتقادات رو چماق کنی که زندگیت رو سرد و خراب کنی همون دین نداشتنت بهتره که! همونطور که خانومت توی اعتقادات شما رو آزاد گذاشته شما هم باید ایشون رو آزاد بذاری و حق نداری بگی چون من توبه کردم اونم باید مثل من باشه. یادت هم نره, این شمایی که عوض شدی! شاید همسرت نسخه ی قبلیت رو بیشتر میپسندید و با اون آدم ازدواج کرد. نه دست دادن با نامحرم نه روسری نپوشیدن و... هیچکدوم بدی یا زشتی محسوب نمیشن و خیلیا اینجورین. از من به شما نصیحت، سعی نکن همه رو مثل خودت کنی، هم خودخواهیه هم دیگرآزاری. اجازه بده هر کسی اطرافت بتونه زندگیشو بکنه.

[Experience]

دوستان سلام
این داستان زندگیه منه تا الان اگه میشه همفکری کنید شاید کمکی بشه به حالم
من یه مرد 40 ساله هستم . تا 30 سالگی هر گناهی بگید کردم . خدا منو ببخشه . تو 26 سالگی ازدواج کردم با همون معیارهایی که داشتم . هیچ قید و بندی هم نداشتم و همسرم رو با اون دیدگاه انتخاب کردم .
از 30 سالگی توبه کردم و سعی کردم هر گناهی رو بگذارم کنار .
همسرم از اول یه رویه ثابت داشت ، بی حجاب بود ، با نامحرم دست میداد ، مهمونی مختلط میرفت ، البته نمازش رو میخوند ولی به هر حال اینجوری بود دیگه .
بعد از اینکه من توبه کردم ازش خواستم گناه نکنه ، در این حد که حجابش رو رعایت کنه اونم نه چادر فقط با روسری ، لباسش پوشیده باشه ، لباس تنگ و کوتاه هم نپوشه .
یه مدت نسبتا کوتاهی رعایت کرد ولی دیگه نه
من حدود 9 ساله دارم به هر بهانه ای بهش میگم که بابا من خیلی ناراحت میشم از این رفتارت تو رو خدا کوتاه بیا به خاطر زندگیمون ولی اون به من میگه من از اول همینجوری بودم ، به من میگه تو تغییر کردی به من چه ! من از اول همین بودم
من قبول دارم اون درست میگه ها ولی به هر حال چرخ روزگار اینجوری چرخید و من توبه کردم . دلمم نمیخواد بهش فشار بیارم ولی به خدا داغونم
راستش یه 6 ماهی میشه دیگه خیلی سرد شدم به زندگیم تازه یه دختر 12 ساله هم دارم که مادرش الگوشه ، دلم برای دخترم میسوزه بالاخره میفهمه تو زندگیمون سردی به وجود اومده . میدونید مورد من یه کمی خاصه دیگه بالاخره من یهو تغییر کردم راستش یه شبه بود این تغییر من . چی کار کنم به نظرتون ؟ خیلی باهاش حرف زدم . برخورد شدیدی هم نداشتما ولی وقتی میبینم اینجوریه میرم تو لک ، ناخواسته سرد میشم باهاش
خیلی داغونم ، کاش یکی بهم بگه چی کار کنم ؟ یه راهی که هم به کسی ظلم نکنم ، هم خدا راضی باشه ، هم خودم آروم بشم واقعاً مضطر شدم اگه کسی راهی میدونه بهم بگه ولی یادتون باشه 9 ساله دارم تحمل میکنم و نمیتونم بپذیرم بی غیرت باشم .
یا علی

سلام

شما نباید نسبت به خانمتون سرد بشید حالا که راه زندگی خودتونو پیدا کردید باید این راه به گرمی و صمیمیت زندگی مشترکتون و بیشتر شدن عشق و علاقه شما به همسرتون ختم بشه و شما باید جوری رفتار کنید که در عمل همسرتون و دیگران ببینن راهی که توش هستین درست هست و این با تذکر دادن مداوم و بعدشم سرد شدن به دست نمیاد.
خوش اخلاق و مسئولیت پذیر باشید و غر نزنید، بذارید همسر و دخترتون از با شما بودن خوشحال باشن، شاید این باعث بشه اونام در مورد خودشون تجدید نظر کنن.
با زور و اجبار و غر زدن نمیشه نظر کسیو عوض کرد اتفاقاً این چیزا باعث میشه طرف مقابل به نظرات خودش بیشتر اصرار کنه.
تغییر دادن نظر افراد نیاز به زمان و صبر و حوصله داره و یک شبه به دست نمیاد.

[eli2]

سلام .
نظر من اینه که شما به خاطر دخترتونم که شده باید تمام تلاشتونو بکنید. شما عاشق خانوادتونید و دلتون میخات که اونا هم مثله شما مزه ی ایمان رو بچشند .. و چون دختر شما الان تو سن حساسی قرار داره و هنوز فرصت هست که از همون ابتدا وارد مسیر درست بشه به خاطر دخترتونم که شده تحمل کنید.
ببینید شاید تغییر دادن طرز تفکر همسرتون کاره سختی باشه ولی میتونید الگوی خوبی برای دخترتون باشید .
چجوری میشه که دخترتون راه شما رو انتخاب کنه: زمانی که شما علم بالایی داشته باشید، محبت کنید و رفتار خوبی داشته باشید .
فرزندان رو پدرو مادرشون حساسن اگر ببینند که مثلا پدرشون به مادرشون محبت نمیکنه یا بالعکس جذب کسی میشن که مورد ظلم قرار گرفته و صرفا براساس همین قضاوت میکنن که جذب چه کسی بشن گرچه از جزییات دعواها باخبرا نباشن .
پس اینکه که دخترتون طرف مادرشو گرفته به خاطر کم محلیها و بی محبتی ها و یا شاید بلند کردن صداتون و دعواهایی که در برابر همسرتون داشتید .
اما اگر به خصوص به همسرتون محبت کنید و در عین حال با رفتار خوب و محبت و صبر سعی کنید یواش یواش اونارو جذب خودتون کنید وقتی تنش ها کم بشه اونموقع ذهن فرزندتون امادگی پذیرش راه درستو داره وگرنه وسط دعوا و قهر اشتی شما حتی ممکنه جذب دوستاش بشه.
دخترا معمولا بچه بابایی هستن و خیلی باباشونو دوست دارن اما بابابیی که مهربون باشه با مادرشون خوب رفتار کنه نیازهای خانواده رو درک کنه و حلشون کنه در اون صورت حتی نیازی نیست که شما بهش بگین این کارو انجام بده اونکار انجام بده خود به خود انجامش میده .

[delvapas2000]

ممنون از وقتی که گذاشتید مواردی که شما منظورم delvapas هست فرمودید کمکی به بنده نمیکنه خودتون رو بیش از این به زحمت نندازید بنده هم در شرایطی نیستم که بخوام با شما وارد بحث بشم
باز هم ممنون

بسیارخوب هرطور مایل هستین
من از سر لطف و انساندوستی میام و واسه شما مسلمونا وقت میزارم که کمک باشه به حل مشکلاتون و جالبه بعضیاتون طلبکار هم میشن(البته منظورم شما نیستین)
درهرحال واستون ارزوی موفقیت دارم
شب خوش

[eli2]

در رابطه با اینکه گفتین همسرتون نماز میخونه این روایت رو از پیامبر اکرم براتون میفرسم :

اميد به نجات و عاقبت بخيري فرد نماز خوان نسبت به فرد بي نماز بسيار بيش تر است همان گونه كه پيامبر خدا (صلّي الله عليه و آله) نسبت به جوان نماز خواني كه مرتكب گناه نيز مي شد فرمود: يك روز نمازش او را از گناه باز مي دارد و چيزي هم نگذشت كه آن جوان توبه كرد.

[liela]

میگم من تازه تو این سایت اومدم نمیدونم چی ب چیه ������������