نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: همسرم بهم محبت نمیکنه

2347
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    همسرم بهم محبت نمیکنه

    سلام
    این بار دوم که موضوعم به 1 شکل دیگه مطرح میکنم به امید اینکه جواب بدید
    میخواستم بدونم چطور میتونم به همسرم وابستگی نداشته باشم؟
    چطور توی 1 خونه باهاش باشم اما مثه 2تا دوست باشیم نه همسر؟
    چون توقعات من در نظر ایشون بزرگ و بی مورد حتی کوچکترینش .......... پس بهتره اصلا به دید همسرم نباشه تا توقعی هم ایجاد نشه
    از نظر جنسی منظورم نیستا.... کلا ... مخصوصا عاطفی ..... می خوام کوچکترین نیازی بهش نداشته باشم
    ترو خدا کمک کنید فقط نخونید نظر بدید
    پیشاپیش ممنون

  2. کاربران زیر از mahtab بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1196
    نوشته ها
    153
    تشکـر
    16
    تشکر شده 93 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    خب این ینی چی پس نیاز های عاطفیتو چجوری میخوایی برطرف کنی?چرا مثل دوست?میخوایی مگ خیانت کنی?خب برید حضوری پیش مشاوره این که نشد حرف اگه اینجوریه داستان پس چرا ازدواج کردی?سعی کن مشکلتو یا خودت رفع کن یا برو پیش مشاور تا حضوری کمکت کنه

  4. کاربران زیر از mostafa_1234 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط cloner.010110 نمایش پست ها
    خب این ینی چی پس نیاز های عاطفیتو چجوری میخوایی برطرف کنی?چرا مثل دوست?میخوایی مگ خیانت کنی?خب برید حضوری پیش مشاوره این که نشد حرف اگه اینجوریه داستان پس چرا ازدواج کردی?سعی کن مشکلتو یا خودت رفع کن یا برو پیش مشاور تا حضوری کمکت کنه
    مشکلم باهاش اینه ک لحظه ای ک میخوام ب نیاز عاطفیم پاسخ بده نمیده..........مگه معنی حرفم خیانت بود؟اگه میخواستم خیانت کنم ک دیگه ازتون واسه بی تفاوت شدن بهش راهکار نمی خواستم چون کسی جاش پر میکرد ..... همسرم خوشبختانه یا بدبختانه دکترای 1 رشته یرا پزشکی داره ک کاملا با روانشناسی آشناست و از همین طریقم منو آزار میده و لحظه ای ک میدونه و میخواد با تکنیکا روانشناسی آزارم میده.........ما 2 سال دوست بودیم بعد ازدوا کردیم هدفم داشتم از ازدواجم اما اونی نبود که نشون داد............

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    خودتون در حال حاضر چه مشغولیتی دارید؟

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط باران باران نمایش پست ها
    خودتون در حال حاضر چه مشغولیتی دارید؟

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    1روز در هفته میرم کلینیک کارشناس ارشد گفتار درمانی هستم.باقی هفته بخاطر دخترم منزلم .

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1574
    نوشته ها
    32
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    خب عزیزم این چه کاریه به جای این که بخوای بی تفاوت باشی سعی کن اونو جذب خودت کنی و یه کاری کنی که اخلاقشو عوض کنه و بهت اهمیت بده...معمولا زنا با این روشا اشنایی دارن ومیتونن

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1804
    نوشته ها
    99
    تشکـر
    50
    تشکر شده 56 بار در 40 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    سلام دوست عزیز
    با همسرتون این موضوع رو در میون گذاشتین؟؟به چه علت ایشون قصد اذیت کردن شما رو دارند؟ شما خواستار چه نوع احساس و عاطفه هستید؟ایشون هیچگونه محبت و احساسی به شما ندارند؟
    شاید تعریف شما و همسرتون از احساس و محبت فرق میکنه هر کسی شیوه ای در ابراز احساسات داره
    اگه میشه مسئله رو باز تر کنید
    امضای ایشان
    می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟


    کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...


    دومیش را پاک می کند...

    و سومیش را به خنده تبدیل می کند

  10. کاربران زیر از Dream High بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dream High نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    با همسرتون این موضوع رو در میون گذاشتین؟؟به چه علت ایشون قصد اذیت کردن شما رو دارند؟ شما خواستار چه نوع احساس و عاطفه هستید؟ایشون هیچگونه محبت و احساسی به شما ندارند؟
    شاید تعریف شما و همسرتون از احساس و محبت فرق میکنه هر کسی شیوه ای در ابراز احساسات داره
    اگه میشه مسئله رو باز تر کنید
    سلام مرسی از پاسختون
    آره خیلی ام حرف زدیم معتقده ک برعکس عاشق من ..... میگه تفکرات من واسه اینکه دیگه مثل قبل نمی تونم تو اجتماع باشم و بیشتر ساعات تنهام......نمی دونم راستش خانوادش کلا اهل ابراز علاقه نیستن شاید داره دوباره مثه اونا میشه ک دیگه مثه اوایل نیس...........میخوام مثه خودش باشم برام فرقی نداشته باشه بود و نبودش........کمکم کنین

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط naz par نمایش پست ها
    خب عزیزم این چه کاریه به جای این که بخوای بی تفاوت باشی سعی کن اونو جذب خودت کنی و یه کاری کنی که اخلاقشو عوض کنه و بهت اهمیت بده...معمولا زنا با این روشا اشنایی دارن ومیتونن
    سلام مرسی از توجهتون
    راستش خیلی تو این کارا تبحر دارم
    اما خوب چرا همیشه زنا ......منم گاهی دوست دارم اون بفهمه که من بهش نیاز دارم بفهمه ک توجهش باید مداوم باشه حتی وقتی من عصبی و خسته تم ن فقط وقتی حالم خوبه
    بگین چکار کنم ک بتونم ریلکس تر از اون باشم

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    به نظرم مشغولیتهای شخصی بیشتری برای خودتون ترتیب بدین و خلأ حاصل از این ناهماهنگی بروز احساس و توجه رو بین خودتون و همسرتون به این شکل تأمین کنید در واقع منظورم این هست که منبع تغذیه دیگه ای برای حس کمبود توجهتون پیدا کنید اغلب با مشغولیت این مسئله حل میشه .

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط باران باران نمایش پست ها
    به نظرم مشغولیتهای شخصی بیشتری برای خودتون ترتیب بدین و خلأ حاصل از این ناهماهنگی بروز احساس و توجه رو بین خودتون و همسرتون به این شکل تأمین کنید در واقع منظورم این هست که منبع تغذیه دیگه ای برای حس کمبود توجهتون پیدا کنید اغلب با مشغولیت این مسئله حل میشه .

    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    ب نظرتون چطور اینکارو کنم؟
    گفتم ک بخاطر دختر 9 ماهه و سرمایی هوا امکان بیرون رفتن ندارم بخاطر شغل همسرم 1 شهر غریب هستم و هیچ فامیل یا دوست نزدیکیم ندارم
    حالم خیلی بد خیلی
    داغونم

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    با وجود یک بچه نه ماهه به نظرم افسردگی شما مقداریش هم بخاطر زایمان هست . به مرور بهتر خواهید شد . خیلی از خانمها شنیدم که بعد از بچه دار شدن شرایط شما براشون پیش میاد.
    قبل از بچه هم این کمبد توجه رو از جانب همسر حس میکردید ؟


    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

  16. کاربران زیر از باران باران بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1856
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    سلام دوست عزیز ....
    اینکه بود یا نبود همسر ادم واسه ادم فرقی نداشته باشه ته بی احساسی هست ....باید یکی باشه که ادمو دوست داشته باشه و ادم هم اون و دوست داشته باشه ....مردا شاید بهتر بدونی بیشتر عاطف شون رو از کارایی ککه می کنن نشون می دن نع توی کلام ...خانوم ها بیشتر توی کلام ....شاید شما دلبستگی به ایشون دارید نع وابستگی ... این دوتا فرق دارنااااااا...... دلبستگی همون دوست داشتن ای ولی وابستگی ینی من مرددم نمی تونم درست تصمیم بگیر حتمن باید یکی باشه بگه این کارو بکن این کارو نکن این و بپوش این بخور این نپوش این کار و بکن و....... مشکل کجاس ؟؟؟؟وابسته ش هستی ینی چی ؟؟
    اگه علاقت از روز اول اشنایی بیشتر شده که این عالی هست اما نه اگه منطورت این هست که علاقت کمتر شده اون یه چی دیگه اس یا شاید علاقه ی همسرت کمتر شده .....
    لطف کن مشکلت رو واضح تر بگووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووو

  18. کاربران زیر از هدیه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط باران باران نمایش پست ها
    با وجود یک بچه نه ماهه به نظرم افسردگی شما مقداریش هم بخاطر زایمان هست . به مرور بهتر خواهید شد . خیلی از خانمها شنیدم که بعد از بچه دار شدن شرایط شما براشون پیش میاد.
    قبل از بچه هم این کمبد توجه رو از جانب همسر حس میکردید ؟


    Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk
    تقریبا تو دوران بارداریم به اوج رسید
    1 روز خونه گدرش اینا ک پدر مادر منم بودن وقتی من داشتم از سیسمونی هایی ک خریده بودیم با ذوق برای همسرم حرف میزدم (چون همسرم تو بارداری پیشم نبود و من تنها تهران زندگی میکردم و فقط آخر هفته ها شوهرم میومد) گدر شوهرم برگشت اسم یکی از زنا فامیلشون به من گفت که شوهرم همون موقع گفت تو فامیل وقتی میخوان به کسی بگن دروغگو بهش اینو میگن...........فکر کن تنها ویژگیم که همیشه بهش افتخار میکنم اینه ک دروغگو نیستم ......... بعد همسر من خندید هیچی نگفت به باباش خندید ..........الانم از یادآوریش گریم میگیره......جلو جاریم گدر مادرم برادر شوهرم همه به من عروس بزرگ اینو گفت " دروغگو "
    از اونروز از همسرم بدم اومد چون هربا از اونا دفاع میکرد ب هر طریقی
    خیلی وقتا ک اس ام اسی دعوا میکردیم من تا 2شب میشستم و گریه میکردم ..... خیلی حساسم دست خودم نیس.......خانوادش اولن و من آخرررررررر
    بچه ام نوه اولشون ولی چون دختره............ازشون متنفرم باهاشون قطع رابطه کردم حتی تلفنی باهم حرف نمیزنیم .........اما شوهرم ک آخر هفته ها تهران براش زنگ میزنن..........اینهمه تحقیر بخاطر رفتار همسرم....... بمن میگه گذشت ندارم........بخدا برخوردای بد زیاددیدم و دم نزدم اما از کوتاهیشون برا بچه ام نمیگذرم...........خیلی تنهام اوضاعم خراب.........هیچکس ندارم هیچکسسسسسسس

  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1186
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    6
    تشکر شده 15 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدیه نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز ....
    اینکه بود یا نبود همسر ادم واسه ادم فرقی نداشته باشه ته بی احساسی هست ....باید یکی باشه که ادمو دوست داشته باشه و ادم هم اون و دوست داشته باشه ....مردا شاید بهتر بدونی بیشتر عاطف شون رو از کارایی ککه می کنن نشون می دن نع توی کلام ...خانوم ها بیشتر توی کلام ....شاید شما دلبستگی به ایشون دارید نع وابستگی ... این دوتا فرق دارنااااااا...... دلبستگی همون دوست داشتن ای ولی وابستگی ینی من مرددم نمی تونم درست تصمیم بگیر حتمن باید یکی باشه بگه این کارو بکن این کارو نکن این و بپوش این بخور این نپوش این کار و بکن و....... مشکل کجاس ؟؟؟؟وابسته ش هستی ینی چی ؟؟
    اگه علاقت از روز اول اشنایی بیشتر شده که این عالی هست اما نه اگه منطورت این هست که علاقت کمتر شده اون یه چی دیگه اس یا شاید علاقه ی همسرت کمتر شده .....
    لطف کن مشکلت رو واضح تر بگووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووو
    سلام مرسی ک جواب دادی
    من عاشقش بودم 2 سال دوست بودیم با وجود تفاوت فرهنگی ک فشارش روی من بود باهاش ازدواج کردم ب قول تو دلبسته اش بودم اما ....... ااره ب قول خودش در عمل......ولی منی ک تنهام تو 1 شهر ک هیچکسی ندارم ب توجه بیشتری نیاز دارم .......... بیشتر از همیشه ..... فقط میخوام ب تنهایی عادت کنم ب اینکه نبینمش و نخوامش همین.....کوچکترین حرف و درددلم و مثه پتک میکوبه تو سرم ......مثلا از بابام ک 1 چیزی میشنوه راجع ب یکی از اقوام میزنه تو سرم مدام ......انقدم 2 رو و متظاهر ک خانوادم شیفته اشن...........خانوام اگه برای طلاق حمایتم میکردن 1 روزم کنارش نمی موندم .

  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1856
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لطفا جواب بدید مهمه برام

    اوکی پس دیگه عشق یک طرفه هست
    وگرنعععععع عشق انقد زود خاموش نمی شه
    توعاشقی و اون فارغ

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد