نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: نa سازگاری اخلاقی و فکری با پدرم

956
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43457
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    نa سازگاری اخلاقی و فکری با پدرم

    سلام, خیلی ممنون که به من کمک می کنید. من شونزده سالمه و به مدته شش سال و نیمه ک با پدرم به تنهایی زدندگی میکنم و دو ساله به کانادا مهاجرت کردیم. من همیشه و از بچگی با پدرم مشکلات و اختلافات زیادی دشتم. پدرم ب شدت ادم سختگیری هست و اصلن آدم منتقیعی نیست,از اون دسته آدم هایی نیست ک مشکلات رو با حرف زدن باهاش حل کنی چون معمولا هیچ وقت اخلاقش ثابت نیست و فوری میتونه از سر بگیره مشکل. و خیلی تحت تاثیر زندگی سخت خودش در کودکی و کل زندگیشو با من مقایسه میکنه انگار همه چیز تقصیره منه. اون منو به کشوری با آزادی های فردی اجتماعی زیاد خورده و حالا منو ب شدت محدود کرده. حساسیت های قدیمی زیادی دره و خیلی غیرتی در صورتی که آدما اینجا واقعن خیلی پسرو دختر ها دوستانه هستن و همه با هم گرم هستن و افکار سالمی دارن.
    در حالی که همسنو سال های خودمو به تر مداوم اطراف میبینم که ایرانی هم هستند مثل من دختر هستند و پدرم منو از همه جدا کرده. آزادی دارند. پدرم کاری کرده که من حتا اگر مورد آذaر روحی کسی قرار گرفتم نمیتونم بهش عتماد کنم تا ب من کمک کنه. و با من دوست بشه تا اولین نفری ک کمکم میکنه تو مشکلاتم باشه. چون با سخت گیری هاش نمیتونم اینجا به راحتی دوست پیدا کنم, از طرز پوشش که حتی برای دم در رفتن هم با این سنم میاد تو اتاقم و بهم میگ چی بپوشم تا همه چیز. من به عنوان ی دختر کل عمرمو با روحیات سخت و خشن ی مرد بزرگ شدم و هیچوقت نتونستم با کسی حرف بزنم. نمیدونم چیکار کنم...نیاز ب کمک دارم

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نa سازگاری اخلاقی و فکری با پدرم

    با سلام خدمت شما
    دوست عزیز احساسات شما در این زمینه کاملا قابل درک است.
    چرا که نیاز به آزادی و اراده آزاد و انتخاب مستقل یکی از اساسی ترین نیازهای هر فردی محسوب می شود که در همین سنین نوجوانی پررنگ می شود و به نوعی سربرمی آورد.
    متاسفانه پدر و مادرها گاهی از سر دلسوزی رفتارهایی می کنند که باعث آزار فرزندانشان می شود اما ممکن است از اثر رفتارهای خودشان آگاه نباشند.
    و از آنجا که هیچ کسی پدر و مادر خودش را انتخاب نکرده است و نمی توانیم آنها را تغییر هم بدهیم، اگر رفتارهایشان ناراحت کننده باشد کار ما بسیار دشوار خواهد شد.
    مسئله اصلی اینجاست که آدمها هر جای دنیا که بروند باورها و ترس ها و نگرانی های خود را نیز با خودشان می برند!
    بنابراین تفاوت چندانی ندارد که کجا زندگی می کنند.
    البته ممکن است به مرور زمان که بیشتر تجربه زندگی در آنجا را داشته باشند بیشتر متوجه تفاوتها بشوند و بتوانند بیشتر هم به محیط و آدمهای اطرافشان اعتماد کنند.
    اما چون مدت زیادی از مهاجرت شما نمی گذرد و شما هم در سنین حساس نوجوانی هستید و به نظر می رسد که دختر هم باشید، اتفاقا ایشان هم چون هنوز با محیط کاملا آشنا نیستند و احساس کنترل ندارند و حتما هم خیلی نگران شما هستند و نسبت به شما احساس مسئولیت می کنند، تمام کنترلشان را روی شما پیاده می کنند تا از این طریق احساس امنیت بیشتری بکنند و خیالشان آسوده تر شود که اوضاع تحت کنترلشان است و آسیبی شما را تهدید نمی کند.
    اما خب در شرایطی که اضطراب بالا می رود دیگر ممکن است توجه به نکات و موارد دیگر مانند رابطه و اصول آن و اهمیت کیفیت رابطه شان با شما که با اینگونه رفتارها ممکن است آسیب ببیند، از نظرشان پنهان بماند.
    به نظر می رسد یک راهی که شما دارید این است که کمی سعی کنید شرایط ایشان را درک کنید و سعی کنید به جای مقابله، به ایشان حتی همدلی دهید تا متوجه شود که می دانید نگران هستند و تمام این سختگیریها به خاطر محافظت از شما است.
    اما خیلی دوستانه و بدون پرخاشگری هرزگاهی درباره خواسته ها و نیازهای خودتان هم صحبت کنید.
    اجازه دهید در برخی زمینه ها نظارت داشته باشند و حتی خودتان هم همراهی کنید تا کمی خیالشان راحت شود و شما را به عنوان یک فرزند با درک و فهمیده و البته پخته بپذیرند.
    بنابراین به نظر می رسد از آنجا که فقط رفتار خودتان تحت اراده و کنترلتان است، به این فکر کنید که چگونه می توانید رابطه تان را با پدرتان نزدیکتر و صمیمی تر کنید و اعتماد ایشان را جلب کنید.
    چگونه و با انجام چه رفتارهایی می توانید این پیام را به ایشان بدهید که شما بزرگتر شده اید و تا حدود زیادی می توانید خودتان از خودتان محافظت کنید.
    اگر چگونه رفتار کنید تصویر بهتری از خودتان به ایشان ارائه خواهید داد و اعث دلگرمی ایشان خواهید بود؟
    اینها مواردی هستند که به شما کمک می کنند علاوه بر اینکه کمتر خشمگین شوید (با توجه به دیدگاه همدلانه و مشفقانه که شما را بجای مقابله در کنار ایشان قرار می دهد) بلکه باعث می شود انرژی خودتان را صرف شکل دادن به رفتار خودتان برای جلب موافقت پدرتان می کند تا بیشتر احساس کنید بر اوضاع خودتان کنترل دارید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد