طبق ملاک DSM-IV-TR سه رفتار خاص از بین 15 رفتار شامل قلدری کردن ،تهدید یا ارعاب وبیرون ماندن از خانه علیرغم ممانعت والدین که قبل از 13 سالگی شروع شده باشد برای تشخیص ضروری است ، همچنینTR-DSM-IV تصریح می کند که گریز از مدرسه باید قبل از 13 سالگی شروع شود تا علامتی از اختلال سلوک تلقی شود.
اختلال سلوک اختلالی مداوم است که اثرآن پس ازکودکی نیز باقی می ماند.
اختلال سلوک شامل سطوح افراطی مبارزه طلبی یا آزاررسانی (fighting or bulling) , بی رحمی نسبت به حیوانات یا افراد دیگر،خراب کردن شدید اموال ،آتش افروزی، دزدی ،دروغگویی مکرر،قشقرق های شدید وفراوان، رفتار تحریک آمیز مخالفت جویانه، اصرار برنافرمانی شدید،فرار از مدرسه ،دور شدن از خانه ،گستاخی ،بی اعتنایی ،منفی گرایی ،کج خلقی ،نفاق افکنی ،مسئولیت ناپذیری ،رفتارهای بی مهارجنسی ،مصرف دخانیات ،مشروبات الکلی ،موادمخدر می باشد. کودکان مبتلا به این اختلال معمولاً درصدد پنهان سازی رفتارهای ضداجتماعی خود برنمی آیند ونسبت به احساسات ،امیال ورفاه دیگران اهمیتی قایل نیستند وبه نظر می رسد رفتار این افراد معمولاً معطوف به هدفی مشخص نبوده ولذت یا امتیازی برای آنها نمی آورد.
هر چند که ادامه این گونه رفتارها وعقب نشینی های احتمالی افراد ونیز پیامدهای احتمالاً تقویت کننده ممکن است میزان وشدت بروز اختلالات سلوکی را افزایش دهد.
تشخیص اختلال سلوک
طبق ملاک DSM-IV-TR سه رفتار خاص از بین 15 رفتار شامل قلدری کردن ،تهدید یا ارعاب وبیرون ماندن از خانه علیرغم ممانعت والدین که قبل از 13 سالگی شروع شده باشد برای تشخیص ضروری است ، همچنینTR-DSM-IV تصریح می کند که گریز از مدرسه باید قبل از 13 سالگی شروع شود تا علامتی از اختلال سلوک تلقی شود.
اختلال سلوک در شخص بالای 18 سال فقط زمانی تشخیص داده می شود که ملاک های اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود نداشته باشد.
ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال سلوک
A.الگوی رفتاری مداوم ومقاوم که با نقض حقوق اساسی دیگران یا هنجارهای اجتماعی واصول عمده متناسب با سن شناخته می شود وبا وجود حداقل یک ملاک از ملاک های زیر در 6 ماه گذشته تظاهر می کند. -
پرخاشگر نسبت به مردم و حیوانات
1. غالباً قلدری می کند ودیگران را می ترساند یا تهدید می کند. 2. غالباً شروع کننده ی نزاع فیزیکی است. 3. از اسلحه ای که می تواند آسیب جدی به دیگران برساند مثل چماق ،پاره آجر،بطری شکسته ،چاقو، تفنگ استفاده می کرده است. 4. نسبت به مردم از نظر فیزیکی بیرحمی نشان داده است. 5. نسبت به حیوانات از نظر فیزیکی بیرحمی نشان داده است. 6. با حضور قربانی اقدام به دزدی کرده است (مثل جیب بری،کیف زنی،اخاذی،سرقت مسلحانه ). 7. کس دیگری را وادار به فعالیت جنسی کرده است. -
تخریب اموال
8. عمداً به قصد ایجاد صدمه جدی دست به آتش افروزی زده است. 9. عمداً مال دیگران را تخریب کرده است (غیر از آتش افروزی) -
حقه بازی یا دزدی
10. بدون اجازه وارد خانه،ملک یا اتومبیل دیگری شده است. 11. غالباً برای بدست آوردن چیزی یا محبتی یا اجتناب از تعهد دروغگویی می کند (گوش بری می کند). 12. بدون حضور قربانی اشیاء با ارزشی را دزدیده است. -
نقض جدی مقررات
13. علی رغم قدغن نمودن والدین قبل از 13 سالگی شب ها بیرون از خانه می ماند. 14. ضمن اقامت با والدین یا جانشین آنها حداقل 2 بار شبانه از خانه فرار کرده است(یا یکبار به مدت طولانی بدون مراجعه به خانه). 15. غالباً قبل از 13 سالگی مدرسه گریزی را شروع کرده است. .B اختلال در رفتار تخریب قابل ملاحظه بالینی درعملکرد اجتماعی، تحصیلی یاشغلی بوجود می آورد. C. اگرشخص،18 ساله یابزرگتر است ملاک های اختلال شخصیت ضداجتماعی را دربر نمی گیرد. * بر حسب سن شروع نوع را مشخص کنید: - نوع شروع شده در کودکی: شروع حداقل یک ملاک مشخص اختلال سلوک قبل از 10 سالگی - نوع شروع شده در نوجوانی * شدت را مشخص کنید: خفیف: مسائل سلوکی معدود بیشتر از آنچه برای تشخیص لازم است وضرر وزیان مسائل سلوکی نسبت به دیگران جزئی است. متوسط: تعداد مسائل سلوکی وتأثیر آنها بر دیگران حدفاصل بین خفیف وشدید است. شدید: مسائل سلوکی متعدد بیشتر از آنچه برای تشخیص لازم است یا مسائل سلوکی آسیب جدی به دیگران وارد می سازد. کودکان مبتلا به اختلال سلوک اغلب با دیگر کودکان تناسبی ندارند وخارج از گروه کودکانی که از نظر عملکرد بهنجار هستند می باشند و فقط با کودکان ضداجتماعی دیگر همراه بوده وجزئی از خرده فرهنگ منحرف می شوند. (کاپراسمیر ،کور وداگ ،1990) بنابراین آنها فاقد مدلهای جامعه پسندی هستند ونمی دانند که چطور باید با جریان اصلی گروه فرهنگی فرهیخته خودشان را متناسب وجور کنند. بطور مشابهی نگرش های ضدقدرت وناتوانی برای نشستن سرکلاس باعث فقدان رضایت از مدرسه وافزایش بیگانگی ،رفتار نارضایتی ومختل می شود. والدین کودک دارای اختلال سلوک در اعمال، بدون داشتن حمایت کافی ،برای اداره کودک درگیر می شوند که با رشد بی ملاحظگی و ابقای رفتار ضداجتماعی وپرخاشگرانه کودک مرتبط است.(پاترسون،1991)