نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: رابطه دوستیمون بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

1761
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1951
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    7
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه دوستیمون بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    با عرض سلام و خسته نباشید.


    من چند ماه میشود که با یک پسر برای آشنا شدن هم در ارتباط بودم. من 25 ساله و اون 26 ساله هستیم. ما همدیگر رو تو یک کنگره مهندسی دیدیم، هر 2تامون دانشجو و در یک سطح تحصیلاتی بودیم ودر تهران درس میخوندیم. این آشنایی 5ماه طول کشید و من در این بین خانوادم رو در جریان گذاشتم ولی اون همش بهانه میآورد و میگفت میخوام بیشتر بشناسمت و در مورد من 2دل بود. گذشت تا هر 2تامون که آخر دانشگاهمون بودتمام کردیم.من اهل یزد بودم و اون پسراهل زنجان. اواخر مهر بود که داشتم برای همیشه تهران را ترک
    کنم. روزای آخر همش حرف از جدا شدن میزد و می گفت من سربازی نرفتم و به دورغ بهم گفت که خانوادش مخالف هستن و بهتره از هم جدا شیم و رابطمون کمرنگ بشه اما با هم در تماس باشیم مثل یک دوست اجتماعی تا سربازی بره اما براش صبر نکنم و اگر مورد خوبی برام پیدا شد باهاش ازدواج کنم اگر ازدواج نکردم شاید بعد دو سال بیاد خواستگاریم.اما من مخالف بودم چون مخواستم بیاد خواستگاریم و خیالم از بابتش راحت باشه که همیشه دارمش و پیشمه، حقیقتا تو 5 ماه واقعا ازش خوشم اومده بود و حرفاشو کاراش دیوانم کرده بود تا یک ماه فقط گریه میکردم و اسرار که من اینطوری نمیخوام. هدف من این بود که رابطمون مثل سابق خوب بشه و من براش تا 2سال دگه صبر میکنم اما اون فکر کرد که من منظورم اینه که الان بیاد خواستگاری با سماجتای من، در صورتی که این طور نبود. بعد یک ماه گفت من راستش به خانوادم نگفتم که حدود 2 ماه پیش به خانوادش گفت میگه و منم حرفی نزدم. به خانوادش گفت و خواهرش بهم زنگ زد و گفت داداش برامون همه چیز رو تعریف کرده و مشکلات و مسائل رو گفت. گفت فرهنگا فرق دارن – ما ترک هستیم و شما فارس- درباره شغل داداشش در آینده – مسافت طولانی و اینکه یک سال خانواده ها در رفت و آمد باشن تا همو بشناسن بدون هیچ حرفی اما من گفتم آشنایت خانواده ها درست ولی6 ماه بعدش نامزدی یا نشونی بیارن و اینطوری نمیشه دهن مردمو بست. گفت ما رسم نداریم نامزدی بگیریم. رسم داریم عقد کنیم و بعد 5 یا 6 ماه " خیلی سریع" پسر و دختر برن زیر یک سقف که الان دادش من 1.5 الی دو سال باید بره امریه برای سربازی. روز بعد خواهرش زنگ زد و با بهانه های مختلف گفت پدر و مادرش مخالفن شدید!. بعدش دگه اون پسر هم بهم گفت ما دگه بدرد هم نمیخوریم و 2 خط موازی هستیم و رفت کنار. اما من چون واقعا دوستش دارم هنوز عقب نکشیدم ماه پیش گفتم بیاد ببینمش و هر کار کردم از حرفش برگرده نتونستم و گفت اگر آمدم بخاطر اسرار تو بود و دگه الان به خاطر مخالفت خانوادم نمیخوام دگه ادامه بدم و بدرد هم نمیخوریم و برو به خودت برس. الان یک ماه آموزشی دوره امریه سربازیش رو میگذرونه و دگه ازش خبر ندارم. اوایل بهم میگفت که اگر مادر و پدرم مخالفت کنن من کنار میکشم. در مورد اختلاف فرهنگی و چیزای دیگه میگفت. با هم به تفاهم رسیده بودیم ظاهرا. من نه با کار نه با سربازی و نه با سختی و کم پولی اول زندگیش و مسافت خیلی دور از خانوادم مشکلی نداشتم!! به نظرم پسر سست اراده ای بود و خودش زیاد مشتاق با من بودن نبود که نتونست خانوادش رو راضی کنه وگرنه محاله پسری چیزی رو بخواد بدست نیارش. به نظر شما من چکار کنم؟ من خیلی دوستش دارم تو این یک ماه که ازش خبر ندارم و تماس ندارم خیلی زجر کشیدم. از اینکه من میخوام کنارم باشه بدم میاد احساس میکنم مثل زیگیل شدم نمیدونم چکار کنم؟به نظرتون اگر دگه احوالشو نگیرم به طرفم میاد باز؟ به نظرتون من چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2870
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    عزیزم نظر من اینه که اون اقا دوستت نداره و بهت عادت کرده بود و دنبال بهانه می گشت که ترکت کنه تو هم اگه دوسش داری شرایطش رو درک کن و همه چیز رو فراموش کن . مطمءنم شرایط بهتری واست پیدا می شه . ادم که نمی شه عشق گدایی کنه . با زبون بی زبونی واسه این که مستقیم دلت رو نشکنه بهت نه گفته اذییتش نکن بزار اونم بره دنبال سرنوشت خودش . خودتم بهش فکر نکن خط موبایلت رو عوض کن و برای همیشه فراموشش کن

  3. کاربران زیر از خوشبخت بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    a-h

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2535
    نوشته ها
    278
    تشکـر
    204
    تشکر شده 530 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    ادیت شد
    ویرایش توسط _Amir_ : 01-19-2015 در ساعت 09:58 PM
    امضای ایشان
    کسی حالمو نپرسه...
    دیگه حالی ندارم...
    فقط نفس میکشم...

  5. کاربران زیر از _Amir_ بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    a-h

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5749
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    سلام عزیزم.جدایی خیلی سخته و منم درگیرش هستم اما با توجه به حرفای شما بنظرم بذار تموم بشه
    میدونم سخته میدونم گریه داره ناراحتی داره اما باید بدونی در عوض تا یک عمر راحتی
    هرکسی همیشه فرصت عاشق شدن داره و مطمئن باش بازم کسی عاشقت میشه و بازم تو عاشق کسی میشی اما بذار انتخابت عاقلانه باشه تا نه خودت و نه خانوادت و نه بچه هات در اینده عذاب و ناراحتی بکشین.عزیزم وقتی خیلی به پسر اصرار کنی احترامتو خدانکرده از دست میدی،رهاش کن اگه مال تو باشه برمیگرده اگر هم نباشه حتما خداوند فکرای بهتری برات داره.تو که فقط 5 ماه باش بودی من یکسال و خورده ای باش بودم و عاشق هم بودیم خانواده ها هم راضی بودن اما از اولش میخواست بره خارج منم نخواستم ارزوشو ازش بگیرم
    ناراحت نباش گریه خوبه ادم باید ناراحتیشو بیرون بذاره و دوران غمشو بگذرونه یا به اصطلاح دوران سوگ
    اما بعدش دوباره رو فرم میای قویترین عشقا هم حداکثر بعد از 6 ماه دوری خیلی کم رنگ میشن
    پس خودتو ناراحت نکن و به زمان فرصت بده،سعی کن اگه چند روزی از جدایی کاملت میگذره که انگار گفتی 1 ماه!دیگه با خانوادت باشی.خانواده چه خوب باشه چه بد تکیه گاه محکمیه قدرشون رو بدون،قدر خودتم بدون بخدا لیاقتت بیشتر از این حرفاست.از خدا بخواه بت ارامش بده و کسی رو نصیبت کنه که به صلاحته
    موفق باشی گلم

  7. کاربران زیر از mahshid22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط a-h نمایش پست ها
    با عرض سلام و خسته نباشید.


    من چند ماه میشود که با یک پسر برای آشنا شدن هم در ارتباط بودم. من 25 ساله و اون 26 ساله هستیم. ما همدیگر رو تو یک کنگره مهندسی دیدیم، هر 2تامون دانشجو و در یک سطح تحصیلاتی بودیم ودر تهران درس میخوندیم. این آشنایی 5ماه طول کشید و من در این بین خانوادم رو در جریان گذاشتم ولی اون همش بهانه میآورد و میگفت میخوام بیشتر بشناسمت و در مورد من 2دل بود. گذشت تا هر 2تامون که آخر دانشگاهمون بودتمام کردیم.من اهل یزد بودم و اون پسراهل زنجان. اواخر مهر بود که داشتم برای همیشه تهران را ترک کنم. روزای آخر همش حرف از جدا شدن میزد و می گفت من سربازی نرفتم و به دورغ بهم گفت که خانوادش مخالف هستن و بهتره از هم جدا شیم و رابطمون کمرنگ بشه اما با هم در تماس باشیم مثل یک دوست اجتماعی تا سربازی بره اما براش صبر نکنم و اگر مورد خوبی برام پیدا شد باهاش ازدواج کنم اگر ازدواج نکردم شاید بعد دو سال بیاد خواستگاریم.اما من مخالف بودم چون مخواستم بیاد خواستگاریم و خیالم از بابتش راحت باشه که همیشه دارمش و پیشمه، حقیقتا تو 5 ماه واقعا ازش خوشم اومده بود و حرفاشو کاراش دیوانم کرده بود تا یک ماه فقط گریه میکردم و اسرار که من اینطوری نمیخوام. هدف من این بود که رابطمون مثل سابق خوب بشه و من براش تا 2سال دگه صبر میکنم اما اون فکر کرد که من منظورم اینه که الان بیاد خواستگاری با سماجتای من، در صورتی که این طور نبود. بعد یک ماه گفت من راستش به خانوادم نگفتم که حدود 2 ماه پیش به خانوادش گفت میگه و منم حرفی نزدم. به خانوادش گفت و خواهرش بهم زنگ زد و گفت داداش برامون همه چیز رو تعریف کرده و مشکلات و مسائل رو گفت. گفت فرهنگا فرق دارن – ما ترک هستیم و شما فارس- درباره شغل داداشش در آینده – مسافت طولانی و اینکه یک سال خانواده ها در رفت و آمد باشن تا همو بشناسن بدون هیچ حرفی اما من گفتم آشنایت خانواده ها درست ولی6 ماه بعدش نامزدی یا نشونی بیارن و اینطوری نمیشه دهن مردمو بست. گفت ما رسم نداریم نامزدی بگیریم. رسم داریم عقد کنیم و بعد 5 یا 6 ماه " خیلی سریع" پسر و دختر برن زیر یک سقف که الان دادش من 1.5 الی دو سال باید بره امریه برای سربازی. روز بعد خواهرش زنگ زد و با بهانه های مختلف گفت پدر و مادرش مخالفن شدید!. بعدش دگه اون پسر هم بهم گفت ما دگه بدرد هم نمیخوریم و 2 خط موازی هستیم و رفت کنار. اما من چون واقعا دوستش دارم هنوز عقب نکشیدم ماه پیش گفتم بیاد ببینمش و هر کار کردم از حرفش برگرده نتونستم و گفت اگر آمدم بخاطر اسرار تو بود و دگه الان به خاطر مخالفت خانوادم نمیخوام دگه ادامه بدم و بدرد هم نمیخوریم و برو به خودت برس. الان یک ماه آموزشی دوره امریه سربازیش رو میگذرونه و دگه ازش خبر ندارم. اوایل بهم میگفت که اگر مادر و پدرم مخالفت کنن من کنار میکشم. در مورد اختلاف فرهنگی و چیزای دیگه میگفت. با هم به تفاهم رسیده بودیم ظاهرا. من نه با کار نه با سربازی و نه با سختی و کم پولی اول زندگیش و مسافت خیلی دور از خانوادم مشکلی نداشتم!! به نظرم پسر سست اراده ای بود و خودش زیاد مشتاق با من بودن نبود که نتونست خانوادش رو راضی کنه وگرنه محاله پسری چیزی رو بخواد بدست نیارش. به نظر شما من چکار کنم؟ من خیلی دوستش دارم تو این یک ماه که ازش خبر ندارم و تماس ندارم خیلی زجر کشیدم. از اینکه من میخوام کنارم باشه بدم میاد احساس میکنم مثل زیگیل شدم نمیدونم چکار کنم؟به نظرتون اگر دگه احوالشو نگیرم به طرفم میاد باز؟ به نظرتون من چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟
    عزيزم چرا خودتو اذيت ميكني ديگه چجوري بگه نميخام خود شما تحصيلكرده هستيد ايا از روي يه عشق زود گذر ميشه آينده رو ساخت؟ اون اقا شرايطشو نداشته اگه ازدواج ميكرديد و خيلي از رفتارهاي ديگش خودشونو نشون ميداد يا خيلي مشكلاي ديگه كه الان به براتون اهميتي نداره اونوقت اگه جدا ميشديد چي؟ بعنوان يه زن مطعلقه محسوب ميشديد اين جداييكه براتون فقط يكم غم و اندوه داره بهتره يا جدايي با يه عمر پشيموني؟

  9. کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4490
    نوشته ها
    204
    تشکـر
    83
    تشکر شده 145 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    سلام دوسته عزیز به نظره من هم جدایی و فراموش کردنه اون آقا بهتره. چون اگه شما به هر بهانه ای اگه ایشون رو راضی به ازدواج کنی صد در صد این ازدواجه موفقی نخواهد بود.
    امضای ایشان
    تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .

  11. کاربران زیر از (تبسم) بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5769
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه بهم خورده - چکار کنم؟؟؟

    سلام دوست عزیزم من کوچیک شما سنم کمه ولی ایطور که معلومه سعی کنید اونو فراموش کنید تا ابد واقعا کار سختی هستش گریه های شبونه بغض ها ی تکراری همچی رو سرت اوار میشه ولی خودتو بسپار به خدا اون حتما صلاحت رو بهتر از اون اقا میدونسته سعی کن خودتو سرگرم کاری بکنی یا یه مسافرت طولانی برو که حال و هواتو عوض کنه . مطمن باش یه کسی پیدا میشه که تو رو با دنیا عوض ات نمیکنه که خودت هم بعد میگه خدایا شکرت که اون از زندگیم رفت

  13. کاربران زیر از bibihalime بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. صبر کردن برای عشق
    توسط pcmo در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 01-14-2014, 09:56 PM
  2. استخاره در ازدواج؟؟؟!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-23-2013, 12:50 AM
  3. با دختر ده ساله ام چه کنم؟؟؟
    توسط مامان سه قلو ها در انجمن تربیت کودک
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-05-2013, 01:11 AM
  4. کمکم کنید زندگی یا طلاق؟؟؟
    توسط شیرین شعاعی در انجمن مشاوره طلاق
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 12-04-2013, 04:25 PM
  5. جواب "بله عزیزم" ریاکارنه یا گیج کننده؟؟؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-05-2013, 11:47 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد