حسودی یا علاقه

[مستوررره]

سلام من دختری ۲۱ ساله م . من حدود یکسال پیش اقایی ۲۸ ساله از طریق دانشگاه آشنا شدم من یک حس خوبی به این اقا داشتم ولی نمیخاستم خودم پیشقدم در رابطه باشم و توقع داشتم اقا بیاد به من پیشنهاد بده . اقای خوبی هستند و معیارهای ک من میخواستم داشتند من گاهی برای کارهای خاصی ک داشتیم چت میکردیم ولی خیلی محترمانه و دوستانه
خلاصه اینکه یکبار من و دوستم با اون اقا ی جای همدیگر دیدیم دوستم از اقا خوشش اومد و هی شمارشو ازم میخواست تا اینکه من اخر شمارشو بهش دادم الان فکر کنم وارد رابطه شدن من دارم میمیرم از حسادت 😭😐 من دوست داشتم سنگین رنگین باشم خودش بیاد پیشنهاد بده من تو چت یا جاهای ک میدمش هیچ چراغ سبزی نشون نمیدادم

[Saltanat]

سلام من دختری ۲۱ ساله م . من حدود یکسال پیش اقایی ۲۸ ساله از طریق دانشگاه آشنا شدم من یک حس خوبی به این اقا داشتم ولی نمیخاستم خودم پیشقدم در رابطه باشم و توقع داشتم اقا بیاد به من پیشنهاد بده . اقای خوبی هستند و معیارهای ک من میخواستم داشتند من گاهی برای کارهای خاصی ک داشتیم چت میکردیم ولی خیلی محترمانه و دوستانه
خلاصه اینکه یکبار من و دوستم با اون اقا ی جای همدیگر دیدیم دوستم از اقا خوشش اومد و هی شمارشو ازم میخواست تا اینکه من اخر شمارشو بهش دادم الان فکر کنم وارد رابطه شدن من دارم میمیرم از حسادت ������������ من دوست داشتم سنگین رنگین باشم خودش بیاد پیشنهاد بده من تو چت یا جاهای ک میدمش هیچ چراغ سبزی نشون نمیدادم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

ابتدا توجه کنید که آیا علاقه شما یک طرفه بوده یانه ؟
یعنی حس میکنی این علاقه مشترک ودوجانبه بوده یا خیر ؟

بله عرفا پسر باید چراغ سبز رو نشون بده و ابراز علاقه کنه اما اگر دخترخانم هم علاقه مند شد میتونه این کارو کنه اما به طریقی که باعث ضعف شخصیتش در نظر اون آقا نشه

درحال حاضر شما بر حدس و گمان دارین نتیجه گیری میکنید

ممکنه وارد رابطه شده باشن
واین که شاید اون آقا دوست داشته باشه شایدم نه

پس درحال حاضر معقولانه ترین روش حفظ خونسردی ودرگام بعدی پرسش و محک زدن دوستتون نسبت به اینکه آیا واقعا وارد رابطه شدن یا خیر ؟

بعد از مطمئن شدن از اینکه رابطه دارند یا نه اگر جواب منفی بود شما میتونید چراغ سبز رو البته مرموزانه نشون بدین
اما اگر بین دوستتون و اون آقا اتفاقی رخ داده به نظرم صرف عقیده کنید از حسادت و علاقه
البته این نظر منه و شما میتونی طبق نظرتون هرکاری کنید

[delvapas2000]

سلام من دختری ۲۱ ساله م . من حدود یکسال پیش اقایی ۲۸ ساله از طریق دانشگاه آشنا شدم من یک حس خوبی به این اقا داشتم ولی نمیخاستم خودم پیشقدم در رابطه باشم و توقع داشتم اقا بیاد به من پیشنهاد بده . اقای خوبی هستند و معیارهای ک من میخواستم داشتند من گاهی برای کارهای خاصی ک داشتیم چت میکردیم ولی خیلی محترمانه و دوستانه
خلاصه اینکه یکبار من و دوستم با اون اقا ی جای همدیگر دیدیم دوستم از اقا خوشش اومد و هی شمارشو ازم میخواست تا اینکه من اخر شمارشو بهش دادم الان فکر کنم وارد رابطه شدن من دارم میمیرم از حسادت ������������ من دوست داشتم سنگین رنگین باشم خودش بیاد پیشنهاد بده من تو چت یا جاهای ک میدمش هیچ چراغ سبزی نشون نمیدادم

سلام عزیزم
با توجه به پیام شما و یاداوری تاپیکهای قبلیتون من واسم سوال شد که این اقا الان چیه جریانش؟!

بهرحال اگه مایل بودین ایشون سرنخ بده بهتر بود خود شما اول یه سیگنال بهش میدادین

درسته که دوست داشتین خودش پیشقدم بشه اما از داخل چندتا چت معمولی از کجا میتونست بفهمه که شما بهش حس خوبی دارین؟
و اصلا ایا خودش حس خوبی به شما داشت؟

دوست شما از کجا فهمید شما شماره اونو دارین؟
واسه دوستتون سوال پیش نیومد که اگه شما شماره اونو دارین پس شاید رابطه یا تعلق خاطری بینتون هست؟

حالا بهرحال این اقا و دوست شما از همدیگه متقابلا خوششون اومده و اتفاقیه که افتاده
اگه اون اقا به شما علاقه داشت میتونست طی این یکسال یه حرفی بزنه و یه حرکتی انجام بده که نداد
درسته که اصرار دوست شما جالب نبود اما چندان تقصیری متوجهش نیست
بهرحال هرکی یجور سلیقه ای داره

[moshaver-editor]

با سلام
دوست عزیز احساس ناکامی و ناراحتی شما از شرایط پیش آمده کاملا قابل درک است.
می گویند یکبار یک بنده خدایی در حال غلط زدن روی کاکتوس ها و گیاهان خاردار به سمت پایین یک تپه ای بود و خونین و مالین شده بود.
وقتی به پاین رسید همه متحیر او را می نگریستند، یکی از حاضرین از او پرسید چرا اینکار را کردی؟
آن فرد پاسخ داد در آن لحظه به نظرم کار جالبی می آمد!
تمام تصمیماتی که ما در موقعیت های خاص می گیریم حتما بهترین کاری بوده که به نظرمان می رسیده و ما پس از بالا و پایین کردن و سبک سنگین کردن، انتخابی می کنیم که بنظرمان خوب است و واقعا هم در آن لحظه بهترین و مناسبترین تصمیم برای ما هست.
اما با گذشت زمان ممکن است مواردی پیش آیند یا ما متوجه بخشی از واقعیت شویم که قبلا از ان مطلع نبودیم یا چیزی بر خلاف پیش بینی ما رخ دهد و نتیجه برگردد و ماجرا آنطور که دلخواه ما بوده پیش نرود.
در این ماجرایی هم که شما تعریف کردید، شما بهترین کاری که بنظرتان رسیده را انجام دادید، دوست نداشتید شما کسی باشید که پیشنهاد می دهد و نمی خواستید چنین هزینه ای برای به دست آوردن چیز یا فردی که مورد علاقه و پسندتان بوده انجام دهید، ولی خب فکر هم نمی کردید شاید کسی از راه برسد و در شرایط شما گزینه دوم را انتخاب کند و پیشقدم شود!
شاید ذهن شما در این شرایط مدام شما را سرزنش کند و افکار قضاوت گر و سرزنش آمیز از چپ و راست شما را احاطه کنند که اگر خودت یک کاری کرده بودی الان تو به جای او در کنار آن پسر بودی، فرصت به این خوبی را به همین سادگی از دست دادی و ...
اما باز هم ذهن ما روی چیزی تمرکز کرده که نمی دانیم واقعا اتفاق می افتاد یا نه.
به عنوان مثال از کجا معلوم در صورت در خواست و تلاش از سوی شما همه چی طبق پیش بینی و برنامه پیش می رفت (مانند همین حالت که یک ماجرایی کاملا ناگهانی پیش آمده) و یک چیزی تمام معادلا شما را بهم نمی زد؟
از کجا معلوم که آن پسر رفتار مناسبی که برای شما خوشایند باشد را انجام می داد؟
هدف از این مثال ها این است که بدانیم همواره ابعاد مختلف و متفاوتی برای یک مسئله وجود دارند که گاهی ذهن ما اولا به تمام آنها آگاهی ندارد و دوما گاهی دچار خطا می شود و واقعیت را تتحریف می کد یا بخشی از آن را بزرگ نمایی می کند و باعث ناراحتی و خشم ما می شود.
نکته مهم دیگری که باز بر آن تاکید می شود این است که هر کسی در هر موقعیتی بهترین کاری که به نظرش می رسیده را انجام می دهد و بنابراین جایی برای سرزنش نمی ماند.
البته ظاهرا شما هنوز مطمئن هم نیستید که آنها با هم رابطه داشته باشند و صرفا حدس می زنید.
خوب است به هنگام تصمیم گیری تا جای ممکن سعی کنیم نسبت به پیامدهای انتخابمان آگاه باشیم و تا شوکه نشویم.
مثلا اینکه شما نمی خواستید خودتان پیششنهاد بدهید، بهرحال این احتمال وجود داشت که در این میان فرد دیگری پیدا شود.
به هر حال اتفاقی هست که رخ داده، خوب است نسبت به افکار و احساسات ناخوشایند خود در لحظه آگاه شوید تا بتوانید این دوران شوک و بهت و به نوعی بحرانی را پشت سر گذاشته و احساسات و هیجانات خودتان را بهتر مدیریت کنید.

[مستوررره]

سلام عزیزم
با توجه به پیام شما و یاداوری تاپیکهای قبلیتون من واسم سوال شد که این اقا الان چیه جریانش؟!

بهرحال اگه مایل بودین ایشون سرنخ بده بهتر بود خود شما اول یه سیگنال بهش میدادین

درسته که دوست داشتین خودش پیشقدم بشه اما از داخل چندتا چت معمولی از کجا میتونست بفهمه که شما بهش حس خوبی دارین؟
و اصلا ایا خودش حس خوبی به شما داشت؟

دوست شما از کجا فهمید شما شماره اونو دارین؟
واسه دوستتون سوال پیش نیومد که اگه شما شماره اونو دارین پس شاید رابطه یا تعلق خاطری بینتون هست؟

حالا بهرحال این اقا و دوست شما از همدیگه متقابلا خوششون اومده و اتفاقیه که افتاده
اگه اون اقا به شما علاقه داشت میتونست طی این یکسال یه حرفی بزنه و یه حرکتی انجام بده که نداد
درسته که اصرار دوست شما جالب نبود اما چندان تقصیری متوجهش نیست
بهرحال هرکی یجور سلیقه ای داره

بله یادم هست تاپیک های قبلی و من حتی اومدم تو چت خصوصی شما و مشاوره خواستم ازتون و اگر یادتون باشه من مشکلات زیادی داشتم با فردی که قبلا تو زندگی م بود برای همین دیگع تصیمیم داشتم سر سری وارد رابطه نشم و خوب طرفمو بسنجم تا دچار مشکلی نشم و ب همین دلیل من این اقارو زیر نظر داشتم و دیگه این اتفاقی ک گفتم افتاد

[tarah2020]

این روزا حرفتو نزنی متوجه نمیشن که چی میخای
ادما ربات نیستن که بفهمن تو حست چیه باید بیانش کنی

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که این آقا شما را دیده اند و تا اندازه ای نسبت به شما شناخت دارند و اگر ایشان نیز علاقه ای به شما داشته باشند حتی اگر دوستتان به ایشان پیام بدهد بازهم ایشان علاقه خود را در مسیر درستی می توانند بیان کنند .
بهتر است سعی کنید که در کنار احترام به احساس خودتان واقعیت بیرونی را نیز مد نظر داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .