مشکل من

[Nedabo]

من سی و پنج سال دارم.هفده ساله ازدواج کردم . دو تا فرزند دوازده و پنج ساله دارم . شوهرم ادمی دوشخصیتی هست جلوی مردم یه جور رفتار میکنه خونه ی جور دیگه ، قبلا مصرف شیشه داشته الان میگه مصرف نمیکنه و قرص ب دو میخوره ، دروغ میگه و اصلا به من خرجی نمیدهد و تنها مواد غذایی برای خانه خرید می کند. من خودم کار میکنم . کاملا افسرده شدم و هیچ میلی به شوهرم و زندگیم ندارم اما نمیتونم از بچه هام کبزرگشون کردم دست بکشم . شوهرم تغییر نمی کنه و راههای مختلفی رو امتحان کردم . خواستم جدا شم با بچه ها اذیتم میکنه . هم میخوام طلاق بگیرم هم عرضه اشو ندارم نمیتونم حتی یک ساعت دوری پسر کوچیکمو تحمل کنم
چه کنم ؟

[Saltanat]

من سی و پنج سال دارم.هفده ساله ازدواج کردم . دو تا فرزند دوازده و پنج ساله دارم . شوهرم ادمی دوشخصیتی هست جلوی مردم یه جور رفتار میکنه خونه ی جور دیگه ، قبلا مصرف شیشه داشته الان میگه مصرف نمیکنه و قرص ب دو میخوره ، دروغ میگه و اصلا به من خرجی نمیدهد و تنها مواد غذایی برای خانه خرید می کند. من خودم کار میکنم . کاملا افسرده شدم و هیچ میلی به شوهرم و زندگیم ندارم اما نمیتونم از بچه هام کبزرگشون کردم دست بکشم . شوهرم تغییر نمی کنه و راههای مختلفی رو امتحان کردم . خواستم جدا شم با بچه ها اذیتم میکنه . هم میخوام طلاق بگیرم هم عرضه اشو ندارم نمیتونم حتی یک ساعت دوری پسر کوچیکمو تحمل کنم
چه کنم ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

احساسات شما کاملا قابل درک هست و میدونم شرایط سختی رو تجربه میکنید
لازم به ذکره مصرف مواد مخدر برای شوهر شما شرایط نامسائد روحی و اخلاقی به ارمغان میاره و فرد مبتلا به اعتیاد نمیتونه تحت تاثیر این ابتلا رفتار نکنه
بنابراین شوهر شما نوعی بیمارهستند که قاعدتا نیاز به درمان و ترک مواد دارن تا بعدا طبق شرایطی که حاصل شد تصمیم بگیرین میشه باهاش زندگی کرد یا خیر؟
لذا طبق گزارشات شما قصد ادامه زندگی با همسرتون رو ندارین و موثق هستین که همسرتون قصد ترک نداره و بارها روش های مختلفی رو امتحان کردین و به نتیجه رسیدین طلاق گزینه مناسبیه
قاعدتا نگران وضعیت بچه ها هستید و دوست ندارین که بچه ها تحت سرپرستی پدرشون پرورش بگیرن
خب طبق شرایط موجود باید چیکار کنید ؟
باید قانونی اقدام کنید و اجازه ندین دلایل عاطفی مانند وضعیت بچه ها و قیم و سرپرستشون چه کسی باشه شمارو از تصمیم درست منصرف کنه
چون برای ادامه زندگی باید دلایل اساسی و انگیزه ای کافی داشته باشید دلایلی که باعث استحکام زندگی باشه و بتونید بهش تکیه کنید
برای اینکه بچه هاتون رو بتونید سرپرستی کنید میتونید مهریه رو ببخشید که اونم اصلا گزینه ی پیشنهادی من نیست

درضمن نگران نباشید همسرتون اولش شاید بچه هارو از شما بگیره اما همین که طلاق گرفتین خودش زیر مسئولیت پرستاریشون شونه خالی میکنه

[moshaver-editor]

با سلام خدمت شما
دوست عزیز با توجه به شرایطی که عنوان کردید احساس ناکامی و ناامیدی شما کاملا قابل درک است.
متاسفانه وقتی ما در روابط احساسات ناخوشایندی را به صورت مکرر تجربه می کنیم و برای بهبود شرایط اقدام موثری انجام نمی دهیم، در بلند مدت به حالت کرختی و افسردگی گرفتار می شویم که بسیار مرحله ناخوشایندی است.
درست است که تا کسی خودش نخواهد نمی توان او را تغییر داد اما همه روی رفتار خودشان کنترل دارند و باید در جهت رسیدن به نیازها و خواسته هایشان به سهم خودشان تلاش و همت کنند.
به نظر می رسد بهتر است از طریق ارزیابی و بررسی بیشتر ببینیم که آیا رابطه شما همسرتان پتانسیل رفتن به سمت خوب را دارد و در این صورت اقدامات و مداخلات لازم با کمک یک زوج درمانگر که در این زمینه تخصص دارد صورت گیرد.
اما اکنون که دچار افسردگی هستید در قدم اول نیاز به مداخله درمانی به صورت فردی دارید تا کمی خلق شما با ثبات شود تا بتوانید یک تصمیمی برای بهبود شرایط خودتان بگیرید.
باید گزینه های موجود را به همراه پیامدهای آنها بررسی کرد و اگر لازم است توانمندی ها و مهارتهای لازم برای هر اقدام تقویت شوند و بهترین و مناسبترین گزینه در نهایت انتخاب شود و تصمیم نهایی اتخاذ شود.
بنابراین به شما توصیه می شود که هر چه سریعتر برای دریافت کمک حرفه ای در مورد مشکلتان مشاوره تخصصی دریافت نمایید.