مشکل در تصمیم گیری

[atousa]

سلام.من دختر 24 ساله هستم.نزدیک 3 ساله با کسی هستم.خواستگاری اومدن و خانواده ها هم در جریان هستن.الان شدیدا توی بحران تصمیم گیری گیر کردم.ما از لحاظ دوست داشتن و اعتماد و صمیمیت و این مسائل مشکلی نداریم.ذهن من شدیدا درگیر این موضوع شده که اینده ما روشن نیست.بیشترین مسئله به خاطر یه سری تفاوتهاس و بیشتر اجتماعی.من دانشجوی ارشد هستم و ایشون دیپلمه.کارش ازاده.از لحاظ مالی متوسطه.وضع مالی پدرم خوبه رو به بالاست اما اونا متوسط.خب اون همیشه کار کرده و الان شرایط کارش به درس نمیرسه.توی ذهنش هست که کارشو عوض کنه تا وقتش ازاد بشه و درس هم بخونه.از من انتظار دارن همه که با استاد دانشگاه هاروارد ازدواج کنم.ذهنم خیلی درگیره.خواهشا راهنمایی کنید تصمیم به تموم کردن این رابطه درسته؟اینقدر مضطربم اگر حرفی جا مونده بپرسید

[atousa]

مرسی که جواب میدید واقعا

[a]

سلام

والا نمیدونم چی بگم . باهاش بودید ؟ یعنی به خودت علاقه مندش کردی ؟ وابسته ش کردی ؟

اگه وابسته ش کردی . دلت میاد حالا بخاطر شغلش دلشو بشکنی ؟ شغلش یعنی درامدش کمه ؟
خوب دقیاق مشکل تو با اون اقاهه کجاس ؟

[rahil]

سلام عزیزم
ببین خواهش میکنم به بزرگترین تصمیم زندگینت احساساتی برخورد نکن
به خودت رجوع کن ببین ایا واقها اختلاف طبقاتی یا تحصیلی برات مهمه؟
ایده ها و خواسته هاتو در نظر بگیر
ببین یه مرد مثل یه زن نیاز نداره درس بخونه تا مرد بشه یا پخته بشه
یه مرد مخصوصا کسی که واقعا کاری باشه ناخوداگاه تو اجتماع به تکامل فکری و به پختگی میرسه
اول منطق دوم منطق اخر احساساتو در نظر بگیر
اشتباه منو نکن
امیدوارم موفق باشی

[atousa]

اگر احساس میکنید کمکی میکنه بهم میشه بپرسم اشتباهت چی بوده؟منطق من میگه تفاوت تحصیلی باعث تفاوت توی سطح اطلاعات و صحبت و اینجور چیزا میشه و احتمالا حس ضعف هم به طرف مقابل میده.مطمئنا در سطحی که من ممکنه صحبت کنم یا حتی شغلی که خواهم داشت اینا مشهوده.بعدها امکان داره مشکل به وجود بیاد.اینکه بقیه ار این لحاظ فقط ارتباط رو میبینن و میخوان بگن ادم اشتباه رو انتخاب کردی چون تو خیلی بهتری هم منو اذیت میکنه هم ممکنه اونو اذیت کنم در صورتی که عشقمون دو طرفه اس.

[atousa]

سلام

والا نمیدونم چی بگم . باهاش بودید ؟ یعنی به خودت علاقه مندش کردی ؟ وابسته ش کردی ؟

اگه وابسته ش کردی . دلت میاد حالا بخاطر شغلش دلشو بشکنی ؟ شغلش یعنی درامدش کمه ؟
خوب دقیاق مشکل تو با اون اقاهه کجاس ؟

جفتمون به هم وابسته هستیم و همدیگر رو دوست داریم و صمیمی هستیم و اگر قرار باشه احساسی تصمیم بگیرم اصلا درگیری فکری نداشتم الان.خیلی از همین موارد که دلشون نیومده دل هم رو بشکنن الان دارن با کلی مسائل که میدونید طلاق میگیرن.این خیلی بدتره.مسائل دیگه هم جز عشق هست که بعضا ممکنه حتی اون عشق رو هم کمرنگ کنه.من مشکلم در اصل همین تفاوت تحصیلی هست که مسلما تفاوت اجتماعی رو میاره و من نگران شدم که در اینده ممکنه مشکل به وجود بیاره.من از لحاظ موقعیت تحصیلی و بعدها شغلی بالاترم.میترسم از اینده

[a]

خوب اگه همدیگه رو اینقد دوست دارید . کمکش کن یه کار درست حسابی پیدا کنه .

بعدش از لحاظ شغلی که شما میگید که ممکنه بالاتر باشید .این ربطی به دیگران نداره . خیلیا هستن که زن خانواده حتی دوتا لیسانس داره و شوهرش یه کارمند ساده س .اتفاقا این یه افتخاره . کسی اگه واقعا دووست داشته باشه و عاشق باشه .اصلاا به این مسایل فکرهم نمیکنه و اینو یه افتخار میدونه .

اتفاقا زندگی خوبه که دونفری که همدیگه رو دوست دارن .هردو باهم سختی زندگی رو بکشن و بعد یه زندگی خوبی فراهم کنن .این لذت بخشه .
الان دوتانوع دیدگاه رو بهت میگم .

اول . شخصی میگه .ببین چقد زندگیشون مشکله .چقد بدبختی کشید .

دومی با دیدگاه بهتر ومنطقی میگه . نگا کن .این زن وشوهر چقدر واسه زندگیشون زحمت کشیدن و خودشون به هر اب و اتشی زدن والان دارن راحت زندگی میکنن . این لذت بخشه .

فرق تفاوت ها و دیدگاه هارو دیدی و سطح تفکرات