من 28 سالمه یه دختره 1ساله ناز دارم اما هر از گاهی حوصله هیچکسو ندارم به همسرم گیر میدم البته خیلی هم دوستش دارم ولی باز گیر میدم .همیشه تو خونم به خاطر دخترم .هفته ای یک بار میرم خونه بابام اونجام زیاد راحت نیستم .شوهرم بیشتر سره کاره دوتا شغل داره منم هی زنگ میزنم میگم بیا خونه ما حوصله مون سر رفته اونم میگه کار دارم وبه خاطر راحتی شما کار میکنم. ومنم همین طور باید بشینم ومنتظرش باشم البته وقتی میاد خیلی خوبه بهم توجه میکنه شوخی میکنه و... اما من چون خیلی منتظرش بودم واون دیر اومده اعصابم خرد شده و ناراحتم .نمیدونم چیکار کنم خیلی زود ناراحت میشم هیچ دوستی ندارم .به نظر من زندگیهای آپارتمانی امروز خیلی مذخرفه آدم باید همیشه تنها باشه باز خدا رو شکر دخترم هست . به نظر شما من چیکار کنم خیلی دوست دارم بیرون برم اما کجا برم به خاطر دخترم نمیتونم زیاد بیرون هم برم چون شوهرم میگه مریضش میکنی