ازدواج با آقای 22سال بزرگتر

[مریم جونم]

من 22 سالگی نامزد کردم با پسری که شغل عالی داشت ودرامدخوب .ولی بداخلاق وعصبی بود
توی خیابون بحث میکرد ودعوا .جلوی مردم
خلاصه .تازگی بعد 3 ،4 سال ازدواج یک بار به من خیانت کرده و درعین حال بداخلاقه .توی خیابون دست روم بلند کرد اما دکتره
حالا با آقایی اشنا شدم مطلقه بچه داشته ولی دوستش نداره میگه مغزش شستشو دادن وبا رنش اختلاف داشته .
این آقا ازم دعوت کرد به ماشینش برم و خونش برا دیدن خواهر مادرش که نرفتم .
ولی گفتم لاقل برا صحبت شاید سوار ماشینش بشم .
ماشین مدل بالایی داشت و گفت در مقابل امتیاز جوانی تو من پول دارم
ادعا میکنه پزشکه وتاجر .
من مشکلی بااختلاف سنی ندارم همیشه بزرگتر خودم میپسندیدم نمیدونم پشیمون بشم یانه
ولی میترسم از بی وفایی وعدم تعهد .اینکه به من عکس هاش تو امریکا با زنها نشون داد وگفت من فقط باشون عکس گرفتم .
من میگم شاید چون ازمن بزرگتره بام خوش رفتاری کنه چون گفت هرجی تو بخوای فراهم میکنم .
همسر اول من جوون بود ولی خیلی اذیتم میکرد کم محلی و بحث و....اون فرهنگ روستایی داشت این شهریه واصل نصب داره .
نظرتون چیه ؟

[bhdrvnd]

سلام
باید ببینید منظورتون از زندگی مشترک چیه؟
ادمهارو نمیشه یک شبه شناخت...
من خودم ازدواج اولم یه ازدواج تقریبا سنتی بود ولی چنان بهم محبت میکردیم و به فکر هم بودیم که حد نداشت.
منو کامل میشناخت و توی چالش های مختلف همراه هم بودیم.
هیچوقت روم دست بلند نکرد و منم همیشه بهش وفادار بودم..
کمکم کرد من درس بخونم و پیشرفت کنم... منم با حرفامو و راهنمایی هام توی کارش کمکش میکردم و یجورایی باهم به موفقیت رسیدیم.
متاسفانه اون فوت کرد.
من دوباره ازدواج کردم با یه فردی که مطمئن بودم عاشقمه!
ولی اینجور نبود و اون فقط یه ادمی بود که بلد بود نقششو خوب بازی کنه
حتی وضع مالیشم خوب نبود ولی من اونقد جذبش شدم که حرفاشو دروغاشو باور کردم.
من شرایط خوبی داشتم و دارم! انتخابای زیادی بود... خیلی خیلی زیاد
من حتی از یه دختر جوان دم بخت هم خواستگار بیشتر داشتم...
ولی دلم رفت..
از من استفاده کرد هم مالی، هم عاطفی و هم بواسطه روابط کاری که داشتم تونست کلی کار غیرقانونی بکنه و ابرومو پیش همکارام برد.
الان با هزار زحمت دارم از زندگیم حذفش میکنم...
اینارو میگم که چشماتو باز کنی!!
پول و زیبایی یه چیز گذراس
حتی عشق هم گذراست
اون شخصیتی که دوستش داری و مطمئنی توی هر شرایطی که باشه میتونی کنارش باشی رو باید پیدا کنی
و اون شخصیتی که با هر وضعیتی تورو بخواد.
در بهترین حالت 15 سال دیگه زیباییتو از دست میدی..
ایا اون مردی که تورو واسه زیبایی و جوانیت خواسته، بازم میخادت!؟

[delvapas2000]

من 22 سالگی نامزد کردم با پسری که شغل عالی داشت ودرامدخوب .ولی بداخلاق وعصبی بود
توی خیابون بحث میکرد ودعوا .جلوی مردم
خلاصه .تازگی بعد 3 ،4 سال ازدواج یک بار به من خیانت کرده و درعین حال بداخلاقه .توی خیابون دست روم بلند کرد اما دکتره
حالا با آقایی اشنا شدم مطلقه بچه داشته ولی دوستش نداره میگه مغزش شستشو دادن وبا رنش اختلاف داشته .
این آقا ازم دعوت کرد به ماشینش برم و خونش برا دیدن خواهر مادرش که نرفتم .
ولی گفتم لاقل برا صحبت شاید سوار ماشینش بشم .
ماشین مدل بالایی داشت و گفت در مقابل امتیاز جوانی تو من پول دارم
ادعا میکنه پزشکه وتاجر .
من مشکلی بااختلاف سنی ندارم همیشه بزرگتر خودم میپسندیدم نمیدونم پشیمون بشم یانه
ولی میترسم از بی وفایی وعدم تعهد .اینکه به من عکس هاش تو امریکا با زنها نشون داد وگفت من فقط باشون عکس گرفتم .
من میگم شاید چون ازمن بزرگتره بام خوش رفتاری کنه چون گفت هرجی تو بخوای فراهم میکنم .
همسر اول من جوون بود ولی خیلی اذیتم میکرد کم محلی و بحث و....اون فرهنگ روستایی داشت این شهریه واصل نصب داره .
نظرتون چیه ؟

عزیزم فعلا باید به این رابطه زمان بدین
باهم مراوده داشته باشین قرارهای بیرون تماسهای تلفنی و..
اجازه بدین لااقل ۶ ماه از رابطه بگذره بعدش تصمیم بگیرین که ایا مناسب یه عمر زندگی هست یا نه؟

[alibaran]

این اختلاف سن خیلی بالاست