مدل سازی نمادین (SyM) یک روش درمانی است که برای ایجاد تغییرات مثبت، از نمادها، استعاره ها و مدل سازی استفاده می کند.

در مدل سازی نمادین درمانگر از زبان صریح و بیان مشخص برای کمک به افراد استفاده می کند تا آنها ادراکات بدنی – ذهنی نمادین و استعاره ای را بشناسند و با استفاده از آن، یک مدل مناسبی را برای تجربیات خودشان ایجاد کنند.

در حین پروسه مربوط به درک معنای این استعاره ها، درمانگر می تواند در حین کار به افراد، زوج ها، خانواده ها و گروه ها کمک کند تا آنها به یک خود آگاهی، آرامش درونی و حس بهزیستی بهتری دست یابند.

• شناخت مدل سازی نمادین

• تاریخچه مدل سازی نمادین

• استفاده از نماد ها، استعاره و تصویر سازی ذهنی در درمان

• مثالی در مورد مکالمه قابل استفاده در حین دوره

• محدودیت های مدل سازی نمادین

شناخت مدل سازی نمادین

مدل سازی نمادین بر مبنای این قضیه است که نماد ها و استعاره ها در درون سیستم اعصاب افراد قرار گرفته اند.

افراد تمایل دارند تا از استعاره ها به عنوان ابزاری برای نشان دادن تجارب درونی استفاده کنند که آن تجارب را برای درمانگر بازگو می کنند.

برای مثال، فردی که نسبت به اخبار آینده نگرانی دارد ممکن است که نگرانی خود را با گفتن "احساس می کنم که در لبه پرتگاه یک صخره قرار دارم.

اخبار خوب و من طناب همانند خط زندگی به هم متصل هستیم و اخبار بد و من، به مرگ من منجر می شود" بیان کند.

این استعاره نه تنها تجربه درونی فرد را نشان می دهد، بلکه همچنین یک شناخت و آگاهی در مورد ساختار دنیای درون فرد در مواجه با اخبار موثر که قابلیت تاثیر گذاری بر زندگی فرد دارند را ارائه می دهد.

یک استعاره می تواند به صورت دقیق بیانگر احساس یک فرد باشد، و همچنین ممکن است که یک استعاره کاملا اشتباه باشد و منجر به وخیم تر شدن وضعیت فرد شود.

به همین دلیل پروسه مدل سازی نمادین می تواند مفید باشد و نقش موثری در درمان فرد یا وخیم تر شدن اوضاع فرد داشته باشد. درمانگر ها به افراد کمک می کنند تا استعاره ها را بشناسند و مفید یا غیر مفید بودن آن را شناسایی کنند.

مدل سازی نمادین شامل سه جزء اصلی می باشد:

• استعاره اتوژنیک (خود زاد).

اتوژنیک به معنای "تولید خود به خودی" می باشد و در این مورد، استعاره اتوژنیک به یک استعاره ای اشاره دارد که توسط فرد مراجعه کننده استفاده می شود و به درمان کلی وی منجر می شود.

برای مثال زنی که فورا تسلیم می شود و از کار خودش دست بر می دارد، ممکن است این فرآیند را به صورت زیر بگوید: "من فقط حس می کنم که ترجیح بدهم ماشین را در پارکینگ نگه دارم به جای اینکه رانندگی کنم و با خطر تصادف مواجه باشم".

• مدل سازی:

مدل سازی به فرد این اجازه را می دهد تا یک بیان منظمی در مورد واکنشی که می خواهند نسبت به موقعیت ها یا ریسک های مختلف داشته باشند، ارائه دهد.

به عبارت دیگر، مدل سازی نمادین از نوعی مدل سازی استفاده می کند که به افراد کمک کند تا پروسه و فعالیت های خود را برنامه ریزی کنند.

درمانگر به استعاره های زبانی گوش نمی کند و فقط به تمامی استعاره های غیر زبانی گوش می دهد.

این استعاره ها عبارت از روش هایی هستند که فرد با استفاده از آن ادراکات خود را تنظیم می کند و آن را به درمانگر اطلاع می دهد.

در برخی مواقع، زمانی که استعاره به صورت کامل ایجاد شد، مدل سازی می تواند در مشخص کردن جایی که فرد آسیب دیده است، مفید باشد.

برای مثال، فرد استعاره زیر را به اشتراک می گذارد: "احساس می کنم که روی تردمیل هستم: همیشه می دَوَد ولی به هیچ جایی نمی رسد".

درمانگر می تواند به وی کمک کند و یک مدل برای وی تعیین کند تا وی در زندگی روزمره خود انجام دهد و باعث شود که درک وی مطابق با مدل جدید باشد.

• زبان صریح:

یک بار که استعاره خودش را بیان می کند، درمانگر ها از زبان و گفتار صریح استفاده می کنند تا به کمک کنند که استعاره فرد، بدون صدمه دیدن و از بین رفتن آن استعاره ها پیشرفت کند.

درمانگر سوالاتی را از فرد می پرسد که هیچ تاثیری بر روی استعاره ندارد ولی مفهوم سازی خود فرد را در مورد استعاره پیشرفت می دهد.

سوالات زبان صریح با هدف تشویق افراد به کشف کردن معنای نمادین استعاره ها برای خودشان طراحی می شود.

برای مثال، در زمانی که فرد درمانجو می گوید که "چیزهای زیادی روی بشقاب من است"، درمانگر می تواند با گفتن این عبارت واکنش دهد که "چیزهای زیادی در بشقاب شما است.

چه چیزهایی در بشقاب شما است؟" درمانگر از کلمات خود فرد استفاده می کند تا معنای عکس استعاره را نشان دهد و بعد از آن بدون هیچ نوع تاثیر گذاری بر روی جواب، در مورد جزئیات بیشتر سوالاتی می پرسد.

این مولفه ها می توانند همراه با هم یا به صورت مجزا مورد استفاده قرار گیرند.

علاوه بر آن، پروسه مدل سازی نمادین می تواند برای مدل سازی استراتژی های موفق، تسهیل رشد و تغییر و یا ایجاد استعاره های جدید به کار گرفته شود.

تاریخچه مدل سازی نمادین

مدل سازی نمادین توسط روان درمانگر هایی به اسم جیمز لاولی و پنی تامپکینز ، و از طریق همکاری آنها با موسس روش زبان صریح و یک روان درمانگر به اسم دوید گروو معرفی شد.

لاولی و تامپکینز که هر دو به برنامه نویسی عصبی – زبانی (NLP) علاقمند بودند، در طول دوره آموزشی سطح اولیه NLP و در سال 1991 با هم ملاقات داشتند.

NLP بر هر دو این افراد تاثیر گذاشت و تفکرات آنها را در حد قابل توجهی تغییر داد و این امر منجر به معرفی و توسعه روش درمانی مدل سازی نمادین شد.

NLP شامل یک فرآیندی می باشد که الگوهای درونی افراد را بررسی می کند و از کارکرد فرد شروع می شود و به برنامه ریزی مجدد هر چیزی که مشکل زا می باشد، منتهی می شود.

لاولی و تامپکینز در سال 1993 و در یکی از جلسات اثبات علمی گروو با او آشنا شدند.

لاولی و تامپکینز به کاری که روش درمانی استعاره ای گروو در مورد قربانیان آسیب دیده می کرد، علاقمند شدند و شروع به مطالعه در این زمینه کردند.

کار مدل سازی و استعاره ای آنها با هم ترکیب شد، و در اواسط دهه 1990 آنها شروع به کاری کردند که در زمان کنونی به اسم پروژه مدل سازی 5 ساله دوید گروو و کار درمانی وی شناخته می شود.

این پروژه باعث شد که آنها روش مدل سازی نمادین را توسعه دهند و در سال 1997، لاولی و تامپکینز اولین مقاله خود را در این زمینه چاپ کردند.

در سال 2000، آنها کتاب استعاره ها و ذهن را منتشر کردند که راهنمای رسمی این افراد برای نظریه و درمان مدل سازی نمادین بود.

امروزه، لاولی و تامپکینز دوره های آموزشی و کارگاهی را اداره می کنند و همچنان در کارهای روان شناسی قبلی خودشان هم فعال می باشند.



نظریه مدل سازی نمادین


مدل سازی نمادین با ترکیب چندین مدل و فلسفه نظری ایجاد شده است. مدل سازی نمادین علاوه بر استعاره درمانی، مدل سازی و NLP، تحت تاثیر موارد زیر هم قرار گرفته است:

• سازگاری تجربی:

فلسفه اصلی مدل سازی نمادین، شرط سازگاری تجربی می باشد که هر فرد در زندگی شخصی خود آن را تجربه می کند.

• زبان شناختی:

زبان شناختی مربوط به مطالعه استعاره، شناخت و زبان می باشد و نحوه تاثیر گذاری آنها بر شناخت و حالت عکس آن (یعنی نحوه تاثیر شناخت بر استعاره، شناخت و زبان) می باشد.

• فعالیت های تکاملی:

همراه با فعالیت های تکاملی رهایی از آسیب – سازگاری، پیشرفت و تکامل تدریجی - ، بیانگر نحوه انجام تغییر در مدل سازی نمادین می باشد.

• روند منظم:

نظریه مدل سازی منظم بر مبنای این قضیه می باشد که شناخت کل، از طریق شاخت بخش های انفرادی به دست می آید.

استفاده از نمادها، استعاره ها و تصویر سازی ذهنی در درمان

مطالعات اخیر در مورد استفاده از استعاره ها نشانگر این بوه است که افراد در همه مکان ها، در هر دقیقه از 2 تا 10 استعاره استفاده می کنند.

شاید به همین دلیل است که در تمرین مدل سازی نمادین، استعاره یک عامل مهم و تعیین کننده در نظر گرفته می شود. کاربرد استعاره فقط به بخش گفت و گو محدود نمی باشد.

افراد می تواند در ارتباطات غیر کلامی هم از استعاره ها استفاده کنند.

برای مثال، نمادها، استعاره ها و تصویر ذهنی می تواند از طریق کلمات، ژست ها، زبان بدن و نقاشی بیان شوند و همچنین می تواند به صورت آگاهانه و غیر آگاهانه ابراز شوند.

اهداف افراد در استفاده از استعاره ها می تواند عبارت باشد از:

• توضیح یک اتفاق آسیب زا

• بیان کردن یک احساس مشکل

• بیان کردن یک تجربه یا اتفاق به صورت خلاصه

• بیان کردن مفاهیم انتزاعی به صورت دقیق

• خلاصه بیان کردن اطلاعات حجیم

• بحث در مورد موارد مشکل

• توصیف یک تجربه درونی

استعاره های نمادین و تصویر ذهنی می توانند مشخص و یا نامشخص باشند. برای مثال، در صورتی که یک مرد بگوید " کل وزن جهان بر روی شانه های من هست"، کاملا مشخص است که وی به صورت کنایه آمیز و استعاره ای صحبت می کند و بنابراین استعاره مشخص و صریح می باشد.

ولی اگر آن مرد بگوید که "دوست دارم بدانم که چه کاری را باید در مورد شغلم انجام بدهم"، عبارت چه کاری، نشانگر یک استعاره نامشخص و نامفهوم است.

معمولا در موارد بیشتری از استعاره های نامشخص استفاده می شود، ولی در برخی مواقع فهمیدن آن سخت تر می باشد.

در طول درمان، یک درمانگر معمولا از یک فرآیند چهار مرحله ای برای ایجاد یا توسعه استعاره های ایجاد شده توسط فرد درمانجو، استفاده می کند.

در اغلب موارد از یک مجموعه نُه سوال زبان صریح، برای پیشرفت این پروسه استفاده می شود.

• مرحله 1 (شناخت استعاره):

وقتی که فرد درمانجو در طول گفتار درمانی از یک استعاره استفاده می کند، درمانگر همراه با تکرار کردن آن کلمه، شروع به پرسیدن سوالات دیگری از فرد می کند تا استعاره را مشخص تر کند.

• مرحله 2 (توسعه و پیشرفت استعاره):

درمانگر با استفاده از سوالات نُه گانه زبان صریح، توسعه و مشخص کردن استعاره استفاده شده را تسهیل می کند و همچنین هدف وی کمک به فرد، برای برقراری ارتباط با استعاره در سطوح مختلف می باشد.

تا زمانی که این استعاره به صورت کامل و از طریق زبان، ژست، هنر و سایر روش ها درک شود، معمولا درمانگر یک مدتی را در این مرحله باقی می ماند.

• مرحله 3 (کار بر روی استعاره):

با مشخص شدن و شناخته شدن استعاره استفاده شده توسط فرد درمانجو، درمانگر دوره را به سمت یک هدف درمانی خاص پیش می برد.

برای مثال، ممکن است که درمانگر محدودیت های مربوط به استعاره را پیدا کند، و به فرد درمانجو کمک کند تا استعاره را دوباره بسازد، و یا از وی بخواهد که یک داستانی را بگوید که عبارات موجود در استعاره را شامل شود.

• مرحله 4 (تغییرات کامل):

در طول این فرآیند، معمولا استعاره ها به صورت کامل یا جزئی تغییر می کنند.

در طول این مرحله، درمانگر می تواند به کامل بودن این تغییرات کمک کند و فرد به یک چشم انداز و دیدگاه جدیدی دست یابد که قابل اعمال در زندگی روزمره فرد باشد.

مثالی در مورد مکالمه دوره

مرحله اول: استعاره شناخته شده است.

فرد درمانجو: اخیرا حس می کنم که من نامرئی هستم.

درمانگر: و چه زمانی حس می کنی نامرئی هستی، چه نوع نامرئی منظورت هست؟

فرد درمانجو: مثل یک روح هستم.

درمانگر: و روح، چه نوع روحی هست؟

فرد درمانجو: روحی که از مه درست شده است. شما می تواند از من عبور کنید.

مرحله 2: استعاره توسعه می یابد.

درمانگر: و زمانی که یک شخص از مه عبور می کند، چه اتفاقی رخ می دهد؟

درمانجو: از هم می پاشد و پراکنده می شود.

درمانگر: و چه زمانی از هم می پاشد، در کجا پراکنده می شود؟

درمانجو: به همه جا می پاشد. شما می توانید به صورت کاملا مشخص آن را ببینید.

درمانگر: آیا می توانی به من نشان بدهی که بدن شما کجا می رود؟

درمانجو: (فرد در کل فضای اتاق حرکت می کند، با دست های خود دایره های تکراری می کشد)

مرحله 3: استعاره دوباره شکل می گیرد.

درمانگر: خب، بعضی مواقع شما احساس می کنید که یک روح نامرئی از ابرها هستید که مردم از شما عبور می کنند، و باعث می شوند که مه از هم بپاشد و در همه جا پخش شود.

برای اولین بار در چه زمانی روح دیده می شود، دوست دارید چه اتفاقی بیافتد؟

درمانجو: من دوست دارم که دیده شوم. من دوست دارم که شاداب و سرزنده باشم.

درمانگر: و چه زمانی دیده می شوید و شاداب می شوید، بعد از آن چه اتفاقی می افتد؟

درمانجو: آنها به من توجه می کنند و می فهمند که من مهم هستم.

درمانگر: و چه چیزی نیاز است تا روح دیده شود، سرزنده باشد ، مورد توجه قرار گیرد و مهم باشد؟

درمانجو: روح باید فنا شدن در پس زمینه را متوقف کند. نیاز دارد تا وجود داشته باشد و شکلی به خود بگیرد.

مرحله 4: استعاره ایجاد می شود و در دیدگاه افراد تغییراتی صورت می گیرد.

درمانگر: چه چیزهایی نیاز است تا روح از فنا شدن جلوگیری کند و یک شکلی به خود بگیرد؟

درمانجو: نیاز دارد تا با صدای بلند خواسته های خود را بگوید. از اینکه آسیب ببیند نترسد.

درمانگر: و چه زمانی روح این را با صدای بلند می گوید، از آسیب دیدن نمی ترسد، و بعد از آن چه اتفاقی می افتد؟

درمانجو: در آخر احساس اعتماد به نفس و سالم بودن می کنم. من با خودم صادق خواهم بود. و آنها خواهند فهمید که من چه کسی هستم، آن را قبول می کنند و یا طرد می کنند. و هر اتفاقی که بیافتد من احساس راحتی خواهم داشت.

بعد از این مرحله، افراد درمانجو به صورت کلی راهنمایی می شوند تا یک داستان جدیدی را پیدا کنند که شامل زمینه های مربوط به استعاره هم باشد.

در برخی مواقع، پیدا و استفاده کردن از استعاره های ساده برای افراد مزایایی دارد، در حالی که بعضی دیگر از افرد یک مرحله اضافی و تکاملی را انجام می دهند و استعاره های آنها کاملا تغییر می کنند.

در هر دو سناریو، اغلب افراد یک خود بینی بهتر و یک حس کلی بهزیستی را تجربه می کنند که در نتیجه استعاره درمانی و مدل سازی نمادین در این افراد شکل می گیرد.


محدودیت های مربوط به مدل سازی نمادین

وب سایت رسمی مدل سازی نمادین، the clean collection، شامل تعدادی مطالعات تحقیقی، مقالات آکادمیک، و مقالات حرفه ای مناسبی است که از کارایی استعاره درمانی و مدل سازی نمادین حمایت می کنند.

برای مثال، یک مطالعه که در مجله مدیریت تغییرات سازمانی در سال 2008 چاپ شد، نتیجه گیری کرد که استفاده از استعاره های بصری از طریق تغییرات سازمانی، منجر به بهبود وضعیت تجارب عاطفی کارمندان شد.

با این وجود، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه مفید می باشد.

مطالعاتی که پیامدهای درمانی مدل سازی نمادین را بررسی می کنند، احتمالا منجر به بهبود اعتماد پذیری به این شیوه درمانی هم خواهد شد.

علاوه بر آن، به نظر می رسد که مدل سازی نمادین شامل یک مجموعه مهارت های خاص و توانایی های بالینی است که نیاز است افراد در یک دوره آموزشی مناسب شرکت کنند.

محدودیت دسترسی می تواند برای درمانگران علاقمند به دوره های آموزشی، چالش جدی باشد.

افزایش فرصت های دسترسی و آموزشی نه تنها منابع مورد نیاز متخصصان را برای آنها فراهم می کند، بلکه همچنین منجر به توسعه کلی این روش درمانی خواهد شد.

ترجمه و گردآوری : دکتر یاسر دادخواه