نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: خواستگار شهرستانی

1876
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38344
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    خواستگار شهرستانی

    سلام خسته نباشین
    من دختری ۲۷ساله هستم و اهل اصفهان.باخانواده در سطح متوسط.
    ماجرا ازاینجا شروع میشه ک ۷سال پیش داخل دانشگاه بطور اتفاقی نگاهم ب پسری خورد که تاحدودی بخاطر نجابت و ساده بودنشون منو جذب کرد.این ارتباط نگاهی یمدت ادامه داشت تا اینکه یکی از دوستای بی جنبم جریان حس منو به اون اقا رسوند و اون اقا خواست تابامن صحبت کنه.بیرون محیط دانشگاه قرارگذاشتیم و ازم خواست تاخودمو معرفی کامل بکنم.دراخر گفت کس دیگه رو دوس داره و ازمن خواست تا واسش درمورد اون دختر ک داخل کلاسشون بود تحقیق کنم.اون روز من خیلی خورد شدم ولی به روی خودم نیاوردم و تحقیق کردم که متوجه شدم اون دختری ک بهش علاقه داره عقد کس دیگه ایه.خلاصه ازاون ماجرا تا الان ک ۷سال میگذره اون اقا منو ول نمیکنه و بارها معذرتخواهی کرده و خواسته فراموشش کنم ومن نتونستم.تاجایی ک یک شب حسابی از داییم کتک خورد چون هرروز سرکوچمون بود و کلا محل زندگی و کارش رو ب اصفهان منتقل کرده.تااینکه ماه پیش ب پیشنهاد دوستام بهش یه فرصت دادم تا بدون درنظر گرفتن گذشته درموردش فکرکنم.ایشون اقای ب ظاهرساده ای هستن ک میگن بمن خیلی علاقه دارن،ومن بخاطر لهجشون فهمیدم اصالتا اهل الیگودرزهستن وخانوادش الیگودرز ساکنن که پدرم به خاطراصالتشون و اختلاف فرهنگی بااین ارتباط مخالفت نشون دادن.تیپ و استایلش هم دلخواه من نیست ولی به گفته خودشون چون دختری تو زندگیش نبوده اینجوره و بخاطرمن تغییر داده.و حتی میخواد اصفهان زندگی کنه.خلاصه اینکه خیلی سردرگمم فقط بخاطر علاقه ای ک بهم داره.من با سطح فرهنگی خانوادش هم مشکل دارم.هرچند خانواده های روستایی محترمن ولی باید هرکسی پدیرش این رو داشته باشه.نمیدونم چکارکنم ایا ارزششو داره بهش فکرکنم و فرصت بدمو بسازمش و ایا روستایی بودن و اختلاف فرهنگی میتونه واسم عادی بشه باوجود اینکه من بسیار کمال گرا هستم.
    ممنونم از راهنماییتون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gem نمایش پست ها
    سلام خسته نباشین
    من دختری ۲۷ساله هستم و اهل اصفهان.باخانواده در سطح متوسط.
    ماجرا ازاینجا شروع میشه ک ۷سال پیش داخل دانشگاه بطور اتفاقی نگاهم ب پسری خورد که تاحدودی بخاطر نجابت و ساده بودنشون منو جذب کرد.این ارتباط نگاهی یمدت ادامه داشت تا اینکه یکی از دوستای بی جنبم جریان حس منو به اون اقا رسوند و اون اقا خواست تابامن صحبت کنه.بیرون محیط دانشگاه قرارگذاشتیم و ازم خواست تاخودمو معرفی کامل بکنم.دراخر گفت کس دیگه رو دوس داره و ازمن خواست تا واسش درمورد اون دختر ک داخل کلاسشون بود تحقیق کنم.اون روز من خیلی خورد شدم ولی به روی خودم نیاوردم و تحقیق کردم که متوجه شدم اون دختری ک بهش علاقه داره عقد کس دیگه ایه.خلاصه ازاون ماجرا تا الان ک ۷سال میگذره اون اقا منو ول نمیکنه و بارها معذرتخواهی کرده و خواسته فراموشش کنم ومن نتونستم.تاجایی ک یک شب حسابی از داییم کتک خورد چون هرروز سرکوچمون بود و کلا محل زندگی و کارش رو ب اصفهان منتقل کرده.تااینکه ماه پیش ب پیشنهاد دوستام بهش یه فرصت دادم تا بدون درنظر گرفتن گذشته درموردش فکرکنم.ایشون اقای ب ظاهرساده ای هستن ک میگن بمن خیلی علاقه دارن،ومن بخاطر لهجشون فهمیدم اصالتا اهل الیگودرزهستن وخانوادش الیگودرز ساکنن که پدرم به خاطراصالتشون و اختلاف فرهنگی بااین ارتباط مخالفت نشون دادن.تیپ و استایلش هم دلخواه من نیست ولی به گفته خودشون چون دختری تو زندگیش نبوده اینجوره و بخاطرمن تغییر داده.و حتی میخواد اصفهان زندگی کنه.خلاصه اینکه خیلی سردرگمم فقط بخاطر علاقه ای ک بهم داره.من با سطح فرهنگی خانوادش هم مشکل دارم.هرچند خانواده های روستایی محترمن ولی باید هرکسی پدیرش این رو داشته باشه.نمیدونم چکارکنم ایا ارزششو داره بهش فکرکنم و فرصت بدمو بسازمش و ایا روستایی بودن و اختلاف فرهنگی میتونه واسم عادی بشه باوجود اینکه من بسیار کمال گرا هستم.
    ممنونم از راهنماییتون

    سلام دوست عزیز . امیدوارم حالتون خوب باشه
    بنده نه مشاورم نه تخصصی در این رابطه دارم اما در معقوله عشق و عاشقی اکثریت اعضای فعال میدونن بدشانستر از من نبوده و نیست که 12 سال دوستانه زندگیمون گذشت ....
    از نظر من :
    در درجه اول نظر خودتون مهمتر از دیگرانه حتی والدینتونه و تصمیم گیرنده نهایی شما هستی که تعیین میکنید چه راهی پیش روی شما قرار بگیره
    اینکه ایشون در ابتدا با شما صادقانه رفتار کردن از نظر من بجای دلخور شدن جای خوشحالی داره و میتونه نشانه صداقت باشه
    خیلیها شاید در موقعیت اون آقا باشن وارد رابطه با شما هم بشه و ازتون سوءاستفاده بکنه
    در کل اگر تشخیص میدید که میتونه خوشبختتون کنه و اون شخصیتی باشه که از نظر همسر آینده مد نظرتونه باید اول خودتون یا با کمک گرفتن از بزرگترهایی که برای والدینتون محترم باشن مثل پدر بزرگ مادربزرگ عمو دایی سعی کنید با خانوادتون مطرح کنید و سعی کنید نظر خانوادتون مثبت باشه که اون شخص اقدام به خواستگاری کرد خانوادتون با ایشون مشکلی نداشته باشن
    در بعضی مواقع هم مثل من خانواده به اشتباه صلاح خواستن فرزندان دچار اشتباه میشن ولی باز نظر قطعی با شماست . مطمعن باشید اگر اون شخصرو کاملا قبول کنید و بهش ایمان داشته باشید خیلی موثرتر میتونید روی نظر خانوادتون تاثیر مثبت بذارید
    امیدوارم هرچی به صلاحتونه و آینده خوبیرو براتون رقم میزنه پیش رو داشته باشید و امیدوارم درست تصمیم'گیری کنید
    موفق باشید . یا حق
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gem نمایش پست ها
    سلام خسته نباشین
    من دختری ۲۷ساله هستم و اهل اصفهان.باخانواده در سطح متوسط.
    ماجرا ازاینجا شروع میشه ک ۷سال پیش داخل دانشگاه بطور اتفاقی نگاهم ب پسری خورد که تاحدودی بخاطر نجابت و ساده بودنشون منو جذب کرد.این ارتباط نگاهی یمدت ادامه داشت تا اینکه یکی از دوستای بی جنبم جریان حس منو به اون اقا رسوند و اون اقا خواست تابامن صحبت کنه.بیرون محیط دانشگاه قرارگذاشتیم و ازم خواست تاخودمو معرفی کامل بکنم.دراخر گفت کس دیگه رو دوس داره و ازمن خواست تا واسش درمورد اون دختر ک داخل کلاسشون بود تحقیق کنم.اون روز من خیلی خورد شدم ولی به روی خودم نیاوردم و تحقیق کردم که متوجه شدم اون دختری ک بهش علاقه داره عقد کس دیگه ایه.خلاصه ازاون ماجرا تا الان ک ۷سال میگذره اون اقا منو ول نمیکنه و بارها معذرتخواهی کرده و خواسته فراموشش کنم ومن نتونستم.تاجایی ک یک شب حسابی از داییم کتک خورد چون هرروز سرکوچمون بود و کلا محل زندگی و کارش رو ب اصفهان منتقل کرده.تااینکه ماه پیش ب پیشنهاد دوستام بهش یه فرصت دادم تا بدون درنظر گرفتن گذشته درموردش فکرکنم.ایشون اقای ب ظاهرساده ای هستن ک میگن بمن خیلی علاقه دارن،ومن بخاطر لهجشون فهمیدم اصالتا اهل الیگودرزهستن وخانوادش الیگودرز ساکنن که پدرم به خاطراصالتشون و اختلاف فرهنگی بااین ارتباط مخالفت نشون دادن.تیپ و استایلش هم دلخواه من نیست ولی به گفته خودشون چون دختری تو زندگیش نبوده اینجوره و بخاطرمن تغییر داده.و حتی میخواد اصفهان زندگی کنه.خلاصه اینکه خیلی سردرگمم فقط بخاطر علاقه ای ک بهم داره.من با سطح فرهنگی خانوادش هم مشکل دارم.هرچند خانواده های روستایی محترمن ولی باید هرکسی پدیرش این رو داشته باشه.نمیدونم چکارکنم ایا ارزششو داره بهش فکرکنم و فرصت بدمو بسازمش و ایا روستایی بودن و اختلاف فرهنگی میتونه واسم عادی بشه باوجود اینکه من بسیار کمال گرا هستم.
    ممنونم از راهنماییتون
    سلام عزیزم
    اینجا یه سوال پیش میاد که ایا شما بخاطر این اقا ۷ ساله که ازدواج نکردین؟

    و این اقا هم بخاطر شما ۷ ساله مجرد موندن؟!

    ایشون تو اون برهه مدعی بوده به یکی دیگه علاقه داره و حتی بعدا بارها ازتون عذرخواهی کرده و خواسته که فراموشش کنین

    و این عذرخواهی و درخواست فراموشی بعدا تبدیل به عشق توام با پیگیریهای سخت شده طوری که ایشون بخاطر اونهمه پیگیری و سماجتش از دایی شما کتک خورده اما بازم عقب نشینی نکرده

    شما در بدو امر دلبسته ایشون شدین اما الان که قدم جلو گذاشته میفرمایین تیپ و استایلش دلخواهتون نیست و سردرگم بودن شما هم صرفا بخاطر علاقه ایشون به شماست
    یعنی درحال حاضر علاقه ای بش ندارین؟

    اگه یه مقدار بیشتر توضیح بدین راحتتر میشه کمکتون کرد

    و اما درمورد روستایی بودنش روستایی بودن عیب نیست
    اما بین شمایی که توی کلانشهر بزرگ شدین با کسی که تو روستا بزرگ شده باشه اختلافات فرهنگی و تفاوتهای عمیق در نوع نگرشتون وجود داره

    به تفاوتهای فرهنگی دو خانواده کاری ندارم چون اصل کاری شما و ایشون هستین که خب شما دو نفر هم تفاوتهای فرهنگیتون بازتاب محیطهای متفاوتیه که توش رشد کردین

    این فاصله و تفاوتهای فرهنگی فقط میتونه با عشق دوطرفه تاحد زیادی جبران بشه
    اما بنظر میاد فعلا فقط ایشون به شما علاقه شدید دارن

    با توجه به اونچه از نوشته های شما استنباط میشه این وصلت به نفع شما نیست و علاقه یکطرفه ایشون به شما کمک چندانی نخواهد کرد
    اختلافات فرهنگی بعدا ممکنه خیلی خیلی ازاردهنده بشن

    و باز تاکید میشه تنها چیزی که میتونه تاثیر واقعی داشته باشه عشق دوطرفه س
    عشق هم یه امر درونیه و به کوشش ایجاد نمیشه

    اگه شما درحال حاضر عاشق ایشون هستین خب پس یه مدت توی رابطه نامزدی باشین و بعدش ازدواج کنین و اگه عاشقش نیستین هرچی زودتر رابطه رو تمومش کنین بهتره
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38344
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    ممنونم شروین جان بابت راهنماییتون.
    انشالله شما هم به خواسته های درونیتون برسین

  5. کاربران زیر از Gem بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38344
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    درجواب شما باید عرض کنم.نخیر من بخاطر ایشون ۷سال دست نگه نداشتم چون وقتی اونروز منو خورد کرد و گفت کس دیگه ای رو دوس داره کامل از دل من رفت متاسفانه
    من بهش علاقه ای ندارم، یعنی واقعیت همیشه سعی میکنم به کسی علاقمند نشم تا زمانی که از لحاظ عقلانی بدونم کیس مورد نظر واسه همدیگه هستیم و همیشه مبارزه میکنم تا به کسی علاقمند نشم تا احساسی عمل نکنم.یعنی شما میفرمایین روستایی بودن ایشون بعدا تو زندگی تاثیر نمیذاره.اخه متاسفانه یا خوشبختانه من همیشه توی زندگیم آدم کمالگرایی بودم و همیشه خواستم شوهرم یک پله از خودم بالاتر باشه یا لااقل هم سطح باشه....

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gem نمایش پست ها
    درجواب شما باید عرض کنم.نخیر من بخاطر ایشون ۷سال دست نگه نداشتم چون وقتی اونروز منو خورد کرد و گفت کس دیگه ای رو دوس داره کامل از دل من رفت متاسفانه������
    من بهش علاقه ای ندارم، یعنی واقعیت همیشه سعی میکنم به کسی علاقمند نشم تا زمانی که از لحاظ عقلانی بدونم کیس مورد نظر واسه همدیگه هستیم و همیشه مبارزه میکنم تا به کسی علاقمند نشم تا احساسی عمل نکنم.یعنی شما میفرمایین روستایی بودن ایشون بعدا تو زندگی تاثیر نمیذاره.اخه متاسفانه یا خوشبختانه من همیشه توی زندگیم آدم کمالگرایی بودم و همیشه خواستم شوهرم یک پله از خودم بالاتر باشه یا لااقل هم سطح باشه....
    جم عزیز
    لطفا دفعات بعدی اگه خواستین پاسخ منو بدین نقل قول بگیرین

    من ابدا نگفتم تاثیر نمیزاره!
    پست منو یبار دیگه با دقت بخونین
    اتفاقا خیلی هم تاثیر میزاره و احتمالا تبعات جالبی نخواهد داشت

    گفتم فقط با فرض اینکه عشق دوطرفه باشه تاحدی میشه ازین اختلاف فرهنگی چشم پوشی کرد
    که البته شما در پست اولتونم نوشتین که تیپ و استایلشو نمیپسندین و فعلا تنها چیزی که هست عشق یکطرفه از سمت ایشون به شماست

    درین پست هم که دیگه به وضوح بیان کردین علاقه ای به ایشون ندارین
    پس بهترین راه اینه که محترمانه به ایشون جواب منفی بدین

    فقدان عشق دوطرفه +تفاوتهای فرهنگی بارز و اشکار
    نتیجش چی میشه؟
    یه زندگی پر از مشکلات لاینحل و معمولا اون کسی که چشم و گوشش بازتره و توی شهر بزرگ رشد کرده و ضمنا کمالگرا هم هست(یعنی شما) ازین سبک زندگی اسیب سختتری میبینه

    بعدها میخواین چی با خودتون بگین؟
    بگین بخاطر اینکه یه نفر شما رو دوست داشت امال و ارزوها و معیارهاتونو تباه کردین؟!

    هرکسی مالک دل خودشه و شما مجبور نیستین بخاطر احساسات یه نفر دیگه تاوان پس بدین

    از محالاته که عشق بعد از ازدواج ایجاد بشه
    کسی اگه اینو به شما گفته یا قصد فریبتونو داشته یا خیلی خوشبینانه معنی عشق رو نمیدونسته!
    پس به این قبیل هجویات توجه نکنین و محترمانه ایشون رو ردش کنین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38344
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    جم عزیز
    لطفا دفعات بعدی اگه خواستین پاسخ منو بدین نقل قول بگیرین

    من ابدا نگفتم تاثیر نمیزاره!
    پست منو یبار دیگه با دقت بخونین
    اتفاقا خیلی هم تاثیر میزاره و احتمالا تبعات جالبی نخواهد داشت

    گفتم فقط با فرض اینکه عشق دوطرفه باشه تاحدی میشه ازین اختلاف فرهنگی چشم پوشی کرد
    که البته شما در پست اولتونم نوشتین که تیپ و استایلشو نمیپسندین و فعلا تنها چیزی که هست عشق یکطرفه از سمت ایشون به شماست

    درین پست هم که دیگه به وضوح بیان کردین علاقه ای به ایشون ندارین
    پس بهترین راه اینه که محترمانه به ایشون جواب منفی بدین

    فقدان عشق دوطرفه +تفاوتهای فرهنگی بارز و اشکار
    نتیجش چی میشه؟
    یه زندگی پر از مشکلات لاینحل و معمولا اون کسی که چشم و گوشش بازتره و توی شهر بزرگ رشد کرده و ضمنا کمالگرا هم هست(یعنی شما) ازین سبک زندگی اسیب سختتری میبینه

    بعدها میخواین چی با خودتون بگین؟
    بگین بخاطر اینکه یه نفر شما رو دوست داشت امال و ارزوها و معیارهاتونو تباه کردین؟!

    هرکسی مالک دل خودشه و شما مجبور نیستین بخاطر احساسات یه نفر دیگه تاوان پس بدین

    از محالاته که عشق بعد از ازدواج ایجاد بشه
    کسی اگه اینو به شما گفته یا قصد فریبتونو داشته یا خیلی خوشبینانه معنی عشق رو نمیدونسته!
    پس به این قبیل هجویات توجه نکنین و محترمانه ایشون رو ردش کنین
    ممنونم از راهنماییتون.بله پس باید اول احساس باشه تا بشه خیلی چیزارو نادیده گرفت

  9. کاربران زیر از Gem بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خواستگار شهرستانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gem نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییتون.بله پس باید اول احساس باشه تا بشه خیلی چیزارو نادیده گرفت
    خواهش عزیزم
    بله صددرصد همینطوره
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اطلاعيه فوري ستاد استهلال
    توسط سهيل در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-05-2016, 02:07 PM
  2. استخاره و فال برای باز کردن هندوانه در بسته!
    توسط ستیلا در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 01-30-2016, 10:47 PM
  3. پوست بدنم استریا داره به خاستگارم بگم یا نه؟
    توسط behnaz.ashena در انجمن تیپ و ظاهر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 11-17-2015, 09:43 PM
  4. تهدید خواستگار و استرس
    توسط elna در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 11-25-2014, 08:16 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد