اکثر افراد فرزند خوانده برای پذیرفتن شرایط جدیدشان با یک سری مشکلات و چالش هایی مواجه می شوند. سردرگمی، ناراحتی و شک به خود عبارت از یک سری موارد عادی هستند که در این شرایط ایجاد می شوند، بنابراین در صورتیکه این احساسات یا یک سری احساسات تاثیرگذار دیگری داشته باشید، نباید احساس خجالت بکنید. به خودتان اجازه تجربه این احساسات را بدهید و آنها را با دوستان و خویشاوندان مورد اعتماد در میان بگذارید.

همچنین مطالعه کردن در مورد تجربیات سایر فرزند خواندگان، صحبت کردن با یک مشاور و عضو شدن در یک گروه حمایتی مربوط به فرزند خوانده ها هم می تواند ایده مناسبی باشد.

بخش یک – بپذیرید که یک فرزند خوانده هستید

1. احساسات خودتان را به خانواده و دوستانتان بگویید.


بعد از اینکه متوجه شوید که یک فرزند خوانده هستید، احساس سردرگمی، شوکه شدن و مضمحل شدن برایتان پیش خواهند آمد که طبیعی هستند. به خودتان اجازه تجربه این احساسات را بدهید و آنها را با افراد قابل اعتماد در میان بگذارید.

شاید در نتیجه مطرح کردن احساسات تعارض آمیز خودتان با خانواده ای که در آن به فرزند خواندگی گرفته شده اید، دچار یک نوع احساس گناه یا عصبانیت شوید، ولی سعی کنید که این احساسات را از خودتان دور کنید. هیچ نیازی نیست که احساسات و چالش هایی که در مورد عواطف خودتان دارید را مخفی کنید.

سعی کنید که به والدین پذیرفته شده تان بگویید که "من به دلیل اینکه یک فرزند خوانده هستم، یک سری احساسات تندی نسبت به شرایط خودم دارم، ولی لطفا به دلیل اینکه این احساساتم را با شما مطرح می کنم، از من ناراحت نشوید. من دوست دارم که در مورد احساساتم صادق باشم و صحبت کردن با شما در مورد این احساسات به من کمک می کند."

2. در صورتیکه در مراحل بعدی زندگی تان متوجه فرزند خوانده بودنتان شوید، سعی کنید که شرایط موجود را درک کنید.

در صورتیکه والدینتان واقعیت مربوط به فرزند خوانده بودنتان را از شما مخفی کرده باشند، سعی کنید که هدف و قصد آنها را درک کنید. در اغلب مواقعی که والدین اطلاعات مربوط به فرزند خوانده بودن بچه هایشان را پیش خودشان نگه می دارند، این فرزندانشان علاقه بیشتری به آنها نشان می دهند.

در صورتیکه شما در دوره نوجوانی یا بزرگسالی متوجه فرزند خوانده بودنتان شوید، احساس شوکه شدن، ناراحتی یا عصبانیت خواهید داشت که عادی هستند. سعی کنید در زمانیکه خونسرد هستید با والدینتان صحبت کنید و در مورد احساساتی که دارید، با والدینتان صادق باشید.

زمانیکه به پیش والدینتان می روید، سعی کند به آنها بگویید که "من می دانم که شما دلایل خاص خودتان را برای این کار داشته اید، ولی من دوست داشتم که در زمانیکه کوچکتر بودم حقیقت را به من می گفتید. من از اینکه یک حقیقت مهمی را از من مخفی کرده اید، احساس ناراحتی می کنم."

به والدینتان فرصت دهید تا دلایل خودشان برای نگفتن واقعیت به شما را توضیح دهند. از آنها بپرسید که "آیا می توانید دلایل خودتان برای نگفتن واقعیت به من را بگویید؟ این کار به من کمک خواهد کرد تا شرایط شما را درک کنم."

3. یک سری کتاب ها و مقالاتی در مورد سایر افراد فرزند خوانده مطالعه کنید.

یک سری خاطرات، مقالات، وبلاک ها یا سایر نوشته های انتشار شده ای در مورد افراد فرزند خوانده پیدا کنید که داستان مربوط به فرزند خواندگی شان را در آن تعریف کرده باشند.

یادگیری مطالبی در مورد اینکه سایر افراد چگونه توانسته اند شرایط فرزند خواندگی شان را تحمل کنند، به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید احساساتتان را کنترل کنید.

شما علاوه بر منابع نوشتاری و کتبی، همچنین می توانید یک سری مستند ها و فیلم هایی را در مورد فرزند خواندگی پیدا کنید.

4. یک گروه حمایتی از فرزند خواندگان را پیدا کنید.

سعی کنید که داستان مربوط به زندگی خودتان را به سایر افرادی بگویید که در گروه های حمایتی متناسب با سن شما و در محله شما قرار دارند. به صورت آنلاین یک سری گروه های حمایتی را پیدا کنید که یک ارتباطی مابین فرزند خواندگان هم سن شما ایجاد می کنند یا آنها را به یک مشاور محلی یا آژانس فرزند خواندگی ارجاع می دهند.


در صورتیکه در مورد پیوستن به گروه های حمایتی به صورت تنها تردید داشته باشید، می توانید در گروه حمایتی آنلاین یا رسانه های اجتماعی یک فرد دارای شرایط مشابه با خودتان را پیدا کنید و همراه با وی به این گره ها ملحق شوید.

5. با یک مشاوری صحبت کنید که تجربه مناسبی در مورد فرزند خواندگان داشته باشد.

به صورت آنلاین یک متخصص سلامت روانی موجود را در منطقه خودتان پیدا کنید یا از پزشک اصلی خودتان بخواهید که شما را به این متخصص ارجاع دهد.

یک مشاوری پیدا کنید که مهارت و تجربه مناسبی در رابطه با نگرانی های مربوط به فرزند خواندگی، همانند ناراحتی، زیان، ایجاد هویت و ترس از دل کندن داشته باشد.

یک مشاور می تواند به شما کمک کند تا عواطف خودتان را بشناسید و آنها را کنترل کنید. در صورتیکه نگران تاثیر ناراحتی، ترس و اضطراب بر روی توانایی خودتان در مورد ایجاد روابط دوستی و روابط صمیمی باشید، مراجعه کردن به یک مشاور می تواند به شما کمک کند.

در صورتیکه یکی از این احساسات را داشته باشید و بخواهید که کمک دریافت کنید، هیچ نوع احساس خجالتی نداشته باشید.

بیشتر افراد فرزند خوانده یک سری عواطف قابل توجهی تجربه می کنند و در اعتماد کردن به سایر افراد با مشکل مواجه می شوند.

6. بر روی روابطی که با خانواده پذیرفته شده خودتان ایجاد کرده اید، متمرکز شوید.

اکثر افراد به محض مطلع شدن از فرزند خوانده بودنشان، نگران این موضوع می شوند که خانواده پذیرفته شده آنها، خانواده واقعیشان نیست. هر چند که این احساسات کاملا طبیعی هستند، ولی روابط شما با خانواده پذیرفته شده تان کاملا واقعی هستند.

در صورتیکه شما برادر یا خواهری داشته باشید که فرزند ژنتیکی والدین پذیرفته شده شما باشند، احتمالا یک اختلاف یا جدایی مابین شما ایجاد خواهد شد. این نکته را به یاد داشته باشید که بر خلاف پس زمینه منحصر به فردی که دارید، شما و برادران یا خواهرانتان بخشی از یک خانواده هستید و جایگاه یکسانی دارید.

روابط برادری و خواهری یک سری روابط کاملا پیچیده ای هستند. در صورتیکه یک اختلافی با برادر یا خواهر پذیرفته شده داشته باشید، مراجعه کردن به مشاور خانواده می تواند برایتان مفید باشد.

روش دو – نحوه برخورد با ناراحتی و آسیب

1. به خودتان اجازه غمگین بودن بدهید.

برخی از افراد فرزند خوانده ممکن است که احساس ناراحتی، سردرگمی یا احساسات دیگری در مورد خانواده اصلی شان داشته باشند.

شما این اجازه را دارید که برای خانواده اصلی تان غمگین شوید، به دلیل اینکه آنها را نمی شناسید احساس ناراحتی بکنید و شرایط مربوط به زندگی شان را که منجر به فرزند خواندگی تان شده است را درک کنید.

شما مجبور نیستید که این احساسات را از خودتان یا از والدین پذیرفته شده تان مخفی کنید. به خودتان اجازه تجربه این عواطف را بدهید. این احساس ناراحتی زیان مبهم نامیده می شود و یک تجربه مشترکی مابین افراد فرزند خوانده است.

2. مشخص کنید که چه چیزی را از دست داده اید.

احساسات خودتان را بررسی کنید و سعی کنید که تجربیات خودتان را مشخص کنید. مشکل ترین جنبه مربوط به زیان مبهم عبارت از این است که دلیل ناراحتی شما به صورت دقیق مشخص نمی باشد، به همین دلیل مشخص کردن موردی که به خاطر آن ناراحت هستید، به یک مقداری تلاش نیاز دارد.

مشخص کردن دلیل ناراحتی تان یک مرحله مهمی در غلبه بر آن است.

زمانیکه یک فردی فوت می کند، می دانید که به خاطر چه کسی غمگین هستید و چرا ناراحت هستید. ولی این موارد در رابطه با ناراحتی مبهم مربوط به فرزند خواندگی مشخص نمی باشند.

سعی کنید که احساسات خودتان را بیان کنید. برای مثال، می توانید بگویید یا درون خودتان این تفکر را داشته باشید که "من به دلیل اینکه والدین اصلیم را نمی شناسم، ناراحت هستم"، "از اینکه ممکن است برادر یا خواهری داشته باشم که هیچ وقت او را نخواهم شناخت، ناراحت هستم" یا "به دلیل اینکه هیچ شناختی در مورد پس زمینه نژادی خودم ندارم، ناراحت هستم" یا "به دلیل چالش های سخت و بدی که والدین اصلیم در نتیجه آن مجبور شدند تا من را به خانواده دیگری بدهند، احساس بدی دارم."

3. از طریق یادداشت کردن یا انجام دادن یک کار خاص، ناراحتی خودتان را بیان کنید.

سعی کنید که یک درختی بکارید یا باغبانی کنید که نشان دهنده احساس زیان و لذتی باشد که در خانواده پذیرفته شده تان دارید. شما می توانید در روزهای خاص یک سری هدیه هایی به والدین اصلی تان بفرستید یا به خاطر آنها یک شمع اضافی بر روی کیک تولدتان روشن کنید.

یادداشت کردن و انجام دادن یک سری کارها به شما کمک خواهد کرد تا ناراحتی خودتان را تایید کنید، حالت انتزاعی آن را کاهش دهید و از طریق قدردان بودن نسبت به خانواده پذیرفته شده، احساس زیان موجود را کاهش دهید.

4. یک نامه ای برای والدین بیولوژیکی خودتان بفرستید، حتی در صورتیکه نتوانید آن را ارسال کنید.

یک نامه ای بنویسید و در آن ناراحتی، عصبانیت، پریشانی، و سایر احساساتی که تجربه می کنید را بیان کنید.

از والدینتان بپرسید که چه چیزی منجر به ایجاد این شرایط شده است، در رابطه با خودتان مواردی را بیان کنید و احساسات و تنفری که نسبت به آنها دارید را بگویید.

هیچ اجباری در مورد شناخت والدین اصلی تان یا فرستادن نامه به یک فرد خاص وجود ندارد. صرفا همین نوشتن می تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را مشخص و کنترل کنید.

5. سعی کنید که سوالات بدون پاسخ خودتان در مورد فرزندخواندگی تان را بپذیرید.

تمامی افرادی که فرزند خوانده هستند، یک سری ابهاماتی در مورد گذشته شان دارند. شاید شما والدین اصلی تان یا نژادتان را نشناسید.

زندگی کردن همراه با سوالات بدون پاسخ می تواند مشکل زا باشد، ولی سعی کنید که بیشتر بر روی بخش هایی از زندگیتان که می شناسید و دوستش دارید، متمرکز شوید.

عدم آگاهی نسبت به گذشته هیچ تاثیری بر روی وضعیت فعلی تان نخواهد داشت. شما یک خانواده و دوستانی دارید که خودتان، استعدادهایتان، عقایدتان و اهدافتان را دوست دارند.

به جای درگیر شدن بیش از حد در مورد مواردی که نسبت به آنها آگاهی ندارید، نسبت به جنبه های مشخص و دوست داشتنی زندگی شخصی تان قدردان باشید.

روش سه – مشخص کردن هویتتان

1. از خانواده تان بخواهید که داستان مربوط به فرزند خواندگی تان را برایتان تعریف کنند.


فرزند خواندگی شما بخشی از زندگی شخصی تان است و می تواند به شما کمک کند تا نسبت به هویت خودتان مطمئن شوید. از والدینتان بخواهید که در مورد نحوه پیدا کردن شما، بردن شما به خانه خودشان و نحوه رشد و بزرگ شدنتان در داخل خانواده با شما صحبت کنند.

هر چند که بیان کردن مکرر داستان مربوط به فرزند خواندگی اهمیت زیادی برای کودکان دارد، ولی این مورد برای نوجوانان و بزرگسالان هم مهم است.

نوع توافق فرزند پذیری مابین والدین بیولوژیکی و والدین پذیرفته شده، بر روی میزان اطلاعات قابل دسترس تاثیرگذار خواهد بود. برای مثال، قرارداد فرزند خواندگی محرمانه اطلاعات کمتری در مورد والدین بیولوژیکی تان را در دسترستان قرار خواهد داد.

2. نسبت به ارزش ها، علایق، استعدادها و اهدافتان قدردان باشید.

بر روی شخصی که هستید، ویژگی هایی که دارید، ویژگی های مشترکی که با خانواده پذیرفته شده دارید و زندگی که ایجاد کرده اید تمرکز کنید.

در صورتیکه بخشی از جنبه های زندگی شما نامطمئن باشند، در رابطه با تعریف خودتان با یک چالشی مواجه خواهید شد. با این وجود، شما یک فردی فراتر از این نااطمینانی ها هستید، بنابراین اجازه ندهید که این موارد بر روی درکتان از خودتان تاثیر داشته باشد.

افراد، ویژگی ها و عقایدی که در شکل گیری شما نقش داشته اند را به خودتان یادآوری کنید. سعی کنید که به صورت ذهنی یا کتبی یک لیستی از ارزش های اصلی خودتان، همانند صداقت و بخشندگی، تهیه کنید.

استعدادها و علایق خودتان را لیست کنید؛ مواردی از قبیل جوک گفتن، پیگیر بودن یا پیانو زدن.

همچنین در نظر داشتن سپاسگزاری خودتان در مورد خانواده پذیرفته شده تان و کمکی که آنها به شما کرده اند، می تواند مفید باشد.

این موضوع را در نظر داشته باشید که تعداد زیادی از فرزند خواندگان، یک نوع احساس مسولیتی در مورد سپاسگزار بودن از خانواده شان دارند.

سعی کنید که یک تعادلی مابین سپاسگزار بودن و اجازه دادن به خودتان برای تجربه کردن عواطف متضاد ایجاد کنید.

3. در صورت امکان، یک سری اطلاعاتی در مورد والدین بیولوژیکی تان به دست بیاورید.

از والدین پذیرفته شده تان بپرسید که آیا عکس، توضیحات یا اطلاعات دیگری در مورد والدین اصلی تان دارند. سعی کنید یک سری اطلاعاتی در مورد محل زندگی آنها، فرهنگ آنها و اتفاقاتی که منجر به فرزند خواندگی شما شده است، به دست بیاورید.

شاید نتوانید پاسخ برخی از سوال هایتان را به دست بیاورید و ممکن است پردازش کردن برخی از اطلاعاتی که به دست آورده اید، سخت باشد. با این وجود، پیدا کردن یک سری اطلاعات در مورد والدین اصلی تان می تواند به شما کمک کند تا شناخت بیشتری نسبت به خودتان داشته باشید.

سعی کنید که هیچ نوع احساس گناهی در حین فکر کردن در رابطه با والدین اصلی تان نداشته باشید. در صورتیکه احساس نامناسبی در مورد این مسئله داشته باشید، در رابطه با آن با والدین پذیرفته شده تان صحبت کنید.

به آنها بگویید که "امیدوارم این موضوع را درک کنید که کنجکاوی من در مورد شناخت والدین اصلی ام، هیچ تاثیری بر روی احساس من نسبت به شما نخواهد داشت."

4. با رسومات فرهنگی والدین اصلی تان آشنا شوید.

در صورتیکه متوجه شوید یکی از والدین اصلی تان یا هر دو آنها از یک کشور دیگری باشند، سعی کنید که با رسومات فرهنگیش (فرهنگیشان) آشنا شوید.

یک سری مطالبی در مورد فرهنگشان بخوانید، سعی کنید که زبانشان را یاد بگیرید، به دنبال پیدا کردن باشگاه های محلی یا سازمان هایی باشید که به فرهنگ آنها مرتبط هستند و همچنین مراسمات آنها را جشن بگیرید. همچنین در صورت امکان می توانید به کشور والدین اصلی تان سفر کنید.

آشنا شدن با فرهنگ والدینتان می تواند برای شما مفید باشد، ولی کاملا طبیعی خواهد بود که هیچ تمایلی به شاخت سایر رسومات نداشته باشید. برخی از فرزند خوانده ها نمی توانند به راحتی یک فرهنگ ناشناسی را بپذیرند.

5. حتما یک آزمایش DNA بدهید.

در صورتیکه هیچ اطلاعاتی در مورد نژاد و قومیت والدین اصلی تان در دسترس نباشد، می توانید یک آزمایش DNA بدهید تا نژاد خودتان را مشخص کنید. همچنین شما برای پیدا کردن خویشاوندانتان می توانید از یک سرویس آزمایشی استفاده کنید.

در صورتیکه می خواهید صرفا نژاد خودتان را مشخص کنید، حتما از سرویس هایی استفاده کنید که اطلاعات شما را به صورت محرمانه نگهداری می کنند.

6. در صورتیکه تمایل داشته باشید، سعی کنید که والدین اصلی تان را پیدا کنید.

فرآیند مربوط به پیدا کردن والدین بیولوژیکی بستگی به محل انعقاد قرارداد فرزند خواندگی و محرمانه یا عمومی (آزاد) بودن آن دارد. در صورتیکه این قراداد عمومی باشد، می توانید به یک سری اطلاعاتی از قبیل اسم های والدین اصلی تان دست پیدا کنید.

پیدا کردن و ارتباط برقرار کردن با والدین بیولوژیکی یک فرآیند پیچیده و احساساتی است. بهترین کار ممکن عبارت از صحبت کردن با یک مشاور قبل از این فرآیند و در طول این فرآیند می باشد.

از والدین پذیرفته شده تان بپرسید که قرارداد فرزند خواندگی محرمانه یا عمومی است یا یک حالت ترکیبی از این دو حالت دارد. در یک قرارداد عمومی، یک سری راه هایی برای برقراری ارتباط مابین خانواده های پذیرفته شده و بیولوژیکی در نظر گرفته می شود.

در یک قرارداد فرزند خواندگی ترکیبی یا شبه عمومی، خانواده ها از طریق یک همکار یا وکیل با هم ارتباط برقرار می کنند و هیچ کدام از آنها نمی توانند به صورت مستقیم از طرف دیگر اطلاع کسب کنند.

7. نسبت به خانواده ای که شما را انتخاب کرده است، قدردان باشید.

شما به دلیل اینکه والدین پذیرفته شده شما را انتخاب کرده اند، فرزند خوانده هستید. بنابراین این خانواده به دلیل اینکه شما برایشان ارزشمند هستید، حاضرند که سختی های زیادی را تحمل کنند.
نویسنده: Klare Heaston, LICSW
به روز رسانی شده در: 6 می 2019