درمان مشارکتی، یک رهیافت درمانی می باشد که توسط هارلن آندرسون معرفی شده است و بر روی توسعه مشارکت و تساوی در روابط مابین فرد درمانگر و درمانجو تمرکز دارد تا از این طریق یک مکالمه بین آنها شکل بگیرد که ایجاد تغییرات مثبت را تسهیل می بخشد.

این روش تحت تاثیر پست مدرنیسم قرار گرفته است و برای درمان افراد، خانواده ها، گروه ها و حتی سازمان ها به کار گرفته می شود.

افراد، زوج ها و یا گروه هایی که به درمان مراجعه می کنند تا به یک شناخت دو طرفه، ارتباط بهتر و حل کردن تضاد ها دست یابند، می توانند برای دست یابی به جنبه ها و اهداف مختلف، از روش درمان مشارکتی استفاده کنند.

• تاریخچه درمان مشارکتی

• نظریه و اصول مربوط به روش درمان مشارکتی

• دوره درمان مشارکتی به چه نحوی می باشد؟

• درمان مشارکتی به چه نحوی مفید می باشد؟

• آموزش و گواهی نامه

• نگرانی ها و محدودیت ها

تاریخچه روش درمان مشارکتی

درمان مشارکتی توسط هارلن اندرسون و طی دوره کار وی به عنوان درمانگر و همچنین از طریق تحقیقات غیر رسمی وی که در درمان از آن استفاده می کرد، معرفی شد.

اندرسون که به شناخت دلیل کارایی روش های درمانی در برخی از افراد و عدم کارکرد آن در افراد دیگر علاقه زیادی داشت، شروع به تحقیق کرد تا عوامل تسهیل کننده فرآیند تبدیل در درمان و همچنین انواع مکالمات درمانی را کشف کند که توسط درمانگران و در طول درمان برای کمک به ایجاد حس بهتر در افراد درمانجو مورد استفاده قرار می گرفت.

اندرسون بخشی از تحقیق غیر رسمی خود را از طریق مصاحبه با زوجین در حال مکالمه انجام داد که شامل همکاران، افراد درمانجو و دانشجویان بود.

از طریق این مکالمات، او رهیافت مشارکتی پست مدرنیسم را توسعه داد که رهیافت درمان مشارکتی بر مبنای آن شکل گرفته است.


نظریه و اصول مربوط به رهیافت درمان مشارکتی

مبنای اصلی در نظریه مشارکتی، پست مدرنیسم می باشد. پست مدرنیسم یک رهیافت فلسفی است که از هر دو مورد شناخت شکاکانه برای بدست آوردن دانش و همچنین این باور که دانش یک مفهومی می باشد که به صورت اجتماعی ایجاد می شود و نه به صورت یک حقیقت جهانی، طرفداری می کند.

دو مفهوم اصلی پست مدرنیسم، عامل مبنایی و اصولی در نظریه درمان مشارکتی می باشد.

اولین مورد این ایده می باشد که دانش سیال می باشد که نتیجه آن به صورت زبانی و شفاهی ایجاد می شود و همچنین فرآیند رشد و یادگیری از طریق مکالمه با دیگران ایجاد می شود.


دومین مفهوم پست مدرن که بر روی رهیافت درمان مشارکتی تاثیر گذار است این ایده می باشد که حقایق به صورت چند گانه می باشند، بنابراین در یک موقعیت خاص، جواب و راه حل درست تنها یک راه حل نمی باشد بلکه چندین راه حل صحیح در آن مورد وجود دارد.

در نظریه مشارکتی، اهمیت بینش و تفکر شخص درمانجو و بینش فرد درمانگر به صورت مساوی در نظر گرفته می شوند.

اندرسون رهیافت درمانی مشارکتی را به جای یک نظریه یا مدل، به صورت یک فلسفه در نظر می گیرد.

دو عامل اصلی و کلیدی در این رهیافت توسعه رابطه مشارکتی مابین درمانگر و فرد درمانجو، و همچنین مشغول شدن در مکالمه هایی است که رشد و تغییر را تسهیل می بخشند.

اندرسون معتقد است که درمان مشارکتی منجر به تسهیل تغییر در هر دو فرد درمانجو و درمانگر می شود.

با انجام گرفتن مکالمه های پر معنی و مشخص شدن دیدگاه های مختلف، هر دو طرف درمانگر و درمانجو می توانند دانش و شناخت جدیدی را به دست بیاورند.


دوره درمان مشارکتی به چه نحوی می باشد؟


در طول دوره درمان مشارکتی، هر دو طرف درمانگر و درمانجو یک شراکت و همکاری را تشکیل می دهند که در نتیجه آن، آنها بحث و جدل را کنار گذشته و به آرامی با هم صحبت می کنند

این امر باعث می شود که آنها به جای اینکه فقط حرف خود را بیان کنند و کاری به طرف مقابل نداشته باشند، به صورت مشارکتی بحث کنند و به دیدگاه طرف مقابل توجه کنند.

افراد صحبت های خود را شروع می کنند و درمانگر با گوش دادن به صحبت های این افراد، سعی می کنند تا با دیدگاه فرد آشنا شود.

برای تسهیل مکالمه، ممکن است که درمانگر سوالاتی بپرسد، توضیحاتی بیان کند و اطمینان حاصل کند که آن چیزی را که فرد درمانجو می گوید را به صورت دقیق درک می کنند.

با ایجاد یک مکالمه مشارکتی، آنها با یکدیگر همکاری می کنند تا به یک شناخت جدید از تجربه فرد دست یابند که باعث می شود یک تغییر ایجاد شود.

یکی از جنبه های مهم در درمان مشارکتی این نکته است که درمانگر تشخیص دهد که فرد درمانجو در تجربیات خود، خبره و ماهر می باشد.

درمانگر به شکل یک مسول قانونی یا به صورت فردی که دانش و شناخت بیشتری نسبت به فرد دارند، برخورد نخواهد داشت.

آنها می توانند دیدگاه یا پیشنهاد خود را بیان کنند، ولی از اعمال ایده های خود در مورد فرد درمانجو اجتناب می کنند.

تکنیک های خاصی را که درمانگر مشارکتی می تواند استفاده کند شامل دعوت کردن افراد برای بیان کردن داستان خود به شیوه خودشان و در حالتی که به آرامی قدم می زنند، باشد.

در این حالت درمانگر می تواند علاقه حقیقی خود را به تجربه آنها نشان دهد.

در این حالت درمانگر می تواند به دقت گوش کند و جواب بدهد، به ارتباطات زبانی و غیر زبانی توجه داشته باشد، از درمانگر بپرسد که آیا تفسیر خودشان در مورد تجربه صورت گرفته درست است، و یک وقفه ایجاد کنند و سکوت کنند تا فضای مناسبی برای تفکر و تعمق شکل بگیرد.


درمان مشارکتی به چه نحوی می تواند مفید باشد؟

به دلیل اینکه درمان مشارکتی به صورت یک وضعیت درمانی می باشد و به عنوان یک مدل نمی باشد، هیچ مشکل و عیب خاصی برای استفاده از آن در طول درمان وجود ندارد.

در مقابل، این یک رهیافتی است که می تواند به افراد کمک می کند تا تغییرات مثبتی در آنها شکل بگیرد و بسیاری از مشکلات و نگرانی هایی را که دارند را تشخیص دهند.

درمانگر می تواند تقریبا بر روی تمام نیازها و مواردی که فرد درمانجو بیان می دارد، توجه و تمرکز کند.

رهیافت مشارکتی مابین درمانگر و افراد درمانجو می تواند در مورد افرادی که مشکلاتی در رابطه با تفاوت قدرت یکی از طرفین در روابط فی مابین دارند یا آنهایی که به سختی به دیگران ، به خصوص به مقامات قانونی اعتماد می کنند، کاربرد ویژه ای داشته باشد.


درمان مشارکتی می تواند برای افراد یا گروه ها ارائه شود، این گروه ها می تواند زوج ها، خانواده ها یا دیگر سیستم های اجتماعی باشند. روابط مشارکتی و مبناهای مکالمه ای درمان مشارکتی، می تواند در گروه های با اندازه های متفاوت شکل بگیرد.


آموزش و گواهی نامه

با این وجود که هیچ گواهی نامه خاصی برای درمان مشارکتی وجود ندارد، ولی اندرسون مشاوره و آموزش را را به افراد توصیه می کند.

از دید وی آموزش در درمان مشارکتی، همانند یک فرآیند رو به پیشرفت است به نحوی که درمانگر به طور مداوم در حال یادگیری می باشد.

در یادگیری نحوه اعمال درمان مشارکتی، یادگیری و بکارگیری تکنیک های خاص کمترین اهمیت را دارند و بیشترین اهمیت را وضعیت های فلسفی خاص یا نحوه تعامل با فرد درمانجو دارد.


نگرانی ها و محدودیت ها


هیچ نوع رهیافت درمانی خاصی وجود ندارد که برای همه افراد مناسب باشد. هر چند که ممکن است برخی از افراد واکنش مناسبی در رهیافت درمانی مشارکتی داشته باشند، ولی ممکن است که افراد دیگر یک رهیافت ساختار یافته و راهنما را ترجیح دهند که در طول آنها درمانگر از تکنیک ها و ابزار خاص استفاده می کند.

علاوه بر آن، به دلیل اینکه درمان مشارکتی به صورت یک حالت فیلسوفانه، و نه به صورت یک مدل درمان خاص در نظر گرفته می شود، روش هایی که در این رهیافت درمانی مورد استفاده قرار می گیرند، می تواند بسیار متنوع باشد.

رهیافت درمان مشارکتی آموزش هیچ نوع راهنما یا گواهی نامه ای را ارائه نمی دهد و باعث می شود که تشخیص استفاده درست و دقیق درمانگر از این رهیافت درمانی یک کار مشکلی باشد.

ترجمه و گردآوری : دکتر یاسر دادخواه