با سلام و خسته نباشید
دختری هستم 22 ساله که اخیرا با پسری 32 ساله آشنا شدم که البته در شهر دیگری است.از همان اوایل رابطه به من ابراز علاقه کرد و رفته رفته در مورد ازدواج صحبت کرد!وقتی برای اولین بار به شهر من آمد و اورا دیدم آدم بدی به نطر نمیرسید ولی وقتی بیشتر با او بودم متوجه شدم او شیشه مصرف میکنه..به من گفت تفریحی این کارو میکنه و معتاد نیست!خیلی وقت نبود که این موضوع را فهمیده بوم که به من گفت من قبلا ازدواج کرده بودم و از هم جدا شدیم!و اون طوری که تعریف میکرد واقعا باهم سازگاری نداشتن و باید جدا میشدن.و میگفت بخاطر مشکل ازدواجش و فوت مادرش رو آورده به مواد مخدر!وقتی که داشت به شهر خودشون برمیگشت من خیلی عصبانی بودم بخاطر اعتیادش.گفتم همه چیزو تموم میکنم.ولی نتونستم.واقعا نتونستم.وقتی یادم میومد بهم گفت توروخدا بهم کمک کن که دیگه این کارو نکنم و حالم خوب بشه…
من واقعا با اینکه قبلا ازدواج کرده مشکلی ندارم ولی مشکل اصلی من اعتیادشه!همش بهم میگه من معتاد نیستم و دیگه مصرف نمیکنم ومن نمیدونم چجوری باید باور کنم حرفشو!چجوری ازش بخام که یه کاری کنه من مطمئن بشم که سراغ مواد دیگه نمیره.یه آدمیه که ادعای زرنگ بودن میکنه و خیلی پرخاشگره.بعضی از رفتاراش منو واقعا ناراحت و نگران میکنه..مثلا اینکه عکس همسر قبلیشو بهم نشون داد اونم عکس عروسیشون!حتی یک بار داشتم باهاش تلفنی حرف میزدم فیلم عروسیشونو گذاشته بود و داشت برام توضیح میداد که دارن چیکار میکنن!من واقعا ازش دلگیر شدم و ازش خاستم که تموم کنه رابطه رو و ما به درد هم نمیخوریم ولی اون با اصرار و ابراز علاقه شدید منو برگردوند…من فکر میکنم این آدم واقعا بیماره و باید بهش کمک کنم.مطمئنم که حالش خوب میشه.دلم میخاد بمونم و تحمل کنم.چون واقعا دوسش دارم و درکش میکنم و مطمئنم خیلی منو دوست داره.!اون مشکلات زیادی داشته و طبیعیه عصبی و پرخاشگر بشه!
من دلم میخاد بهم کمک کنید که چجوری میتونم بهش کمک کنم؟!چجوری باهاش حرف بزنم که ناراحت نشه!دلم میخاد به زندگی قبلیش برگرده.با این راه دور ما من واقعا نمیدونم چجوری از پس مشکل به این بزرگی بر بیام…مخصوصا اینکه اعتیاد داره و میگه من معتاد نیستم و تفریحی میکشم…و اینکه از من توقع ازدواج داره!من واقعا دلم میخواد بهش کمک کنم و باهاش بمونم.ولی اگه میشه کمک کنید که کدوم راهو انتخاب کنم....ماندن؟یا رفتن؟؟!!!
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید