خواهرم دوست پسر داره،چیکارکنم؟

[MARYAM KAABI]

سلام،لطفا راهنماییم کنید
من یه خواهر 15-16 ساله دارم که یه دو سالی میشه توی گوشیش با پسرا چت میکنه،چند بار اولی که مچش رو گرفتیم چت هاشون رمانتیک بود،ولی دفعات بعدی رابطه ی عاشقانه ای در کار نبود و فقط چت میکردن و چت هاشون هم اصلا خوب نبود.مادرم به خاطر یه سری مشکلات سه سال پیش از پدرم جدا شد و ما پیش مادرم زندگی میکنیم.من حس میکنم جدایی مادر و پدرم از هم روش تاثیر گذاشته،ولی کاری نمیشه کرد و پدرم هم تقریبا مارو فراموش کرده.ما بعد از اینکه برای بار هشتم مچش رو گرفتیم،تصمیم گرفتیم که گوشیش رو ازش بگیریم.به نظرتون کار درستی کردیم؟ما الان باید در رابطه با خواهرم چه کاری انجام بدیم؟ بدون پدرم کاری از دستمون برمیاد؟

[رزمریم]

سلام دوست عزیز
شما هرچقدر ایشون رو محدود‌تر کنید ، در واقع حریص‌تر میشه!
در مقابلش جبهه نگیرید ، و طوری رفتار نکنید که انگار فاجعه رخ داده!
دوستانه باهاش صحبت کنید و اجازه بدید حس امنیت و اعتماد به شما پیدا کنه و هر حرفی داره راحت به شما بگه
اینطوری حداقل خیالتون راحته که پیش شما حرفاشو میگه
با توجه به ماجرای طلاق...بهتر هر سه به یک مشاور خانواده مراجعه کنید!
کنار خواهرتون باشید و ایشون رو از عواقب این دوستی‌ها آگاه کنید! نه با خشم، یا حتی خواهش و التماس!
مثه دو تا دوست..

[SHERVIN"66]

سلام و سحرگاهتون خوش
به نظر من جلوگیری اصلا کار درستی نیست و همونطور که خواهر رز مریم فرمودن بدتر حریص میشه شاید چیزی در اون رابطه هست که شما دوست ندارید به اون نقطه برسه
بهترین راه در درجه اول نگاه کردن از زاویه دید اون شخص به مساله
درجه دوم همراهی کردن اون شخص و آگاه کردن از اصل مساله
درجه سوم با آگاهی شخص از اصل مساله اقدام به جلوگیری کنید که هم برای خودش خوشایند باشه هم مقصود شما حاصل شده باشه
اول گوشیشو بدید و با بیان اینگونه حرفها که انسان هم استفاده درست هم غلط میتونه از این گوشی داشته باشه
استفاده درست شامل این و این و این میشه
استفاده نادرست شامل این و این و این میشه
بخاطر این دلایل درسته و بخاطر این دلایل نادرسته
وقتی به مرحله آگاهی برسه خودش با جون و دل قبول میکنه که راه درسترو انتخاب کنه

[MARYAM KAABI]

یادمه که بار اول خیلی باهاش بد رفتار کردیم،و بعد از یه هفته تنش دوباره همه چی به روال عادی برگشت،دفعات بعدی شدت برخورد ما کمتر بود و مادرم سعی کرد خونسردیشو حفظ کنه،اما حس میکنم که دیگه براش عادی شده چون ما هردفعه بدون هیچ تنبیهی ازش میگذشتیم ولی انگار الان امادگی داره و با خودش میگه،خوب یخورده دعوام میکنن بعد اروم میشن...
از راهنمایی هاتون هم ممنونم

[رزمریم]

یادمه که بار اول خیلی باهاش بد رفتار کردیم،و بعد از یه هفته تنش دوباره همه چی به روال عادی برگشت،دفعات بعدی شدت برخورد ما کمتر بود و مادرم سعی کرد خونسردیشو حفظ کنه،اما حس میکنم که دیگه براش عادی شده چون ما هردفعه بدون هیچ تنبیهی ازش میگذشتیم ولی انگار الان امادگی داره و با خودش میگه،خوب یخورده دعوام میکنن بعد اروم میشن...
از راهنمایی هاتون هم ممنونم

خب عزیزم همه‌ی بحث‌ها بالاخره یه روز به آرامش میرسه
یا از اون حداکثر تنش کم میشه
شما نباید اونو از خودتون بترسونید
بلکه باید از عواقب کارش باخبرش کنین
قرار نیست از شما بترسه، اتفاقا شما باید حمایتش کنین و بهش اطمینان خاطر بدید که توی هر شرایطی کنارش هستین
اما اگر یه روزی این روابط خطرساز بشه دیگه از دست شما هم کاری برنمیاد
آگاهی بهش بدید، نه ترس و وحشت!
آدما کلا حریص هستن! شما وقتی بهش آگاهی بدین اون برای دانایی و مراقبت بیشتر حریص میشه
اگرم باهاش دعوا کنین برای جنگ‌ و دعواهای بعدی حریص‌تر میشه

[delvapas2000]

سلام،لطفا راهنماییم کنید
من یه خواهر 15-16 ساله دارم که یه دو سالی میشه توی گوشیش با پسرا چت میکنه،چند بار اولی که مچش رو گرفتیم چت هاشون رمانتیک بود،ولی دفعات بعدی رابطه ی عاشقانه ای در کار نبود و فقط چت میکردن و چت هاشون هم اصلا خوب نبود.مادرم به خاطر یه سری مشکلات سه سال پیش از پدرم جدا شد و ما پیش مادرم زندگی میکنیم.من حس میکنم جدایی مادر و پدرم از هم روش تاثیر گذاشته،ولی کاری نمیشه کرد و پدرم هم تقریبا مارو فراموش کرده.ما بعد از اینکه برای بار هشتم مچش رو گرفتیم،تصمیم گرفتیم که گوشیش رو ازش بگیریم.به نظرتون کار درستی کردیم؟ما الان باید در رابطه با خواهرم چه کاری انجام بدیم؟ بدون پدرم کاری از دستمون برمیاد؟

سلام
خواهر شما هنوز ۳ سال مونده که به ۱۸ سالگی برسه
این درست! اما دلیل نمیشه که مجاز به انجام هیچکاری نباشه
شما و مادرتون با تحت فشار گذاشتنشو توقیف کردن گوشیش میخواین اونو وادار کنین دست از کاری برداره که دلش میخواد و شاید واسه خودش منطق هم داشته باشه(که البته شاید منطقش غیرقابل پذیرش باشه و شاید قابل قبول)
یه مقدار فکر کنین شماها بااین اعمال محدودیتها بر ایشون درنهایت میخواین به چه نتیجه ای برسین؟!

پیشنهاد اینه که چون ایشون هنوز ۱۸ سالش نشده بهتره که روابطش با پسرها چه مجازی چه حقیقی تاحدودی تحت نظارت شما و مادرتون باشه
حتی بهش مجال بدین دوست پسرشو بیاره خونه
به این صورت میتونین ازش محافظت کنین و همه چیز به صورت کنترل شده پیش بره
الان دیگه عصر حجر نیست که انسانها بخوان اختیاردار همدیگه باشن

دوست عزیزم من از شما ۳ تا سوال میپرسم:

مشکل شما با چت کردنای خواهرتون دقیقا چیه؟
لطفا حرف دلتونو بیان بفرمایین

سوال بعدی اینکه ایا تابحال با خواهرتون حرف زدین ببینین حرف دلش چیه؟

و در اخر اینکه ایا اگه حرفای خواهرتون با قواعد فیزیولوژیک و روانشناسی(فارغ از تعصبات) قابل توجیه باشه بهش اجازه خواهین داد اونطور که دلش میخواد زندگی کنه؟
یا بازم میل به این دارین که صاحب اختیارش باشین؟

[MARYAM KAABI]

اخه میدونین ما انتظار داشتیم حداقل یه عشقی چیزی در میون باشه،اون موقع میگفتیم خوب توی سن بلوغه توی این سن همه به جنس مخالف تمایل پیدا میکنن و عاشق میشن،تازه شاید اون موقع من و مادرم حمایتش میکردیم، ولی درمورد خواهرم اینجور نیست،چتاشون خیلی ناجوره،همش فحشای ناموسیه و البته چیزای بدتر از این،حتی پسره به من و مادرم هم توهین کرده،تازه یه پسر نیست که!و چیزی که بیشتر از همه اذیتم میکنه اینه که خواهرم دوستاشو به پسرا معرفی میکنه.اگه رابطه ی اونا از مرز بگذره چی؟من نگران اینم که فردا پس فردا خواهرم واقعا عاشق شد و خواست ازدواج کنه،این چتایی که من دیدم یه جور خیانته به مرد ایندش،البته من هم هر بار دلیل کارش رو میپرسم و اون میگه برای سرگرمیمه،اینجوری انگار هردو طرف دارن از هم سو استفاده می کنند.

[delvapas2000]

اخه میدونین ما انتظار داشتیم حداقل یه عشقی چیزی در میون باشه،اون موقع میگفتیم خوب توی سن بلوغه توی این سن همه به جنس مخالف تمایل پیدا میکنن و عاشق میشن،تازه شاید اون موقع من و مادرم حمایتش میکردیم، ولی درمورد خواهرم اینجور نیست،چتاشون خیلی ناجوره،همش فحشای ناموسیه و البته چیزای بدتر از این،حتی پسره به من و مادرم هم توهین کرده،تازه یه پسر نیست که!و چیزی که بیشتر از همه اذیتم میکنه اینه که خواهرم دوستاشو به پسرا معرفی میکنه.اگه رابطه ی اونا از مرز بگذره چی؟من نگران اینم که فردا پس فردا خواهرم واقعا عاشق شد و خواست ازدواج کنه،این چتایی که من دیدم یه جور خیانته به مرد ایندش،البته من هم هر بار دلیل کارش رو میپرسم و اون میگه برای سرگرمیمه،اینجوری انگار هردو طرف دارن از هم سو استفاده می کنند.

اگه میشه لطفا دفعات بعدی از پستم نقل قول بگیرین که مشخص شه خطابتون به کیه

درخصوص سوالاتم جواب مشخصی به هر۳ تا سوالم ندادین دوست عزیز

اما با توجه به توضیحات اخیرتون:
متاسفانه بعضی اصطلاحات در جامعه ما تعریف نشدن یا که معکوس تعریف شدن
ببینین سرگرم شدن معنیش سوءاستفاده نیست
اگه کسی با کسی چت کنه که سرگرم شه این چه ربط داره به سوءاستفاده؟!
سوءاستفاده وقتی معنی پیدا میکنه که یکی از طرفین قول و وعده غیرواقعی بده و با امیدوار کردن طرفش یکسری بهره کشیهایی انجام بده
به این میگن سوءاستفاده!

اما از اونجا که ما در جهان سوم زندگی میکنیم شادی و سرگرمی رو کلا برامون سوءاستفاده تعریف کردن
و اینطور به مردم القا کردن که هرکاری حتما باید یه هدف سازنده ای داشته باشه!
درحالیکه سرگرمی برای سرگرمیه
شادی برای شادیه
لذت برای لذته
و اگه زندگی انسان از سرگرمی و شادی و لذت ،تهی باشه دیگه انگیزه و رمقی واسه هدف سازی و تلاش باقی نمیمونه
و اتفاقا هدف غایی انسانها شاد بودن و لذت بردنه و به همین خاطر درس میخونیم و کار میکنیم و در تکاپو هستیم که در نهایتش بتونیم زنده باشیم و زندگی کنیم و لذت ببریم
ایا غیر ازینه؟

درمورد اینکه کارهای الانش خیانت به همسر اینده شه!
ممکنه بفرمایین این جمله رو از کدام منبع علمی و روانشناسی برداشت کردین؟!

دوست عزیزم دقت کنین
خیانت یعنی درحالیکه دو نفر باهم زن و شوهر هستن یکی از طرفین با شخص ثالثی بطور پنهانی رابطه عاطفی یا جنسی برقرار کنه
این میشه خیانت!

وگرنه اگه طبق تعریف شما عمل کنیم بایستی مثلا من که هنوز فرزند ندارم تموم برنامه های زندگیمو کنسل کنم بگم تو خونه مراقب فرزندم باشم!
درحالیکه الان فرزندی وجود نداره(و حتی حامله هم نیستم)

ببینین دوست عزیز
شما منطقا نمیتونین توقع داشته باشین خواهرتون افکار عجیب و مبهم شما رو باور داشته باشه
بنظر میاد که خواهرتون به نورم جامعه امروزی نزدیکتر و نگاهش طبیعیتر از نگاه شما باشه

البته این وسط یه مساله ای هم شما اشاره کردین که بنظرم تنها مورد خطرناک همین باشه!
اونم اینه که خواهرتون واسه دوستاش دوست پسر پیدا میکنه
این ممکنه بعدا از ناحیه خانواده های اونا واستون دردسرساز بشه

بنظر میاد تنها مشکل همین باشه و بقیه موارد(مث چت و دوستی با پسرها) اگه تحت کنترل نسبی شماها باشه مشکلی نخواهد داشت

[رزمریم]

اخه میدونین ما انتظار داشتیم حداقل یه عشقی چیزی در میون باشه،اون موقع میگفتیم خوب توی سن بلوغه توی این سن همه به جنس مخالف تمایل پیدا میکنن و عاشق میشن،تازه شاید اون موقع من و مادرم حمایتش میکردیم، ولی درمورد خواهرم اینجور نیست،چتاشون خیلی ناجوره،همش فحشای ناموسیه و البته چیزای بدتر از این،حتی پسره به من و مادرم هم توهین کرده،تازه یه پسر نیست که!و چیزی که بیشتر از همه اذیتم میکنه اینه که خواهرم دوستاشو به پسرا معرفی میکنه.اگه رابطه ی اونا از مرز بگذره چی؟من نگران اینم که فردا پس فردا خواهرم واقعا عاشق شد و خواست ازدواج کنه،این چتایی که من دیدم یه جور خیانته به مرد ایندش،البته من هم هر بار دلیل کارش رو میپرسم و اون میگه برای سرگرمیمه،اینجوری انگار هردو طرف دارن از هم سو استفاده می کنند.

خب ازش بپرس
چی باعث شد واسه سرگرم شدن این راهو انتخاب کنه؟
آیا خودش میدونه این کارش چه عواقبی رو در پی داره؟
اول ببین خودش در چه حد از این کارش راضیه و چه میزان اطلاعاتی ازش داره!
اگر خانواده‌ی دوستاش متوجه بشن که اونا رو معرفی کرده، میدونه چه برخوردی باهاش میکنن؟
سعی نکن شماتتش کنی
فقط مثه یه گفتگوی دوستانه باهاش صحبت کن
و از حرفای خودش بعنوان سوال استفاده کن
تا متوجه بشی واقعا هدفش چیه