اختلافات خانوادگی بر روی همه افراد تاثیر می گذارد. در صورتیک که یک نزاع دائمی در مابین اعضای خانواده تان وجود داشته باشد، شاید بخواهید در این نزاع ها وساطت کنید تا فضای مربوط به زندگی اعضای خانواده تان را به یک فضای بهتری تبدیل کنید.
سعی کنید که این کار را به تدریج انجام دهید. همه افراد را تشویق کنید که با یکدیگر همدلی داشته باشند.
فضای مربوط به بحثتان را به نحوی مدیریت کنید که صحبت های تمامی افراد شنیده شوند.
اجازه بدهید که هر شخصی نقطه نظر خودش را بیان کند. سعی کنید که همه افراد نسبت به هم گذشت داشته باشند.
در این صورت شما می توانید یک موقعیت خانوادگی با ثباتی داشته باشید که به سمت جلو حرکت می کند.
بخش 1 – تشویق کردن افراد خانواده برای داشتن یک ذهنیت مثبت و مناسب
1. دیدگاه همه افراد را در نظر بگیرید.
قبل از آنکه بخواهید در نزاع ها وساطت کنید، سعی کنید که جنبه های مختلف این مباحث را در نظر داشته باشید.
حالیکه شما نباید در حین وساطت کردن از یک فرد خاصی طرفداری کنید، ولی همچنین این افراد هم نباید فکر کنند که شما نسبت به دیدگاه آنها بی توجه هستید.
به این موضوع فکر کنید که چرا طرفین احساس می کنند در این موقعیت متضرر بوده اند یا مورد ظلم واقع شده اند.
شما باید در برابر تمایل خودتان برای قضاوت کردن مقاومت کنید.
به سختی می توان یک دیدگاه واقعی در مورد موقعیت های خانوادگی داشت، بخصوص در صورتیکه شما به صورت عاطفی در این تضاد درگیر شده باشید. سعی کنید که همانند یک فرد غریبه نسبت به این اختلاف واکنش نشان دهید.
بررسی کنید که چرا هر دو طرف احساس می کنند متضرر شده اند و آسیب دیده اند. گذشته خانواده خودتان و نقشی که این گذشته در اختلاف موجود دارد را در نظر بگیرید.
همچنین کارهای صورت گرفته توسط خودتان را هم بررسی کنید. آیا شما یک کاری انجام داده اید یا یک موردی گفته اید که در ایجاد این شرایط نقش داشته است؟ فکر می کنید سایر اعضای خانواده تان چه نوع طرز تفکری در مورد اقدامات شما دارند؟
سعی کنید این مورد را با صدای بلند اعلام کنید؛ برای مثال می توانید بگویید که "من نباید صدای خودم را بالا ببرم.
من مطمئنم که شنیدن این موضوع شما را ناراحت می کند." تایید کردن این موضوع با صدا ی بلند و بعد از آن ارائه یک مثال می تواند باعث شود که سایر افراد با یک لحن مناسبی با هم بحث کنند!
شما می خواهید که به صورت مناسبی برخورد کنید و از سایر افراد هم انتظار دارید که چنین برخوردی داشته باشند.
2. تاثیرات مربوط به این اختلاف بر روی سایر اعضای خانواده را بررسی کنید.
وساطت کردن در اختلافات می تواند یک وظیفه سختی باشد. نکته مهمی که وجود دارد عبارت از داشتن قدرت کافی و حل کردن اختلافات با وجود استرس مربوط به آن می باشد.
یکی از روش هایی که می توانید خودتان را قوی نگه دارید، یادآوری کردن این موضوع به خودتان است که چه کسی آسیب می بیند.
در اغلب مواقع، یک اختلاف موجود مابین دو نفر از اعضای خانواده بر روی سایر اعضای خانواده هم تاثیر می گذارد.
نسبت به این موضوع فکر کنید که چه افرادی در نتیجه این اختلاف آسیب می بینند. برای مثال، در صورتی که دو تا از عموهای (یا داییهای) شما با هم دعوا کنند، شاید بچه های آنها آسیب ببینند.
هر چند که همه عموزاده های شما قبلا با هم روابط خوبی داشته اند، ولی ممکن است که به دلیل اختلاف ایجاد شده مابین پدرانشان رابطه شان به هم بخورد.
یک موردی که تاثیر مشابهی بر روی اعضای خانواده تان داشته است، می تواند برای حل کردن اختلاف موجود مورد استفاده قرار بگیرد.
در صورتیکه طرفین درگیر تمایلی به دیدن یکدیگر نداشته باشند، به آنها یادآوردی کنید که اختلافشان یک تاثیر منفی بر روی افراد پیرامونشان گذاشته است. این مورد می تواند اختلافات موجود را از بین ببرد.
3. از سایر اعضای خانواده تان بپرسید که چه احساسی در مورد این اختلاف دارند.
شما به عنوان یک میانجی می خواهید که تا حد ممکن یک درک درستی از موقعیت موجود داشته باشید. بهترین راه برای شناخت نقطه نظر یک فرد عبارت از پرسیدن می باشد.
قبل از آنکه همه افراد برای صحبت کردن جمع شوند، از اعضای مختلف خانواده تان بپرسید که چه احساسی در مورد شرایط موجود دارند.
شما نباید این مورد را با یک لحن بدی بگویید. با این وجود، سعی کنید همه افراد را تشویق کنید تا دلیل داشتن احساس خاصشان را بیان کنند.
به منظور اینکه به این افراد نشان دهید حرفشان شنیده و درک می شود، از تکنیک های گوش دادن فعال استفاده کنید.
برای مثال می توانید بگویید که "عمو دِیو، به نظر می رسد که برای ملاقات با عمو کلارک به منظور تشکر کردن عصبی هستید. آیا دلیل خاصی برای این عصبانیت وجود دارد؟"
4. بررسی کردن مشکلات اساسی و مبنایی.
موارد محدودی از جر و بحث ها به دلیل مشکلات ظاهری ایجاد می شوند، به خصوص جر و بحث های خانوادگی.
در صورتیکه یکی از اعضای خانواده شما حتی برای موارد بی اهمیت هم یک سری واکنش های منفی نشان دهد، این احتمال وجود خواهد داشت که این رفتار به دلیل وجود داشتن یک سری اختلافات یا تنفرهای قدیمی صورت گرفته باشد.
بررسی کردن سابقه خانوادگی می تواند به شما کمک کند تا ریشه مربوط به تنفرها را پیدا کنید و موقعیت موجود را به صورت مناسبی بررسی کنید.
برای مثال، در صورتیکه عمو های شما به دلیل گفته شدن یک جوک از طرف یکی از آنها به شغل طرف مقابل با هم درگیر شوند، این احتمال وجود دارد که این دو نفر یک سری اختلافات دیگری هم داشته باشند.
شاید یکی از عموهایتان همواره نسبت به عموی دیگرتان پیشرفت بهتری داشته است. شاید آنها همواره با هم رقابت داشته اند.
در این مورد، شوخی بیان شده صرفا یک موضوع شخصی نخواهد بود. مسئله موجود عبارت از ناایمنی می باشد.
شناخت این موضوع می تواند به شما کمک کند تا در حین وساطت کردن، احساسات طرفین درگیر را به خوبی درک کنید.
بخش 2 – داشتن یک بحث مناسب
1. در نظر گرفتن یک سری قواعد اصلی و مبنایی برای بحث.
زمانیکه شما اعضای خانواده تان را جمع می کنید تا با هم بحث کنند، حتما باید یک سری قواعدی را برای این بحث مشخص کنید.
طرفین را تشویق کنید تا در فرآیند ایجاد قواعد به شما کمک کنند.
در این صورت شما تنها فرد صحبت کننده یا تصمیم گیرنده نخواهید بود. همچنین این کار باعث خواهد شد تا مکالمه به خوبی پیش برود و همه افراد نظرات خوشان را بیان کنند.
یک قاعده مبنایی عمومی و مناسب می تواند عبارت از این مورد باشد که در هر زمانی فقط یک فرد صحبت کند.
می توانید مانع از ایجاد اختلال توسط سایر افراد شوید. شما می توانید با گفتن یک جمله ای همانند "حتی در صورتیکه با حرف فرد صحبت کننده مخالف باشید، به خاطر دستیابی به یک راه حل باید به این فرد اجازه بدهید که صحبتش را به صورت کامل بیان کند.
شما می توانید بعد از تمام شدن صحبت این فرد پاسخ خودتان را بگویید" بحث را شروع کنید.
همچنین شما می توانید یک سری قواعد عمومی را در مورد مدیریت عواطف تعیین کنید. به همه افراد اطلاع دهید که صرف نظر از عصبانیتی که دارند، نباید صدای خودشان را بلند کنند یا از یک لحن نامناسبی استفاده کنند.
2. همه افراد را تشویق کنید که احساسات خودشان را کنترل کنند.
ایجاد تنش در حین بحث کردن در مورد اختلاف خانوادگی یک مورد عادی می باشد. ممکن است در برخی مواقع افراد احساساتی یا عصبانی باشند.
سعی کنید تا جایی که می توانید مانع از بروز عصبانیت شوید.
هر چند که هر فردی این حق را دارد که یک سری احساسات شخصی داشته باشد، ولی به همه افراد بگویید که این احساسات باید به صورت مناسب و مفیدی بیان شوند.
در صورتیکه یک نفری کنترل خودش را از دست بدهد، این موضوع را به وی اطلاع دهید.
برای مثال می توانید بگویید که "عمو کلارک، یواش یواش صدای خودتان را بلند می کنید" یا "عمو دیو، شما نباید اینطور صحبت کنید. این لحن صحبت اصلا مفید نیست."
این نکته را در نظر داشته باشید که در حین بلند شدن صدای این افراد، نباید به سر آنها داد بزنید. لحن خودتان را آرام نگه دارید و از یک لحن مناسبی استفاده کنید.
سعی کنید که از جملات مختصری همانند "صدایتان را بلند نکنید" استفاده کنید تا این افراد بتوانند حرف های خودشان را با یک لحن مناسبی بیان کنند. همچنین می توانید به آنها اجازه بدهید که یک نفسی بکشند یا یک مکثی داشته باشند و خودشان را کنترل کنند.
3. تفسیر کردن تفکرات سایر افراد.
یکی از نکات مهمی که فرد میانجی باید رعایت کند، عبارت از داشتن یک برداشت درست از صحبت های طرفین می باشد. بعد از خاتمه یافتن صحبت یک فرد، یک تفسیر مختصری را از حرف هایش بیان کنید.
در صورتیکه اشتباهی در برداشت شما وجود داشته باشد، به این فرد اجازه دهید تا این اشتباه را اصلاح کند. در این صورت تمامی طرفین در حین وساطت این احساس را خواهند داشت که حرف هایشان شنیده می شوند.
برای مثال می توانید بگویید که "عمو دیو، به نظر می رسد شما این احساس را دارید که کلارک شغل شما را مسخره کرده است.
شما تلاش زیادی را برای پیشرفت خودتان انجام داده اید و در حالیکه هیچ توجهی به جوک بیان شدن ندارید، فکر می کنید که کلارک باید در مرحله اول به خاطر داشتن این شغل به شما تبریک بگوید."
4. به همه افراد اجازه بدهید که نظرات خودشان را بیان کنند.
تا زمانیکه همه افراد نظرات خودشان را بیان نکرده باشند، بحث را خاتمه ندهید. همه افراد موجود در اتاق را تحت نظر داشته باشید و به همه افراد شانس صحبت کردن بدهید.
بعد از آن به همه افرادی که پاسخی دارند، اجازه بدهید که پاسخ خودشان را بیان کنند.
قبل از خاتمه دادن به بحث، می توانید بگویید که "آیا همه افراد نظرات خودشان را بیان کردند؟ آیا فرد دیگری هست که بخواهد یک موردی را بیان کند؟" شما نباید قبل از بیان شدن احساسات تمامی افراد و نگرانی های مربوط به موقعیت موجود، به بحث خاتمه دهید.
بخش 3 – پیدا کردن یک روشی برای حرکت به سمت جلو
1. تلاش کردن برای بهبود وضعیت رابطه ها.
راه حل هایی که در نتیجه وساطت به دست می آیند، در موارد محدودی مطابق با انتظارات می باشند. ممکن است که شما یک برنامه دقیق و مشخصی نداشته باشید. با این وجود، هر فردی باید نظر خودش را در مورد نحوه بهبود رابطه ارائه بدهد.
وظیفه شما مشخص کردن دقیق اقداماتی نمی باشد که باید صورت بگیرند. با این وجود شما می توانید پیشنهادات خودتان را برای بهبود یافتن نحوه برخورد اعضای خانواده با یکدیگر در آینده، ارائه بدهید.
صحبت های بیان شده در حین وساطت را بررسی کنید. به دنبال پیدا کردن مواردی باشید که باید تغییر کنند.
سعی کنید که همه افراد در بهبود رابطه نقش داشته باشند. از افراد مختلف بپرسید که دوست دارند برای بهبود وضعیت موجود چه اقدامی انجام بدهند.
در صورت مناسب بودن، سعی کنید که قبل از همه خودتان یک سری کارهایی را برای تغییر شرایط انجام دهید.
یک موردی را پیشنهاد بدهید که نیاز است در آینده تغییر پیدا کند. برای مثال می توانید بگویید که "به دلیل اینکه شغل هر شخصی برایش اهمیت زیادی دارد، باید در حین جوک گفتن در مورد شغل ها بیشتر احتیاط کنیم."
همچنین شما باید برای از بین بردن دشمنی ایجاد شده سخت تلاش کنید.
برای مثال می توانید بگویید که "در چند ماه آینده، در مورد مطرح نکردن این موضوع باید توافق کنیم. ما مجبور نیستیم که به صورت مداوم در مورد این موضوع صحبت کنیم.
من فکر می کنم این شرایط به هر شخصی این فرصت را می دهد که وضعیت بهتری را برای رفع شرایط موجود به دست بیاورد."
2. طرفین را تشویق کنید که اشتباهات یکدیگر را فراموش کنند.
شما می توانید این کار را از طریق فراموش کردن خویشاوند خودتان شروع کنید. حتی در صورتیکه خودتان به صورت مستقیم در این اختلاف حضور نداشته باشید، احتمالا این شرایط به صورت های مختلف بر روی شما تاثیر خواهد داشت.
فراموش کردن را به عنوان یک روش مناسب مورد استفاده قرار دهید. این نکته را به یاد داشته باشید که شما نمی توانید بر روی اقدامات سایر افراد کنترل داشته باشید، ولی می توانید واکنش خودتان را کنترل کنید.
همچنین می توانید سایر اعضای خانواده تان را تشویق کنید که اشتباهات طرف مقابلشان را ببخشند. با این وجود، شما هیچ وقت نمی توانید یک فردی را مجبور کنید که یک واکنش خاصی داشته باشد.
3. انتظارات واقعی داشته باشید.
در صورتی که یک اختلاف یا بحث خانوادگی برای یک مدت زمانی همچنان ادامه داشته باشد، شما نمی توانید این اختلاف را در طول یک شب از بین ببرید. انجام این کار به زحمت زیادی نیاز خواهد داشت.
در صورتیکه اعضای خانواده مورد بحث ماهیتا افراد سخت گیری باشند، شاید تمایلی به از بین بردن کامل اختلافات نداشته باشند.
این موضوع را بپذیرید که در روز تعطیل یا دفعه بعدی که دور هم جمع می شوید، با وجود تلاشی که شما انجام داده اید، همچنان ممکن است یک سری اختلافات و تنش های باقی مانده باشند.
این موضوع را در نظر داشته باشید که برای ایجاد یک موقعیت بهتر ممکن است نیاز باشید که چند بار با هم بحث کنید.
برای هر فرد حاضر در این گفتگو یک زمان استراحتی در نظر بگیرید، ولی هیچ ترسی نسبت به مطرح کردن مجدد موضوع مورد بحث نداشته باشید.
در مورد این وضعیت احساس خوشایندی داشته باشید و همه افراد را تشویق کنید که تلاششان را ادامه دهند.
نویسنده: Paul Chernyak, LPC
به روز رسانی شده در 29 مارچ 2019
نظرت چیه؟
