واقعا پدران چگونه نه ماه صبر می کنند؟
بارداری یکی از سخت ترین مبارزات برای موفقیت در زندگی زناشویی
یک خانم برنامه نویس و ۳۲ ساله می گوید که بارداری یکی از سخت ترین مبارزات برای موفقیت در زندگی زناشویی او بوده است.
وی می گوید: از آغاز من و شوهرم ظاهرا خلاف یکدیگر بودیم. او با فکر تشکیل خانواده ی سه نفره هیجان زده بود، و من با اندیشه ی اینکه زوج خوشحال ما تبدیل به سه نفر شود، هراسان بودم. دفعه ی اولی که لگدهای فرزندمان را احساس کرد، او شگفت زده بود و من احساس می کردم که بدنم تسخیر شده است.
او متوجه نبود که چرا در فعالیت های محبوبمان شرکت نمی کنم و من نمی فهمیدم که چرا او با من همدردی نمی کند. در واقع، نمی توانستم سرم را بلند کنم، انگار ناخوش بودم؟!
صادقانه بگویم، می دیدم که پذیرش این وضعیت برای او دشوار بود. احساساتم به شدت دگرگون شده بود و او واقعا نمی دانست که چگونه واکنش نشان دهد. مثل این بود که او با ترس هایش روبه رو نشده است. او فرد مضطربی شده بود. همسرم به علت ترس از اینکه نتواند تامین کننده ی نیازهای خانواده اش باشد، در درون خود بسیار پریشان بود.
ساعت ها در باشگاه های مردانه و گفت و گو با مردانی که وضعیت مشابهی با او داشتند، سپری می کرد تا خود را آرام سازد.

برای مردان غیرمعمول نیست که بارداری همسرشان با چالش هایی همراه باشد
به گفته ی دکتر "کریستان لوید"، متخصص روانشناسی، برای مردان غیرمعمول نیست که بارداری همسرشان با چالش هایی همراه باشد. اگر رابطه ی زناشوئی در شروع بارداری قوی باشد، مشکلات کمتری وجود خواهد داشت. قرار است مردان تامین کننده ی نیازهای خانواده باشند و آن را ایمن نگه دارند. بنابراین، وقتی شوهران، همسران خود را ناراحت یا حتی دردمند می بینند و نمی توانند کار مثبتی انجام دهند، احساس ناتوانی می کنند. حتی ممکن است خود را مقصر تمام مشکلات بدانند. البته احتمال دارد که خود آنها در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. حتی سر سخت ترین پدران تحمل همسرانشان را در خصوص تغییرات دوران بارداری تحسین می کنند. پدران نمی توانند تصور کنند که وقتی بچه ای درون انسان رشد می کند، فرد دچار چه احساساتی می شود. در نتیجه، یکی از متداول ترین چالش های مردان این است که مفهوم پرورش یک بچه در شکم مادر بیان نشدنی باقی می ماند و اغلب تا لحظه ای که برای اولین بار فرزند خود را در آغوش کشند، ادامه می یابد. حضور بچه و احساس جدایی بین پدر و مادر باعث مشکلاتی در زندگی زناشوئی می شود. بنابراین، مادران باید بکوشند تا در حد امکان پدران را نیز درگیر امور مربوط به دوران بارداری کنند. با یکدیگر برای خرید لباس ها و دکور اتاق بچه بروند. یا از او بخواهند که کتاب یا مجله ای در این باره بخواند و در ملاقات ها با پزشک یا ماما و کلاس های بارداری حضور یابد. در دیدارهای دوستانه درباره ی ورود عضو جدید اظهار نظر کنند و رضایت خود را اعلام نمایند.
ما مادران ضمن اینکه انتظار فرزندمان را می کشیم، مراسم آیینی ویژه ای را نیز برگزار می کنیم. مردان هم باید مراسم آیینی خود را داشته باشند تا آنان نیز بخشی از این رخداد را احساس کنند. درباره ی تغییر واقعیات تکلیف چه کنیم؟ مثلا چنین حقیقتی که شکم تخت همسرم دیگر وجود ندارد. به عقیده این متخصص برای برخی از مردان این تغییرات ظاهری اهمیت دارد، اما وقتی از بنیان قوی زناشویی برخوردارید، تغییرات ظاهری بی اهمیت می شوند. البته نمی توان انکار کرد که شکمی بزرگ در رابطه ی زناشوئی بی تاثیر است. چون باردارید، نیازهای همسرتان برای مهرورزی از بین نخواهد رفت. اگر آن را نادیده بگیرید، شوهرتان حس خواهد کرد که فقط ابزاری برای فرزندسازی بوده است. بنابراین، اگر برای هم آغوشی آمادگی ندارید، احساستان را برای او شرح دهید تا پذیرفتن رفتارتان برای او ساده تر شود. باید بدانیم که افسانه های فراوانی پیرامون بارداری وجود دارد، اما واقعیت می تواند بسیار متفاوت باشد. به همین علت ضروری است که از احوال یکدیگر با خبر باشید و از همه مهم تر، به یکدیگر مهر ورزید.

این تجربه از آنچه تصور می کردم، بهتر است
مرد دیگری که همسرش در هفته ی بیست و پنجم بارداری است، می گوید که این تجربه از آنچه تصور می کردم، بهتر است. درست است که دگرگونی های احساسیام تعجب آور بود. او با اضطراب های معمول همه پدران روبه رو بود و دوران خوب گذشته به عنوان یک زوج را از دست رفته می داند. اما به طور کلی، ارزشش را داشت.
پدر دو فرزند می گوید؛ از بارداری همسرش نظری مثبت دارد. او می گوید که واقعا دفعه ی دوم خیلی ساده تر بود، زیرا می دانستیم باید چه انتظاراتی داشته باشیم. گرچه زنم گاهی بسیار حساس بود، ولی دگرگونی های احساسی چشمگیری وجود نداشت. او ويار بعضی از خوراکی ها را داشت که نیمه های شب مجبور بودم در خیابان ها سرگردان شوم.

منبع: نی نی پلاس