برخی آقایان در مراقبت های روزانه از فرزندانشان مشارکت چندانی ندارند. اما وقتی پدر بیش از اندازه درگیر چنین مسائلی می شود تکلیف چیست؟ خانمی می گوید: بلافاصله پس از این که باردار شدم، شوهرم کتابی درباره وظایف پدرانه خرید و آن را از اول تا انتها مطالعه کرد.
او خود را موظف می دانست، تا اتاق نوزاد را دکوراسیون کند، تمامی مبلمان را انتخاب کرده و با مشقت تمام اتاق بچه را رنگ کرد. من هم دوست داشتم در نحوه دکوراسیون اتاق فرزندمان نقشی داشته باشم، ولی شوهرم چنان درباره بچه دار شدن هیجان زده بود که ظاهرا بحث کردن درباره این چیزها ارزشش را نداشت.
وقتی این زوج فرزندشان را از بیمارستان به خانه آوردند، خلق و خوی این آقا به سرعت به رفتاری افراطی تبدیل شد. همسرش می گوید: او هر شیشه شیری را که من در گرم کن آماده کرده بودم، دوباره بررسی می کرد، زیرا معتقد بود که من از دستگاه گرم کن به درستی استفاده نمی کنم. وقتی می خواستم فرزندمان را برای گردشی به خارج از منزل ببرم، او دوباره کمربندهای ایمنی صندلی بچه را بررسی می کرد و اگر یکی از آنها به اندازه کافی سفت نبود یا پیچیده بود، بسیار عصبانی می شد. او فقط به اعضاء خانواده اجازه پرستاری از بچه را می داد و برای این کار دستورالعمل هایی مفصلی می نوشت که شامل چگونگی مخلوط کردن شیر خشک در شیشه نیز بچه می شد.
به او می گفتم که تمامی این اطلاعات در پشت قوطی شیر نوشته شده است، اما شوهرم به هر ترتیب دستورالعمل ها را یادداشت می کرد. شوهرم دوربین بسیار پیشرفته ای را برای زیر نظر قرار دادن فرزندمان نصب کرد، اما با این حال هنگام شب نیز چندین مرتبه از خواب بر می خواست تا پیگیر وضعیت فرزندمان شود.
به هر تقدیر، مطمئنا این خانم نیز می تواند به تنهایی از پس کارهای خودش برآید. واضح است که او می تواند کمربند ایمنی صندلی بچه را ببندد. آیا او کاری انجام داده است که شوهرش ایمان آورده که او قادر به مراقبت از پسرشان نیست! اگر علتی برای نگرانی وجود نداشته باشد، این آقا باید کمی عقب نشینی کند. حتی اگر یک مرتبه آب حمام بچه زیاد گرم شده بود، او باید قبول کند که این مسئله فقط یک اتفاق ناخوشایند بوده و به زندگی معمول خود ادامه دهد.
این خانم می گوید: اکنون فرزندمان ۲۰ ماهه است، شوهرم نیز کمی آرام تر شده است. وقتی پسرم نه ماهه بود، نقطه عطفی در رفتار شوهرم ایجاد شد از کارم استعفا دادم و برای نگهداری از فرزندمان در خانه ماندم. فکر می کنم، با آگاهی از این که اکنون کار تمام وقت من نگهداری از فرزندمان است، شوهرم را آرام تر کرده بود.
این خانم می گوید: شوهرم پدری عالی بود و ترجیح می دادم که او بیشتر درگیر مراقبت از فرزندمان باشد. مطمئنا، او از صفات ویژه ای برخوردار است و فرزندمان را نیز به فرد خوبی بدل خواهد ساخت. من از آغاز فرد آرامی بودم و به همین علت به خوبی با هم کنار می آمدیم.
تمامی والدین از توانایی ها و ضعف هایی دارند. بنابراین باید تصمیم بگیرید که هرکدام چه وظایفی را بهتر انجام می دهید. امکان دارد، توافق کنید که پدر آشپز بهتری است و مادر از حمام کردن فرزند لذت بیشتری می برد. تا زمانی که آسایش و آزادی همسرتان را حفظ می کنید و به او اجازه می دهید که به روش خود وظیفه اش را انجام دهد، به عنوان یک زوج هرکاری برای تان مناسب است. همان طوری که فرزندتان بزرگ تر می شود، برای فرزندتان مهم است که احترام گذاشتن والدین به توانایی های یکدیگر را ببیند.

منبع: نی نی پلاس