سلام
چند وقتی است دلم گرفته ولی نمیتونم با هیچ کس حرفی بزنم اینقدر حرص خوردم که این اواخر معده ام درد میکنه.لطفا"هرچه سریعتر به درخواست من پاسخ بدید چون تو بد شرایطی گیر کردم.
پسری هستم 17 ساله و در حال تحصیل در رشته انسانی.
اطرافیانم وقتی میخواستم رشته انتخاب کنم تشویقم میکردند ولی حالا هی جلوی من راه میرن و میگن ما خجالت میکشیم که تو انسانی میخونی.مخصوصا"مامانم.
اما موضوع مهمتر اینه که من نمیدونم تو زندگی میخوام به چی برسم،هدف ندارم ،همراه حزب بادم هر طرف باد رفت منم میرم واگر دیدم دوستام یه مسیری رو طی کردن واز من جلو ترن سریع به خودم ت************ میدم و به زور تو همون مسیر قدم بر میدارم ولی بعد از چند وقت خسته میشم و رهاش میکنم .
از طرفی حسادت جزئی از وجودم شده و ترس از شاگرد اول نشدن خواب رو از چشام گرفته .
تازه یه دوست هم دارم که خیلی خیلی دوستش دارم ولی اون اصلا منو دوست نداره ومستقیم و غیر مستقیم عقایدمو زیر سوال میبره.
من حتی توانایی یه پیچ سفت کرن رو هم ندارم و اگه به چیزایی که میخوام نرسم دوست دارم بمیرم که همه راحت بشن،چون احساس میکنم فقط یه بار اضافی ام رو دوششون.
پس لطفا"کمکم کنید.