باسلام
دختري هستم متولد٧١جند وقت بيش بابسري كه متولد٧٠هست اشناشدم
اين اشنايي باكذشت زمان و ضعف بنده به علاقه تبديل شديك ماه بد به دليل اعتقادمذهبي هردوبين هم عقدكرديم
اكنون كه ١٠ماه از اين رابطه ميكزرد من شديدا دجارضعف عصبي شدم به اين دليل كه طرف مقابلم واقعااخلاق غيرقابل تحملي دارد و خودنيز ازاين مومضوعكاملا مطلع وبااين كه جندين بار به اسرار تقاضاي رفتن به مشاوره را كرده ام قبول نكرده و ردكرده است
بعضي وقتها اصلاعلاقه وعشقي از ايشان نسبت به خودم نميبينم اماوي اصرار دارد كه اينطور نيست و فقط اخلاقش باعس اين است
جندوقتي است تصميم كرفتم رابطه را به بايان برسانم ولي وجدانم ومحبتي كه نسبت به وي دارم مانع ميشود
لطفاراهنمايي كنيد خيلي نيازبه كمك دارم
اشتباهاهت لغوي مربوط به كيبرد من مي باشد عذرمي خواهم.