با سلام به دوستان و مشاوران عزیز واقعا ازتون ممنونم تو پست قبلی احساس کردم تنها نیستم و کی همراه دارم واسه همین دوباره اومدم پیش خودتون هم دردودل کنم هم راهنمایی بخوام. حالا اول بزارین بگم چه تصمیمی گرفتم. راستش من این آقارو خیلی دوست دارم و تصمیم گرفتم چون این موضوع یک بار بوده حداقل از نظر من ببخشم و به هر دومون فرصت بدم. من تازه از شوک خیانت درومدم و نمیتونم به این سرعت مثل سابق بشم بهش میگم تو تلاش کن همه چی درست میشه اما نه خیلی تلاش میکنه میدونه من اعتماد ندارم تلاشی برای جلب اعتمادم نمیکنه میگه تو منو دیگه نمیخوای همه چی تموم شده من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم خلاصه خیلی خیلی بی تفاوت شده و من علتش رو نمیفهمم میشه کمکم کنین نمیدونم چیکار کنم....