نمایش نتایج: از 1 به 46 از 46

موضوع: نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

29240
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    سلام. من پسری 27 ساله هستم و حدود 1 سال است که با دختر خانمی 20 ساله برای ازدواج آشنا شدم. در کل دختر خیلی خوب و باهوشی است و من هم قلبا و منطقا دوستش دارم.
    در اوایل اشنایی این دختر خانم در مسائل پوشش و حجاب کمی با معیار های من فاصله داشت که وقتی باهاشون صحبت کردم، خودشون هم تایید کردن که نوع پوششون خیلی مناسب نیست و به طور جدی اقدام به تغییر نوع پوشش کردن. الان هم خودشون این موضوع را تایید میکنه که تغییراتی که کرده فقط به خاطر من نبوده و خواست اصلی خودشه و من عملا فقط یک جرقه برای این تغییرات ایجاد کرده ام. و پوشش قبلیشون باعث مشکلات زیادی براشون شده بود.

    مشکل ما از اینجا شروع شد که: از 7 ماه پیش خبر اومد که مراسم عروسی یکی از اشنایانشون هست و ایشون هم دعوت اند. با توجه به اینکه تمام لباس هایی که داشتند دیگه با معیار های کنونی ما همخوانی نداشت و عروسی هم تقریبا مختلط بود (نه کاملا ولی رفت و امد خانوم و اقایون بین هم بود) ما از 7 ماه قبل عروسی شروع کردیم به مطالعه برای پیدا کردن یه لباس مناسب. بالاخره 2 ماه قبل عروسی یه لباس انتخاب کردیم و قرار شد ایشون همین لباس را بدوزند و قول دادن و تمام.

    ولی یکماه قبل عروسی یهو انکار کردن و به بهانه های مختلف مثل اینکه لباس بهشون نمیاد و مادرشون مخالفه و عروسی زن و مرد جدا است و اگر کسی مرد وارد قسمت زنونه شد مانتو میپوشند و ... از دوختن لباس امتناء کردن. من واقعا خیلی خواهششون کردم که لباس باز نپوشند و حتی در حد التماس. حتی دعوامونم شد و چند روز اعصاب خوردی داشتیم. نهایتا من کوتاه اومدم و شرط کردم که اولا زیر لباسشون حتما ساپورت بپوشند و دوما اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه و نهایتا اعلام کردم که من با نارضایتی این موضوع را قبول کردم و یجورایی برای من تحمیل شده. در هر صورت ایشون شروط را پذیرفتن و قول دادن که همشون را عمل کنند.

    این موضوع گذشت و چند روز مانده به عروسی از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه. چون واقعا موهای خودش خیییلی قشنگ و زیبا است و اصلا دلم نمیخواست رنگ و حالتشون تغییر کنه. من این موضوع را براشون کامل توضیح دادم که عاشق همین رنگ و مدل موهاشون هستم و دلم نمیاد دست بزنند به موهاشون. حتی ایشون رنگ موی موقت را پیشنهاد دادن که باز من خواهششون کردم که کلا رنگ نکنند و باز ایشون قبول کردن و قول دادن که رنگ نکنه.


    این اتفاقات گذشت تا روز قبل عروسی. ایشون پیام داد که داره میره ارایشگاه که ابروهاشو مرتب کنه. من برای تاکید سوال کردم که می خواد موهاشون را هم رنگ کنه، و ایشون با قاطعیت گفتند عمرا و دست نمیزنند به رنگ موهاشون و طبق خواسته من عمل می کنند. ولی شب که برگشتند خونه یهو دیدم رنگ کرده موهاشو و واقعا ناراحت شدم و هرچی هم سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه. درواقع این موضوع را بهانه کرد. من به شدت ناراحت و پریشان شدم. نه فقط بخاطر تغییر رنگ موهاشون، بلکه بخاطر اینکه پای قول و قرارمون نایستاده و به این راحتی خواسته منو نادیده گرفته. من این ناراحتی را کاملا بروز دادم و ایشونم اظهار پشیمونی کرد و عذر خواهی کرد. و من اون شب از شدت ناراحتی دیگه باهاشون صمیمی صحبت نکردم.

    روز عروسی رسید و ایشون عازم مجلس شدند. قبل حرکت من از ایشون خواهش کردم مجدد که زیر لباس ساپورت بپوشند و ایشون قول موکد دادن که انجامش بدن.

    عروسی شروع شد و بعد 4 ساعت که از مجلس گذشته بود، من پیامشون دادم که خیالم راحت بشه، ولی متاسفانه ایشون هیچ ساپورت و لباس دیگه ای زیر لباسشون نپوشیده بودند و این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.

    من واقعا ناراحت شدم و به هم ریختم. کاملا آتیش گرفته بودم و ایشونم تا دید که من عصبانی هستم دیگه جواب پیامای منو ندادن تا اینکه برگشتن خونه.

    من به شدتد باهاشون برخورد کردم و حتی کارشون را به خیانت تشبیه کردم. بهشون گفتم که برای من اندازه دو ساعت خوشگذرونی ارزش قائل نبودن و نتونستند پا روی دلشون بذارند و لباس پوشیده تر داشته باشند. تنها بهانه ایشون هم این بود که برای عکس گرفتن ساپورتشون را در اوردن. و دیگه نپوشیدن.

    من واقعا نتونستم این موضوع را هضم کنم که چرا بعد 7 ماه خواهش و التماس و با اینکه اینهمه از خواسته های خودم عقب نشینی کرده بودم (اول قرار بود کلا یه لباس کاملا پوشیده انتخاب کنند) باز چرا ایشون کوچکترین خواسته من را هم انجام نداده بودن و کار به اینجا رسیده.

    من چند روز اول به شدت ناراحت و عصبانی بودم و به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام به این رابطه ادامه بدم. ولی ایشون خیلی پیام دادن و خواهش کردن که برگردم و جبران میکنند. من دوباره برگشتم ولی حتی یک روزم نتونستم دیگه تحملشون کنم و دیگه حس بدی بهشون پیدا کردم. حتی بهشون گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون و ایشون هم گفتند که حداقل 2 سال طول میکشه تا رنگ پاگ بشه ولی از من خواستن که برگردم ولی همو نبینیم. درواقع به هر قیمتی که شده برگردم.

    من الان سوالم اینه که با این همه عهد شکنی و به عبارتی خیانت عاطفی، به نظرتون ادامه این رابطه صحیح است؟
    آیا میشه به این دختر به عنوان شریکی مطمئن برای زندگی نگاه کرد؟
    ایا دختری که الان هنوز نامزدیم و اونم نه به صورت رسمی، به این صورت عهد شکنی میکنه و ارزشی برای طرف مقابلش قائل نیست، در اینده و بعد ازدواج ممکنه خیانت های بیشتری هم انجام بده؟ درواقع الان اگر هم کاری میکنه بخاطر ترس از رفتن من باشه و در اینده که اسممون رفت توی شناسنامه همدیگه، خیالش راحت بشه و هرکاری انجام بده.
    به نظرتون اگه هنوز امیدی به این رابطه است، واکنش مناسب از سمت من چگونه باشه؟ ببخشم؟ فراموش کنم؟ یا چی؟

    همه این موضوعات درحالی بوده که این دختر خانم به شدت به من ابراز محبت و عشق می کنه و هر روز این موضوع را ابراز میکنه. و من هم به شدت ایشون را دوست داشتم و هر کاری از دستم براش براومده توی هر زمینه ای انجام دادم. ولی الان دیگه حس خوبی ندارم و حس میکنم تمام حرفا و محبت های ایشون نمایش بوده و عملا ارزشی برای من قائل نیست و راحت از من میگذرند.

    ذگر کنم که توی این یکسال ما مشکلات و بحث های دیگری هم سر عهد شکنی داشتیم و همه را با بهانه های مختلف لاپوشانی میکرد.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    سلام. من پسری 27 ساله هستم و حدود 1 سال است که با دختر خانمی 20 ساله برای ازدواج آشنا شدم. در کل دختر خیلی خوب و باهوشی است و من هم قلبا و منطقا دوستش دارم.
    در اوایل اشنایی این دختر خانم در مسائل پوشش و حجاب کمی با معیار های من فاصله داشت که وقتی باهاشون صحبت کردم، خودشون هم تایید کردن که نوع پوششون خیلی مناسب نیست و به طور جدی اقدام به تغییر نوع پوشش کردن. الان هم خودشون این موضوع را تایید میکنه که تغییراتی که کرده فقط به خاطر من نبوده و خواست اصلی خودشه و من عملا فقط یک جرقه برای این تغییرات ایجاد کرده ام. و پوشش قبلیشون باعث مشکلات زیادی براشون شده بود.

    مشکل ما از اینجا شروع شد که: از 7 ماه پیش خبر اومد که مراسم عروسی یکی از اشنایانشون هست و ایشون هم دعوت اند. با توجه به اینکه تمام لباس هایی که داشتند دیگه با معیار های کنونی ما همخوانی نداشت و عروسی هم تقریبا مختلط بود (نه کاملا ولی رفت و امد خانوم و اقایون بین هم بود) ما از 7 ماه قبل عروسی شروع کردیم به مطالعه برای پیدا کردن یه لباس مناسب. بالاخره 2 ماه قبل عروسی یه لباس انتخاب کردیم و قرار شد ایشون همین لباس را بدوزند و قول دادن و تمام.

    ولی یکماه قبل عروسی یهو انکار کردن و به بهانه های مختلف مثل اینکه لباس بهشون نمیاد و مادرشون مخالفه و عروسی زن و مرد جدا است و اگر کسی مرد وارد قسمت زنونه شد مانتو میپوشند و ... از دوختن لباس امتناء کردن. من واقعا خیلی خواهششون کردم که لباس باز نپوشند و حتی در حد التماس. حتی دعوامونم شد و چند روز اعصاب خوردی داشتیم. نهایتا من کوتاه اومدم و شرط کردم که اولا زیر لباسشون حتما ساپورت بپوشند و دوما اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه و نهایتا اعلام کردم که من با نارضایتی این موضوع را قبول کردم و یجورایی برای من تحمیل شده. در هر صورت ایشون شروط را پذیرفتن و قول دادن که همشون را عمل کنند.

    این موضوع گذشت و چند روز مانده به عروسی از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه. چون واقعا موهای خودش خیییلی قشنگ و زیبا است و اصلا دلم نمیخواست رنگ و حالتشون تغییر کنه. من این موضوع را براشون کامل توضیح دادم که عاشق همین رنگ و مدل موهاشون هستم و دلم نمیاد دست بزنند به موهاشون. حتی ایشون رنگ موی موقت را پیشنهاد دادن که باز من خواهششون کردم که کلا رنگ نکنند و باز ایشون قبول کردن و قول دادن که رنگ نکنه.


    این اتفاقات گذشت تا روز قبل عروسی. ایشون پیام داد که داره میره ارایشگاه که ابروهاشو مرتب کنه. من برای تاکید سوال کردم که می خواد موهاشون را هم رنگ کنه، و ایشون با قاطعیت گفتند عمرا و دست نمیزنند به رنگ موهاشون و طبق خواسته من عمل می کنند. ولی شب که برگشتند خونه یهو دیدم رنگ کرده موهاشو و واقعا ناراحت شدم و هرچی هم سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه. درواقع این موضوع را بهانه کرد. من به شدت ناراحت و پریشان شدم. نه فقط بخاطر تغییر رنگ موهاشون، بلکه بخاطر اینکه پای قول و قرارمون نایستاده و به این راحتی خواسته منو نادیده گرفته. من این ناراحتی را کاملا بروز دادم و ایشونم اظهار پشیمونی کرد و عذر خواهی کرد. و من اون شب از شدت ناراحتی دیگه باهاشون صمیمی صحبت نکردم.

    روز عروسی رسید و ایشون عازم مجلس شدند. قبل حرکت من از ایشون خواهش کردم مجدد که زیر لباس ساپورت بپوشند و ایشون قول موکد دادن که انجامش بدن.

    عروسی شروع شد و بعد 4 ساعت که از مجلس گذشته بود، من پیامشون دادم که خیالم راحت بشه، ولی متاسفانه ایشون هیچ ساپورت و لباس دیگه ای زیر لباسشون نپوشیده بودند و این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.

    من واقعا ناراحت شدم و به هم ریختم. کاملا آتیش گرفته بودم و ایشونم تا دید که من عصبانی هستم دیگه جواب پیامای منو ندادن تا اینکه برگشتن خونه.

    من به شدتد باهاشون برخورد کردم و حتی کارشون را به خیانت تشبیه کردم. بهشون گفتم که برای من اندازه دو ساعت خوشگذرونی ارزش قائل نبودن و نتونستند پا روی دلشون بذارند و لباس پوشیده تر داشته باشند. تنها بهانه ایشون هم این بود که برای عکس گرفتن ساپورتشون را در اوردن. و دیگه نپوشیدن.

    من واقعا نتونستم این موضوع را هضم کنم که چرا بعد 7 ماه خواهش و التماس و با اینکه اینهمه از خواسته های خودم عقب نشینی کرده بودم (اول قرار بود کلا یه لباس کاملا پوشیده انتخاب کنند) باز چرا ایشون کوچکترین خواسته من را هم انجام نداده بودن و کار به اینجا رسیده.

    من چند روز اول به شدت ناراحت و عصبانی بودم و به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام به این رابطه ادامه بدم. ولی ایشون خیلی پیام دادن و خواهش کردن که برگردم و جبران میکنند. من دوباره برگشتم ولی حتی یک روزم نتونستم دیگه تحملشون کنم و دیگه حس بدی بهشون پیدا کردم. حتی بهشون گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون و ایشون هم گفتند که حداقل 2 سال طول میکشه تا رنگ پاگ بشه ولی از من خواستن که برگردم ولی همو نبینیم. درواقع به هر قیمتی که شده برگردم.

    من الان سوالم اینه که با این همه عهد شکنی و به عبارتی خیانت عاطفی، به نظرتون ادامه این رابطه صحیح است؟
    آیا میشه به این دختر به عنوان شریکی مطمئن برای زندگی نگاه کرد؟
    ایا دختری که الان هنوز نامزدیم و اونم نه به صورت رسمی، به این صورت عهد شکنی میکنه و ارزشی برای طرف مقابلش قائل نیست، در اینده و بعد ازدواج ممکنه خیانت های بیشتری هم انجام بده؟ درواقع الان اگر هم کاری میکنه بخاطر ترس از رفتن من باشه و در اینده که اسممون رفت توی شناسنامه همدیگه، خیالش راحت بشه و هرکاری انجام بده.
    به نظرتون اگه هنوز امیدی به این رابطه است، واکنش مناسب از سمت من چگونه باشه؟ ببخشم؟ فراموش کنم؟ یا چی؟

    همه این موضوعات درحالی بوده که این دختر خانم به شدت به من ابراز محبت و عشق می کنه و هر روز این موضوع را ابراز میکنه. و من هم به شدت ایشون را دوست داشتم و هر کاری از دستم براش براومده توی هر زمینه ای انجام دادم. ولی الان دیگه حس خوبی ندارم و حس میکنم تمام حرفا و محبت های ایشون نمایش بوده و عملا ارزشی برای من قائل نیست و راحت از من میگذرند.

    ذگر کنم که توی این یکسال ما مشکلات و بحث های دیگری هم سر عهد شکنی داشتیم و همه را با بهانه های مختلف لاپوشانی میکرد.
    سلام دوست عزیز
    رو صفحه گوشی یا مانیتور خوندن این پست طولانی واقعا دشواره

    لطف کنین مشکلتونو خلاصه وار و موجز در حد ۱۰-۲۰ خط توضیح بدین
    این پست رو بعید میدونم هیچکدوم از دوستان بتونن بخوننش

    بخاطر خودتون میگم که انتظار بیهوده نکشین
    لطفا دراولین فرصت همین کاری که گفتم انجام بدین که اونوقت منو دوستان درحد توانمون حتما شما رو راهنمایی خواهیم کرد
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  3. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    سلام برام جالبه رابطتون یکسال بیشتر نیست ولی جوری رفتار میکنید انگار 50 سال شوهرشی
    و جالب تر اینکه نخواستید متوجه بشید اون خانم دوست داره تصمیم نهایی را خودش بگیره و فقط با کلمات بازی میکنه که شما دلت خوش باشه


    بدون تعارف بگم یا اون دختر زیادی مظلومه یا زیادی ساده .چون اگه دخترای امروزی بودند سینه را براتون سپر میکردند و میگفتن به تو چه من چی میپوشم و کجا میرم .تو چیکاره ای که هنوز هیچ رسمیتی با من نداری برام تعیین تکلیف میکنی


    شمایی که به خاطر یه لباس عروسی و یه رنگ مو بدون در نظر گرفتن ذره ای شخصیت و عاطفه اون دختر میخوای یه رابطه را تموم کنی و میای اینجا تایپیک میزنی اصلا و اصلا لیاقت چنین رابطه را نداری.انگار اون دختر یه بچه گربه هست یا یه همستر که به راحتی کنارش بزاری

  5. 3 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    سلام برام جالبه رابطتون یکسال بیشتر نیست ولی جوری رفتار میکنید انگار 50 سال شوهرشی
    و جالب تر اینکه نخواستید متوجه بشید اون خانم دوست داره تصمیم نهایی را خودش بگیره و فقط با کلمات بازی میکنه که شما دلت خوش باشه


    بدون تعارف بگم یا اون دختر زیادی مظلومه یا زیادی ساده .چون اگه دخترای امروزی بودند سینه را براتون سپر میکردند و میگفتن به تو چه من چی میپوشم و کجا میرم .تو چیکاره ای که هنوز هیچ رسمیتی با من نداری برام تعیین تکلیف میکنی


    شمایی که به خاطر یه لباس عروسی و یه رنگ مو بدون در نظر گرفتن ذره ای شخصیت و عاطفه اون دختر میخوای یه رابطه را تموم کنی و میای اینجا تایپیک میزنی اصلا و اصلا لیاقت چنین رابطه را نداری.انگار اون دختر یه بچه گربه هست یا یه همستر که به راحتی کنارش بزاری
    من حرف شما را درک می کنم. این مشکلات یک شبه برای ما اتفاق نافتاده. من 7 ماه روزی چند ساعت با ایشون صحبت کردم و درواقع این نوع پوشش و رنگ لباسشون یه جور امتحان بود براشون که ایا حاظر برای من از یسری چیزا بگذره یا نه. ایا تعهدی داره یا نه؟ ایا واقعا دوستم داره یا همش حرفه

    شما به من بگید مگه یکی از پارامتر های مهم ازدواح، پایبندی به عهد و قرار نیست؟ مگه نباید شخص توی شرایط سخت ازموده بشه؟
    اگه قرار باشه هر روز یه قولی بدیم و فرداش بزنیم زیرش که دیگه این زندگی نمیشه. هیچ اعتمادی شکل نمیگیره.
    ویرایش توسط bigbomber : 07-26-2019 در ساعت 01:32 PM

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41269
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    من تند و گذری پست شما رو خوندم و فهمیدم قضیه چیه !!!
    ببینید خیلی ها فکر میکنن یک رابطه زناشویی حتما باید با یه مشکلی خفن به وسعت جنگ جهانی بهم میریزه و دو جوون از هم بیزار بشن
    یک مثالی رو برای یک پست دیگه تو انجمن نوشتم ...
    این داستان واقعیه , یک خانمی بخاطر اینکه صبح ها شوهرش با صدای بلند در توالت فین میکرده و دهانش رو می شسته عصبانی شده و نسبت به همسرش بیزار و کارشون به طلاق کشیده بعد از 3 ماه زندگی مشترک.
    هیچ کس برای کسی طلاق نمیخواد , ولی بنظر من جوونا اگر اول زندگی صادق باشن و تمام شرایط رو مطرح کنن اینقدر مشکل نداریم
    من خودم یکبار قصد ازدواج داشتم به اون دختر خانم گفتم که : من رفیق باز نیستم , اهل سیگار و دود و مشروب نیستم و اگر زن من اینجوری باشه تمام هست و نمیتونم باهاش زندگی کنم
    اگر شما اینجوری هستی یا علاقمندی اینجوری زندگی کنی از الان بگو که زندگی رو شروع نکنیم و بعدا بدبخت بشیم
    ایشون گفت تو خانواده ما خانم ها قلیان می کشن و اهل رفت و آمد با دوستام هستم
    منم گفتم ممنون که گفتی خداحافظ
    این خانم هم رفت با کسی دیگه ازدواج کرد و دورادور شنیدم زیر 1 سال بعد کلی بالا و پایین و شکایت بنده خدا طلاق گرفته و الان روحیه خوبی نداره
    موفق باشید

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    سلام
    شما عنوان تاپيك رو نوشتين خيانت عاطفي:/
    من مدام خوندم و پايين اومدم كه اتفاقي غير قابل بخشش افتاده باشه و ...!
    احساس شما قابل دركه ، يه سري جنبه ي شخصيتي دارين كه در شما نهادينه شده
    اما مسئله اينه شما وقتي پوشش اين خانم رو ديدين و مطابق با معيارهاي شما نبود اصلا چرا وارد رابطه شدين؟
    به اميدِ تغيير؟ شما خودتون به خاطر اين خانم ميتونين روي اين معيارتون پا بذاريد و تغيير كنيد و به نحوه ي پوششون احترام بذاريد؟!
    من با آقاي سام موافقم هر دختر ٢٠ ساله ي ديگه اگر جاي ايشون بود خيلي محتمل بود كه رفتار ديگه اي داشته باشه...
    اما در مورد خودتون؛
    به نظرم يه مقداري تشكيل زندگي مشترك براي شما زوده
    چون وقتي براي اين چنين مسئله اي ميخواين يه رابطه رو تموم كنيد، يعني احساستون عشق نيست و بعدها تو زندگي مشترك كه مشكلات به مراتب بزرگتري ممكنه پيش بياد واكنش هاي شما قابل پيش بينيه
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  9. کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasamanH نمایش پست ها
    سلام
    شما عنوان تاپيك رو نوشتين خيانت عاطفي:/
    من مدام خوندم و پايين اومدم كه اتفاقي غير قابل بخشش افتاده باشه و ...!
    احساس شما قابل دركه ، يه سري جنبه ي شخصيتي دارين كه در شما نهادينه شده
    اما مسئله اينه شما وقتي پوشش اين خانم رو ديدين و مطابق با معيارهاي شما نبود اصلا چرا وارد رابطه شدين؟
    به اميدِ تغيير؟ شما خودتون به خاطر اين خانم ميتونين روي اين معيارتون پا بذاريد و تغيير كنيد و به نحوه ي پوششون احترام بذاريد؟!
    من با آقاي سام موافقم هر دختر ٢٠ ساله ي ديگه اگر جاي ايشون بود خيلي محتمل بود كه رفتار ديگه اي داشته باشه...
    اما در مورد خودتون؛
    به نظرم يه مقداري تشكيل زندگي مشترك براي شما زوده
    چون وقتي براي اين چنين مسئله اي ميخواين يه رابطه رو تموم كنيد، يعني احساستون عشق نيست و بعدها تو زندگي مشترك كه مشكلات به مراتب بزرگتري ممكنه پيش بياد واكنش هاي شما قابل پيش بينيه
    شما به من بگید مگه یکی از پارامتر های مهم ازدواح، پایبندی به عهد و قرار نیست؟ مگه نباید شخص توی شرایط سخت ازموده بشه؟
    اگه قرار باشه هر روز یه قولی بدیم و فرداش بزنیم زیرش که دیگه این زندگی نمیشه. هیچ اعتمادی شکل نمیگیره.

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    شما به من بگید مگه یکی از پارامتر های مهم ازدواح، پایبندی به عهد و قرار نیست؟ مگه نباید شخص توی شرایط سخت ازموده بشه؟
    اگه قرار باشه هر روز یه قولی بدیم و فرداش بزنیم زیرش که دیگه این زندگی نمیشه. هیچ اعتمادی شکل نمیگیره.
    خب ايشون بابت رفتارشون عذرخواهي كردن
    شما دارين اين موضوع رو تعميم ميدين به بدقولي و خيانت هاي بزرگ و اين اصلا صحيح نيست
    بحث من اينه كه اين خانم شخصيت و خصوصيات اخلاقي خودشون رو دارن و شما با پذيرش همه ي اينها و به اميد تغيير وارد رابطه شدين كه اين انتظار تغييرتون يك طرفه است و راجب احساستون هم بايد با خودتون صادق باشين
    چون دوست داشتن با اين مسائل كمرنگ نميشه و اگه عاشقش بودين
    به خاطر اين مسئله به فكر اتمام رابطه نبودين
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  12. کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    سلام. من پسری 27 ساله هستم و حدود 1 سال است که با دختر خانمی 20 ساله برای ازدواج آشنا شدم. در کل دختر خیلی خوب و باهوشی است و من هم قلبا و منطقا دوستش دارم.
    در اوایل اشنایی این دختر خانم در مسائل پوشش و حجاب کمی با معیار های من فاصله داشت که وقتی باهاشون صحبت کردم، خودشون هم تایید کردن که نوع پوششون خیلی مناسب نیست و به طور جدی اقدام به تغییر نوع پوشش کردن. الان هم خودشون این موضوع را تایید میکنه که تغییراتی که کرده فقط به خاطر من نبوده و خواست اصلی خودشه و من عملا فقط یک جرقه برای این تغییرات ایجاد کرده ام. و پوشش قبلیشون باعث مشکلات زیادی براشون شده بود.

    مشکل ما از اینجا شروع شد که: از 7 ماه پیش خبر اومد که مراسم عروسی یکی از اشنایانشون هست و ایشون هم دعوت اند. با توجه به اینکه تمام لباس هایی که داشتند دیگه با معیار های کنونی ما همخوانی نداشت و عروسی هم تقریبا مختلط بود (نه کاملا ولی رفت و امد خانوم و اقایون بین هم بود) ما از 7 ماه قبل عروسی شروع کردیم به مطالعه برای پیدا کردن یه لباس مناسب. بالاخره 2 ماه قبل عروسی یه لباس انتخاب کردیم و قرار شد ایشون همین لباس را بدوزند و قول دادن و تمام.

    ولی یکماه قبل عروسی یهو انکار کردن و به بهانه های مختلف مثل اینکه لباس بهشون نمیاد و مادرشون مخالفه و عروسی زن و مرد جدا است و اگر کسی مرد وارد قسمت زنونه شد مانتو میپوشند و ... از دوختن لباس امتناء کردن. من واقعا خیلی خواهششون کردم که لباس باز نپوشند و حتی در حد التماس. حتی دعوامونم شد و چند روز اعصاب خوردی داشتیم. نهایتا من کوتاه اومدم و شرط کردم که اولا زیر لباسشون حتما ساپورت بپوشند و دوما اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه و نهایتا اعلام کردم که من با نارضایتی این موضوع را قبول کردم و یجورایی برای من تحمیل شده. در هر صورت ایشون شروط را پذیرفتن و قول دادن که همشون را عمل کنند.

    این موضوع گذشت و چند روز مانده به عروسی از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه. چون واقعا موهای خودش خیییلی قشنگ و زیبا است و اصلا دلم نمیخواست رنگ و حالتشون تغییر کنه. من این موضوع را براشون کامل توضیح دادم که عاشق همین رنگ و مدل موهاشون هستم و دلم نمیاد دست بزنند به موهاشون. حتی ایشون رنگ موی موقت را پیشنهاد دادن که باز من خواهششون کردم که کلا رنگ نکنند و باز ایشون قبول کردن و قول دادن که رنگ نکنه.


    این اتفاقات گذشت تا روز قبل عروسی. ایشون پیام داد که داره میره ارایشگاه که ابروهاشو مرتب کنه. من برای تاکید سوال کردم که می خواد موهاشون را هم رنگ کنه، و ایشون با قاطعیت گفتند عمرا و دست نمیزنند به رنگ موهاشون و طبق خواسته من عمل می کنند. ولی شب که برگشتند خونه یهو دیدم رنگ کرده موهاشو و واقعا ناراحت شدم و هرچی هم سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه. درواقع این موضوع را بهانه کرد. من به شدت ناراحت و پریشان شدم. نه فقط بخاطر تغییر رنگ موهاشون، بلکه بخاطر اینکه پای قول و قرارمون نایستاده و به این راحتی خواسته منو نادیده گرفته. من این ناراحتی را کاملا بروز دادم و ایشونم اظهار پشیمونی کرد و عذر خواهی کرد. و من اون شب از شدت ناراحتی دیگه باهاشون صمیمی صحبت نکردم.

    روز عروسی رسید و ایشون عازم مجلس شدند. قبل حرکت من از ایشون خواهش کردم مجدد که زیر لباس ساپورت بپوشند و ایشون قول موکد دادن که انجامش بدن.

    عروسی شروع شد و بعد 4 ساعت که از مجلس گذشته بود، من پیامشون دادم که خیالم راحت بشه، ولی متاسفانه ایشون هیچ ساپورت و لباس دیگه ای زیر لباسشون نپوشیده بودند و این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.

    من واقعا ناراحت شدم و به هم ریختم. کاملا آتیش گرفته بودم و ایشونم تا دید که من عصبانی هستم دیگه جواب پیامای منو ندادن تا اینکه برگشتن خونه.

    من به شدتد باهاشون برخورد کردم و حتی کارشون را به خیانت تشبیه کردم. بهشون گفتم که برای من اندازه دو ساعت خوشگذرونی ارزش قائل نبودن و نتونستند پا روی دلشون بذارند و لباس پوشیده تر داشته باشند. تنها بهانه ایشون هم این بود که برای عکس گرفتن ساپورتشون را در اوردن. و دیگه نپوشیدن.

    من واقعا نتونستم این موضوع را هضم کنم که چرا بعد 7 ماه خواهش و التماس و با اینکه اینهمه از خواسته های خودم عقب نشینی کرده بودم (اول قرار بود کلا یه لباس کاملا پوشیده انتخاب کنند) باز چرا ایشون کوچکترین خواسته من را هم انجام نداده بودن و کار به اینجا رسیده.

    من چند روز اول به شدت ناراحت و عصبانی بودم و به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام به این رابطه ادامه بدم. ولی ایشون خیلی پیام دادن و خواهش کردن که برگردم و جبران میکنند. من دوباره برگشتم ولی حتی یک روزم نتونستم دیگه تحملشون کنم و دیگه حس بدی بهشون پیدا کردم. حتی بهشون گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون و ایشون هم گفتند که حداقل 2 سال طول میکشه تا رنگ پاگ بشه ولی از من خواستن که برگردم ولی همو نبینیم. درواقع به هر قیمتی که شده برگردم.

    من الان سوالم اینه که با این همه عهد شکنی و به عبارتی خیانت عاطفی، به نظرتون ادامه این رابطه صحیح است؟
    آیا میشه به این دختر به عنوان شریکی مطمئن برای زندگی نگاه کرد؟
    ایا دختری که الان هنوز نامزدیم و اونم نه به صورت رسمی، به این صورت عهد شکنی میکنه و ارزشی برای طرف مقابلش قائل نیست، در اینده و بعد ازدواج ممکنه خیانت های بیشتری هم انجام بده؟ درواقع الان اگر هم کاری میکنه بخاطر ترس از رفتن من باشه و در اینده که اسممون رفت توی شناسنامه همدیگه، خیالش راحت بشه و هرکاری انجام بده.
    به نظرتون اگه هنوز امیدی به این رابطه است، واکنش مناسب از سمت من چگونه باشه؟ ببخشم؟ فراموش کنم؟ یا چی؟

    همه این موضوعات درحالی بوده که این دختر خانم به شدت به من ابراز محبت و عشق می کنه و هر روز این موضوع را ابراز میکنه. و من هم به شدت ایشون را دوست داشتم و هر کاری از دستم براش براومده توی هر زمینه ای انجام دادم. ولی الان دیگه حس خوبی ندارم و حس میکنم تمام حرفا و محبت های ایشون نمایش بوده و عملا ارزشی برای من قائل نیست و راحت از من میگذرند.

    ذگر کنم که توی این یکسال ما مشکلات و بحث های دیگری هم سر عهد شکنی داشتیم و همه را با بهانه های مختلف لاپوشانی میکرد.
    سلام

    منم سعی کردم مطالب رو بخونم (خیلی طولانی بود)

    به نظر من این دختر خانوم کاملا متناسب با مقتضیات سنشون عمل میکنن...یعنی یه دختر خانوم 20 ساله دوست داره که تجربیات جدید رو امتحان کنه و نتیجه گیری کنه...بعد از 25 سالگی تقریبا اخلاقیاتشون ثابت میشه

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    من حرف شما را درک می کنم. این مشکلات یک شبه برای ما اتفاق نافتاده. من 7 ماه روزی چند ساعت با ایشون صحبت کردم و درواقع این نوع پوشش و رنگ لباسشون یه جور امتحان بود براشون که ایا حاظر برای من از یسری چیزا بگذره یا نه. ایا تعهدی داره یا نه؟ ایا واقعا دوستم داره یا همش حرفه

    شما به من بگید مگه یکی از پارامتر های مهم ازدواح، پایبندی به عهد و قرار نیست؟ مگه نباید شخص توی شرایط سخت ازموده بشه؟
    اگه قرار باشه هر روز یه قولی بدیم و فرداش بزنیم زیرش که دیگه این زندگی نمیشه. هیچ اعتمادی شکل نمیگیره.
    شما تاحالا رفتید خواستگاری ایشون؟؟
    خانواده شما از این دختر میدونن و باهاش در ارتباطن؟؟
    شما در چه زمینه هایی به عهدتون وفادار بودید؟
    نوع حرف شما نشون میده شما یک بله قربان گو مطیع میخواید که عین خمیر بازی هرجور دوست دارید بسازیدش نه همسر

  15. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41145
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    عجب دختر مظلومی
    موندم چطوری یک دقیقه تحملتون میکنه
    شما دیگه چه موجودی هستی!
    امضای ایشان
    رسیده ها چه غریب و نچیده میفتند
    به پای هرزه علفهای باغ کال پرست

    هنوز زنده ام و زنده بودنم خاریست
    به تنگ چشمی نامردم زوال پرست

  17. بالا | پست 12


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    سلام

    با شناختی که از این خانم داشتین وارد این رابطه شدین و اینکه توقع داشته باشین همه ی رفتاراشونو طبق میل شما دربیارن و تغییر اساسی کنن خیال پردازیه.

    شما که معیاراتون فرق میکرد و قادر به هضم بعضی مسائل نبودید از اولش وارد رابطه با کسی میشدین که باهاتون سنخیت داشته باشه.

    الانم زیاد تقلا نکنید انتخابیه که خودتون کردین پس یکم رو اخلاق خودتون برا سازگار شدن کار کنید.

  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    سلام. من پسری 27 ساله هستم و حدود 1 سال است که با دختر خانمی 20 ساله برای ازدواج آشنا شدم. در کل دختر خیلی خوب و باهوشی است و من هم قلبا و منطقا دوستش دارم.
    در اوایل اشنایی این دختر خانم در مسائل پوشش و حجاب کمی با معیار های من فاصله داشت که وقتی باهاشون صحبت کردم، خودشون هم تایید کردن که نوع پوششون خیلی مناسب نیست و به طور جدی اقدام به تغییر نوع پوشش کردن. الان هم خودشون این موضوع را تایید میکنه که تغییراتی که کرده فقط به خاطر من نبوده و خواست اصلی خودشه و من عملا فقط یک جرقه برای این تغییرات ایجاد کرده ام. و پوشش قبلیشون باعث مشکلات زیادی براشون شده بود.

    مشکل ما از اینجا شروع شد که: از 7 ماه پیش خبر اومد که مراسم عروسی یکی از اشنایانشون هست و ایشون هم دعوت اند. با توجه به اینکه تمام لباس هایی که داشتند دیگه با معیار های کنونی ما همخوانی نداشت و عروسی هم تقریبا مختلط بود (نه کاملا ولی رفت و امد خانوم و اقایون بین هم بود) ما از 7 ماه قبل عروسی شروع کردیم به مطالعه برای پیدا کردن یه لباس مناسب. بالاخره 2 ماه قبل عروسی یه لباس انتخاب کردیم و قرار شد ایشون همین لباس را بدوزند و قول دادن و تمام.

    ولی یکماه قبل عروسی یهو انکار کردن و به بهانه های مختلف مثل اینکه لباس بهشون نمیاد و مادرشون مخالفه و عروسی زن و مرد جدا است و اگر کسی مرد وارد قسمت زنونه شد مانتو میپوشند و ... از دوختن لباس امتناء کردن. من واقعا خیلی خواهششون کردم که لباس باز نپوشند و حتی در حد التماس. حتی دعوامونم شد و چند روز اعصاب خوردی داشتیم. نهایتا من کوتاه اومدم و شرط کردم که اولا زیر لباسشون حتما ساپورت بپوشند و دوما اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه و نهایتا اعلام کردم که من با نارضایتی این موضوع را قبول کردم و یجورایی برای من تحمیل شده. در هر صورت ایشون شروط را پذیرفتن و قول دادن که همشون را عمل کنند.

    این موضوع گذشت و چند روز مانده به عروسی از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه. چون واقعا موهای خودش خیییلی قشنگ و زیبا است و اصلا دلم نمیخواست رنگ و حالتشون تغییر کنه. من این موضوع را براشون کامل توضیح دادم که عاشق همین رنگ و مدل موهاشون هستم و دلم نمیاد دست بزنند به موهاشون. حتی ایشون رنگ موی موقت را پیشنهاد دادن که باز من خواهششون کردم که کلا رنگ نکنند و باز ایشون قبول کردن و قول دادن که رنگ نکنه.


    این اتفاقات گذشت تا روز قبل عروسی. ایشون پیام داد که داره میره ارایشگاه که ابروهاشو مرتب کنه. من برای تاکید سوال کردم که می خواد موهاشون را هم رنگ کنه، و ایشون با قاطعیت گفتند عمرا و دست نمیزنند به رنگ موهاشون و طبق خواسته من عمل می کنند. ولی شب که برگشتند خونه یهو دیدم رنگ کرده موهاشو و واقعا ناراحت شدم و هرچی هم سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه. درواقع این موضوع را بهانه کرد. من به شدت ناراحت و پریشان شدم. نه فقط بخاطر تغییر رنگ موهاشون، بلکه بخاطر اینکه پای قول و قرارمون نایستاده و به این راحتی خواسته منو نادیده گرفته. من این ناراحتی را کاملا بروز دادم و ایشونم اظهار پشیمونی کرد و عذر خواهی کرد. و من اون شب از شدت ناراحتی دیگه باهاشون صمیمی صحبت نکردم.

    روز عروسی رسید و ایشون عازم مجلس شدند. قبل حرکت من از ایشون خواهش کردم مجدد که زیر لباس ساپورت بپوشند و ایشون قول موکد دادن که انجامش بدن.

    عروسی شروع شد و بعد 4 ساعت که از مجلس گذشته بود، من پیامشون دادم که خیالم راحت بشه، ولی متاسفانه ایشون هیچ ساپورت و لباس دیگه ای زیر لباسشون نپوشیده بودند و این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.

    من واقعا ناراحت شدم و به هم ریختم. کاملا آتیش گرفته بودم و ایشونم تا دید که من عصبانی هستم دیگه جواب پیامای منو ندادن تا اینکه برگشتن خونه.

    من به شدتد باهاشون برخورد کردم و حتی کارشون را به خیانت تشبیه کردم. بهشون گفتم که برای من اندازه دو ساعت خوشگذرونی ارزش قائل نبودن و نتونستند پا روی دلشون بذارند و لباس پوشیده تر داشته باشند. تنها بهانه ایشون هم این بود که برای عکس گرفتن ساپورتشون را در اوردن. و دیگه نپوشیدن.

    من واقعا نتونستم این موضوع را هضم کنم که چرا بعد 7 ماه خواهش و التماس و با اینکه اینهمه از خواسته های خودم عقب نشینی کرده بودم (اول قرار بود کلا یه لباس کاملا پوشیده انتخاب کنند) باز چرا ایشون کوچکترین خواسته من را هم انجام نداده بودن و کار به اینجا رسیده.

    من چند روز اول به شدت ناراحت و عصبانی بودم و به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام به این رابطه ادامه بدم. ولی ایشون خیلی پیام دادن و خواهش کردن که برگردم و جبران میکنند. من دوباره برگشتم ولی حتی یک روزم نتونستم دیگه تحملشون کنم و دیگه حس بدی بهشون پیدا کردم. حتی بهشون گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون و ایشون هم گفتند که حداقل 2 سال طول میکشه تا رنگ پاگ بشه ولی از من خواستن که برگردم ولی همو نبینیم. درواقع به هر قیمتی که شده برگردم.

    من الان سوالم اینه که با این همه عهد شکنی و به عبارتی خیانت عاطفی، به نظرتون ادامه این رابطه صحیح است؟
    آیا میشه به این دختر به عنوان شریکی مطمئن برای زندگی نگاه کرد؟
    ایا دختری که الان هنوز نامزدیم و اونم نه به صورت رسمی، به این صورت عهد شکنی میکنه و ارزشی برای طرف مقابلش قائل نیست، در اینده و بعد ازدواج ممکنه خیانت های بیشتری هم انجام بده؟ درواقع الان اگر هم کاری میکنه بخاطر ترس از رفتن من باشه و در اینده که اسممون رفت توی شناسنامه همدیگه، خیالش راحت بشه و هرکاری انجام بده.
    به نظرتون اگه هنوز امیدی به این رابطه است، واکنش مناسب از سمت من چگونه باشه؟ ببخشم؟ فراموش کنم؟ یا چی؟

    همه این موضوعات درحالی بوده که این دختر خانم به شدت به من ابراز محبت و عشق می کنه و هر روز این موضوع را ابراز میکنه. و من هم به شدت ایشون را دوست داشتم و هر کاری از دستم براش براومده توی هر زمینه ای انجام دادم. ولی الان دیگه حس خوبی ندارم و حس میکنم تمام حرفا و محبت های ایشون نمایش بوده و عملا ارزشی برای من قائل نیست و راحت از من میگذرند.

    ذگر کنم که توی این یکسال ما مشکلات و بحث های دیگری هم سر عهد شکنی داشتیم و همه را با بهانه های مختلف لاپوشانی میکرد.
    سلام
    بااینکه مطلبتون طولانی بود و دیشب بهتون پیشنهاد دادم خلاصه وار کلیت مشکلتونو مطرح کنین بااینحال تاحدودی سعی کردم بخونمش و براساس پست اقای سام ،درمجموع متوجه مشکلتون شدم

    ببینین شما یه معیارهایی دارین و براساس اونا قضاوت میکنین و طرف مقابلتونو زیر یکسری عناوین(مث عهدشکن شریک غیرقابل اطمینان خیانت عاطفی و..) قرار میدین!

    درحالیکه اگه بخوایم منطقی نگاه کنیم کارهای ایشون در زمره خیانت عاطفی قرار نمیگیرن
    و درمورد عهدشکنی هم باید دید ایا ایشون تموم قولهاشونو زیرپا گذاشتن یا فقط درحوزه حجاب و رنگ کردن مو و ساپورت و.. بوده؟

    چون قطعا قولها و تعهدات خیلی کلیدی تر ازین مسایل وجود دارن که باید دید ایا ایشون تا چه حد بر اون قولها پابند بوده؟

    اگه فقط درهمین موارد بوده که خب بله به شما قول داده بوده اما تحت تاثیر جو یا احساسات لحظه ای یا هرعامل دیگه ای قرار گرفته و قولشو زیرپا گذاشته
    اما دوست عزیز! عهدشکنی معنایی فراتر ازین چیزها داره

    خیانت عاطفی خیلی فراتر ازین صحبتاست
    خیانت عاطفی یعنی فرضا ایشون به مردی غیر از شما دلبستگی عاطفی پیدا کنه و به سمتش جذب بشه
    به این میگن خیانت عاطفی! نه رنگ‌ کردن مو و ساپورت نپوشیدن تو عروسی مختلط!

    درسته که واسه شما اینجور مسایل دغدغه س و من بااینکه نگاه متفاوتی دارم اما درکتون میکنم
    چیزی که میخوام بگم این نیست که بینش و نگرشتونو به مساله حجاب تغییر بدین
    نه اصلا!
    اما میخوام روشن کنم تعابیرتون تعابیر مناسبی نیستن و در فهم معنی بعضی اصطلاحات(مث خیانت عاطفی و..) دچار اشتباه شدین

    و حالا یه سوال کلی ازتون میپرسم:
    شما که به نحوه پوشش همسر ایندتون درین حد اهمیت میدین چرا از ابتدا سراغ دختری نرفتین که حجابش مطلوب و موردتایید شما باشه؟

    ایا طی این مدت و جنگ اعصابهایی که هردوتون تجربه کردین این سوال رو از خودتون پرسیدین یا نه؟

    حتما بااین مثل موافقین که میگه:
    خشت اول چون نهد معمار کج
    تا ثریا میرود دیوار کج
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  19. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    ممنون از نظراتون.
    در رابطه با این سوالی که پرسیدید که چرا از اول سراغ دختر دیگه ای نرفتم. این دختر خانم اینقدر ویژگی های خوب داره که من واقعا دختری تاحالا ندیدم که همه این ویژگی ها را باهم داشته باشه. دوما ایشون خودشون هم سر بحث حجاب، خودشون به این نتیجه رسیدن که باید یه تغییر نظری بدند و ما قول ها و قرار هایی در این زمینه گذاشتیم.
    در هر صورت برای من مسئله اصلی بیشتر وفای به عهد بوده تا خود حجاب و رنگ مو. شخصا به هیچ وجه اصلا با رنگ مو مشکل ندارم و طبق سلیقه شخصی گفتم رنگ نکنند موهاشون را. ولی اگه از اول گفته بودند که دوست دارند رنگ کنند، من مخالفتی نمی کردم، چون دوست دارم ایشون هم ازادی های ممکن را داشته باشه و خوشحال باشه.
    ولی برای پوشش و لباس، بعد 7 ماه خواهش و صحبت، اصلا انتظار نداشتم این مشکل پیش بیاد.

    بذارید روشن بگم، نامزد من از لحاظ فیزیکی به شدت خاصه و فوق العاده جلب توجه میکنه. تا قبل اشناییمون هم بارها براشون مشکل پیش اومده بود بخاطر پوشش نامناسب. برای همین وقتی باهاشون صحبت کردم ایشون خودشون هم تمایل نشون دادن که توی این مورد تغییری بکنند و نه فقط به خاطر من، بلکه بخاطر خودشون.

    توی این دوران یکسال هم اشتباهات زیادی درمورد پوشش داشتند که خیلیاشونم دونسته بوده و از روی وسوسه و عادت قبلی بوده ولی من از همشون گذشتم و حالا یا با مهربونی و یا مقدار تندی مسئله را حل کردیم. چون میدونم تغییر اسون نیست و زمان بره.
    ولی در مورد لباس عروسی من 7 ماه ایشون را خواهش و التماس کردم و تا حد ممکن از خواسته خودم عقب نشینی کردم، دیگه واقعا انتظار داشتم یک خواسته کوچیک من را رعایت کنند.

    ببینید واقعیتش من حرف شما را قبول ندارم که میگید باید از اول شرایط کسی را دید و اصلا تغییر لازم نیست. اصلا این امر ممکن نیست از نظر من. چون بعد ازدواج زندگی ادم تغییر میکنه و انسان از من به ما تبدیل میشه و الزاما باید خواسته ها و تمایلاتش از حالت فردی به گروهی تغییر کنه.
    اگه اینجوریه که منم قبل ازدواج بخش قابل توجه ی از درامدم را صرف تفریح میکردم و تنهایی مسافرت های طولانی میرفتم. ایشونم باید منو همونجوری بپذیره و منم میخوام به روال قبل ادامه بدم. آیا درسته؟

    من میگم که بعد ازدواج در درجه اول باید خواسته هامون را متعادل کنیم و خودمون را با طرف مقابلمون هماهنگ کنیم. دوما اگر سر مسئله ای صحبت کردیم و قول و قراری گذاشتیم، سر قول و قرارمون باشیم و حتی اگر لازمه تغییری توی قول و قرارمون بدیم، این امر با صحبت و بحث مجدد صورت بگیره نه اینکه یهو چشم باز کنیم ببینیم طرف مقابلمون کار خودشا کرده و اصلا برای حرف ما ارزش قائل نبوده. این موضوع برای من به شدت ازار دهنده است.

    لازم به ذکر است که خود ازدواج یک قول و تعهد بین دو نفر برای شراکت در زندگی مشترک است. اگر قرار باشه عهد شکنی صورت بگیره، پس ممکنه عهد ازدواج نیز در خطر قرار بگیره که اسمش میشه خیانت در ازدواج.

    درضمن مفهوم خیانت این نیست که کسی با غیر همسر خود رابطه جنسی برقرار کند. خیانت یک مفهوم کلی و شدید است در عدم وفای به عهد.

    درپایان اضافه کنم که من از اینکه کنار این خانم قرار گرفتم و باعث شدم این جرقه در ذهن ایشون ایجاد بشه که شاید برای یک زندگی بهتر لازم است تغییری در سبک زندگیشون ایجاد کنند بسیار خوشحال و راضی ام و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.

    اضافه کنم که من به هیچ عنوان ادم مذهبی نیستم. ولی از عرف و ظرفیت جامعه اطرافم به خوبی خبر دارم و این موضوع را درک می کنم که در جامعه ما برای اینکه یک خانوم امنیت داشته باشه و دارای احترام و عزت باشه باید چگونه رفتار کنه و چگونه لباس بپوشه و بالعکس.

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    ببینید دوست عزیز شما تکلیفتون رو با دلتون مشخص نکردید بالاخره مذهبی پسند هستید یا غیر مذهبی؟ الان میگین من غیر مذهبی هستم ولی باید طرفم ظاهر مذهبی باشه داشته باشه!!!!! اصلا مگه میشه ؟ یه سوال برام پیش اومد اگر دوست داشتید پاسخ بدین . حالا تو ایران که عرف اینه که فرد پوششو رعایت کنه اگر یه روز سفر خارجی رفتین با توجه به غیر مذهبی بودن شما و خانمتون دیگه نباید انتظار داشته باشید که ایشون حجاب داشته باشه و اگر یه روز بی حجاب شد دیگه نمیتونید مانعش بشید .
    ببینید کسی که مذهبیه براش فرقی نمیکنه که خارج باشه یا ایران ، یا مراسم عروسی یا جشن تولدویا حتی یه خیابابون خلوت که پشه هم پر نمیزنه ... باشه، حتی کاری به این نداره که مردا نگاش میکنن یا نمیکنن، کلن عقیدش اینه که هر جایی هست به خاطر عقیدش باید حجاب رو رعایت کنه . اما الان شما از ایشون حجاب میخواین فقط به خاطر نگاه های مردا ، خب این دلیل قانع کننده ای برای ایشون نیست که به خاطرش ، عقایدو عادتشو تغییر بده . باید فلسفه و ریشه حجاب براش مشخص بشه . حالا به صرف اینکه شما رو دوست داره که نمیتونه هر کاری که شما بخواین انجام بده و تغییر کنه . شاید شما ازش بخواین که بیفته تو چاه!!! باید همچین کاری کنه که به شما ثابت بشه که دوسش دارید؟ انسان عقل داره و باید با منطق و استدلال قوی فرد رو تغییر داد . بعدشم این یه پروسه طولانی هست که باید به اختیار فرد گذاشته بشه . من فکر میکنم که تغییر دیگه دلبخواهیه و کسی رو نمیشه مجبور کرد که حتما مطابق میل شما رفتار کنه. واسه همین اگر خواسته ای دارید صادقانه باید مطرح کنید و حالا باید دید چقدر ایشون تو اون موضوع تلاش میکنه که خودشو تغییر بده. البته این مسله رو نباید با زور و اجبار و تهدید مطرح کنید تا اونم مجبور به پنهون کاری نشه . شما مگر هدفتون شناخت نیست ؟ مگر اینکه شما میخواین خودتونو گول بزنید که اره این مطابق میل من شده پس زودتر باهاش ازدواج کنم.
    اگر تغییر نکرد خب حالا دیگه نوبت شماست که حالا ایشونو با این مشخصاتش میخواین یا نه ؟ چون نمیتونه تغییر کنه چون اون رفتار جزیی از عادتشه.
    ویرایش توسط eli2 : 07-27-2019 در ساعت 11:13 AM

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    ببینید دوست عزیز شما تکلیفتون رو با دلتون مشخص نکردید بالاخره مذهبی پسند هستید یا غیر مذهبی؟ الان میگین من غیر مذهبی هستم ولی باید طرفم ظاهر مذهبی باشه داشته باشه!!!!! اصلا مگه میشه ؟ یه سوال برام پیش اومد اگر دوست داشتید پاسخ بدین . حالا تو ایران که عرف اینه که فرد پوششو رعایت کنه اگر یه روز سفر خارجی رفتین با توجه به غیر مذهبی بودن شما و خانمتون دیگه نباید انتظار داشته باشید که ایشون حجاب داشته باشه و اگر یه روز بی حجاب شد دیگه نمیتونید مانعش بشید .
    ببینید کسی که مذهبیه براش فرقی نمیکنه که خارج باشه یا ایران ، یا مراسم عروسی یا جشن تولدویا حتی یه خیابابون خلوت که پشه هم پر نمیزنه ... باشه، حتی کاری به این نداره که مردا نگاش میکنن یا نمیکنن، کلن عقیدش اینه که هر جایی هست به خاطر عقیدش باید حجاب رو رعایت کنه . اما الان شما از ایشون حجاب میخواین فقط به خاطر نگاه های مردا ، خب این دلیل قانع کننده ای برای ایشون نیست که به خاطرش ، عقایدو عادتشو تغییر بده . باید فلسفه و ریشه حجاب براش مشخص بشه . حالا به صرف اینکه شما رو دوست داره که نمیتونه هر کاری که شما بخواین انجام بده و تغییر کنه . شاید شما ازش بخواین که بیفته تو چاه!!! باید همچین کاری کنه که به شما ثابت بشه که دوسش دارید؟ انسان عقل داره و باید با منطق و استدلال قوی فرد رو تغییر داد . بعدشم این یه پروسه طولانی هست که باید به اختیار فرد گذاشته بشه . من فکر میکنم که تغییر دیگه دلبخواهیه و کسی رو نمیشه مجبور کرد که حتما مطابق میل شما رفتار کنه. واسه همین اگر خواسته ای دارید صادقانه باید مطرح کنید و حالا باید دید چقدر ایشون تو اون موضوع تلاش میکنه که خودشو تغییر بده. البته این مسله رو نباید با زور و اجبار و تهدید مطرح کنید تا اونم مجبور به پنهون کاری نشه . شما مگر هدفتون شناخت نیست ؟ مگر اینکه شما میخواین خودتونو گول بزنید که اره این مطابق میل من شده پس زودتر باهاش ازدواج کنم.
    اگر تغییر نکرد خب حالا دیگه نوبت شماست که حالا ایشونو با این مشخصاتش میخواین یا نه ؟ چون نمیتونه تغییر کنه چون اون رفتار جزیی از عادتشه.
    واقعا تعجب میکنم که چرا مردم مذهبی بودن و انجام کار درست و عقلانی را با هم قاطی میکنند.
    مدهبی در مورد حجاب یعنی اینکه من دلم میخواد خانومم حجاب داشته باشه چون مذهب و دینم اینو گفته. این یه بحث تقلیدی بین انسان هاست.

    انجام کار درست و عقلانی، یعنی اینکه من دلم میخواد خانمم حجاب داشته باشه چون از امنیت و احترام بیشتری برخورداره و فرق نداره ایران باشه یا نباشه. این یه بحث عقلانی بین انسان ها عاقل و فهمیده است.

    غیرت هم یعنی اینکه من دلم میخواد خانمم حجاب داشته باشه چون زن منه و و میخوام فقط مال من باشه و نمیخوام کسی دیگه غیر من ازش لذت ببره. این یه بحث ذاتی بین تمام انسان های عادی و حیوانات است.

    دلیلی هم نداره چون مسئله ای بین مذهب و کار عقلانی مشترک است، و کسی که به این موضوع پایبند است حتما مذهبی باشه.

    خوردن گوشت کلاغ در اسلام حرام است. نه مسلمونا گوشت کلاغ میخورند و نه غیر مسلمون ها و نه گربه. پس طبق حرف شما کل مردم دنیا و حتی گربه ها هم مذهبی اند و همه مسلمان حساب میشند؟

    اضافه کنم که گربه حتی اگه از گشنگی بمیره ولی گوشت کلاغ نمیخوره. من دیدم که برای بازی و سرگرمی کلاغ میگیره. ولی بعد که باهاش بازی کردند، زنده یا مرده ولش میکنه کنار خیابون و میره.

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    ممنون از نظراتون.
    در رابطه با این سوالی که پرسیدید که چرا از اول سراغ دختر دیگه ای نرفتم. این دختر خانم اینقدر ویژگی های خوب داره که من واقعا دختری تاحالا ندیدم که همه این ویژگی ها را باهم داشته باشه. دوما ایشون خودشون هم سر بحث حجاب، خودشون به این نتیجه رسیدن که باید یه تغییر نظری بدند و ما قول ها و قرار هایی در این زمینه گذاشتیم.
    در هر صورت برای من مسئله اصلی بیشتر وفای به عهد بوده تا خود حجاب و رنگ مو. شخصا به هیچ وجه اصلا با رنگ مو مشکل ندارم و طبق سلیقه شخصی گفتم رنگ نکنند موهاشون را. ولی اگه از اول گفته بودند که دوست دارند رنگ کنند، من مخالفتی نمی کردم، چون دوست دارم ایشون هم ازادی های ممکن را داشته باشه و خوشحال باشه.
    ولی برای پوشش و لباس، بعد 7 ماه خواهش و صحبت، اصلا انتظار نداشتم این مشکل پیش بیاد.

    بذارید روشن بگم، نامزد من از لحاظ فیزیکی به شدت خاصه و فوق العاده جلب توجه میکنه. تا قبل اشناییمون هم بارها براشون مشکل پیش اومده بود بخاطر پوشش نامناسب. برای همین وقتی باهاشون صحبت کردم ایشون خودشون هم تمایل نشون دادن که توی این مورد تغییری بکنند و نه فقط به خاطر من، بلکه بخاطر خودشون.

    توی این دوران یکسال هم اشتباهات زیادی درمورد پوشش داشتند که خیلیاشونم دونسته بوده و از روی وسوسه و عادت قبلی بوده ولی من از همشون گذشتم و حالا یا با مهربونی و یا مقدار تندی مسئله را حل کردیم. چون میدونم تغییر اسون نیست و زمان بره.
    ولی در مورد لباس عروسی من 7 ماه ایشون را خواهش و التماس کردم و تا حد ممکن از خواسته خودم عقب نشینی کردم، دیگه واقعا انتظار داشتم یک خواسته کوچیک من را رعایت کنند.

    ببینید واقعیتش من حرف شما را قبول ندارم که میگید باید از اول شرایط کسی را دید و اصلا تغییر لازم نیست. اصلا این امر ممکن نیست از نظر من. چون بعد ازدواج زندگی ادم تغییر میکنه و انسان از من به ما تبدیل میشه و الزاما باید خواسته ها و تمایلاتش از حالت فردی به گروهی تغییر کنه.
    اگه اینجوریه که منم قبل ازدواج بخش قابل توجه ی از درامدم را صرف تفریح میکردم و تنهایی مسافرت های طولانی میرفتم. ایشونم باید منو همونجوری بپذیره و منم میخوام به روال قبل ادامه بدم. آیا درسته؟

    من میگم که بعد ازدواج در درجه اول باید خواسته هامون را متعادل کنیم و خودمون را با طرف مقابلمون هماهنگ کنیم. دوما اگر سر مسئله ای صحبت کردیم و قول و قراری گذاشتیم، سر قول و قرارمون باشیم و حتی اگر لازمه تغییری توی قول و قرارمون بدیم، این امر با صحبت و بحث مجدد صورت بگیره نه اینکه یهو چشم باز کنیم ببینیم طرف مقابلمون کار خودشا کرده و اصلا برای حرف ما ارزش قائل نبوده. این موضوع برای من به شدت ازار دهنده است.

    لازم به ذکر است که خود ازدواج یک قول و تعهد بین دو نفر برای شراکت در زندگی مشترک است. اگر قرار باشه عهد شکنی صورت بگیره، پس ممکنه عهد ازدواج نیز در خطر قرار بگیره که اسمش میشه خیانت در ازدواج.

    درضمن مفهوم خیانت این نیست که کسی با غیر همسر خود رابطه جنسی برقرار کند. خیانت یک مفهوم کلی و شدید است در عدم وفای به عهد.

    درپایان اضافه کنم که من از اینکه کنار این خانم قرار گرفتم و باعث شدم این جرقه در ذهن ایشون ایجاد بشه که شاید برای یک زندگی بهتر لازم است تغییری در سبک زندگیشون ایجاد کنند بسیار خوشحال و راضی ام و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.

    اضافه کنم که من به هیچ عنوان ادم مذهبی نیستم. ولی از عرف و ظرفیت جامعه اطرافم به خوبی خبر دارم و این موضوع را درک می کنم که در جامعه ما برای اینکه یک خانوم امنیت داشته باشه و دارای احترام و عزت باشه باید چگونه رفتار کنه و چگونه لباس بپوشه و بالعکس.
    شما خودتون دارين ميگين كه انقدر ويژگي هاي خوب داره كه همشون باهم در يك دختر كم پيدا ميشه، اما تو پيام قبلي نوشته بودين حس بدي پيدا كردين به ايشون
    يعني چشمتون رو روي همه ي اين خصلت هاي خوب بستين و به خاطر يه خصلت دارين به اتمام رابطه فكر ميكنين
    عجبااا جناب شما پيامهاي خودتون رو نميخونيد انگار
    تو پيام اول نوشتين خانمتون گفتن دوست دارن موهاشونو رنگ كنن بعد الان نوشتين كه من طبق يه سليقه ي شخصي گفتم رنگ نكنن اگه ميگفتن دوست دارن مشكلي نبود:| انقدر تناقض؟؟
    اصلا بحثِ تغيير نكردن نيست
    بحث اينه كه وقتي شخصي بيست سال به يك شيوه زندگي كرده و شخصيتش شكل گرفته، نميتونه يك شبه عوض شه
    و انتظار اينكه شما فكر كنين با هفت ماه صحبت ميشه يه تغيير اساسي ايجاد كرد اشتباهه
    و اينكه شما كه دم از آزادي انتخاب ميزنيد بايد به ايشون زمان بدين كه خودشون فكر كنن و راجب تصميمي كه مايلن اجراش كنن حركتي انجام بدن
    شما هفت ماه با ايشون صحبت كردين و فقط منعش كردين
    در حاليكه راه درستش اين بود كه فقط ياداور ميشدين كه راجبش فكر كنه و تحقيق بيشتر كه با اگاهي دست به تغيير بزنه نه با التماس:/
    و اينكه عذر ميخوام اينو ميگم اما معيار سنجشتون هم براي تعريف خيانت يه مقدار سطحيه
    خيانت عاطفي واژه ي سنگينيه كه شما دارين تعميمش ميدين
    اينكه شما آدم مذهبي اي نيستين به كنار
    و حتي به نظرم حق طبيعي شماست كه روي همسرتون تعصب داشته باشين كه امنيت و احترام داشته باشه
    اما هيچ چيزي به قيمت دلخوري ايشون گرون نيست
    به نظر شما ايشون در كنار شمايي كه بابت يه رفتار خطا اونم نه خطاي بزرگي كه غير قابل پيش بيني بوده باشه و صرفا به خاطر يه عادت و سبك زندگي رخ داده
    چنين برخوردي ازتون ميبينه ، امنيت و احترام داره؟
    نه ديگه
    امنيت و احترام صرفا دور موندن از نگاه هوس ديگران نيست.
    ویرایش توسط yasamanH : 07-27-2019 در ساعت 01:42 PM
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  24. 2 کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    دوست عزیز
    دوران شناخت برای همین موارد هست
    این خانم این سبک تیپ زدن رو میپسندن
    حداقل تا وقتی که خودشون احساس رضایت داشته باشن
    شاید تا چندسال دیگه از این شور و حال کم بشه
    شاید هم نشه!
    شما بهتره اینو بپذیرید و انتظار نداشته باشید وقتی ایشون رو محدود میکنید بتونن فقط مطابق میل شما رفتار کنند
    به ویژه اینکه شما نه همسر ایشون هستید، نه برادر، نه پدر...
    وقتی ازتون پرسید موهامو رنگ کنم؟ نگید نه رنگ نکن من موی خودت رو دوس دارم! بپرسید نظر خودت چیه؟
    یا خودت دوس داری چه لباسی بپوشی؟
    من درک میکنم که شما چی میگید
    اما اون خانم هم بعنوان یه انسان حق داره انتخاب کنه!
    کما اینکه یه نکته رو در نظر بگیرید
    چند بار ایشون گفتن که مامانم مجبورم میکنه!
    شما باید روی مسئله حساس بشید که مادرشون چقدر روی ایشون نفوذ دارند و فردا روی تصمیماتشون توی زندگی مشترک هم تاثیر میذارند
    یا شاید هم برای فرار از بحث با شما اینو میگفته !
    بهرحال عهدشکنی ایشون درست نبوده و وقتی به شما قولی داده نباید خلافش عمل میکرده!
    و این نشون میده شما در این سطح افکار مشابهی ندارید!
    بهتر هست اگر قصد جدی برای ازدواج دارید حضورا به مشاور خانواده مراجعه کنید
    قبلش هم خودتون میتونید متوجه بشید قصد قلبی این خانم در مورد پوشش چیه!
    بدون اینکه اسمی از جدایی بیارید، یه مدت به ایشون آزادی تمام بدید! ببینید برمیگرده به حالت قبلیش، یا اینکه همین حجاب رو حفظ میکنه؟!
    اونوقت متوجه میشید که واقعا بخاطر شما بوده یا خودش به این نتیجه رسیده!
    موفق باشید

  26. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    ممنون از نظراتون.
    در رابطه با این سوالی که پرسیدید که چرا از اول سراغ دختر دیگه ای نرفتم. این دختر خانم اینقدر ویژگی های خوب داره که من واقعا دختری تاحالا ندیدم که همه این ویژگی ها را باهم داشته باشه. دوما ایشون خودشون هم سر بحث حجاب، خودشون به این نتیجه رسیدن که باید یه تغییر نظری بدند و ما قول ها و قرار هایی در این زمینه گذاشتیم.
    در هر صورت برای من مسئله اصلی بیشتر وفای به عهد بوده تا خود حجاب و رنگ مو. شخصا به هیچ وجه اصلا با رنگ مو مشکل ندارم و طبق سلیقه شخصی گفتم رنگ نکنند موهاشون را. ولی اگه از اول گفته بودند که دوست دارند رنگ کنند، من مخالفتی نمی کردم، چون دوست دارم ایشون هم ازادی های ممکن را داشته باشه و خوشحال باشه.
    ولی برای پوشش و لباس، بعد 7 ماه خواهش و صحبت، اصلا انتظار نداشتم این مشکل پیش بیاد.

    بذارید روشن بگم، نامزد من از لحاظ فیزیکی به شدت خاصه و فوق العاده جلب توجه میکنه. تا قبل اشناییمون هم بارها براشون مشکل پیش اومده بود بخاطر پوشش نامناسب. برای همین وقتی باهاشون صحبت کردم ایشون خودشون هم تمایل نشون دادن که توی این مورد تغییری بکنند و نه فقط به خاطر من، بلکه بخاطر خودشون.

    توی این دوران یکسال هم اشتباهات زیادی درمورد پوشش داشتند که خیلیاشونم دونسته بوده و از روی وسوسه و عادت قبلی بوده ولی من از همشون گذشتم و حالا یا با مهربونی و یا مقدار تندی مسئله را حل کردیم. چون میدونم تغییر اسون نیست و زمان بره.
    ولی در مورد لباس عروسی من 7 ماه ایشون را خواهش و التماس کردم و تا حد ممکن از خواسته خودم عقب نشینی کردم، دیگه واقعا انتظار داشتم یک خواسته کوچیک من را رعایت کنند.

    ببینید واقعیتش من حرف شما را قبول ندارم که میگید باید از اول شرایط کسی را دید و اصلا تغییر لازم نیست. اصلا این امر ممکن نیست از نظر من. چون بعد ازدواج زندگی ادم تغییر میکنه و انسان از من به ما تبدیل میشه و الزاما باید خواسته ها و تمایلاتش از حالت فردی به گروهی تغییر کنه.
    اگه اینجوریه که منم قبل ازدواج بخش قابل توجه ی از درامدم را صرف تفریح میکردم و تنهایی مسافرت های طولانی میرفتم. ایشونم باید منو همونجوری بپذیره و منم میخوام به روال قبل ادامه بدم. آیا درسته؟

    من میگم که بعد ازدواج در درجه اول باید خواسته هامون را متعادل کنیم و خودمون را با طرف مقابلمون هماهنگ کنیم. دوما اگر سر مسئله ای صحبت کردیم و قول و قراری گذاشتیم، سر قول و قرارمون باشیم و حتی اگر لازمه تغییری توی قول و قرارمون بدیم، این امر با صحبت و بحث مجدد صورت بگیره نه اینکه یهو چشم باز کنیم ببینیم طرف مقابلمون کار خودشا کرده و اصلا برای حرف ما ارزش قائل نبوده. این موضوع برای من به شدت ازار دهنده است.

    لازم به ذکر است که خود ازدواج یک قول و تعهد بین دو نفر برای شراکت در زندگی مشترک است. اگر قرار باشه عهد شکنی صورت بگیره، پس ممکنه عهد ازدواج نیز در خطر قرار بگیره که اسمش میشه خیانت در ازدواج.

    درضمن مفهوم خیانت این نیست که کسی با غیر همسر خود رابطه جنسی برقرار کند. خیانت یک مفهوم کلی و شدید است در عدم وفای به عهد.

    درپایان اضافه کنم که من از اینکه کنار این خانم قرار گرفتم و باعث شدم این جرقه در ذهن ایشون ایجاد بشه که شاید برای یک زندگی بهتر لازم است تغییری در سبک زندگیشون ایجاد کنند بسیار خوشحال و راضی ام و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.

    اضافه کنم که من به هیچ عنوان ادم مذهبی نیستم. ولی از عرف و ظرفیت جامعه اطرافم به خوبی خبر دارم و این موضوع را درک می کنم که در جامعه ما برای اینکه یک خانوم امنیت داشته باشه و دارای احترام و عزت باشه باید چگونه رفتار کنه و چگونه لباس بپوشه و بالعکس.
    خب دوست عزیز
    رفتارا و نوع پوشش ایشون و رنگ کردن موهاشون به شما ثابت کرد که ایشون مبانی موردتاکید شما رو قلبا نپذیرفته بود
    این دیگه واضحه

    ضمنا مقایسه ناصحیحی انجام دادین
    اگه شما درامدتونو بعد از ازدواج خرج خانواده میکنین خب همسرتونم به کارای خونه و پخت و پز رسیدگی میکنه
    همین و تمام!

    اما ایا اگه ایشون شما رو با منطق خودش به هرنحوی بخواد قانع کنه که شلوارهای تنگ و سنگ ساب شده بپوشین و کلا نوع پوششتونو تغییر بدین ایا میپذیرین؟
    اینطوری باید قیاس کرد نه با نحوه خرج کردن درامد و..

    دوست عزیز
    نمیشه همه چیز رو باهم بخوایم

    اگه دنبال زیبایی فوق العاده مث ایشون هستین پس ایشون رو با طرزنگرش و شخصیتش همینطوری که هست بپذیرین
    اما اگه مساله حجاب واستون خیلی اهمیت داره پس در بین دختران محجبه دنبال همسر بگردین و اگه هیچکدامشون در زیبایی و جمیع ویژگیهای خوب ،هم تراز ایشون نبودن گله مند نباشین

    این خاصیت دنیاست که نمیشه همه چیز رو باهم داشت
    خودتونم دیدین که نشد..
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  28. 2 کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    واقعا تعجب میکنم که چرا مردم مذهبی بودن و انجام کار درست و عقلانی را با هم قاطی میکنند.
    مدهبی در مورد حجاب یعنی اینکه من دلم میخواد خانومم حجاب داشته باشه چون مذهب و دینم اینو گفته. این یه بحث تقلیدی بین انسان هاست.

    انجام کار درست و عقلانی، یعنی اینکه من دلم میخواد خانمم حجاب داشته باشه چون از امنیت و احترام بیشتری برخورداره و فرق نداره ایران باشه یا نباشه. این یه بحث عقلانی بین انسان ها عاقل و فهمیده است.

    غیرت هم یعنی اینکه من دلم میخواد خانمم حجاب داشته باشه چون زن منه و و میخوام فقط مال من باشه و نمیخوام کسی دیگه غیر من ازش لذت ببره. این یه بحث ذاتی بین تمام انسان های عادی و حیوانات است.

    دلیلی هم نداره چون مسئله ای بین مذهب و کار عقلانی مشترک است، و کسی که به این موضوع پایبند است حتما مذهبی باشه.

    خوردن گوشت کلاغ در اسلام حرام است. نه مسلمونا گوشت کلاغ میخورند و نه غیر مسلمون ها و نه گربه. پس طبق حرف شما کل مردم دنیا و حتی گربه ها هم مذهبی اند و همه مسلمان حساب میشند؟

    اضافه کنم که گربه حتی اگه از گشنگی بمیره ولی گوشت کلاغ نمیخوره. من دیدم که برای بازی و سرگرمی کلاغ میگیره. ولی بعد که باهاش بازی کردند، زنده یا مرده ولش میکنه کنار خیابون و میره.

    ببینید شخصی که مذهبی نیست یعنی هر کاری که دلش میخوات انجام میده ، هر جور که طبق میلشه رفتار میکنه تا زمانی که بهش اسیبی نرسیده طبق قانون خودش رفتار میکنه . مثلا گوشت خوک میخوره شراب میخوره و ... ولی زمانی که مریض شد اون موقع دیگه نمیخوره . به عبارتی درست و غلط بودن یه کارو براساس تجربه ای که کسب میکنه تشخیص میده. همش براساس تجربه ی شخصی خودشه .
    ولی شخصی که مذهبی هست میدونه که نیازی نیست که تجربه کنه . چون خدا راه و روش درست و عاقبت هر کار رو براش نشون داده . گفته این راهو بری تو چاه میوفتی اون چیزو بخوری مریض میشی و ... در نتیجه میدونه هر رفتاری یه عواقبی داره .
    خب حالا اگر کسی ملاکش خدا نباشه و مذهبی نباشه و صرفا براساس عشق انسانی ، رفتاری که عمر عادتشه و براش خوشاینده رو به خاطر شخص مقابلش بخات تغییر بده ، دوامش تا زمانی هست که عشق وجود داره . همین که دعوایی شد بحثی شد ممکنه دوباره رفتار قبلیشو تکرار کنه .
    حالا اگر واقعا میخواین رفتار این خانم رو تغییر بدین یا براش استدلال کافی میارین تا به یقین برسه چون اگر صرفا به خاطر خوشایند شما باشه براحتی هم با یه دعوا رفتار سابق خودشو تکرار میکنه . یا اگرم واقعا خودش قلبا فکر میکنه که میخوات تغییر کنه ، نباید به اجبار و زور و ازش بخواین چون این یه پروسه طولانی مدت هست و اگر تحت فشار قرار بگیره شاید تظاهر کنه و خوده واقعیشو نشون نده .
    دوره نامزدی دوره شناخت هست . قراره افراد خوده واقعیشونو نشون بدن نه اینکه تظاهر کنن. و اگر تغییر نکرد و دیدید نتونسین این اخلاقشو قبول کنید اونموقع تصمیم بگیرید این شخصو همین شکلی که هست میپذیرید یا نه .
    ویرایش توسط eli2 : 07-28-2019 در ساعت 01:19 AM

  30. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    سلام. من پسری 27 ساله هستم و حدود 1 سال است که با دختر خانمی 20 ساله برای ازدواج آشنا شدم. در کل دختر خیلی خوب و باهوشی است و من هم قلبا و منطقا دوستش دارم.
    در اوایل اشنایی این دختر خانم در مسائل پوشش و حجاب کمی با معیار های من فاصله داشت که وقتی باهاشون صحبت کردم، خودشون هم تایید کردن که نوع پوششون خیلی مناسب نیست و به طور جدی اقدام به تغییر نوع پوشش کردن. الان هم خودشون این موضوع را تایید میکنه که تغییراتی که کرده فقط به خاطر من نبوده و خواست اصلی خودشه و من عملا فقط یک جرقه برای این تغییرات ایجاد کرده ام. و پوشش قبلیشون باعث مشکلات زیادی براشون شده بود.

    مشکل ما از اینجا شروع شد که: از 7 ماه پیش خبر اومد که مراسم عروسی یکی از اشنایانشون هست و ایشون هم دعوت اند. با توجه به اینکه تمام لباس هایی که داشتند دیگه با معیار های کنونی ما همخوانی نداشت و عروسی هم تقریبا مختلط بود (نه کاملا ولی رفت و امد خانوم و اقایون بین هم بود) ما از 7 ماه قبل عروسی شروع کردیم به مطالعه برای پیدا کردن یه لباس مناسب. بالاخره 2 ماه قبل عروسی یه لباس انتخاب کردیم و قرار شد ایشون همین لباس را بدوزند و قول دادن و تمام.

    ولی یکماه قبل عروسی یهو انکار کردن و به بهانه های مختلف مثل اینکه لباس بهشون نمیاد و مادرشون مخالفه و عروسی زن و مرد جدا است و اگر کسی مرد وارد قسمت زنونه شد مانتو میپوشند و ... از دوختن لباس امتناء کردن. من واقعا خیلی خواهششون کردم که لباس باز نپوشند و حتی در حد التماس. حتی دعوامونم شد و چند روز اعصاب خوردی داشتیم. نهایتا من کوتاه اومدم و شرط کردم که اولا زیر لباسشون حتما ساپورت بپوشند و دوما اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه و نهایتا اعلام کردم که من با نارضایتی این موضوع را قبول کردم و یجورایی برای من تحمیل شده. در هر صورت ایشون شروط را پذیرفتن و قول دادن که همشون را عمل کنند.

    این موضوع گذشت و چند روز مانده به عروسی از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه. چون واقعا موهای خودش خیییلی قشنگ و زیبا است و اصلا دلم نمیخواست رنگ و حالتشون تغییر کنه. من این موضوع را براشون کامل توضیح دادم که عاشق همین رنگ و مدل موهاشون هستم و دلم نمیاد دست بزنند به موهاشون. حتی ایشون رنگ موی موقت را پیشنهاد دادن که باز من خواهششون کردم که کلا رنگ نکنند و باز ایشون قبول کردن و قول دادن که رنگ نکنه.


    این اتفاقات گذشت تا روز قبل عروسی. ایشون پیام داد که داره میره ارایشگاه که ابروهاشو مرتب کنه. من برای تاکید سوال کردم که می خواد موهاشون را هم رنگ کنه، و ایشون با قاطعیت گفتند عمرا و دست نمیزنند به رنگ موهاشون و طبق خواسته من عمل می کنند. ولی شب که برگشتند خونه یهو دیدم رنگ کرده موهاشو و واقعا ناراحت شدم و هرچی هم سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه. درواقع این موضوع را بهانه کرد. من به شدت ناراحت و پریشان شدم. نه فقط بخاطر تغییر رنگ موهاشون، بلکه بخاطر اینکه پای قول و قرارمون نایستاده و به این راحتی خواسته منو نادیده گرفته. من این ناراحتی را کاملا بروز دادم و ایشونم اظهار پشیمونی کرد و عذر خواهی کرد. و من اون شب از شدت ناراحتی دیگه باهاشون صمیمی صحبت نکردم.

    روز عروسی رسید و ایشون عازم مجلس شدند. قبل حرکت من از ایشون خواهش کردم مجدد که زیر لباس ساپورت بپوشند و ایشون قول موکد دادن که انجامش بدن.

    عروسی شروع شد و بعد 4 ساعت که از مجلس گذشته بود، من پیامشون دادم که خیالم راحت بشه، ولی متاسفانه ایشون هیچ ساپورت و لباس دیگه ای زیر لباسشون نپوشیده بودند و این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.

    من واقعا ناراحت شدم و به هم ریختم. کاملا آتیش گرفته بودم و ایشونم تا دید که من عصبانی هستم دیگه جواب پیامای منو ندادن تا اینکه برگشتن خونه.

    من به شدتد باهاشون برخورد کردم و حتی کارشون را به خیانت تشبیه کردم. بهشون گفتم که برای من اندازه دو ساعت خوشگذرونی ارزش قائل نبودن و نتونستند پا روی دلشون بذارند و لباس پوشیده تر داشته باشند. تنها بهانه ایشون هم این بود که برای عکس گرفتن ساپورتشون را در اوردن. و دیگه نپوشیدن.

    من واقعا نتونستم این موضوع را هضم کنم که چرا بعد 7 ماه خواهش و التماس و با اینکه اینهمه از خواسته های خودم عقب نشینی کرده بودم (اول قرار بود کلا یه لباس کاملا پوشیده انتخاب کنند) باز چرا ایشون کوچکترین خواسته من را هم انجام نداده بودن و کار به اینجا رسیده.

    من چند روز اول به شدت ناراحت و عصبانی بودم و به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام به این رابطه ادامه بدم. ولی ایشون خیلی پیام دادن و خواهش کردن که برگردم و جبران میکنند. من دوباره برگشتم ولی حتی یک روزم نتونستم دیگه تحملشون کنم و دیگه حس بدی بهشون پیدا کردم. حتی بهشون گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون و ایشون هم گفتند که حداقل 2 سال طول میکشه تا رنگ پاگ بشه ولی از من خواستن که برگردم ولی همو نبینیم. درواقع به هر قیمتی که شده برگردم.

    من الان سوالم اینه که با این همه عهد شکنی و به عبارتی خیانت عاطفی، به نظرتون ادامه این رابطه صحیح است؟
    آیا میشه به این دختر به عنوان شریکی مطمئن برای زندگی نگاه کرد؟
    ایا دختری که الان هنوز نامزدیم و اونم نه به صورت رسمی، به این صورت عهد شکنی میکنه و ارزشی برای طرف مقابلش قائل نیست، در اینده و بعد ازدواج ممکنه خیانت های بیشتری هم انجام بده؟ درواقع الان اگر هم کاری میکنه بخاطر ترس از رفتن من باشه و در اینده که اسممون رفت توی شناسنامه همدیگه، خیالش راحت بشه و هرکاری انجام بده.
    به نظرتون اگه هنوز امیدی به این رابطه است، واکنش مناسب از سمت من چگونه باشه؟ ببخشم؟ فراموش کنم؟ یا چی؟

    همه این موضوعات درحالی بوده که این دختر خانم به شدت به من ابراز محبت و عشق می کنه و هر روز این موضوع را ابراز میکنه. و من هم به شدت ایشون را دوست داشتم و هر کاری از دستم براش براومده توی هر زمینه ای انجام دادم. ولی الان دیگه حس خوبی ندارم و حس میکنم تمام حرفا و محبت های ایشون نمایش بوده و عملا ارزشی برای من قائل نیست و راحت از من میگذرند.

    ذگر کنم که توی این یکسال ما مشکلات و بحث های دیگری هم سر عهد شکنی داشتیم و همه را با بهانه های مختلف لاپوشانی میکرد.
    درود

    بیشتر زنان تمایل به خودنمایی و برهنگی را درون خودشان دارند حالا بعضی بیشتر و بعضی کمتر
    به نظر می رسد دختر مورد نظر شما هم تمایل زیادی دارد
    این تغییر پوشش نیز که به خواست شما انجام شده موقتی خواهد بود
    و مهمتر اینکه روی قول این شخص نمی شود حساب کرد و دروغگو هم هست
    به نظر من مورد مناسبی برای شما نیست

  32. کاربران زیر از خرد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    درود

    بیشتر زنان تمایل به خودنمایی و برهنگی را درون خودشان دارند حالا بعضی بیشتر و بعضی کمتر
    به نظر می رسد دختر مورد نظر شما هم تمایل زیادی دارد
    این تغییر پوشش نیز که به خواست شما انجام شده موقتی خواهد بود
    و مهمتر اینکه روی قول این شخص نمی شود حساب کرد و دروغگو هم هست
    به نظر من مورد مناسبی برای شما نیست
    شما با همين استدلال ها بخواين مشاوره بدين
    زندگي هزار ها انسان به هم ميخوره قطعا:|
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  34. 2 کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    تعجب نکنید !!!
    ببینید شخصی که مذهبی نیست یعنی هر کاری که دلش میخوات انجام میده ، هر جور که طبق میلشه رفتار میکنه تا زمانی که بهش اسیبی نرسیده طبق قانون خودش رفتار میکنه . مثلا گوشت خوک میخوره شراب میخوره و ... ولی زمانی که مریض شد اون موقع دیگه نمیخوره . به عبارتی درست و غلط بودن یه کارو براساس تجربه ای که کسب میکنه تشخیص میده. همش براساس تجربه ی شخصی خودشه .
    ولی شخصی که مذهبی هست میدونه که نیازی نیست که تجربه کنه . چون خدا راه و روش درست و عاقبت هر کار رو براش نشون داده . گفته این راهو بری تو چاه میوفتی اون چیزو بخوری مریض میشی و ... در نتیجه میدونه هر رفتاری یه عواقبی داره .
    خب حالا اگر کسی ملاکش خدا نباشه و مذهبی نباشه و صرفا براساس عشق انسانی ، رفتاری که عمر عادتشه و براش خوشاینده رو به خاطر شخص مقابلش بخات تغییر بده ، دوامش تا زمانی هست که عشق وجود داره . همین که دعوایی شد بحثی شد ممکنه دوباره رفتار قبلیشو تکرار کنه .
    حالا اگر واقعا میخواین رفتار این خانم رو تغییر بدین یا براش استدلال کافی میارین تا به یقین برسه چون اگر صرفا به خاطر خوشایند شما باشه براحتی هم با یه دعوا رفتار سابق خودشو تکرار میکنه . یا اگرم واقعا خودش قلبا فکر میکنه که میخوات تغییر کنه ، نباید به اجبار و زور و ازش بخواین چون این یه پروسه طولانی مدت هست و اگر تحت فشار قرار بگیره شاید تظاهر کنه و خوده واقعیشو نشون نده .
    دوره نامزدی دوره شناخت هست . قراره افراد خوده واقعیشونو نشون بدن نه اینکه تظاهر کنن. و اگر تغییر نکرد و دیدید نتونسین این اخلاقشو قبول کنید اونموقع تصمیم بگیرید این شخصو همین شکلی که هست میپذیرید یا نه .
    درمجموع توضیحات جالبی دادین و منم موافقم
    فقط اونجاییش که فرمودین افراد غیرمذهبی براساس تجربه شخصی خودشون عمل میکنن
    اگه غیرمذهبی منظورتون حتی اون مسلمانانی باشه که خیلی قید و بند عملی به اسلام ندارن حتی همونام صرفا از تجربه های شخصی استفاده نمیکنن
    بلکه تجربه های شخصی+تجربه های دیگران+مکتوبات علمی
    که البته علم هم از تجربه و ازمون تجربه به دست میاد و خیلی از مواقع قابل اطمینان ترین ملاک شمرده میشه
    اگرچه گاهی وقتا تجربه ها فراتر از علم حرکت کردن و جرقه ای شدن واسه کشف پدیده های نوین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  36. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    درمجموع توضیحات جالبی دادین و منم موافقم
    فقط اونجاییش که فرمودین افراد غیرمذهبی براساس تجربه شخصی خودشون عمل میکنن
    اگه غیرمذهبی منظورتون حتی اون مسلمانانی باشه که خیلی قید و بند عملی به اسلام ندارن حتی همونام صرفا از تجربه های شخصی استفاده نمیکنن
    بلکه تجربه های شخصی+تجربه های دیگران+مکتوبات علمی
    که البته علم هم از تجربه و ازمون تجربه به دست میاد و خیلی از مواقع قابل اطمینان ترین ملاک شمرده میشه
    اگرچه گاهی وقتا تجربه ها فراتر از علم حرکت کردن و جرقه ای شدن واسه کشف پدیده های نوین
    میدونی قشنگی ماجرا چیه؟ اینکه دست رو هر موضوعی بزاری که خدا اشاره کرده خوبه یا بده ، بعدها دقیقا در همین دستاوردهای علمی به تمام فوایدو مضرراتی که خدا از قبل اشاره کرده بود پی بردن .
    گوشت خوراک حرام شده بود و الان علم ثابت کرده که خاطر داشتن باکتری ها و کرم ها و ... چه بیماری های وحشتناکی متوجه انسان میشده و سلامت انسان رو به خطر مینداخته
    دقیقا مسله اصلی همینجاست که علم هزاران پله عقب تر ه و معلوم نیست چقدر از عمر زمین باید بگذره تا یه درصد ناچیزی از ناشناخته ها کشف بشن
    مخصوصا مسایلی در مورد زندگی بعد از مرگ که این مورد رو دیگه جز با مرگ نمیشه فهمید.
    حالا وقتی دنیا اینقدر ناشناخته هست و ماهم روحیه جاودانگی در ذاتمون قرار گرفته و دلمون میخات عمر جاودانه داشته باشیم و مطمنیم که بیهوده نیسم ، عقل حکم میکنه عمرمون و وقتمون صرف تجربه هایی که ممکنه به ضررمون تموم بشه نکنیم.
    انتخاب این مسیرو دسته خودمونه و هرکسی مسول انتخاب و سرنوشت خودشه .

  38. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    میدونی قشنگی ماجرا چیه؟ اینکه دست رو هر موضوعی بزاری که خدا اشاره کرده خوبه یا بده ، بعدها دقیقا در همین دستاوردهای علمی به تمام فوایدو مضرراتی که خدا از قبل اشاره کرده بود پی بردن .
    گوشت خوراک حرام شده بود و الان علم ثابت کرده که خاطر داشتن باکتری ها و کرم ها و ... چه بیماری های وحشتناکی متوجه انسان میشده و سلامت انسان رو به خطر مینداخته
    دقیقا مسله اصلی همینجاست که علم هزاران پله عقب تر ه و معلوم نیست چقدر از عمر زمین باید بگذره تا یه درصد ناچیزی از ناشناخته ها کشف بشن
    مخصوصا مسایلی در مورد زندگی بعد از مرگ که این مورد رو دیگه جز با مرگ نمیشه فهمید.
    حالا وقتی دنیا اینقدر ناشناخته هست و ماهم روحیه جاودانگی در ذاتمون قرار گرفته و دلمون میخات عمر جاودانه داشته باشیم و مطمنیم که بیهوده نیسم ، عقل حکم میکنه عمرمون و وقتمون صرف تجربه هایی که ممکنه به ضررمون تموم بشه نکنیم.
    انتخاب این مسیرو دسته خودمونه و هرکسی مسول انتخاب و سرنوشت خودشه .
    این تاپیک مسیر متفاوتی از بحث ما داره و جای اینجور بحثها نیس
    من‌ صرفا پاسخ فرمایشتونو میدم و دیگه ازینجا به بعد پستی درین تاپیک نمیزنم مگه خطاب به استارتر و در راستای کمک به ایشون

    اگه اینطور که شما فکر میکنین بود که غیرمسلمونا قاعدتا اونقد متضرر میشدن و اسیب میدیدن که خودشون پی میبردن اسلام هزاران پله از علم جلوتره! و جملگی همه مسلمان میشدن
    پس چرا همچی اتفاقی نیفتاده؟!

    ضمن اینکه بسیاری از غیرمسلمانها زندگیهای بسیار سالم و شاد و توام با عمر طولانی داشتن و دارن که خودتونم بر این حقیقت واقف هستین و میدونین

    درمورد گوشت خوک هم مث هرگوشت دیگه وقتی تحت حرارت ۱۰۰ درجه یا بیشتر قرار بگیره تموم میکروارگانیزمها و حتی همون کرمها ازبین میرن

    محاله هیچ میکروارگانیزم یا موجود زنده پرسلولی(مث کرم) تحت همچی دمایی حتی ۱ دقیقه دوام بیاره
    همچی چیزی از محالاته

    دنیای بعد از مرگ هم که ساخته پرداخته ذهن مدعیانه
    وگرنه هیچگونه سند اثبات کننده ای دراختیارشون نیس

    اینکه انسان دوس داره عمر طولانی داشته باشه بخاطر اینه که دوس داره از مواهب زندگی بهره بیشتری ببره
    این چه ربط داره به دنیای بعد از مرگ؟
    ایا تمایل انسان به زیست طولانیتر بر زمین دلیل بر اثبات یه جهان دیگه س؟!

    شما مطمئنین که بیهوده نیستین
    بله معلومه که بیهوده نیستین
    نه شما و نه هیچکس دیگه
    اما ایا بیهوده نبودن منو شما دلیل بر اینه که قراره بعد از مرگ به جای دیگه ای بریم؟
    اخه اینکه نشد دلیل!

    ما موجوداتی طبیعی هستیم که براساس عملکرد مغزمون تفکر و رفتار میکنیم
    اونچه شماها روح تعریفش میکنین که البته هیچ سندی هم واسه اثباتش در اختیار ندارین درواقع تمام و کمال همون کارکرد مغز ما و ترشح هورمونها و پیغامهای بین سلولی مغزه که باعث میشه ما زنده باشیم و زندگی کنیم

    دوست عزیز
    شما اگه تاپیکهای قبلی منو خونده باشین متاسفانه دوبار ایست قلبی داشتم
    در بین همفکران شما بسیار ادعا کردن که درین وضعیتها که بقولی تجربه نزدیک مرگ تعریف میشه احساس کردن روحشون معلق شده و ازین قصه ها..

    من به عنوان تجربه کننده اون وضعیت ناگوار(نه یبار بلکه دوبار) هیچی نفهمیدم و ندیدم
    تاکید میکنم هیچی واقعا هیچی

    تو اتاق cpr بهوش اومدم و از اونجا به بعدش یادمه

    راستی اینم بگم به علت مغشوش شدن مغزم حتی اون دقایق قبل از خود اتفاق(ایست قلبی) رو نمیتونم بیاد بیارم
    یعنی حتی اون چنددقیقه قبل از افتادنم بخاطر مختل شدن کار مغز از ذهنم پاک شده و بعدا دیگرون به من گفتن کجای خونه بیهوش شده بودی!

    بله دوست عزیز
    انسان چیزی فراتر از ماده نیست
    هرچی که هست کار مغز ماست و لاغیر

    من به شما احترام گذاشتم و واسه پاسخ به حرفاتون از اون تجربه های تلخ که تمایل به مرور کردنشون نداشتم مثال زدم
    متقابلا انتظار دارم شمام برا من احترام قایل شین و روی نوشته هام تامل کنین
    موفق باشین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  40. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    این تاپیک مسیر متفاوتی از بحث ما داره و جای اینجور بحثها نیس
    من‌ صرفا پاسخ فرمایشتونو میدم و دیگه ازینجا به بعد پستی درین تاپیک نمیزنم مگه خطاب به استارتر و در راستای کمک به ایشون

    اگه اینطور که شما فکر میکنین بود که غیرمسلمونا قاعدتا اونقد متضرر میشدن و اسیب میدیدن که خودشون پی میبردن اسلام هزاران پله از علم جلوتره! و جملگی همه مسلمان میشدن
    پس چرا همچی اتفاقی نیفتاده؟!

    ضمن اینکه بسیاری از غیرمسلمانها زندگیهای بسیار سالم و شاد و توام با عمر طولانی داشتن و دارن که خودتونم بر این حقیقت واقف هستین و میدونین

    درمورد گوشت خوک هم مث هرگوشت دیگه وقتی تحت حرارت ۱۰۰ درجه یا بیشتر قرار بگیره تموم میکروارگانیزمها و حتی همون کرمها ازبین میرن

    محاله هیچ میکروارگانیزم یا موجود زنده پرسلولی(مث کرم) تحت همچی دمایی حتی ۱ دقیقه دوام بیاره
    همچی چیزی از محالاته

    دنیای بعد از مرگ هم که ساخته پرداخته ذهن مدعیانه
    وگرنه هیچگونه سند اثبات کننده ای دراختیارشون نیس

    اینکه انسان دوس داره عمر طولانی داشته باشه بخاطر اینه که دوس داره از مواهب زندگی بهره بیشتری ببره
    این چه ربط داره به دنیای بعد از مرگ؟
    ایا تمایل انسان به زیست طولانیتر بر زمین دلیل بر اثبات یه جهان دیگه س؟!

    شما مطمئنین که بیهوده نیستین
    بله معلومه که بیهوده نیستین
    نه شما و نه هیچکس دیگه
    اما ایا بیهوده نبودن منو شما دلیل بر اینه که قراره بعد از مرگ به جای دیگه ای بریم؟
    اخه اینکه نشد دلیل!

    ما موجوداتی طبیعی هستیم که براساس عملکرد مغزمون تفکر و رفتار میکنیم
    اونچه شماها روح تعریفش میکنین که البته هیچ سندی هم واسه اثباتش در اختیار ندارین درواقع تمام و کمال همون کارکرد مغز ما و ترشح هورمونها و پیغامهای بین سلولی مغزه که باعث میشه ما زنده باشیم و زندگی کنیم

    دوست عزیز
    شما اگه تاپیکهای قبلی منو خونده باشین متاسفانه دوبار ایست قلبی داشتم
    در بین همفکران شما بسیار ادعا کردن که درین وضعیتها که بقولی تجربه نزدیک مرگ تعریف میشه احساس کردن روحشون معلق شده و ازین قصه ها..

    من به عنوان تجربه کننده اون وضعیت ناگوار(نه یبار بلکه دوبار) هیچی نفهمیدم و ندیدم
    تاکید میکنم هیچی واقعا هیچی

    تو اتاق cpr بهوش اومدم و از اونجا به بعدش یادمه

    راستی اینم بگم به علت مغشوش شدن مغزم حتی اون دقایق قبل از خود اتفاق(ایست قلبی) رو نمیتونم بیاد بیارم
    یعنی حتی اون چنددقیقه قبل از افتادنم بخاطر مختل شدن کار مغز از ذهنم پاک شده و بعدا دیگرون به من گفتن کجای خونه بیهوش شده بودی!

    بله دوست عزیز
    انسان چیزی فراتر از ماده نیست
    هرچی که هست کار مغز ماست و لاغیر

    من به شما احترام گذاشتم و واسه پاسخ به حرفاتون از اون تجربه های تلخ که تمایل به مرور کردنشون نداشتم مثال زدم
    متقابلا انتظار دارم شمام برا من احترام قایل شین و روی نوشته هام تامل کنین
    موفق باشین
    ببین فلسفه حرام بودن گوشت خوک دلایل زیادی داره علاوه بر بیماری های بسیار کشنده و خطرناکی که براثر مصرف گوشت خوک به انسان منتقل میشه . دلیل اصلیش به خاطر خوده ماهیت خوک هست که به شدت حیوان شهوتی و بی غیرتی هست . حالا چرا یکسری غذاها حلال هست و یکسری حرام . یه دلیلش مربوط به همین هست که هر چیزی که ما میخوریم دقیقا رو اخلاق و روحیات انسان نمود پیدا میکنه . گاو گوسفند حیواناتی اروم و مطیع و علفخوار هستند که خوردن گوشتشون حلال هست درحالی که حیواناتی که خوی درندگی و وحشیگری دارند و گوشتخوار و شهوانی هستند مثله خوک ، کوسه ، شیر و ... چون اثر مستقیمی روی بدن ما میزارن دقیقا این حیوانات خوردنشون حرام هست .
    حالا به عینه در کشورهای خارجی دقیقا شاهدش هستیم که چقدر بی عفتی و بی غیرتی و همجنس گرایی و شهوت بالا و جنایت و ادم کشی زیاده . به راحتی بدون هیچ لباسی در خیابون ها رژه میرن همجنس بازی میکنن و هزاران مشکل شخصیتی که خوی حیوانی در اون ها ظاهر شده دیده میشه . یه دلیلش میتونه براثر خوردن همین غذاها و تاثیری که برجسم و روحشون گذاشته شده ناشی بشه.
    یه مثال دیگه میزنم چرا میگن حیوانی که قراره کشته بشه سریع باید رگش زده بشه تا بدون هیچگونه درد و زجری بمیره ؟ چون حیوانی که با زجر و درد کشته میشه رو گوشتش اثر میزاره . و بالطبع به دنبالش روی انسان اثر میزاره.
    میدونی برای فردی که میخات بی قیدو بند و آزاد باشه ، انکار روح انکار خدا و ... راحترین کار ممکن برای فرار از واقعیت هست
    هوا رو نمیبینم پس یعنی هوا وجود نداره؟ کهکشان ها رو نمیبینم پس یعنی وجود نداره؟ چیزی که شما با چشمت نمیبینی دلیل بر نبودنش نیست . کسی که راحت هر چیزی رو انکار میکنه به خاطر اینه که تفکرشو محدود کرده و نمیخات کمی فراتر بیندیشه .
    یه مورچه ای با جثه ی ریز رو تجسم کن وقتی در مقابل یک فیل قرار میگیره به نظرت میتونه با چشم کوچکش یه فیل رو در نظرش تجسم کنه که چه شکلیه ؟ اینقدر دنیا بزرگه که چشم ما از دیدن خیلی چیزا عاجزه که حتی ممکنه علم هم هیچ وقت به سطحی نرسه که بتونه خیلی از ناشناخته ها رو کشف کنه حالا فوقش ما بتونیم تا مریخ پیش بریم ولی برای فراتر رفتنش ممکنه عمر زمین نکشه
    و در ضمن اگر قرار بود زندگی به همین دنیا ختم میشد چکاری بود که ما بخایم اینهمه وسیله اختراع کنیم با ساده ترین وسایل هم میشد زندگی رو سرهم بندی کرد و حسابی خوش گذروند بعدشم مرد!!! فداکاری ، ایثار، کمک کردن، اموزش، تربیت، اداب زندگی و معاشرت و رفتار صحیح با دیگران ، همش بی معنی میشد چون همه خودخواهانه زندگی میکردن و حتی برای رسیدن به جای بهتر همدیگرو میکشتن !!! متاسفانه اینهمه جنگ و خوی ادم کشی و غارت که الانم به خاطر بی دینی شاهدش هستیم بخشی از همین تفکر بی دینی هست.
    .در حالی هممون خوب میدونیم که اگر قرار بود زندگی ما محدود به این دنیا باشه هیچ انگیزه و امیدی برای یک روز زنده بودن هم نداشتیم و مثلا با کوچکترین شکستی راحترین کارو خودکشی میدونسیم که سریعتر ازین رنج نجات پیدا کنیم .
    و در نهایت گفتم هر کسی مسئول زندگی خودشه و باید انتخاب کنه که میخات خودشو به نفهمیدن بزنه و یا اینکه میخوات به واقعیت پی ببره .
    منم دیگه بحثی با شما ندارم چون زندگی هر کسی به خودش مربوطه
    ویرایش توسط eli2 : 07-28-2019 در ساعت 11:54 AM

  42. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    دوستان
    من پیام های شما را تک به تک دقیق خوندم.
    خیلی حرفا درسته و خیلی ها هم نه. البته از نظر من.

    کلا بحث دین و مذهب و کار عقلانی را قاطی نکنید.

    من اون بحث دوستی که گفته بودند هرچه که دین تایید یا جلو گیری کرده و بعدها علم و عقل هم به همون نتیجه رسیده را قبول دارم. واقعا مشترکات زیادی وجود داره.
    ولی تنها دلیلی که من خودمو مذهبی نمیدونم اینه که من به روش تقلیدی کار نمیکنم، یعنی مثلا همین پوشش را خودم دارم توی جامعه میبینم که کسی که پوشش مناسب تری داره از احترام و امنیت بیشتری هم برخورداره. روزی 100 بار توی خیابون و محل کار دارم به چشم میبینم.
    در رابطه با مشروب که دیگه کاملا تابلو هست که ادمی که مشروب میخوره به پست ترین حالت ممکن میره و دیگه ارزش یک انسان را نداره.
    اینا هم که گفتم مسائل خیلی واضحی هستند. زندگی خیلی گسترده تر از حجاب و مشروب و این چیزا است.

    دلیل دیگه ای هم که به روش تقلیدی کار نمیکنم اینه که درحال حاظر دین ما تحریف شده هست. هر کسی از راه رسیده یه چیزی به نفع خودش بهش اضافه کرده یا کم کرده. واگرنه، ادم عاقل باید از اول مسیر راه مطمئن را جلو بره و از تجربیات دیگران استفاده کنه (تقلید کنه) و در طول مسیر سعی کنه دلیل هر کاریو پیدا کنه. نه اینکه بخواد همه چیزو خودش امتحان کنه ببینه نتیجش خوبه یا نه، که اگر اینطور بود ما الان هم هنوز باید برای غذا خوردن با نیزه میرفتیم شکار.



    نامزد عزیز من هم هر کاری دلش میخواد نمیکنه مخصوصا وقتی دعوا میشه اصلا سعی نمیکنه حرص منو در بیاره، فقط گاهی پاش میلغزه و با صحبتی که باهاش داشتم گفت که فقط وسوسه شده. خدا را شکر دختر بسیار خوبیه و حداقل اهل صحبت و گفتمان است.
    نامزد من قلبا میخواد تغییر کنه و بستر و بنیان این تغییر را هم داره. البته تغییر خیلی بزرگی هم نیست. فقط توی پوشش و وفای به عهد یکمی بیشتر رعایت کنه باقی چیزا حله.

    این حرف را قبول دارم که حتی اگه ایشون خودشون هم تمایل به تغییر دارند من نباید بیش از حد اصرار میکردم و شاید قولی که ایشون به من داده از روی وابستگی و ترس از از دست دادن من بوده باشه. من قبول دارم که اینجا اشتباه کردم و نباید اینقدر پا فشاری میکردم که نتیجه اش بشه بدقولی (خیانت عاطفی) نامزدم و کوچیک و بی ارزش شدن حرف خودم.

    ولی در هر صورت من با توجه به مجلس عروسی که دعوت بودند و نوع مهمان هایی که اونجا حظور داشتند، هنوز هم بر این عقیده هستم که ایشون ضرر بزرگی کردند که با اون لباس رفتند عروسی و جدای عهد و قولی که به هم داده بودیم، خود ایشون هم اسیب زیادی سر این مسئله میبینند و چون همسر و نامزد من هستند، این اسیب متوجه من هم خواهد شد. درواقع اینهمه التماس 7 ماهه من دلیلی فرا تر از پوشش و حجاب داشت. صد البته پوشش ایشون برای من خیلی خیلی مهمه. ولی اوضاع زمانی بدتر میشه که بگم چندتا از خواستگارای سابق ایشون هم توی اون مجلس بودند. درواقع چند نفر توی اون مجلس بودند که به ایشون در گذشته نظر داشتند و تحمل این موضوع برای من واقعا سخته. و میدونم این نوع پوشش ایشون در اون مجلس، در اینده چه ضربه سختی به پیکره خانواده ما وارد میکنه.
    درواقع اصرار شدید من بخاطر دانش بر ضرر و زیان شدید نتیجه پایانی کار بوده. من این موضوع را قبل عروسی هم برای نامزدم به طور واضح توضیح دادم. ولی افسوس که نادیده گرفته شد.

    در پایان با توجه به شرایط سنی نامزدم هم من خیلی امید دارم که در اینده ثابت قدم تر راه زندگی را پیش ببره.

  44. کاربران زیر از bigbomber بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    درود

    بیشتر زنان تمایل به خودنمایی و برهنگی را درون خودشان دارند حالا بعضی بیشتر و بعضی کمتر
    به نظر می رسد دختر مورد نظر شما هم تمایل زیادی دارد
    این تغییر پوشش نیز که به خواست شما انجام شده موقتی خواهد بود
    و مهمتر اینکه روی قول این شخص نمی شود حساب کرد و دروغگو هم هست
    به نظر من مورد مناسبی برای شما نیست
    من اول مثل شما فکر میکردم و خیلی عصبانی بودم.
    ولی بعد با نامزدم که صحبت کردم ایشون گفتند توی مجلس تهش دلشون راضی نشده و تقریبا تمام مواقع یک مانتو روی پاهاشون انداختند و جایی نشستن که توی دید نباشه و خلاصه توی اون شرایط هم به من فکر میکردن. این حرفاش عین ابی روی آتیش بود برای من. که شاید وسوسه شده و اشتباهی کرده، ولی همون موقع که به یاد من افتاده، باز هم تلاششو کرده به خواسته من هم نزدیک بشه. برای همین من خیلی امیدوار شدم.

  46. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41290
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    13
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    این تاپیک مسیر متفاوتی از بحث ما داره و جای اینجور بحثها نیس
    من‌ صرفا پاسخ فرمایشتونو میدم و دیگه ازینجا به بعد پستی درین تاپیک نمیزنم مگه خطاب به استارتر و در راستای کمک به ایشون

    اگه اینطور که شما فکر میکنین بود که غیرمسلمونا قاعدتا اونقد متضرر میشدن و اسیب میدیدن که خودشون پی میبردن اسلام هزاران پله از علم جلوتره! و جملگی همه مسلمان میشدن
    پس چرا همچی اتفاقی نیفتاده؟!

    ضمن اینکه بسیاری از غیرمسلمانها زندگیهای بسیار سالم و شاد و توام با عمر طولانی داشتن و دارن که خودتونم بر این حقیقت واقف هستین و میدونین

    درمورد گوشت خوک هم مث هرگوشت دیگه وقتی تحت حرارت ۱۰۰ درجه یا بیشتر قرار بگیره تموم میکروارگانیزمها و حتی همون کرمها ازبین میرن

    محاله هیچ میکروارگانیزم یا موجود زنده پرسلولی(مث کرم) تحت همچی دمایی حتی ۱ دقیقه دوام بیاره
    همچی چیزی از محالاته

    دنیای بعد از مرگ هم که ساخته پرداخته ذهن مدعیانه
    وگرنه هیچگونه سند اثبات کننده ای دراختیارشون نیس

    اینکه انسان دوس داره عمر طولانی داشته باشه بخاطر اینه که دوس داره از مواهب زندگی بهره بیشتری ببره
    این چه ربط داره به دنیای بعد از مرگ؟
    ایا تمایل انسان به زیست طولانیتر بر زمین دلیل بر اثبات یه جهان دیگه س؟!

    شما مطمئنین که بیهوده نیستین
    بله معلومه که بیهوده نیستین
    نه شما و نه هیچکس دیگه
    اما ایا بیهوده نبودن منو شما دلیل بر اینه که قراره بعد از مرگ به جای دیگه ای بریم؟
    اخه اینکه نشد دلیل!

    ما موجوداتی طبیعی هستیم که براساس عملکرد مغزمون تفکر و رفتار میکنیم
    اونچه شماها روح تعریفش میکنین که البته هیچ سندی هم واسه اثباتش در اختیار ندارین درواقع تمام و کمال همون کارکرد مغز ما و ترشح هورمونها و پیغامهای بین سلولی مغزه که باعث میشه ما زنده باشیم و زندگی کنیم

    دوست عزیز
    شما اگه تاپیکهای قبلی منو خونده باشین متاسفانه دوبار ایست قلبی داشتم
    در بین همفکران شما بسیار ادعا کردن که درین وضعیتها که بقولی تجربه نزدیک مرگ تعریف میشه احساس کردن روحشون معلق شده و ازین قصه ها..

    من به عنوان تجربه کننده اون وضعیت ناگوار(نه یبار بلکه دوبار) هیچی نفهمیدم و ندیدم
    تاکید میکنم هیچی واقعا هیچی

    تو اتاق cpr بهوش اومدم و از اونجا به بعدش یادمه

    راستی اینم بگم به علت مغشوش شدن مغزم حتی اون دقایق قبل از خود اتفاق(ایست قلبی) رو نمیتونم بیاد بیارم
    یعنی حتی اون چنددقیقه قبل از افتادنم بخاطر مختل شدن کار مغز از ذهنم پاک شده و بعدا دیگرون به من گفتن کجای خونه بیهوش شده بودی!

    بله دوست عزیز
    انسان چیزی فراتر از ماده نیست
    هرچی که هست کار مغز ماست و لاغیر

    من به شما احترام گذاشتم و واسه پاسخ به حرفاتون از اون تجربه های تلخ که تمایل به مرور کردنشون نداشتم مثال زدم
    متقابلا انتظار دارم شمام برا من احترام قایل شین و روی نوشته هام تامل کنین
    موفق باشین
    اینکه میگید چرا مثلا غربی ها با توجه به اینکه خیلی از علمی که دارند، قبلا توی اسلام بهش اشاره شده و چرا مسلمون نشدند تاحالا، دقیقا مشکل اینجاس. مشکل اینه که ما خودمون را مسلمون میدونیم و اونها را کافر. مگه مسلمونی به اسم و یه اشهد خوندنه؟ واقعیتش غربی ها از ما خیلی بیشتر به اسلام نزدیک اند. درسته گوشت خوک می خورند، مشروب می خورند و قبل ازدواج بدون خوندن صیغه راوبط جنسی دارند. حالا فکر میکنید ما الان توی بهشتیم؟ توی غذامون که گوشت خر و سگ و گربه و گوشت فاسد و گوشت رنگ شده با رنک های صنعتی قاطی میکنند برای سود بیشتر. مشروب هم بعضیا میخورند و اونم مشروبی که دستسازه و از سم بدتره. ************ هم که واویلا. خیلیا که ادعای اسلامشون میشه میرند مخ دخترای جون مردم را میزنند و چندتا چندتا دختر بلند میکنند و دو خط جمله عربی می خونند و فکر میکنند دیگه هر غلطی بکنند حلاله. ببینید توی مملکت ما به روحانی و قاضی دادگاه هم نمیشه اعتماد کرد. چون به زن و دختر مردم پیشنهاد میده و جوری ماجرا را جلوه میده که انگار حلال خداست و چوووون خدا گفته حلاله پس دیگه هیچ کسی نباید نه بیاره. دین توی مملکت ما شده بازیچه افراد سودجو و هوسران. دین توی مملکت ما یعنی یک ابزار قدرتی برای سرکوب افکار باز و پیشبری هوس و سودجویی افراد خاص.

    توی زندگی غربی حتی دو نفر همجنس گرا به هم وفادار و پایبند هستند و اگر از اول قرار گداشتن که فقط با هم باشند، حق خیانت ندارند. آیا توی جامعه ما اصلا همچین مفهومی از وفاداری وجود داره؟ مردم فکر میکنند دختری که یکمی شال و روسریش عقبه حتما جندس و می تونند هر پیشنهادی بهش بدند. اصلا حریمی وجود نداره.

    شما خودتون قضاوت کنید ببینید کدوم فرهنگ به اسلام نزدیک تره.
    دین، اسلام، عشق, دلسوزی و وفاداری یکسری مفهوم بزرگ هستند مه چندتا کلمه که در حد حرف باشند. این مفاهیم در عمل مشخص میشند نه در دو کلمه حرف و به زبان.
    به من بگید توی مملکت ما کدوم کثافت کاری رواج نداره ولی توی فرهنگ غرب هست. نمیگم کدوم کثافت کاری وجود نداره ها، میگم کدوم کثافت کاری رواج نداره؟ یعنی عام و زیاد نشده. هر غلطی که بگید تئی مملکت ما داره انجام میشه. فقط فرقش با غرب اینه که اونجا همه چیز سازمان دهی شده و مدیریت شدس. ولی اینجا همه چیز زیرزمینی و کخفی هست که به مراتب خطرناک تره.

    د رابطه با گوشت خوک، ببینید اطلاعاتی که در دست ما هست صحیح نیست و اینهمه درگیری هم بخاطر همین اطلاعات ناقص هست. گوشت خوک کرم و اینا نداره که با 100 درجه بمیره یا زنده بمونه. خود طبع گوشت خوک مشکل داره. اگه به چهره غربی ها نگاه کنید یا حتی برخی ارمنی های ساکن ایران که گوشت خوک مصرف میکنند، متوجه میشید که صورت و بدنشون پف شدید داره و انگار تازه از خواب بیدار شده اند. ااین یکی از اثرات مصرف گوشت خوک است. البته منم اینو شنیدم و مطمئن نیستم ولی خب به چشم هم دارم میبینم. مطمئنا مضرات زیاد دیگه ای هم داره گوشت خوک که ما نمیدونیم و شاید اصلا خود گوشتش مشکل بزرگی نداشته باشه ولی خود نگهداری خوک به صورت دام خطرناک باشه و برای همینه که مصرف گوشت خوک منع شده که کسی کلا دنبال خوک نره.

    در هر صورت اطلاعات ما ناقصه و دعوا هم با اطلاعات ناقص عین طبل تو خالی میمونه. ولی یادتون باشه. گربه از گشنگی هم بمیره گوشت کلاغ نمیخوره. غربی ها هم نمیخورند، مسلمونا هم نمیخورند. خوبه یبار امتحان کنیم ببینیم گربه گوشت خوک خام میخوره یا نه.
    واقعیتش ما یه گربه داریم، هروقت فستفود یا غذایی را از جای جدید میخریم و میخوای مطمئن بشیم سالمه یا نه، اول یکمی مدیم به گربه، اگه غذا را نخوره مطمئن میشیم که غذا مشکل داره. اگر هم بخوره احتمالا غذا سالمه ولی حتمی نیست.
    ویرایش توسط bigbomber : 07-28-2019 در ساعت 01:27 PM

  47. کاربران زیر از bigbomber بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    اینکه میگید چرا مثلا غربی ها با توجه به اینکه خیلی از علمی که دارند، قبلا توی اسلام بهش اشاره شده و چرا مسلمون نشدند تاحالا، دقیقا مشکل اینجاس. مشکل اینه که ما خودمون را مسلمون میدونیم و اونها را کافر. مگه مسلمونی به اسم و یه اشهد خوندنه؟ واقعیتش غربی ها از ما خیلی بیشتر به اسلام نزدیک اند. درسته گوشت خوک می خورند، مشروب می خورند و قبل ازدواج بدون خوندن صیغه راوبط جنسی دارند. حالا فکر میکنید ما الان توی بهشتیم؟ توی غذامون که گوشت خر و سگ و گربه و گوشت فاسد و گوشت رنگ شده با رنک های صنعتی قاطی میکنند برای سود بیشتر. مشروب هم بعضیا میخورند و اونم مشروبی که دستسازه و از سم بدتره. ************ هم که واویلا. خیلیا که ادعای اسلامشون میشه میرند مخ دخترای جون مردم را میزنند و چندتا چندتا دختر بلند میکنند و دو خط جمله عربی می خونند و فکر میکنند دیگه هر غلطی بکنند حلاله. ببینید توی مملکت ما به روحانی و قاضی دادگاه هم نمیشه اعتماد کرد. چون به زن و دختر مردم پیشنهاد میده و جوری ماجرا را جلوه میده که انگار حلال خداست و چوووون خدا گفته حلاله پس دیگه هیچ کسی نباید نه بیاره. دین توی مملکت ما شده بازیچه افراد سودجو و هوسران. دین توی مملکت ما یعنی یک ابزار قدرتی برای سرکوب افکار باز و پیشبری هوس و سودجویی افراد خاص.

    توی زندگی غربی حتی دو نفر همجنس گرا به هم وفادار و پایبند هستند و اگر از اول قرار گداشتن که فقط با هم باشند، حق خیانت ندارند. آیا توی جامعه ما اصلا همچین مفهومی از وفاداری وجود داره؟ مردم فکر میکنند دختری که یکمی شال و روسریش عقبه حتما جندس و می تونند هر پیشنهادی بهش بدند. اصلا حریمی وجود نداره.

    شما خودتون قضاوت کنید ببینید کدوم فرهنگ به اسلام نزدیک تره.
    دین، اسلام، عشق, دلسوزی و وفاداری یکسری مفهوم بزرگ هستند مه چندتا کلمه که در حد حرف باشند. این مفاهیم در عمل مشخص میشند نه در دو کلمه حرف و به زبان.
    به من بگید توی مملکت ما کدوم کثافت کاری رواج نداره ولی توی فرهنگ غرب هست. نمیگم کدوم کثافت کاری وجود نداره ها، میگم کدوم کثافت کاری رواج نداره؟ یعنی عام و زیاد نشده. هر غلطی که بگید تئی مملکت ما داره انجام میشه. فقط فرقش با غرب اینه که اونجا همه چیز سازمان دهی شده و مدیریت شدس. ولی اینجا همه چیز زیرزمینی و کخفی هست که به مراتب خطرناک تره.

    د رابطه با گوشت خوک، ببینید اطلاعاتی که در دست ما هست صحیح نیست و اینهمه درگیری هم بخاطر همین اطلاعات ناقص هست. گوشت خوک کرم و اینا نداره که با 100 درجه بمیره یا زنده بمونه. خود طبع گوشت خوک مشکل داره. اگه به چهره غربی ها نگاه کنید یا حتی برخی ارمنی های ساکن ایران که گوشت خوک مصرف میکنند، متوجه میشید که صورت و بدنشون پف شدید داره و انگار تازه از خواب بیدار شده اند. ااین یکی از اثرات مصرف گوشت خوک است. البته منم اینو شنیدم و مطمئن نیستم ولی خب به چشم هم دارم میبینم. مطمئنا مضرات زیاد دیگه ای هم داره گوشت خوک که ما نمیدونیم و شاید اصلا خود گوشتش مشکل بزرگی نداشته باشه ولی خود نگهداری خوک به صورت دام خطرناک باشه و برای همینه که مصرف گوشت خوک منع شده که کسی کلا دنبال خوک نره.

    در هر صورت اطلاعات ما ناقصه و دعوا هم با اطلاعات ناقص عین طبل تو خالی میمونه. ولی یادتون باشه. گربه از گشنگی هم بمیره گوشت کلاغ نمیخوره. غربی ها هم نمیخورند، مسلمونا هم نمیخورند. خوبه یبار امتحان کنیم ببینیم گربه گوشت خوک خام میخوره یا نه.
    واقعیتش ما یه گربه داریم، هروقت فستفود یا غذایی را از جای جدید میخریم و میخوای مطمئن بشیم سالمه یا نه، اول یکمی مدیم به گربه، اگه غذا را نخوره مطمئن میشیم که غذا مشکل داره. اگر هم بخوره احتمالا غذا سالمه ولی حتمی نیست.
    صفتهایی مث عشق و دلسوزی و وفاداری ریشه در تجارب کهن بشر دارن و هیچ ربطی به اسلام ندارن
    کی گفته هرکسی همچی صفاتی داره پس به فرهنگ اسلامی نزدیک شده؟

    درمورد گوشت خوک منم میدونم کرم داخلش نیس صرفا در جواب اون دوستمون یه واقعیت علمی رو توضیح دادم

    منم گوشت خوک خوردم صورتم اصلا پف نداره
    خیلیا میخورن و همچی مشکلاتی هم ندارن

    هیچکس حرف گوشت کلاغ نزده
    و حتما مطلوب و بدردخور نیس که هیچکس سمتش نمیره

    درمورد گربه هم فهم و شعور خاصی نداره صرفا بویاییش از ما قویتره و اگه گوشت فاسد یا نیمه فاسد بش بدین نمیخوره
    یا اگه بوی تندی داشته باشه(مثلا اغشته به ادویه خاصی باشه که خوشش نیاد)
    علتش فقط همینه نه که فک کنین گربه ها مث سازمان ملی استاندارد عمل میکنن و قادر به تفکیک محصولات سالم از ناسالم هستن
    خیر! اینطور نیس
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  49. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  50. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    با عرض سلام و آرزوی بهترینها برای تمام اعضا
    در درجه اول یک سوال از الی خانم داشتم راجب این حرفشون که گفتن :
    ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻋﯿﻨﻪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺷﺎﻫﺪﺵ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﻋﻔﺘﯽ ﻭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻭ ﻫﻤﺠﻨﺲ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﻭ ﺷﻬﻮﺕ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﻭ ﺍﺩﻡ ﮐﺸﯽ ﺯﯾﺎﺩﻩ . ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻟﺒﺎﺳﯽ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﮊﻩ ﻣﯿﺮﻥ ﻫﻤﺠﻨﺲ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ
    میشه بپرسم ازتون شما کدوم کشوری رفتید که اینجوری بود و این چیزهارو توش دیدی ؟
    (بحث تایلند و بخصوص پاتایا در کل دنیا شهره عام و خاص هست مخصوصا توی این فصل " البته اینم بگم که دم ملکه تایلند گرم وقتی دید بخاطر فقر اجتماعی فحشا زیاد شده گفت حالا که به این شکله این موعظل اجتماعیرو تبدیل میکنیم به جاذبه گردشگری که هم اقتصاد کشور رونق بگیره هم اینکه اسم فحشا روش نباشه)
    تعریف از خود نباشه بنده تا الان 10 تا کشور خارجی رفتم که بهترینشون میتونم بگم انگلیس بود و بدترینشون پاکستان"هرکس فکر میکنه دروغ میگم یه ایمیل لطف طف کنه خصوصی بفرسته ویزای 10 تا کشور مختلف توی 23 تا سفر توی پاسپورتهام براش عکس ارسال کنم
    قبل از حرفم بگم که بنده مسلمان شیعه هستم و در یک خانواده مذهبی بدنیا اومدم و تا یک هفته پیش به خدا قسم نمازم قضا نداشتم
    اولا که هیچ جای دنیا فکر نمیکنم به اندازه ایران بی بند و باری رایج شده باشه . اگر جوونهای ایران ده تا فیلم فردین و ایرج ندیده بودن مطمعن باشید ایران هم علنی همجنسگرای البته مرد+مرد علنی داشت
    خواهر من اگر از دیگران شنیدی که خارج اینجوریه باید به عرضت برسونم که منظورشون نایت کلاپها بوده نه سطح شهر و نه به این صورت که توی ایرانه
    شما وقت کردی یک شب برو پارک پردیسان "فلکه دوم اریاشهر راسته ستارخان تا میدون توحید و .... ببین چندتا دختر و زن بدبخت بخاطر دوزار پول چه خفت و خواری میکشن " به گفته شما حتما گوشت خوک یا خر خوردن که بی'قیدن و گوشت خر هم بیشعور بودن رو بهشون تززیق کرده که نادیده گرفتن به احساسات و نظافت و مسایل بداشتی براشون مهم نیست که تن به خفتی میدن
    البته گوشت کیلویی 120 هزار تومن هم خداوکیلی مرد میخواد خریدنش که اونا هم چون مرد نیستن نمیخرن
    بابا جمع کنید اسلام و حروم و حلالو این حرفارو " با همین اسلامی که حرفشو میزنید پرایدو دارن میفروشن 52 میلیون
    همین اسلام باعث شد در عرض 5 سال اقتصاد کانادا 3.2 رشد کنه
    من نمیگم دینم بده " کاملترینه من قبول دارم اما هر کشوری در دنیا به خاک سیاه نشست علت اصلیش ادقام شدن دین و سیاست کشورش بود
    ژاپن اقتصاد اول جهان تلقی میشه . به امپراطورش گفتن لال باش و فقط بشین از بالا نگاه کن ببین چه کشوری بسازیم برات
    خواهش میکنم از تمام دوستان یکم چشم باز کنید روی حقایق " ناسلامتی پدرهای ما از بی سوادی مارو به این روز ننداختن که ما تحصیلکرده باشیم و دوباره مثل خودشون فکر کنیم
    معذرت میخوام از تک تک دوستان اگر پر حرفی کردم
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  51. 2 کاربران زیر از امجد بزرگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    در ضمن اینم بگم کچرا پاکستان بدترین کشوری بود که دوبار اجباری بخاطر وارد کردن قاچاق یکسری از اجناس که تحریم هستیم و قانونی نمیشد وارد کرد و خداروشکر انقدر هرج و مرج و نا امنی توش هست که خیلی راحت از کره میاد پاکستان و وارد ایران میشه
    شما تو پاکستان به پول خودمون به مبلغ 15 میلیون تومن میتونی یک دختر 14 ساله خریداری کنی یا پسران زیر 10 سال 6 میلیون
    اینا همه از الطاف تلفیق دین و سیاسته
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  53. کاربران زیر از امجد بزرگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  54. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    حالا میرسیم به مشکل داداش گلمون که تاپیکو باز کرده و درمورد اختلافاتش با دختر مورد علاقش صحبت کرده
    ازت معذرت میخوام و چون مثل داداش خودم دونستمت دوست دارم عامیانه و راحت باهم صحبت کنیم البته زیاد وقتتو نمیگیرم
    داداش گلم به گفته خودت اولش که آشنا شدی مگه وظعیت ظاهری و پوشش باب میل شما بود که رابطتتو شروع کردی و بخاطر این میگم شروع کردی چون خودم پسرم و با علم بر اینکه شما برد پیت هم که باشی عمرا یک خانم برای شروع یک رابطه پا پیش بزاره
    حالا این اول ماجرا بود و شما فرض بر این میذاریم که گفتی شاید اگر منو دوست داشته باشه تغییر میکنه که اون دختر خانم هم تا حدودی به گفته شما تغییر کرده و انصافا به نظر من خانم بودنش و احترام گذاشتن به اعقاید شمارو ثابت کرده
    ثانیا در اصل دوست پسرشی نه شوهرش حتی نه نامزدش
    داداشی اون خانم نیت پاکشو به شما نشون داده که دوستتون داره و تغییر کرده و به گفته خودتون بهت التماس کرده که از دست نده شمارو
    شماهم در درجه اول عاقلانه فکر کن و بجای غیرت به خرج دادن به خصوصیات اخلاقیش تمرکز کن و ببین اون چیزی که انتظار داری هست یا نه
    اگر نبود هرچه زودتر و محترمانه از راه درست تمومش کن بیشتر از این بهت وابسته نشه که خدارو خوش نمیاد بزاری وابسته بشه بعد بکشی کنار
    اگر اخلاقیاتش با شما هماهنگ بود و انتظارات شمارو از نظر اخلاقی داشت انشالاه با مادرت یا والدین هماهنگ میکنی که اجازه بگیرن از خانوادشون و تشریف ببرید خواستگاری
    اگر خانواده ایشون رضایت دادن و شما نامزد تلقی شدی برای اون خانم و خانوادش تازه میتونی نظر بدی که چی بپوشه یا چجوری بگرده " این دوران هم باز برای شناخت عمیقتر از خودش و خانوادشه یعنی میشه گفت تازه 50 درصد اومدی جلو (اگر زمانی که اون جشن برگزار شد و شما نامزدش بودی میتونستی نظر بدی فقط و انتظار نداشته باشی 100 درصد به حرف شما عمل کنه چون شما هنوز 50 درصد جلو رفتیی)
    انشالاه این دوران به خوبی و خوشی تموم بشه و شما عقد کنید یا ازدواج کنید اونموقع میتونی این انتظارو داشته باشی که باب میل شما بپوشه
    متاسفانه ما جوونها فکر و اعقاید منفی و اشتباه زیاد توی فکر و ذهنمون هست که از بچگی به نام غیرت و اینجور حرفها کردن توی مغزمون
    بنظر من انتظارتتو یکم کمتر کن توی این مسایل و یکم به اخلاقیات تمرکزتو بیشتر کن
    درضمن این دیدگاه و تجربه شخصی خودمه که میگم " توی مسایل پوششی و آرایشی یکم سیاست باید داشت و باید بدونی کی و کجا و از همه مهمتر با چه لحنی بیان کنی که تن به خواسته شما بده
    داداش گلم ایشالاه که خدا بهترینهارو برات انتخاب کرده باشه توی این مسیر و شاهد بهترینها باشی
    معذرت میخوام اگر حرفی زدم ناراحتت کردم فقط نیتم این بود که دیدگاهتو باز کرده باشم به مشگل
    یا حق
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  55. کاربران زیر از امجد بزرگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    حالا میرسیم به مشکل داداش گلمون که تاپیکو باز کرده و درمورد اختلافاتش با دختر مورد علاقش صحبت کرده
    ازت معذرت میخوام و چون مثل داداش خودم دونستمت دوست دارم عامیانه و راحت باهم صحبت کنیم البته زیاد وقتتو نمیگیرم
    داداش گلم به گفته خودت اولش که آشنا شدی مگه وظعیت ظاهری و پوشش باب میل شما بود که رابطتتو شروع کردی و بخاطر این میگم شروع کردی چون خودم پسرم و با علم بر اینکه شما برد پیت هم که باشی عمرا یک خانم برای شروع یک رابطه پا پیش بزاره
    حالا این اول ماجرا بود و شما فرض بر این میذاریم که گفتی شاید اگر منو دوست داشته باشه تغییر میکنه که اون دختر خانم هم تا حدودی به گفته شما تغییر کرده و انصافا به نظر من خانم بودنش و احترام گذاشتن به اعقاید شمارو ثابت کرده
    ثانیا در اصل دوست پسرشی نه شوهرش حتی نه نامزدش
    داداشی اون خانم نیت پاکشو به شما نشون داده که دوستتون داره و تغییر کرده و به گفته خودتون بهت التماس کرده که از دست نده شمارو
    شماهم در درجه اول عاقلانه فکر کن و بجای غیرت به خرج دادن به خصوصیات اخلاقیش تمرکز کن و ببین اون چیزی که انتظار داری هست یا نه
    اگر نبود هرچه زودتر و محترمانه از راه درست تمومش کن بیشتر از این بهت وابسته نشه که خدارو خوش نمیاد بزاری وابسته بشه بعد بکشی کنار
    اگر اخلاقیاتش با شما هماهنگ بود و انتظارات شمارو از نظر اخلاقی داشت انشالاه با مادرت یا والدین هماهنگ میکنی که اجازه بگیرن از خانوادشون و تشریف ببرید خواستگاری
    اگر خانواده ایشون رضایت دادن و شما نامزد تلقی شدی برای اون خانم و خانوادش تازه میتونی نظر بدی که چی بپوشه یا چجوری بگرده " این دوران هم باز برای شناخت عمیقتر از خودش و خانوادشه یعنی میشه گفت تازه 50 درصد اومدی جلو (اگر زمانی که اون جشن برگزار شد و شما نامزدش بودی میتونستی نظر بدی فقط و انتظار نداشته باشی 100 درصد به حرف شما عمل کنه چون شما هنوز 50 درصد جلو رفتیی)
    انشالاه این دوران به خوبی و خوشی تموم بشه و شما عقد کنید یا ازدواج کنید اونموقع میتونی این انتظارو داشته باشی که باب میل شما بپوشه
    متاسفانه ما جوونها فکر و اعقاید منفی و اشتباه زیاد توی فکر و ذهنمون هست که از بچگی به نام غیرت و اینجور حرفها کردن توی مغزمون
    بنظر من انتظارتتو یکم کمتر کن توی این مسایل و یکم به اخلاقیات تمرکزتو بیشتر کن
    درضمن این دیدگاه و تجربه شخصی خودمه که میگم " توی مسایل پوششی و آرایشی یکم سیاست باید داشت و باید بدونی کی و کجا و از همه مهمتر با چه لحنی بیان کنی که تن به خواسته شما بده
    داداش گلم ایشالاه که خدا بهترینهارو برات انتخاب کرده باشه توی این مسیر و شاهد بهترینها باشی
    معذرت میخوام اگر حرفی زدم ناراحتت کردم فقط نیتم این بود که دیدگاهتو باز کرده باشم به مشگل
    یا حق
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  57. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط امجد بزرگ نمایش پست ها
    با عرض سلام و آرزوی بهترینها برای تمام اعضا
    در درجه اول یک سوال از الی خانم داشتم راجب این حرفشون که گفتن :
    ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻋﯿﻨﻪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺷﺎﻫﺪﺵ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﻋﻔﺘﯽ ﻭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻭ ﻫﻤﺠﻨﺲ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﻭ ﺷﻬﻮﺕ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﻭ ﺍﺩﻡ ﮐﺸﯽ ﺯﯾﺎﺩﻩ . ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻟﺒﺎﺳﯽ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﮊﻩ ﻣﯿﺮﻥ ﻫﻤﺠﻨﺲ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ
    میشه بپرسم ازتون شما کدوم کشوری رفتید که اینجوری بود و این چیزهارو توش دیدی ؟
    (بحث تایلند و بخصوص پاتایا در کل دنیا شهره عام و خاص هست مخصوصا توی این فصل " البته اینم بگم که دم ملکه تایلند گرم وقتی دید بخاطر فقر اجتماعی فحشا زیاد شده گفت حالا که به این شکله این موعظل اجتماعیرو تبدیل میکنیم به جاذبه گردشگری که هم اقتصاد کشور رونق بگیره هم اینکه اسم فحشا روش نباشه)
    تعریف از خود نباشه بنده تا الان 10 تا کشور خارجی رفتم که بهترینشون میتونم بگم انگلیس بود و بدترینشون پاکستان"هرکس فکر میکنه دروغ میگم یه ایمیل لطف طف کنه خصوصی بفرسته ویزای 10 تا کشور مختلف توی 23 تا سفر توی پاسپورتهام براش عکس ارسال کنم
    قبل از حرفم بگم که بنده مسلمان شیعه هستم و در یک خانواده مذهبی بدنیا اومدم و تا یک هفته پیش به خدا قسم نمازم قضا نداشتم
    اولا که هیچ جای دنیا فکر نمیکنم به اندازه ایران بی بند و باری رایج شده باشه . اگر جوونهای ایران ده تا فیلم فردین و ایرج ندیده بودن مطمعن باشید ایران هم علنی همجنسگرای البته مرد+مرد علنی داشت
    خواهر من اگر از دیگران شنیدی که خارج اینجوریه باید به عرضت برسونم که منظورشون نایت کلاپها بوده نه سطح شهر و نه به این صورت که توی ایرانه
    شما وقت کردی یک شب برو پارک پردیسان "فلکه دوم اریاشهر راسته ستارخان تا میدون توحید و .... ببین چندتا دختر و زن بدبخت بخاطر دوزار پول چه خفت و خواری میکشن " به گفته شما حتما گوشت خوک یا خر خوردن که بی'قیدن و گوشت خر هم بیشعور بودن رو بهشون تززیق کرده که نادیده گرفتن به احساسات و نظافت و مسایل بداشتی براشون مهم نیست که تن به خفتی میدن
    البته گوشت کیلویی 120 هزار تومن هم خداوکیلی مرد میخواد خریدنش که اونا هم چون مرد نیستن نمیخرن
    بابا جمع کنید اسلام و حروم و حلالو این حرفارو " با همین اسلامی که حرفشو میزنید پرایدو دارن میفروشن 52 میلیون
    همین اسلام باعث شد در عرض 5 سال اقتصاد کانادا 3.2 رشد کنه
    من نمیگم دینم بده " کاملترینه من قبول دارم اما هر کشوری در دنیا به خاک سیاه نشست علت اصلیش ادقام شدن دین و سیاست کشورش بود
    ژاپن اقتصاد اول جهان تلقی میشه . به امپراطورش گفتن لال باش و فقط بشین از بالا نگاه کن ببین چه کشوری بسازیم برات
    خواهش میکنم از تمام دوستان یکم چشم باز کنید روی حقایق " ناسلامتی پدرهای ما از بی سوادی مارو به این روز ننداختن که ما تحصیلکرده باشیم و دوباره مثل خودشون فکر کنیم
    معذرت میخوام از تک تک دوستان اگر پر حرفی کردم
    مگر دین از ما چی خواسته که باید از سیاست جدا باشه؟ دین از ما خواسته شده که راستگو باشیم ، وفادار باشیم، دروغ نگیم ، غیبیت نکنیم ، حق الناس رو رعایت کنیم ، مرتکب خیانت دزدی و قتل و تجاوز و نشیم . تاکید اصلی دین رو اخلاق و ادب و احترامه . یعنی وقتی شما میگین که دین از سیاست جدا باشه یعنی باید دزدی و تجاوز و قتل و همجنس گرایی و ازارو دروغ و ... آزاد باشه؟ یعنی آزادی مطلقی که نشه مرز بین انسان و حیوان رو تشخیص داد ؟ حالا به نظرتون امنیت و ارامش رو میشه تضمین کرد؟
    کشورهای خارجی که همجنس گرایی و حمل اسلحه و مصرف ماری جوانا رو ازادکرده خیلی کشورهای موفقی هستن؟؟؟ وقتی در خبرها میشنویم که به خاطر ازادی حمل اسلحه در امریکا ، بچه های دبیرستانی دست به قتل های زدن که هیچ کس جرات نمیکنه فرزندشو مدرسه ثبت نام کنه . یا به خاطر همجنس گرای و ... هزاران بیماری خطرناک درمان ناشدنی از جمله ایدز وجود داره که جان هزاران نفرو به خطر انداخته.
    اگر شما برای گردش گری به چن تا کشور سفر کردید دلیل نمیشه که من از چیزی خبر نداشته باشم و شما همه چیز دان باشید!!!!!! بسیاری از اقوام من در خارج زندگی میکنن . من از اخبار هر لحظه اون ها باخبرم . در ثانی الان دوران عصر حجر نیست که هیچ کس از هم خبر نداشته باشه . به خاطر اینترنت و خبر هر اتفاقی که در هر گوشه ای از دنیا میوفته همه باخبر میشن لازم نیست که حتما به اون کشور سفر کرده باشیم!!!! همه میدونن و دیدن که با هر جشنی و تجمعی چگونه سریع لباسشونو در میارن و خودشو به نمایش میزارن نمونش کانادا و امریکا و کشورهای اروپایی . حتی چن روز پیش در خبرا نوشته بود که کشور دانمارک که جز شادترین کشورها محسوب میشه امار خودکشی در اون بسیار بالا بود.
    اگر شما به چن تا مکان گردشگری رفتین و شاهد گلو بلبل و کوه و جنگل و ابشار بودین دلیل نمیشه که اون کشور شادو امن و همه راضی هستن!
    درسته در کشور ما هم متاسفانه بعضی قوانین اسلام به خوبی اجرا نمیشه و نقص هایی وجود داره و به عبارتی بعضی افراد که متظاهرن ، به اسم دین ضربه های بسیار وحشتناکی رو وارد کردن . ولی آیا این گناهه اسلامه؟ هر کسی یه اشتباهی میکنه سریع به خداو امام و پیامبر هزار جور بی احترامی و توهین میکنن. در حالی که باید بین اسلام و رفتار اشتباه این ادما تفاوت قائل بشیم .
    حتی گفته شده وقتی امام زمان ظهور میکنن همه فکر میکنن یه دین جدید اومده و پیغمبر جدیدی ظهور کرده چون اسلامی واقعی رو به نمایش میزارن که دنیا مثله بهشت میشه .
    ولی چرا نمیتونیم اون اسلام واقعی رو ببینیم چون انواعی از انسان ها با عقاید مختلفی بین ما وجود دارن که سعی دارن چهره دینو خراب کنن اینجا با کمی تفکر میشه فهمید که اسلام چیزی جز عشقو احترام و خوبی نیست.
    ویرایش توسط eli2 : 07-29-2019 در ساعت 08:37 PM

  58. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  59. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    چه مضحک
    که کسی بخواد دین رو از اخلاق جدا کنه!
    اخلاق ظرف دین هست،
    ممکنه یه آدم اخلاق مدار متدین نباشه!
    اما حتما یه آدم متدین اخلاق‌مدار رفتار میکنه...

  60. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    بنظر بنده هم حرفهای امجد بزرگ درست و منطقی بود چونکه
    شما فرمودید دین از شما خواسته راستگو باشیم دروغ نگوییم و وفادار باشیم
    اینجا من یک سوال دارم الان دین کشور ایران اسلام است و سیاست آن بر مبنای دین پایه گذاری شده درسته
    بنظر شما در حال حاضر سیاست دولتمردان با ملت صادقانه باوفا هستند و هیچ دروغی تا به نال نشنیدیم ؟
    این چه صداقتیه که به ملت بگن اگر ما انرژی اتمی میخوایم بخاطر مصلحت ملته که برق و .... برای رفاه ملت بتونیم از انرژی اتمی استفاده بکنیم که همه ملت و دنیا فهمیدن ایران صلاح اتمی داره (کاری به صلاح نداریم)
    مگه از سال 84 شروع نشد این بحثا . ما اصلا انرژی پاک نمیخوایم که انقدر تحریم بشیم اینمه بدبختی توی جامعه زیاد بشه که جوونهای ما دیگه نتونن تشکیل خانواده بدن و در نتیجه سن ازدواج بره بالا و فحشای بین جوونترهای جامعه بیداد کنه
    خوب این صداقت
    مگه نمیگید وفادار باشن " شما کدوم ارگان یا نهادی رفتی که برای رجوع به پروندتون یا کار شما از شما باج نگیره و در اسرع وقت کار شمارو انجام بده
    دروغ هم که اصلا نشنیدیم از بنیان که آب برق گاز مجانی بود خداروشکر راست بود و هنوز هم در تهران حداقل با تلفن برای هر واحد 200 هزار تومن تموم میشه
    حق الناس که کاملا داره رعایت میشه " شمایی که میگه دنیای ارتباطاته اسم خاوری و ده تای مثل اون به گوشتون خورده یا نه " جالب اینجاست که قبلا میخواستن معرفی کنن مثلا میگفتن خ.ر الان دیگه کار به جایی رسیده که دیگه مهم نیست که ملت بدونن طرف کی بوده یا نه و اسم کامل اعلام میکنند
    خیانت که اصلا ندیدیم بر مبنای دین دارم عرض میکنما : توی دین اسلام اعدام کردن دختر باکره ممنوع اعلام شده "دست آویز قشنگی بود یرای خیانت به فرزند کسانی که همین انقلابو ساختن و دختر مردم بدون اجازه والدین حالا چجوری و کجای دین تبصره داشت ما نمیدونیم که صیغه فلان کس و فلانی میشدن و یک شب ... بعد اعدام میشدن . در اصل این خیانت نیست که
    تاکید دین اخلاق و ادب و احترامه که خدا روشکر اکثر ما دیدیم وقتی یکنفر جرمی مرتکب میشه و میخوان دستگیرش کنن با چه الفاظ محترمانه مادر و خواهر به استقبال مجرم میرن
    دین جدای سیاست چه ربطی به آزادی مطلق داره . اگر دیدگاه شما اینه باید به عرضتون برسونم شما تا الان دیندار خوبی نبودی و چون قانون بوده ملزم به اجرای دین در کنار قانون بودید
    بنظر شما زنهای همون کشورهای غربی و اروپایی بیشتر خیانت میکنند یا زنهای کشور ما ؟
    مردی که داره ماهی 2/5 حقوق میگیره اولا که به گفته خود آقایون هرکس زیر 5 درآمد داشته باشه زیر خط فقر باید زندگی کنه حالا شما بگو وقتی یک زن 1 سال بخواد یک مانتوی حراج شده زیقی 50 تومنی بپوشه نهایتا 3 سال تحمل میکنه ولی آخرش با یک پیشنهاد یک کادو یک مانتوی 300 تومنی خودش که هیچ بنیانشم میبازه
    متاسقانه نمیدونم چرا بعضی از افراد یا خودشون از درجه سیاستگذاران و عوامل محسوب میشن که انقدر واضح حمایت میکنند و سنگ بدبختیرو بیشتر به سینه میزنن یا داستانشون اون فردیه که قطار هم از روشون رد بشه نمیخوان بیدار بشن حالا هی شما بگو پراید 52 میلیون
    هی بگو تعارض عربهای عراق و چشم بد به ناموس مملکت
    هی بگو یارانه 45 تومنی و قبض 200 تومنی بیدار نمیشه که نمیشه
    اصلا گور بابای غرب و اروپا
    ما میگیم اونا لجن و پست مایه
    ما که خودمونو بالاتر و برتر میدونیم و میگیم اصلحه دست بچه دبیرستانیامون نیست وجود میخوام یک زن 25 ساله ساعت 2 شب یعنی 2 سحر از منزل خارج بشه و بر فرض مثال 3کیلومتر مسیرو یا پیاده یا با تاکسی بره داروخانه و برای شوهرش که داره از تب میسوزه یک دارو بخره و برگرده
    از خانمهای جمع خودمون کی میتونه همین کارو انجام بده . شمارو به قران که سینه حضرت محمد بود قسم میدم راستشو بگد

  62. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    بنظر بنده هم حرفهای امجد بزرگ درست و منطقی بود چونکه
    شما فرمودید دین از شما خواسته راستگو باشیم دروغ نگوییم و وفادار باشیم
    اینجا من یک سوال دارم الان دین کشور ایران اسلام است و سیاست آن بر مبنای دین پایه گذاری شده درسته
    بنظر شما در حال حاضر سیاست دولتمردان با ملت صادقانه باوفا هستند و هیچ دروغی تا به نال نشنیدیم ؟
    این چه صداقتیه که به ملت بگن اگر ما انرژی اتمی میخوایم بخاطر مصلحت ملته که برق و .... برای رفاه ملت بتونیم از انرژی اتمی استفاده بکنیم که همه ملت و دنیا فهمیدن ایران صلاح اتمی داره (کاری به صلاح نداریم)
    مگه از سال 84 شروع نشد این بحثا . ما اصلا انرژی پاک نمیخوایم که انقدر تحریم بشیم اینمه بدبختی توی جامعه زیاد بشه که جوونهای ما دیگه نتونن تشکیل خانواده بدن و در نتیجه سن ازدواج بره بالا و فحشای بین جوونترهای جامعه بیداد کنه
    خوب این صداقت
    مگه نمیگید وفادار باشن " شما کدوم ارگان یا نهادی رفتی که برای رجوع به پروندتون یا کار شما از شما باج نگیره و در اسرع وقت کار شمارو انجام بده
    دروغ هم که اصلا نشنیدیم از بنیان که آب برق گاز مجانی بود خداروشکر راست بود و هنوز هم در تهران حداقل با تلفن برای هر واحد 200 هزار تومن تموم میشه
    حق الناس که کاملا داره رعایت میشه " شمایی که میگه دنیای ارتباطاته اسم خاوری و ده تای مثل اون به گوشتون خورده یا نه " جالب اینجاست که قبلا میخواستن معرفی کنن مثلا میگفتن خ.ر الان دیگه کار به جایی رسیده که دیگه مهم نیست که ملت بدونن طرف کی بوده یا نه و اسم کامل اعلام میکنند
    خیانت که اصلا ندیدیم بر مبنای دین دارم عرض میکنما : توی دین اسلام اعدام کردن دختر باکره ممنوع اعلام شده "دست آویز قشنگی بود یرای خیانت به فرزند کسانی که همین انقلابو ساختن و دختر مردم بدون اجازه والدین حالا چجوری و کجای دین تبصره داشت ما نمیدونیم که صیغه فلان کس و فلانی میشدن و یک شب ... بعد اعدام میشدن . در اصل این خیانت نیست که
    تاکید دین اخلاق و ادب و احترامه که خدا روشکر اکثر ما دیدیم وقتی یکنفر جرمی مرتکب میشه و میخوان دستگیرش کنن با چه الفاظ محترمانه مادر و خواهر به استقبال مجرم میرن
    دین جدای سیاست چه ربطی به آزادی مطلق داره . اگر دیدگاه شما اینه باید به عرضتون برسونم شما تا الان دیندار خوبی نبودی و چون قانون بوده ملزم به اجرای دین در کنار قانون بودید
    بنظر شما زنهای همون کشورهای غربی و اروپایی بیشتر خیانت میکنند یا زنهای کشور ما ؟
    مردی که داره ماهی 2/5 حقوق میگیره اولا که به گفته خود آقایون هرکس زیر 5 درآمد داشته باشه زیر خط فقر باید زندگی کنه حالا شما بگو وقتی یک زن 1 سال بخواد یک مانتوی حراج شده زیقی 50 تومنی بپوشه نهایتا 3 سال تحمل میکنه ولی آخرش با یک پیشنهاد یک کادو یک مانتوی 300 تومنی خودش که هیچ بنیانشم میبازه
    متاسقانه نمیدونم چرا بعضی از افراد یا خودشون از درجه سیاستگذاران و عوامل محسوب میشن که انقدر واضح حمایت میکنند و سنگ بدبختیرو بیشتر به سینه میزنن یا داستانشون اون فردیه که قطار هم از روشون رد بشه نمیخوان بیدار بشن حالا هی شما بگو پراید 52 میلیون
    هی بگو تعارض عربهای عراق و چشم بد به ناموس مملکت
    هی بگو یارانه 45 تومنی و قبض 200 تومنی بیدار نمیشه که نمیشه
    اصلا گور بابای غرب و اروپا
    ما میگیم اونا لجن و پست مایه
    ما که خودمونو بالاتر و برتر میدونیم و میگیم اصلحه دست بچه دبیرستانیامون نیست وجود میخوام یک زن 25 ساله ساعت 2 شب یعنی 2 سحر از منزل خارج بشه و بر فرض مثال 3کیلومتر مسیرو یا پیاده یا با تاکسی بره داروخانه و برای شوهرش که داره از تب میسوزه یک دارو بخره و برگرده
    از خانمهای جمع خودمون کی میتونه همین کارو انجام بده . شمارو به قران که سینه حضرت محمد بود قسم میدم راستشو بگد

  64. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    بنده هم مخالف توهین به دین هستم
    منور بنده هم این بود که دینی که در نظام و سیاست شاهد اون هستیم اصلا دین اسلام و عدل علی نیست
    اگریک پنجم از عدالت حضرت علی (ع) اجرا بشه در قوانین و سیاست بخدا با موقعیت و مردم خوب و صبوری که داره بخدا ایران گلستان میشد ولی افسوس که نیست

  65. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  66. بالا | پست 40


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    دوستان
    من پیام های شما را تک به تک دقیق خوندم.
    خیلی حرفا درسته و خیلی ها هم نه. البته از نظر من.

    کلا بحث دین و مذهب و کار عقلانی را قاطی نکنید.

    من اون بحث دوستی که گفته بودند هرچه که دین تایید یا جلو گیری کرده و بعدها علم و عقل هم به همون نتیجه رسیده را قبول دارم. واقعا مشترکات زیادی وجود داره.
    ولی تنها دلیلی که من خودمو مذهبی نمیدونم اینه که من به روش تقلیدی کار نمیکنم، یعنی مثلا همین پوشش را خودم دارم توی جامعه میبینم که کسی که پوشش مناسب تری داره از احترام و امنیت بیشتری هم برخورداره. روزی 100 بار توی خیابون و محل کار دارم به چشم میبینم.
    در رابطه با مشروب که دیگه کاملا تابلو هست که ادمی که مشروب میخوره به پست ترین حالت ممکن میره و دیگه ارزش یک انسان را نداره.
    اینا هم که گفتم مسائل خیلی واضحی هستند. زندگی خیلی گسترده تر از حجاب و مشروب و این چیزا است.

    دلیل دیگه ای هم که به روش تقلیدی کار نمیکنم اینه که درحال حاظر دین ما تحریف شده هست. هر کسی از راه رسیده یه چیزی به نفع خودش بهش اضافه کرده یا کم کرده. واگرنه، ادم عاقل باید از اول مسیر راه مطمئن را جلو بره و از تجربیات دیگران استفاده کنه (تقلید کنه) و در طول مسیر سعی کنه دلیل هر کاریو پیدا کنه. نه اینکه بخواد همه چیزو خودش امتحان کنه ببینه نتیجش خوبه یا نه، که اگر اینطور بود ما الان هم هنوز باید برای غذا خوردن با نیزه میرفتیم شکار.



    نامزد عزیز من هم هر کاری دلش میخواد نمیکنه مخصوصا وقتی دعوا میشه اصلا سعی نمیکنه حرص منو در بیاره، فقط گاهی پاش میلغزه و با صحبتی که باهاش داشتم گفت که فقط وسوسه شده. خدا را شکر دختر بسیار خوبیه و حداقل اهل صحبت و گفتمان است.
    نامزد من قلبا میخواد تغییر کنه و بستر و بنیان این تغییر را هم داره. البته تغییر خیلی بزرگی هم نیست. فقط توی پوشش و وفای به عهد یکمی بیشتر رعایت کنه باقی چیزا حله.

    این حرف را قبول دارم که حتی اگه ایشون خودشون هم تمایل به تغییر دارند من نباید بیش از حد اصرار میکردم و شاید قولی که ایشون به من داده از روی وابستگی و ترس از از دست دادن من بوده باشه. من قبول دارم که اینجا اشتباه کردم و نباید اینقدر پا فشاری میکردم که نتیجه اش بشه بدقولی (خیانت عاطفی) نامزدم و کوچیک و بی ارزش شدن حرف خودم.

    ولی در هر صورت من با توجه به مجلس عروسی که دعوت بودند و نوع مهمان هایی که اونجا حظور داشتند، هنوز هم بر این عقیده هستم که ایشون ضرر بزرگی کردند که با اون لباس رفتند عروسی و جدای عهد و قولی که به هم داده بودیم، خود ایشون هم اسیب زیادی سر این مسئله میبینند و چون همسر و نامزد من هستند، این اسیب متوجه من هم خواهد شد. درواقع اینهمه التماس 7 ماهه من دلیلی فرا تر از پوشش و حجاب داشت. صد البته پوشش ایشون برای من خیلی خیلی مهمه. ولی اوضاع زمانی بدتر میشه که بگم چندتا از خواستگارای سابق ایشون هم توی اون مجلس بودند. درواقع چند نفر توی اون مجلس بودند که به ایشون در گذشته نظر داشتند و تحمل این موضوع برای من واقعا سخته. و میدونم این نوع پوشش ایشون در اون مجلس، در اینده چه ضربه سختی به پیکره خانواده ما وارد میکنه.
    درواقع اصرار شدید من بخاطر دانش بر ضرر و زیان شدید نتیجه پایانی کار بوده. من این موضوع را قبل عروسی هم برای نامزدم به طور واضح توضیح دادم. ولی افسوس که نادیده گرفته شد.

    در پایان با توجه به شرایط سنی نامزدم هم من خیلی امید دارم که در اینده ثابت قدم تر راه زندگی را پیش ببره.
    شما خودتونو بی مذهب ندونید، از نظر من شما مذهبی متفکر هستید که مسائلو طوطی واری تقلید نمیکنه بلکه با عقلش اول تحلیلشون میکنه و درستشو برمیداره و غلطشو میندازه دور.

  67. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    بنده هم مخالف توهین به دین هستم
    منور بنده هم این بود که دینی که در نظام و سیاست شاهد اون هستیم اصلا دین اسلام و عدل علی نیست
    اگریک پنجم از عدالت حضرت علی (ع) اجرا بشه در قوانین و سیاست بخدا با موقعیت و مردم خوب و صبوری که داره بخدا ایران گلستان میشد ولی افسوس که نیست

  68. بالا | پست 42


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    بنظر بنده هم حرفهای امجد بزرگ درست و منطقی بود چونکه
    شما فرمودید دین از شما خواسته راستگو باشیم دروغ نگوییم و وفادار باشیم
    اینجا من یک سوال دارم الان دین کشور ایران اسلام است و سیاست آن بر مبنای دین پایه گذاری شده درسته
    بنظر شما در حال حاضر سیاست دولتمردان با ملت صادقانه باوفا هستند و هیچ دروغی تا به نال نشنیدیم ؟
    این چه صداقتیه که به ملت بگن اگر ما انرژی اتمی میخوایم بخاطر مصلحت ملته که برق و .... برای رفاه ملت بتونیم از انرژی اتمی استفاده بکنیم که همه ملت و دنیا فهمیدن ایران صلاح اتمی داره (کاری به صلاح نداریم)
    مگه از سال 84 شروع نشد این بحثا . ما اصلا انرژی پاک نمیخوایم که انقدر تحریم بشیم اینمه بدبختی توی جامعه زیاد بشه که جوونهای ما دیگه نتونن تشکیل خانواده بدن و در نتیجه سن ازدواج بره بالا و فحشای بین جوونترهای جامعه بیداد کنه
    خوب این صداقت
    مگه نمیگید وفادار باشن " شما کدوم ارگان یا نهادی رفتی که برای رجوع به پروندتون یا کار شما از شما باج نگیره و در اسرع وقت کار شمارو انجام بده
    دروغ هم که اصلا نشنیدیم از بنیان که آب برق گاز مجانی بود خداروشکر راست بود و هنوز هم در تهران حداقل با تلفن برای هر واحد 200 هزار تومن تموم میشه
    حق الناس که کاملا داره رعایت میشه " شمایی که میگه دنیای ارتباطاته اسم خاوری و ده تای مثل اون به گوشتون خورده یا نه " جالب اینجاست که قبلا میخواستن معرفی کنن مثلا میگفتن خ.ر الان دیگه کار به جایی رسیده که دیگه مهم نیست که ملت بدونن طرف کی بوده یا نه و اسم کامل اعلام میکنند
    خیانت که اصلا ندیدیم بر مبنای دین دارم عرض میکنما : توی دین اسلام اعدام کردن دختر باکره ممنوع اعلام شده "دست آویز قشنگی بود یرای خیانت به فرزند کسانی که همین انقلابو ساختن و دختر مردم بدون اجازه والدین حالا چجوری و کجای دین تبصره داشت ما نمیدونیم که صیغه فلان کس و فلانی میشدن و یک شب ... بعد اعدام میشدن . در اصل این خیانت نیست که
    تاکید دین اخلاق و ادب و احترامه که خدا روشکر اکثر ما دیدیم وقتی یکنفر جرمی مرتکب میشه و میخوان دستگیرش کنن با چه الفاظ محترمانه مادر و خواهر به استقبال مجرم میرن
    دین جدای سیاست چه ربطی به آزادی مطلق داره . اگر دیدگاه شما اینه باید به عرضتون برسونم شما تا الان دیندار خوبی نبودی و چون قانون بوده ملزم به اجرای دین در کنار قانون بودید
    بنظر شما زنهای همون کشورهای غربی و اروپایی بیشتر خیانت میکنند یا زنهای کشور ما ؟
    مردی که داره ماهی 2/5 حقوق میگیره اولا که به گفته خود آقایون هرکس زیر 5 درآمد داشته باشه زیر خط فقر باید زندگی کنه حالا شما بگو وقتی یک زن 1 سال بخواد یک مانتوی حراج شده زیقی 50 تومنی بپوشه نهایتا 3 سال تحمل میکنه ولی آخرش با یک پیشنهاد یک کادو یک مانتوی 300 تومنی خودش که هیچ بنیانشم میبازه
    متاسقانه نمیدونم چرا بعضی از افراد یا خودشون از درجه سیاستگذاران و عوامل محسوب میشن که انقدر واضح حمایت میکنند و سنگ بدبختیرو بیشتر به سینه میزنن یا داستانشون اون فردیه که قطار هم از روشون رد بشه نمیخوان بیدار بشن حالا هی شما بگو پراید 52 میلیون
    هی بگو تعارض عربهای عراق و چشم بد به ناموس مملکت
    هی بگو یارانه 45 تومنی و قبض 200 تومنی بیدار نمیشه که نمیشه
    اصلا گور بابای غرب و اروپا
    ما میگیم اونا لجن و پست مایه
    ما که خودمونو بالاتر و برتر میدونیم و میگیم اصلحه دست بچه دبیرستانیامون نیست وجود میخوام یک زن 25 ساله ساعت 2 شب یعنی 2 سحر از منزل خارج بشه و بر فرض مثال 3کیلومتر مسیرو یا پیاده یا با تاکسی بره داروخانه و برای شوهرش که داره از تب میسوزه یک دارو بخره و برگرده
    از خانمهای جمع خودمون کی میتونه همین کارو انجام بده . شمارو به قران که سینه حضرت محمد بود قسم میدم راستشو بگد
    خب شما که این قسمها رو میدید چرا نمیدونید اینکه خانمی نصف شب نمیتونه بره داروخانه این اصلاً به حکومت ربط نداره، این به میزان دینداری و اخلاق مردم ربط داره چجور باهاش برخورد کنن که روز به روز سطح دینداری کاهش پیدا میکنه و برخوردها بدتر میشه.
    طبق حرف شما حکومت باید بالا سر هر نفر یه نفر دیگه ای رو با تفنگ پر بذاره تا اگه خطا کرد دستگیر بشه، حالا گیرم که دستگیر شد فایدش چیه وقتی طرف خودش حالیش نیست چه رفتاری باید داشته باشه؟

    اینکه بعضی از آقایون جامعه بی فرهنگ و بی ادب و هوسران تشریف دارن اصلاً به جنبه سیاسی دین ربط پیدا نمیکنه که به زور ربطش میدین.

    گیرم که اصلاً دین ندارن همون فرهنگ و سوادی که ادعاشو دارن چی شده و کجا رفته؟

    خواهشاً اشتباهات و افکار و رفتار افراد رو به دین ربط ندید، دین درست و غلط رو مشخص کرده حالا اگه افراد تمایل دارن به دلخواه خودشون زندگی کنن پس عواقبشو باید بپذیرن.

    مشکل شماها اینه نمیتونید همه مسائلو زمانی که نیاز هست توام ببینید و زمانی که نیاز شد تفکیک کنید.
    همیشه بخشی از مسائلو میچسبید و بخشهای دیگشو رها میکنید، حرفتون در مورد جدایی دین از سیاست دقیقاً همینو نشون میده.

    من میگم حتی اگه دین رو از سیاست جدا کنیم، بازم آقایون جامعه ما همین شکلی هستن و بازم یه خانم نمیتونه نصف شب با خیال راحت بره داروخانه.
    ویرایش توسط Experience : 07-30-2019 در ساعت 02:25 AM

  69. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  70. بالا | پست 43


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    بنده هم مخالف توهین به دین هستم
    منور بنده هم این بود که دینی که در نظام و سیاست شاهد اون هستیم اصلا دین اسلام و عدل علی نیست
    اگریک پنجم از عدالت حضرت علی (ع) اجرا بشه در قوانین و سیاست بخدا با موقعیت و مردم خوب و صبوری که داره بخدا ایران گلستان میشد ولی افسوس که نیست
    اجرایی شدن عدالت حضرت علی(ع) نیاز به با هم بودن دین و سیاست داره.

  71. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  72. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    من نمیدونم شما مردی یا زن . اگر مردی به چشم برادری اگر زنی به چشم خواهری میگم قربون دهنت و کلامت
    خودتون الان ج اون دوستمون رو دادی که میگفت توی غرب فلان کارو میکنن یا با اسلحه قتل انجام میدن پس یعنی بی فرهنگ تشزیف دارن یا دولتمردهاشون ال و بل ....
    اینکه جامعه چه عملی انجام میدن در درجه اول درست و منطقی که هیچ ربطی به دین نداره اصلا
    اون کسایی که موافق بودن دین و قانون سیایستی مملکت باهم باید تلفیقی باشه بیان جواب شمارو بدن که چرا مبنای اصلی قانونی سیایت یک دولت وقتی اسلامیه چرا باید جامعه انقدر مخالف دین باشن
    ببین دوست عزیز من میگم بر فرض مثال ساده شما و بنده سر وقت بریم مسجد نماز جماعت برای ادای دین و واجبات روزمره این به جای خود
    دیگه برای استخدام شدن توی یک کارخانه چه ربطی داره که بخش عقیدتی از گزینش شونده بپرسن با کدوم پا وارد توالت بشوی درسته
    دوست عزیز من میگم اگر هرچیزی سرجای خودش قرار میگرفت و هی فرت و فرت هرچیزیرو به اسم اسلام به نفع خودشون تموم نمیکردن هیچکس دلزده نمیشد از دین
    نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه
    در کل بازهم میگم بنده با دین اسلام مشکلی ندارم اما این اسلامی که الان مشاهده میکنیم با اینهمه مشکلاتی که یه جزء کوچیکی بود مثال زدم توی ج قبلیرو نه اسلام میبینم و نه میدونم
    شما خودت فکر یه بچه 3/4 ساله باید 3 روز شما سرپرستش باشی
    روز اول میخواد یک کار اشتباه انجام بده و شما ممانعت میکنی و باز ببینی میخواد همون کارو انجام بده میگی اگر انجام ندی یک شکلات بهت میدم و به عشق شکلات سرف نظر میکنه
    روز دوم هم به همین روال با شکلات جلوگیری میکنی
    ولی روز سوم دیگه شکلات هم جوابگوی ممانعت نیست
    درسته
    حالا همین مثال با سیاست اسلامی امروز میشه این شکلی
    ملت مشروب نخورن حرامه خوب نخوردیم چه امتیاز مثبتی برای ما داشت " ملتو بدتر از مشروب خواری سوق دادن به کشیدن شیشه
    ملت پول نزول ندن چون حرامه " بجاش بانک مسکن بده به نام وام و 3 برابر اصل پول دریافت کنه
    زن و مرد تماس فیزیکی نداشته باشد " دختر آقآی لاریجانی با موهای باز و .... بره مدرک دکتراشو از رییس دانگشگاه آکسفورد بگیره و همدیگرو بغل کنن و ماچ کنن اشکالی نداره
    شما به اون بچه 3 ساله شکلاتشو دادی و زمانی که از چشمش افتاد دیگه قبول نکرد
    وای بحال ما که هیچ شکلاتی که نگرفتیم هیچ تازه جیبمون رو هم زدن
    بخاطر اینه که شما امنیت نداری وگرنه کسی که 25 سالگی بره سر زندگیش و زن و بچهاش و خیلی راحت زندگیش بچرخه و در کنار خانواده خوش باشه و لذت ببره بیقخود میکنه ببینه شما ساعت 2 شب بیرونی و بد نگاهت کنه
    این مثالها که دیگه روشن و واضح بود چرا میگم دین و از سیاست باید جدا کنند
    به هممون قران خود من هم تا یک هفته پیش نماز قضا حتی نماز صبح نداشتم و هرسال دوبار مشهدمو باید میرفتم
    . توی سن 27 سالگی مکه رفتم
    کربلا و نجفمو رفتم فقط حضرت زینب بطلبه برم پابوسش میتونم بگم به یکی از آرزوهام رسیدم
    دوست عزیز هیچ کدوم از کسانی هم که میگن دین بده شما پیدا نمیکنی که یکیشون ظهر عاشورا سیاه پوش امام حسین نباشه و شبش شمع روشن نکنه و اشک نریزه ولی متاسفانه انقدر به اسم دین در تنگنا و فشار قرار گرفته که میگه بابا اصلا نخواستیم این دین مال خودتون بردارید بری بذارید راحت بشم
    ببخشی که پر حرفی کردم . از همه معذرت میخوام
    شب خوش

  73. بالا | پست 45


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    من نمیدونم شما مردی یا زن . اگر مردی به چشم برادری اگر زنی به چشم خواهری میگم قربون دهنت و کلامت
    خودتون الان ج اون دوستمون رو دادی که میگفت توی غرب فلان کارو میکنن یا با اسلحه قتل انجام میدن پس یعنی بی فرهنگ تشزیف دارن یا دولتمردهاشون ال و بل ....
    خب این حرفی که شما میگید انتقاد به رفتار مسئولین هست و همه ما این انتقاد رو داریم و اگه مردم نمیتونن مسائلو از هم تفکیک کنن و خرابکاری مسئولین رو گردن دین میندازن، مشکل از مردمه.
    دین مخالف دزدی و حیف و میل بیت المال هست، حالا مسئولین گند میزنن، مردم باید یقه مسئولینو بچسبن نه یقه دین رو.
    چون همین مسئول در حکومت بدون دین هم خرابکاری خواهد کرد.

    حرف من در مورد اصل قضیه بود و شما فکر کنید یه حکومت دین اسلام درش دخالت نداره اونوقت میشه بگید عدالت حضرت علی(ع) رو با چه معیاری میخواد در جامعه برقرار کنه؟
    یا حرف شما اینه که فقط اسم دین رو نیارن اما پشت پرده از دین استفاده کنن؟

    ویرایش توسط Experience : 07-31-2019 در ساعت 12:43 PM

  74. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : نامزدی، بد قولی و خیانت عاطفی

    ببین دوست عزیز منو شما تا اینجاشو باهم موافقیم که سیاست ما در لباس اسلام داره هرکاری که میخواد میکنه و معتقد به این هم هستیم که تمام مشکلات ما از سوی سیاست اشتباه ماست نه لباس اسلامی که پوشیدن من مخالف اون دسته از دوستانی هستم که میگفتن نباید دینو از سیاست جدا کرد " من منظورم دقیاق این بود تا زمانی که به اسلام مشکلات ما از سوی دولت و سیاست رو به افزایشه خوب مسلمه که دین زده بشیم و هر روز شاهد کمرنگتر شدن دیدن در جامعه باشیم
    دقیقا این شده نقطه قوت هرجومرج برای سیاست ما و با آگاهی به اینکه اگر دین از سیاست جدا بشه فاتحه نظام خوندست و دیگه سپر بلایی ندارن که بخوان از خودشون دفاع کنند
    زمانی که به نام عدل علی (ع) هر غلطی نکنند شما یکبارشو نادیده میگیری دوبارشو نادیده میگیری ولی سومین بار حداقل تا حد توان اقدام میکنی که جلوی کارو بگیری درست همونجوری که پدرها و بزرگترهای ما یک روزی گفتن شاه دیگه بیش از اندازه اشتباه کرده و دیگه بخششی در کار نیست که کوتاه بیایم
    درضمن دوست عزیز اگر دقت کنی تمام دینها اعم از مسیحیت (تمام شاخها) " یهودی " اسلام " بودا " و.... تما نقل فولشون میشه گفتار نیک " کردار نیک " افکار نیک یا مثال زمین گرد است و .....
    اگر درست فکر کنیم و درست عمل کنیم و درست فکر کردن و عمل کردن رو از گفتار به دیگران نشون بدیم و آموزش بدیم یعنی همون عدل علی
    یا علی و شب بر همگان خوش
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  75. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زنان ترکیه ای، شوهر می خواهند!
    توسط فرشته مهربان در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-05-2017, 11:45 AM
  2. کاهش خشکی، اگزما و خارش گوش با جرم
    توسط Artin در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2014, 11:05 AM
  3. چاقی در میانسالی، دشمن حافظه!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی میانسالی و سالمندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 03:31 PM
  4. شما کدام یک هستید؟ دیداری، شنیداری، لمسی!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-14-2013, 02:01 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد