بهتراست رفتاردرماني را يك جهت گيري كلي بدانيم كه ازلحاظ فلسفي يك رويكرد آزمايشي براي بررسي رفتارهاي انسان است فرض بنيادي اين رويكرد كلي هم اين است كه براي شناخت رفتارهاي مشكل آفرين بايد به اصولي متوسل شد كه ازآزمايشگري روانشناختي نشات گرفته اند اصولي كه بتوان درمحيط هاي باليني براي تغييررفتاراستفاده كرد.

مقدمه:

رفتاردرماني علم كاربرد اصول ويادگيري مبتني برتجربه وآزمايش به منظورازبين بردن عادتهاي ناسازگارتعريف شده است رفتاردرماني اززمانهاي قديم بصورت غيرسيستماتيك دربين مردم رايج بود ولي هم اكنون درمراكزمشاوره وروان درماني بصورت مشاوره فردي،گروهي،زناشويي،خانواد گي كاربرد وسيعي دارد وهمچنين دردرمان مشكلاتي ازقبيل اختلالات هراس،اختلالات جنسي ،اختلالات رفتاري كودكان ،لكنت زبان وجلوگيري ازبيماريهاي قلبي عروقي وفراترازكارباليني اصول آن درحوزه هايي ازقبيل پزشكي كودكان،مديريت براسترس ،طب رفتاري،آموزش وپيري پزشكي بكاربسته مي شود رفتارمحصول يادگيري است ورفتاربهنجارازطريق تقويت وتقليد آموخته مي شود وفراگيران پس ازمطالعه اين مقاله و بكاربردن تكنيكهاي رفتاردرماني مي توانند گام موثري درآرامش فكري وروحي رواني ،كاهش اضطراب و...خود داشته باشند وبه ضرورت رفتاردرماني پي ببرند. كليد واژگان:
تاريخچه رفتاردرماني،تعريف رفتاردرماني،تكنيكهاي رفتاردرماني،رابطه درمانگرانه دررفتاردرماني،كاربرد رفتاردرماني. تاريخچه مختصررفتاردرمانيرفتاردرماني،آنگونه كه امروزه مي شناسيم ،ازاواخرسالهاي 1950 بعنوان حركتي ضد ذهني گرايي وتا حدي بعنوان شقي كوركورانه درمقابل مدل روان درماني مسلط آن زمان يعني پسيكوديناميك كه مدلي بيماري محوربود باليدن آغازكرداما ريشه هاي نظري آنرا بايد دردوره هاي قديمي ترجستجوكرد دوره هايي كه دانشمندان سعي مي كردند براي مطالعه رفتارانسان،شيوه هاي فكري دقيق قابل سنجش وعيني وضع نمايند.وقتي ازرفتاردرماني سخن مي گوييم بي درنگ نام پاولف،ثرانديك،اسكينربعنوا ن پيشاهنگان اين حركت به ذهن مي آيند هركدام ازآنان باموارد تك آزمودني كارمي كردند وهريك عمدتا ازمدلهاي استقرايي رفتاردرماني سود مي جستند هريك ازآنان سهم برجسته اي دررشد رفتاردرماني داشتند اما براي استفاده ازنتايج پژوهشي آنان دركارهاي عملي لازم بود دوزمينه گسترش يابد:1- به اندازه كافي داده هاي تجربي آزمايشگاهي گردآوري شود 2- پلي بين مفهوم دانشمند وكارآزما درروانشناسي باليني فراهم آيد سالهاي آخر1950 بودكه چنين امكاني فراهم شد.كوششهاي مقدماتي براي تبيين پديده هاي باليني براساس نظريه يادگيري با دالرد وميلرآغازشد آنان مدل پسيكوديناميك رامدل كمال مطلوبي تلقي مي كردند اما معتقد بودند با استفاده ازاصطلاحات نظريه يادگيري محرك پاسخ،بهتر مي توان بعضي ازعناصرآن را درك كرد وحتي آنها رابه كارگرفت ظهوررفتاردرماني بمعناي امروزي ،با معرفي حساسيت زدايي منظم درسال 1985 وكاربرد تكنيكهاي كنشگرانه درشرطي سازي رفتارهاي نامناسب اجتماعي دراسكيزوفرنيكهاي مزمن ودهها سال پس ازآن با كاربرد روش اقتصادژتوني درافراد عقب مانده صورت گرفت.

تعاريف متعددي از رفتار درماني
تعربف گلدفريد وديويسن :به نظرما بهتراست رفتاردرماني را يك جهت گيري كلي بدانيم كه ازلحاظ فلسفي يك رويكرد آزمايشي براي بررسي رفتارهاي انسان است فرض بنيادي اين رويكرد كلي هم اين است كه براي شناخت رفتارهاي مشكل آفرين بايد به اصولي متوسل شد كه ازآزمايشگري روانشناختي نشات گرفته اند اصولي كه بتوان درمحيط هاي باليني براي تغييررفتاراستفاده كرد.
تعريف اروين :شكل درماني غيربيولوژيك كه عمدتا ازپژوهشهاي نظريه يادگيري حاصل آمده است ومعمولا به شيوه اي مستقيم ،مرحله به مرحله وتجربي دردرمان الكوهاي خاصي ازرفتارهاي ناسازگاربكارمي رود.تعريف ولپي: كاربرد اصول ومدلهاي يادگيري مبتني برتجربه وآزمايش به منظورازبين بردن عادتهاي ناسازگار.

تكنيكهاي رفتاردرماني


1- حساسيت زدايي منظم
حساسيت زدايي منظم كه توسط سالتردرسال1949 وولپي درسال 1958 ابداع شد تكنيكي براي كاهش اضطراب است ومبتني براين اصل ساده است كه نمي توان هم آرامش عضلاني داشت وهم اضطراب ،دراين تكنيك ابتدا به بيماران نحوه ايجاد آرامش عضلاني آموخته مي شود وسپس درحالي كه درآرامش عضلاني بسرمي برند آنها رابا محركهاي اضطراب آوري روبرومي سازند كه برشدت آنها افزوده مي شود تا اينكه بالاخره با تجربه كردن محركهاي ترسناك درحالت آرامش ريخته اضطراب بيمارازبين
مي رود.


تكنيكها وروشها:
قبل ازشروع حساسيت زدايي ابتدا تاريخچه زندگي بيماراخذ مي شوداين تاريخچه شامل اطلاعات مربوط به شرايط تسريع كننده حالات آنها وعوامل رشدي است ازطريق مصاحبه وپرسشنامه ،كانون اضطراب بيماران مششخص مي شود ومعلوم مي گردد كه آيا حساسيت زدايي منظم مي تواند درمان مناسبي باشد يانه؟درموردبيماري كه ازتوان مقابله اي خوبي برخورداراست اما درپاره اي ازوضعيتها دچاراضطراب شديد مي شود مي توان از حساسيت زدايي منظم استفاده كردازسوي ديگر وقتي بيماردرموقعيتهايي قرار
مي گيرد كه نيازبه مهارتهاي خاصي دارند وبيماربه دليل نداشتن آن مهارتها قرارمي گيرد كه نيازبه مهارتهاي خاصي دارند وبيماريه دليل نداشتن آن مهارتها مضطرب مي شود تكنيك حساسيت زدايي مي تواند نامناسب ومضرباشد.
مرحله بعد توضيح دادن به بيماران است معمولا اين توضيحات مفصل اند ودرآنها ضمن ارايه مثالهايي اززندگي بيماران به آنان توضيح داده مي شود كه چطوردچارآن اضطرابها شده وحالا اسيرآنها هستند سپس منطق حساسيت زدايي منظم تشريح مي شود البته توضيحات ومثالها بايد به زباني بيان شوند كه بيماران آن را مي فهمند بازباني متناسب با سطح معلومات فردومصاحبه ها،سنجشها وتوضيحات دريك فضاي گرم وتوام با پذيرش ودرك صورت گيرند درواقع دراين مرحله متخصص باليني بيماررا متقاعد مي كند كه روش حساسيت زدايي منظم موثر است. مراحل بعدي هم عبارتند از،تهيه سلسله مراتب اضطرابها وآموزش آراميدگي ،آموزش آراميدگي همزمان با تهيه سلسله مراتب اضطرابها شروع مي شود بيمارودرمانگرهنگام بحث درمورد مشكلات ووضعيتهايي كه درآن دچارمشكل مي شوند سعي مي كنند به كمك هم يك سلسله مراتب اضطراب تهيه كنند جنبه هاي تكراري مشكلات واضطراب هاي بيماران مشخص،وسپس ازلحاظ اضطراب زايي مرتب مي شوند ازوضعيتهايي كه اضطراب كمي توليد مي كنند تا وضعيتهايي كه اضطراب زيادي را ايجاد مي كنند دريك سلسله مراتب اضطراب معمولي 20الي 25 ماه وجوددارند كه ازكم تا زياد مرتب شده اند .
درروش حساسيت زدايي ازبيماران خواسته مي شود ضعيفترين ماده را درسلسله مراتب (يعني ماده اي كه كمترين اضطراب را درآنها ايجاد مي كند)تجسم كنند البته اين تجسم درحالي صورت مي گيرد كه آنها آرامش دارند درمانگر صحنه را توصيف مي كند وبيماربه مدت 10ثانيه خودرا درآن صحنه تجسم مي كند سپس بيماربه تدريج بسوي ماده هاي قويترمي رود بطورمعمول اودرهرجلسه با2تا5 ماده روبرو مي شود هرگاه سطح اضطراب بيماربالا برود به درمانگرعلامت مي دهد واونيزازبيمارمي خواهد تجسم آن صحنه را قطع كند سپس درمانگربه بيماركمك مي كند برعمق آرامش خود بيفزايد وپس ازچند دقيقه بيمارمجددا تجسم را شروع مي كند معمولا درحالت آرماني بيمار پس ازچند جلسه مي تواند بدون هرگونه ناراحتي قوي ترين ماده را تجسم كند شواهد نشان مي دهند كه كارايي حساسيت زدايي منظم درشرايط مختلف درحد متوسط است وهمانطور كه انتظار مي رود تحقيقات نشان مي دهند اين تكنيك بيشتربراي درمان اختلالات اضطرابي به ويژه فوبي هاي ساده واختلالهاي اضطراب تعميم يافته موثر است.


2- آموزش آراميدگي
استفاده ازروش آراميدگي تاريخچه اي طولاني درپزشكي وروانشناسي باليني وروانپزشكي دارد دراين زمينه ادموند جاكوبسن پيشگام بود كه عمدتا به كاوش دراين زمينه تصورواتسوني پرداخته است كه افكارواحساسات درماهيچه هاي پيراموني بدن قراردارند لازم به گفتن نيست كه درتكنيك حساسيت زدايي منظم ولپي نيزتاثيرات مانع ازاضطراب كه حاصل آراميدگي ماهيچه هاي مخطط است لازم فرض مي شود اطلاعات بسياري دردست است كه ثابت مي كند آراميدگي ماهيچه ها بنحوقابل ملاحظه اي اضطراب را كاهش
مي دهد.
روشهاي مختلف آراميدگي: اگرچه روشهاي عمده آراميدگي محدوند ودرراس آنها روش جاكوبسني مطرح مي باشد ولي متخصصان مختلف حسب مورد تغييراتي رادرروشهاي قبلي ايجاد كرده اند وبه توهين خاطردربسياري ازمنابع با روشهاي مختلفي مواجه مي شويم بعنوان مثال هاتون وسالكووس كيس آراميدگي هاي پيشرونده،بدون تنش،ازطريق كنترل نشانه ها،افتراقي وسريع را به اختصارتوضيح داده است كه برخي ازآنها مراحلي متوالي ازيك آراميدگي كامل مي باشند گلدفريد وديويسين آراميدگي هاي ازراه انقباض- انبساط ،ازطريق رهاسازي،ازراه آگاهي حسي وازراه القاي خواب مصنوعي رابا توضيح كافي ارايه كرده است جنبه برخي ازمنابع مرتبط با آراميدگي برجسته تراست برخي ازاين منابع به گروههاي سني خاصي ازجمله آموزش آراميدگي به كودكان اختصاص يافته است.تكنيك وروش: تمرينهايي كه دريك آموزش آراميدگي متداول يادداده مي شود برروي بيست گروه متفاوت ازعضلات متمركز است اين تمرينها برروي يك دست شروع وسپس براي دست ديگرتكرارمي گردند پس ازآن تمرينها برروي سرمتمركزمي شوند وطي يك دوره منطقي،بطرف پايين بدن وعاقبت پنجه هاي پا ادامه پيدا مي كنند دستورالعمل به اين صورت است كه هرگروه ازعضلات رابه مدت 5ثانبه درحالت انقباض نگه داريد سپس تنش رانه به سرعت بلكه بتدريج رها سازيد لحظه اي منقبض كردن را متوقف سازيد واجازه دهيد عضلات بتدريج آرام شوندهرتمرين رادوباربا يك وقفه 10ثانيه اي ميان دوتمرين تكراركنيد برروي احساسات تنش وآراميدگي تمركزكنيد وتفاوت ميان اين دواحساس را بخاطر بسپاريد.


3- مواجهه درماني
مباني مواجهه درماني وريشه هاي آن به كارهاي مسرمن بازمي گردد كه واكنشهاي اضطرابي ورفتارهاي اجتنابي گربه هارا بررسي مي كرد مسرمن ازطريق شوك دادن به گربه ها درآنها رفتارهاي روان رنجورانه ايجاد مي كرد سپس با مجبوركردن گربه ها براي ماندن دروضعيتي كه قبلا درآن شوك دريافت كرده بودند هيچ را فراريا اجتنابي براي آنها باقي نمي گذاشت ،رفتارهاي اجتنابي اين حيوانات را خاموش مي كرد يافته هاي اواساس درمان اضطراب انسانها شدند امروزه شواهد تجربي دراختيارداريم كه ازتاثيرمواجهه درماني برروي فوبي ها،اختلال وحشت،گذرهراسي،فوبي اجتماعي،اختلال استرس پس ازسانحه،واختلال وسواس فكري عملي حكايت دارنددرجريان مواجهه درماني بيماران رادرمعرض محركهايا شرايطي قرارمي دهيم كه ازآنها مي ترسيده اند يا اجتناب مي كرده اند مواجهه مي تواند واقعي يا تجسمي باشد درحالت تجسمي،درمانگرازبيماران مي خواهد محرك ترسناك (براي مثال عنكبوت)يا وضعيت اضطراب برانگيز(مثلا صحبت براي شنوندگان)راتجسم كند تني چندازمحققان مي گويند براي آنكه مواجهه درماني اثربخش باشد بايدازچند ويژگي برخوردارباشد.- مواجهه درماني بايد طولاني باشد.- براي رفع ترس واضطراب بايد بيماران راچندين باربا محركهاي ترسناك يااضطراب برانگيزمواجهه شود.
- اين روش بايد تدريجي باشد وازمحركها يا وضعيتهاي ضعيف (ازلحاظ ميزان ايجاد اضطراب)شروع كنيم وبه محركها يا وضعيتهاي قوي برسيم
- بيماران بايد به محرك ترسناك توجه كنند وتاسرحد امكان باآن تعامل داشته باشند.- مواجهه بايد اضطراب انگيز باشد.مواجهه درماني نيزمثل سايردرمانها،هم مي تواند يك درمان مستقل وهم يكي ازابعاد يك درمان چند بعدي باشد براي مثال دردرمان وسواس،مواجهه درماني به تنهايي ودرعين حال به همراه روش بازداري ازپاسخ بكارگرفته شده است.


4- تمرين رفتاري
اصطلاحات تمرين رفتاروايفاي نقش بجاي يكديگربكاربرده مي شود با اينكه هردواصطلاح به معني شبيه سازي موقعيتهاي واقعي زندگي دراتاق مشاوره اند ولي وظيفه تمرين رفتارابهام كمتري دارد دراينجا به تمرين رفتار بعنوان شيوه اي براي آموزش شيوه هاي جديد پاسخگويي مي پردازيم گرچه مي توان ازايفاي نقش نيزبه همين منظورسود برد اماازآن به منزله ابزاري براي سنجش (گلدفريد واسپرافكن)،وسيله اي براي تخليه هيجاني (مورونو)،شيوه اي براي تغييرنگرش(روزنبرگ)ونيزروشي براي ايجاد بينش درمراجع براي شناخت منشاء تكاملي مشكلاتش نيزاستفاده شده است.تحقيقات اوليه درزمينه كارايي روشهاي تمرين رفتارنشان مي دهد كه اين روش قادربه آموزش افراد براي پذيرش نقش جديد رفتاري بوده است تمرين رفتاردرحل مشكلات مربوط به روابط باافراد ازنصيحت يا شيوه هاي غيرمستقيم موثرتراست اخيرا پژوهشهاي كنترل شده نشان داده اند كه تمرين رفتارابزاري است موثربراي تسهيل رفتارتوام با جرات مراجع.


تكنيك وروش: مجموعه درمان به طريقه تمرين رفتاررا مي توان به چهارمرحله كلي تقسيم كرد.- آماده كردن مراجع: هدف اصلي اين مرحله اين است كه مراجع تشخيص دهدكه نيازمند يادگيري يك شيوه جديدرفتاري است واين فكررابپذيرد كه تمرين رفتارطريقه مناسبي براي ايجاد اين نقش جديد اجتماعي است وبرحالت خجالت وناراحتي اوليه ناشي ازفكركردن دراتاق مشاوره غلبه كند.- انتخاب موقعيتهاي مورد نظر: درمانگر مي تواند سلسله مراتبي را ترسيم كند كه آموزش درراستاي آن انجام پذيرد مگردرمواردي كه مراجعان درمقابله با معدود موقعيتهاي خاصي دچارمشكل باشند بسياري ازرهنمودهايي كه درتنظيم سلسله مراتب براي حساسيت زدايي منظم مورد استفاده قرارمي گرفت دراينجا نيز مورد استفاده قرارمي گيرد.- خودتمرين رفتار: براي اينكه مراجع بتواند با ديگري ارتباط مناسب اجتماعي برقراركند فقط دانستن اينكه چه بگويد كافي نيست لحن صدا،آهنگ گفتار،حركات،تماس چشمي،وضع عمومي بدن وعوامل متعدد ديگرهمگي مي توانند دركسب مهارتهاي اجتماعي لازم نقش عمده اي بازي كنند عاقلانه ترآن است كه درمانگربجاي اينكه تلاش كند تا يكباره مراجع رادرتمام اين اجزاء تغييردهد هربارفقط چند مورد ازآنها راانتخاب كند ودرهنگام تمرين هريك ازموقعيتها به آنها توجه كند.- اجراي رفتارهاي جديد ويژه نقش درموقعيتهاي زندگي: وقتي كه مراجع دراجراي يك شيوه رفتاري درجلسه مشاوره موفق شد بايد آماده اجراي آن رفتاردرزندگي واقعي باشد بايد به وضوح به مراجع فهماند كه كاربرد حاصل جلسات درموقعيت زندگي واقعي جزء جدايي ناپذيرشيوه درمان است اگرصحنه هاي تمرين بنحوي ترتيب يافته باشند كه مراجع بتواند كنش متقابل راآغازكند مراجع امكان بيشتري دارد تادرعمل هم خود رادرموقعيتي قراردهد كه درجسه درمان تمرين كرده است.

5- آموزش ابرازوجود
تمرين رفتاري درآموزش ابراز وجود(يا جرات آموزي )نيزكاربرددارد به نظرولپي ابرازوجودنمونه اي ازتاثيربازداري متقابل است يعني نمي توان هم ابرازوجود كرد هم منفعل بود اصولا آموزش ابرازوجود براي درمان اشخاصي ابداع شد كه اضطراب آنها ناشي ازترسي بود كه ازبرخي وضعيتها داشتند.مركزمشاوره دانشگاه ايربانا جرات مندي را بصورت زير تعريف مي كند.
جرات مندي توانايي ابرازوجود وابرازحقوق خود بدون تجاوزبه حقوق ديگران است جراتمندي رابطه صادقانه،بازومستقيمي است كه باعث گسترش وجود خويش وابرازخويشتن مي گردد عمل به نحوجراتمندانه به فرد اجازه مي دهد تا اعتماد به نفس رادرخود حس كند وعموما موجب برانگيختن حس احترام دوستان وآشنايان مي شود جراتمندي امكان دستيابي به روابط صادقانه را افزايش مي دهد وبه فرد كمك مي كند تادرباره خوداحساس بهتري داشته باشد وبرموقعيتهاي روزمره تسلط بيشتري بيابد وهمين امردرجاي خودتوان تصميم گيري واحتمال توفيق اورادردستيابي به آنچه اززندگي مي خواهد افزايش مي دهد.فرد قبل ازابرازآزادانه نيازهاي خود بايد باوركند كه ازحق مشروع داشتن اين نيازها برخورداراست هرفردي حقوق زيررا هميشه بايد مدنظرداشته باشد. هرفردي حق دارد درمورد چگونگي هدايت زندگي خود تصميم بگيرد اين حق پيگيري اهداف وآرزوهاي شخصي وتعيين اولويتهاي خاص اوراشامل مي شود.- هرفردي حق دارد كه ارزشها،باورها،عقايدوعواطف خاص خودش را داشته باشد.- هرفردي حق دارد بابت اعمال يا احساسات خودبه ديگران توضيح ندهد ونيازنيست اعمال واحساسات خودراتوجيه كند.- هرفردي حق دارد به ديگران بگويد مايل است چگونه بااورفتارشود.- هرفردي حق دارد خودش راابراز كند وحق دارد بگويد نه،من نمي دانم،من نمي فهم،يا حتي من اهميت نمي دهم.
- هرفردي حق دارد ازديگران درخواست اطلاعات يا كمك كند بدون اينكه ازبابت نيازهاي خود دستخوش احساسات منفي شود.
- هرفردي حق دارد افكارش را تغييردهد ،اشتباه كند وگاه غيرمنطقي عمل كند وپيامدهاي آن عمل را كاملابپذيرد.
- هرفردي حق دارد خودش را دوست بدارد هرچند مي داند كامل نيست وگاهي كارها را پايين ترازحد توانايي كامل خود انجام دهد.
- هرفردي حق دارد روابط مثبت ورضايت بخش برقراكند روابطي كه درآن احساس آرامش كند وآزاد است صادقانه خودرابيان كند وحق دارد روابط خودرا اگر نيازهايش را برآورده نسازد تغييريا خاتمه دهد.- هرفردي حق دارد زندگي خودرا به هرشيوه اي كه خودش تعيين مي كند تغييروتحول دهد.امروزه عده اي بجاي اصطلاح جرات آموزي،ازآموزش مهارتهاي اجتماعي ومهارتهاي مقابله اي با مسايل،سخن به ميان مي آورند آنچه دراين تكنيك ،كليدي است كمك به فرد به منظورانتخاب وابرازشيوه برخوردي موثردربرخورد با موقعيتهاست.

رابطه درمانگرانه دررفتاردرماني

به رغم اينكه درواقع رفتاردرماني به اندازه ساير شيوه هاي درماني براهميت رابطه مراجع- درمانگر تاكيد نمي كند ودرعوض به شيوه هاي مشخص درماني بيشتر توجه مي كند ولي اين به هيچ وجه به اين معنا نيست كه رفتاردرمانگران بايد دربرخورد هاي باليني خودسرد ومكانيكي باشند درفرايند رفتاردرماني باليني مي توان هم مهربان بود وهم جدي درواقع كاملا محتمل است كه گاه كيفيت رابطه درماني رفتاردرمانگرومراجع قابل تميز ازرابطه درماني درسايرشيوه ها نباشد رفتاردرمانگرواقعا ماهركسي است كه مي تواند مشكلات را بصورت رفتاري مفهومي كند ومداخلات لازم آنها را به نحوي انجام دهد كه با مراجع خودكنش متقابلي صميمانه وتوام با همدلي برقراركند.
كاربرد رفتاردرماني درايران

اگررفتاردرماني راصرفا دركاربرد آن خلاصه كنيم بايد بگوييم كه بسياري ازفنون وروشهاي آن اززمانهاي قديم مورد استفاده بوده است وامروزه دربين مردم رايج است به عنوان مثال كافي است دراين باره بينديشيم كه مادرها چگونه بچه هايشان را ازشيرمي گيرند؟ويابراي ازبين بردن ترس دركودكان به چه شيوه هايي متوسل مي شوند؟ويا برعكس براي ترساندن بچه هاي خود چه كارمي كنند؟هركدام ازاين موارد رادرنظربگيريم اصولي ازقوانين يادگيري وشرطي سازي رادرآن مشاهده مي كنيم كه به نحوغيرسيستماتيك وغيرآزمايشگاهي بكارگرفته مي شوند.درمتون كلاسيك ادبي گاه به موارد جالبي برمي خوريم كه نمايانگرنكات سنجيده ومفيدي است اين موارد را مي توان به اعتباري پيش مايه تكنيك هاي رفتاردرماني دانست دراينجا به موردي ازاين متون اشاره مي شود:پادشاه با غلامي عجم دركشتي نشست وغلام دريا را نديده بود ومحنت كشتي نيازمود گريه وزاري درنهاد ولرزه براندامش اوفتاد چندانكه ملاطفت كردند آرام نمي گرفت وعيش ملك ازاومنفض بود چاره ندانستند حكيمي درآن كشتي بود ملك را گفت اگرفرمان دهي من اورا به طريقي خامش گردانم گفت غايت لطف وكرم باشد بفرمود تا غلام به دريا انداختند باري چندغوطه خورد مويش گرفتند وپيش كشتي آوردند به دودست درسكان كشتي آويخت چون برآمد به گوشه اي بنشست وقراريافت ملك راعجب آمد پرسيد دراين چه حكمت بود گفت ازاول محنت غرقه شدن ناچشيده بود وقدرسلامت كشتي نمي دانست همچنين قدرعافيت كسي داند كه به مصيبتي گرفتارآيد.تكنبك جالبي را كه حكيم بكارگرفت امروزه غرقه سازي يا تشديد سازي دفعي ناميده مي شود البته اين تكنيك روالي مشخص وقاعده دارصورت مي گيرد ومبتني برآزمايش هاي تجربي وتنبين هاي نظري است مواردي ازاين قبيل درمتون ادبي ازجمله داستانهاي مثنوي مولوي يافت مي شود.اما كاربرد رفتاردرماني بعنوان مجموعه روشي نظامداروتبيين پذيردرايران قدمتي ندارد نخستين گزارش تحقيقي دراين باره درسال1350 توسط شاملووبراهني ارايه شد دراين تحقيق دختري 19 ساله كه دچارترس مرضي ازگربه بود باروش حساسيت زدايي منظم مورد درمان قرارگرفت نخستين درس رفتاردرماني درسال1355 دردوره فوق ليسانس(كارشناسي ارشد)روانشناسي باليني ،بخش روانشناسي باليني(بيمارستان روزبه)گروه روانپزشكي دانشگاه تهران تدريس شد عنوان اين درس رفتاردرماني عملي بود وهدف آن عبارت بود ازآموزش اصول،مكانيسم ،روشهاوتكنيك هاي رفتاردرماني به دانشجويان بطوري كه بتواند ازآنها درپاره اي ازاختلالهاي رواني استفاده كنند.