نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

3472
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    بخاطر شکست عشقی ضربه بدی خوردم و از کار روزمره دست کشیدم و هیچ امیدی به آینده ندارم . در همین حین بجای دلداری شدن از سوی خانواده سرکوبهای فراوانی شدم که باعث تشدید اوضاع بدتر روحی روانی برای من بود
    متاسفانه چندروزی میشه که فقط به خودکشی داری فکر میکنم
    از دوستانی که قبلا در این شرایط بودن و کسانی که در این بحث تجربیاتی دارن خواهش میکنم که بهم کمک کنن
    متشکر
    ویرایش توسط امجد بزرگ : 07-24-2019 در ساعت 03:20 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    نقل قول نوشته اصلی توسط امجد بزرگ نمایش پست ها
    بخاطر شکست عشقی ضربه بدی خوردم و از کار روزمره دست کشیدم و هیچ امیدی به آینده ندارم . در همین حین بجای دلداری شدن از سوی خانواده سرکوبهای فراوانی شدم که باعث تشدید اوضاع بدتر روحی روانی برای من بود
    دوست عزیز اولا که سلام یادتون رفت

    دوما لطف کنین توضیح بدین چقد زمان ازین شکست عشقی میگذره و خانوادتون از کجا فهمیدن که رفتار سرکوب گرانه میکنن؟
    البته گمونم منظورتون سرکوفت زدن بود
    درسته؟

    خب چطوری بو بردن که الان بهتون طعنه و سرکوفت میزنن؟

    بهرحال این اتفاق تو زندگی هرادمی تجربه میشه
    خیلی تلخه اما بهترین کار اینه که به عنوان یه رویداد معمول بهش نگاه بشه و ازش درس گرفته و به کوله بار تجربه ها اضافه بشه
    درسته که خیلی تلخه اما چون جزو تجربه های همه گیر محسوب میشه پس تاحدی میشه باهاش کنار اومد
    خصوصا که گذر زمان کمک میکنه تلخی اینجور اتفاقات کمرنگ بشه و درعوضش ارزش تجربیش بالاتر بره
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  3. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    نقل قول نوشته اصلی توسط امجد بزرگ نمایش پست ها
    بخاطر شکست عشقی ضربه بدی خوردم و از کار روزمره دست کشیدم و هیچ امیدی به آینده ندارم . در همین حین بجای دلداری شدن از سوی خانواده سرکوبهای فراوانی شدم که باعث تشدید اوضاع بدتر روحی روانی برای من بود
    متاسفانه چندروزی میشه که فقط به خودکشی داری فکر میکنم
    از دوستانی که قبلا در این شرایط بودن و کسانی که در این بحث تجربیاتی دارن خواهش میکنم که بهم کمک کنن
    متشکر
    به نظرت میاد صبح پاشی بری سرکار سخته... اصلا برم سرکار که چی بشه؟ خواب که راحتتره...
    دیگه چی خوبه؟ چی بد؟ دیگه چی مهمه؟
    فکرکن برگشتی به یه روز قبل از اینکه باهاش آشنا بشی یا عاشقش بشی... نفس عمیق بکش و برای چند لحظه فراموش کن همچین کسی اومده به زندگیت و توی روزهای قبل از اون هستی... به چی تعصب داری؟ چیا برات مهمن؟ چیا برات جذابن؟ چرا؟.. حالا محکمشون کن... بعدش برگرد به امروزت... یکی اومده رفته... 80 میلیون نفر تو ایرانن که هر لحظه ممکنه یکیشون وارد زندگیت بشه و بعدم بره... چیزایی که برات مهمن رو محکم کن... حالا دیگه از خودت نمیپذیری که همه ش نخوای... حالا میخوای... میخوای به زیبایی ها اضافه کنی... میخوای با مهم های زندگیت زندگی کنی

  5. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    ﺑﺎﻋﺮﺽ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺳﻼﻡ " ﺳﻼﻡ ﻋﺮﺽ ﻣﯿﮑﻨﻢ

  7. کاربران زیر از امجد بزرگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    شما فعلا در شرایط روحی سختی می باشد که بهتر است به خودتان فرصت بدهید تا بتوانید به مرور زمان عملکرد بهتری بدست بیاورید . در این موارد گذشت زمان و داشتن دلیل برای اتمام رابطه می تواند کمک کننده باشد.
    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند مدت سات این رابطه را داشته اید؟
    3. دیلیل جدایتان چه مواردی بوده است؟
    4. سرزنش خانواده به چه دلیلی می باشد؟

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند مدت سات این رابطه را داشته اید؟
    3. دیلیل جدایتان چه مواردی بوده است؟
    4. سرزنش خانواده به چه دلیلی می باشد؟

    از توجهتون متشکرم
    1 . 32سال
    2 . 12سال
    3 . هیچ دلیلی نداشت"شما تجسم کن شب باهم تلفنی کلی حرف زدیم و گفتیم و خندیدیم مثل شبهای قبل " صبح موبایش خاموش شد " خانوادش دیگه کلا اجازه خروج از منزل بهش ندادن تا متوجه شدم از اون خونه نقل مکان کردن
    الان هم 2 روزه که رفته خونه بخت . بخدا هیچ کس درک نمیکنه الان توی چه موقعیت بدی هستم
    4 . با عرض معذرت میخوام راحت بیان کنم چه دیدگاهی دارن :
    دختره بیشعور 12 سال در کنار تو خورد و پوشید و گشت آخرش هم که بی دلیل گذاشت رفت سر زندگیش و هزار جور حرفهای بدتر از این

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39256
    نوشته ها
    274
    تشکـر
    88
    تشکر شده 98 بار در 77 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    دوست عزیز اولا که سلام یادتون رفت

    دوما لطف کنین توضیح بدین چقد زمان ازین شکست عشقی میگذره و خانوادتون از کجا فهمیدن که رفتار سرکوب گرانه میکنن؟
    البته گمونم منظورتون سرکوفت زدن بود
    درسته؟

    خب چطوری بو بردن که الان بهتون طعنه و سرکوفت میزنن؟

    بهرحال این اتفاق تو زندگی هرادمی تجربه میشه
    خیلی تلخه اما بهترین کار اینه که به عنوان یه رویداد معمول بهش نگاه بشه و ازش درس گرفته و به کوله بار تجربه ها اضافه بشه
    درسته که خیلی تلخه اما چون جزو تجربه های همه گیر محسوب میشه پس تاحدی میشه باهاش کنار اومد
    خصوصا که گذر زمان کمک میکنه تلخی اینجور اتفاقات کمرنگ بشه و درعوضش ارزش تجربیش بالاتر بره
    طرف حالش بده ازش انتظار سلام داری ؟
    سلاااامممممممممممممممم لوله کش چطوری
    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    امضای ایشان
    [/SIZE]اینجا سرزمین نامردمی هاست،به سلام گرم هیچکس اعتماد نکن
    آدم های این حوالی روی حرف ها و انتخاب هایشان نمیمانند
    همان ها که شروع کردند ،همان ها که تو را خاستند، یک روز در کمال ناباوری و انکار، تو و دل بستگی ات را پس میزنند
    دل نبند!
    اینجا پایان هیچ شاهنامه ای خوش نیست

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42147
    نوشته ها
    228
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    سلام مرسی

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43141
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    سلام من یه نمیتونم گذشته رو فراموش کنم نمی‌دونم من مقصرم یا مامان بابام. ولی من اول خودم رو تنها حس کردم و به نزدیکانم اعتماد ندارم مثلاً من به مامانم مشکلم رو گفتم گفت باید خودت حل کنی خودم خیلی غرغرو هستم و لبم هم میکنم مامانم هم هی سر من غر میزنم از اونجایی که من ادمی نیستم که اهل جر و بحث باشم بیخیال میشم اما امروز اعصابمو خرد کرد بهش گفتم اصلا دست خودمه اعضای بدن خودمه اصلا می‌خوام کل اعضای بدنمو بکنم به تو چه گفت کاری نکن که بعداً بقیه زبونشون روت دراز بشه من می‌خوامبدی هات رو قایم کنم آخه یعنی چی من عرضه ندارم مگه خودم بدی هامو برطرف کنم بعداً با خودم فکر کردم کار اشتباهی کردم که مشکلاتم رو بهش گفتم بعد من ترجیح میدم با غریبه‌ها بیشتر درد و دل کنم من دو سه بار با یه داییم که مجردها درد و دل کنم یا تو فضای مجازی چیکار کنم راه حل بگین به خاطر همین نمیتونم اینترنت رو ترک کنم اعتماد به نفسم هم خیلی پایینه چیکار کنم چون ابجیم هنوز به بلوغ نرسیده و نمیدونه تو دنیا چه خبره اونو به من ترجیح میدن در ضمن من خیلی سخت گیرم یعنی من خودم اینطور فکر میکنم که خواهرم رو بهم ترجیح میدن من چه گناهی دارم با اینکه تو بچگی بهم محبت کردن ولی من نمی‌دونم تو دبیرستان چم شده که اینطوری شدم خواهش میکنم کمکم کنین همشم گریم میگیره به خاطر سختی‌های که داشتم یا به هر حال خودم واسه خودم درست کردم به خاطر همین مشکلات با اعصاب خورد کنی درس خونم و الان باید دوباره از اول شروع کنم تنهایی رو دوست دارم نه اینکه همیشه تنها بمونم تو جمع هستم اما امسال چون میخونم و مهم تر از اون کرونا زیاد بیرون نمیرم اراده و انگیزه نسبت به قبل کم شده خیلی به بقیه توجه میکنم و بعضی خیلی وقت ها کاراشون عصبیم می‌کنه به اینترنت اعتیاد پیدا کردم چون ترجیح میدم تو صفحه بحث مجازی صحبت کنم چون با مامان م صحبت کردم گفت خودت میتونی خودت رو درست کنی اما من اراده و انرژی لازم رو ندارم و وقتی موقع درس خوندن صدا کم یا متوسط تلویزیون برام زیاد دیده میشه کمکم کنین چون منم می‌خوام مثل آدم های عادی باشم
    یشه بهم کمک کنین من چند روزه نمیدونم چیکار دارم میکنم از ادمای دور و برم دور شدم اصلا درد و دل نمیکنم نمیتونم رودر رو با پدر و مادرم حرف بزنم دایم عصبانی ام و سر خودم غر میزنم خیلی سخت گیرم و تو برنامه ریزی درسی و زندگی انعطاف پذیر نبودم و نیستم و از زندگیم لذت نمیبرم کمکم کنین چطوری هم درس بخونم و هم تفریح کنم به خاطر یه سری از اخلاقام مثل ترس بالا گرفتن دیگران اعتماد به نفس پایین افکار منفی و حساسیت به صدای تلویزیون و معتاد شدن به تلویزیون ترازم زیاد بالا نمیره کلا به هم ریختم چون میخواستم زودتر جوابمو بدین حدس زدم ک شاید ینجا بهترین جا باشه تو رو جون من زود جوابمو بدین اینجا اخرین امید منه

  13. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    با سلام خدمت شما
    متاسفانه شکست عاطفی به تنهایی یک بحران بزرگ محسوب می شود، اگر قضاوت و سرزنش دیگران هم با آن همراه شود، قطعا تجربه بسیار دردناکی خواهد بود و احساس ناکامی و غم بزرگ شما کاملا قابل درک است.
    اما خبر خوب اینکه چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند!
    حق دارید الان حال خوبی نداشته باشید، نسبت به زمین و زمان بدبین و بی اعتماد شده باشید و دنیایی که انقدر بی رحم است که چنین تجربه ای را بر شما روا می دارد را نخواهید، اما این تجربه هم با تمام درد و رنجش خواهد گذشت.
    خوب است کمی درباره شرایط این دوران و مطالعاتی که درباره آن صورت گرفته بیشتر بدانید تا بهتر و آگاهانه تر با آن روبرو شوید (این یعنی خیلی ها در جاهای مختلف دنیا شما زمانی چنین شکستی را تجربه کرده اند که روی آن پژوهش ها انجام شده و کتابها نوشته شده و درباره آن صحبتها شد، و بعد از آن هم به زندگی خود ادامه داده و دوباره عاشق شده اند)
    این دوران را مشابه دوران سوگ دانسته اند.
    یعنی همان فقدانی که ما به هنگام از دنیا رفتن عزیزی تجربه می کنیم، در اینجا هم در فقدان عشق از دست رفته مان به سوگ می نشینیم.
    یعنی همان مراحلی که برای آن گفته و توصیف کرده اند، در اینجا هم صدق می کند.
    در مرحله اول شوک و ناباوری را تجربه خواهیم کرد و نمیتوانیم باور کنیم همه چیز تمام شده و حتی ممکن است آن را در ابتدا انکار کنیم.
    خشم و تلاش برای برگرداندن عشقمان هم اقداماتی است که به هر طریقی دلمان می خواهد انجام دهیم.
    بعد ممکن است درگیر دوره ای افسردگی و غم شویم.
    در نهایت می پذیریم که با وجود اینکه زخم عمیقی خوردیم و ویران شدیم، زندگی همچنان در جریان است.
    اینبار بدون حضور محبوبمان (عشق) و یاد می گیری با شرایط جدید به گونه ای کنار بیاییم که کارکردهایمان را داشته باشیم.
    زمان خیلی چیزها را تغییر می دهد.
    ظرفیت انسانها هم معمولا فراتر از آن است که از پیش تصور کرده ایم.
    چون ذهن ما هم معمولا در این مواقع بیکار نمی نشیند و تا می تواند بر ما می تازد.
    از افکار سرزنشگر گرفته تا نامید کننده و پیش بینی منفی و صفر و صد و ...
    کاملا هم طبیعی است چون کارش همین است، تولید فکر.
    بهتر است ما هم کار خودمان را بکنیم، در عین اینکه نمی خواهیم مانع ورود این افکار شویم (چون بی فایده است) اجازه هم نمی دهیم که کنترل ما را به دست گیرند.
    بلکه با آگاه شدن از آنها فقط اجازه می دهیم برای خودشان عبور و مرور کنند.
    امیدواریم شما هم به خوبی از پس این بحران برآیید و قوی تر و توانمندتر از قبل به زندگی تان ادامه داده و تجربه های بهتری در انتظارتان باشند.
    دوستان صمیمی قابل اعتمادتان هم در کنار آمدن با این دوران می توانند کمک خوبی برای شما باشند.

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43141
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    سلام مشاورمن بحثی که بالا ذکر کرم جدا از شکست عشقیه من چون جداگونه گذاشتم دیر بهم جواب داده شد گفتم شاید اینجا بزارم زودتر جواب بدین حالا میشه یه راه حل واسم بگین شما جواب بدین من از اول ماجرا رو میگم

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43141
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    سلام مشاورمن بحثی که بالا ذکر کرم جدا از شکست عشقیه من چون جداگونه گذاشتم دیر بهم جواب داده شد گفتم شاید اینجا بزارم زودتر جواب بدین حالا میشه یه راه حل واسم بگین شما جواب بدین من از اول ماجرا رو میگم

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : درگیری باخود برای به انتها رسیدن دنیا یا استارت دوباره

    قابل درک می باشد که بدون هیچ صحبتی ترک کردن رابطه می تواند برای شما با فشار روحی زیادی همراه باشد اما دقت کنید که این روابط به این میزان طولانی مدت می تواند برای هردو فرد آسیب زا باشد و بهتر است از اینگونه روابط خوداری کنید اما دقت داشته باشید که نمی توان به این سرعت جدا شد ازدواج کرد و... و ممکن است این خانم از قبل در این مورد تصمیم گیری داشته اند در هرصورت نمی توان ایشان را قضاوت کرد چون اطلاعی از احساسات و دیدگاهای ایشان نداریم اما موضوعی که از اهمیت برخوردار می باشد شرایط روحی شما می باشد بهتر است به خودتان فرصت بدهید تا به پذیرش لازم برسید و این مسیر پذیرش را طی کنید اما دقت داشته باشید که کتاره گیری از اجتماع و کار کمکی به شما نمی کند .
    احساس غم و اندوه شما موضوعی قابل درک می باشد و بهتر است خودتان را بخاطر داشتن این احساسات سرزنش نکنید اما بهتر است مسیر رشدی خودتان را نیز طی کنید تا بتوانید از این رابطه به عنوان یک تجربه استفاده کنید تا به عملکرد بهتری برسید .
    اگر کاکرد اجتماعی و شغلی شما مختل شده است بهتر است چند جلسه شناخت درمانی دریافت کنید تا بتوانیم در این زمینه به شما کمک بیشتری کنیم تا بتوانید این مسیر را طی کنید.
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354762

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد: سهولت دسترسی به اسید
    توسط javaheri69 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-12-2017, 10:12 AM
  2. داستان زیبای به کمال رسیدن انسان ها
    توسط ستیلا در انجمن داستانک و داستان نویسی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 04-29-2016, 12:50 PM
  3. آموزش جامع اینستاگرام؛ از سیر تا پیاز!
    توسط CÆSAR در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-30-2015, 03:05 PM
  4. پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 10-21-2014, 09:53 AM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-09-2014, 02:01 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد