نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: خیانت به مادرم

1321
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43410
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    11
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    خیانت به مادرم

    با سلام
    پدرم رو همراه یه خانم تو ماشین دیدم تعقبشون کردم تا موقع ای که زنه از ماشین پیاده شد و به او در مورد رابطه اش با پدرم صحبت کردم که کتمان کرد و منم از این که از موضوع با خبرم و اگر ادامه بدی آبرو برات نمیزارم صحبت کردم که متأسفانه بی نتیجه بود و چند بار دیگه که پدرم رو تعقیب کردم بازم با هم تو ماشین بودم ولی این بار در مورد رابطه شون با پدرم صحبت کردم که اونم ابتدا کتمان کرد و بعد گفت در صورت ادامه کار از این هم که هست بدتر میشم واقعاً این موضوع برای من و خانواده بسیار سخت و باعث رنجش شده و مادرم هم بسیار شک کرده و ناراحتی اعصاب داره اگر بدونه خدایی نکرده.....
    حال از مشاوران محترم راهکاری که بتونم این مساله رو حل کنم دارم
    با تشکر

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت به مادرم

    با سلام خدمت شما
    دوست عزیز احساس شما در مورد این مسئله کاملا قابل درک است.
    باید احساس بسیار ناخوشایند و ناراحت کننده و آزاردهنده ای باشد که کسی پدر خودش را در حال خیانت به مادرش ببینید و این واقعیت برای هر فرد دیگری به جز شما هم آزاردهنده است.
    اما گفتیم واقعیت! متاسفانه برخی از واقعیتها به همین میزان دردناک و آزادهنده هستند و بدتر اینکه شاید واقعا کاری هم از دست ما برای تغییر آن ساخته نباشد و خاصیت واقعیت همین است!
    علم روانشناسی و مطالعه رفتار می گوید هر کسی نیازها و خواسته هایی دارد که در جهت آنها رفتارهایی انجام می دهد که ممکن است موثر یا ناموثر و مسئولانه یا غیرمسئولانه باشد اما هر کسی اراده و اختیار رفتارهای خودش را دارد و نمی توان رفتار کسی را کنترل کرد و یا او را تغییر داد.
    تنها کسی که می توانیم تغییر دهیم فقط خودمان هستیم و رفتار خودمان و درباره هیچ فرد دیگری چنین اراده و اختیاری نداریم و نخواهیم داشت.
    تعجبی ندارد که پدرتان در برابر تهدید شما از تهدید شدیدتری استفاده کرده است.
    چرا که تهدید شیوه ای است برای مجبور کردن دیگران برای رفتار کردن به گونه ای که ما می خواهیم ولی خودشان (به هر دلیلی، درست یا نادرست، اخلاقی یا غیر اخلاقی) نمی خواهند و مایل نیستند.
    البته همانطور که خودتان هم تجربه کردید شیوه ناموثری است و تنها اثر آن بدتر شدن و خراب شدن رابطه ها است.
    در آخر تقاضای راه حلی داریدذ که این مسئله را حل کنید.
    اما واقعا اگر بخواهیم یک بار دیگر این مسئله را به دور از احساسات و هیجانات منفی آن مرور کنیم، واقعا مسئله مربوط به چه کسانی است و چه کسانی مسئول حل کردن آن هستند؟
    پدر و مادرتان یا شما به عنوان فرزند آنها؟
    گذشته از اینکه این ماجرا قطعا زندگی شما را هم به عنوان فرزند آنها تحت تاثیر قرار خواهد داد و پیامدهای این رفتار قطعا اثرات گسترده ای خواهد داشت، اما مسئولیت آن با شما نیست چرا که اصلا مساله شما محسوب نمی شود.
    پدر شما تعهد زناشویی خودش را زیر پا گذاشته و به مادرتان خیانت کرده است، پس این یک مسئله و مشکلی است که مربوط به والدین شما و رابطه بین خودشان است چرا که ایشان در نقش همسری خودشان قصور و عهدشکنی کرده اند.
    در حالی که برای شما نقش پدر را دارند و صرفا پدرتان هستند.
    همه افراد گاهی تصمیماتی می گیرند که ممکن است به پیامدهای آن به اندازه کافی فکر نکرده باشند و ممکن است اشتباهاتی کنند و مسیری را درست یا غلط بروند که با مخالفت شدید دیگران روبرو شوند که در اینصورت خودشان را بیشتر گرفتار کرده اند.
    بنابراین به نظر می رسد بهترین راه این باشد که اگر نمی دانید چه کنید، هیچ کاری نکنید تا اوضاع از اینکه هست خرابتر نشود.
    شما تنها کاریکه می توانستید بکنید همان صحبت کردن بود که می توانست موثر باشد و اگر نباشد شیوه ی دیگری برای منصرف کردن کسی از کارش وجود ندارد چرا که هرکسی اختیار و اراده عمل و رفتار خودش را دارد.
    مگر از طریق شیوه ها کنترلگرانه ای مانند تهدید و قهر و دعوا و ... که شما یکی از آنها را هم امتحان کردید و نتیجه خاصی عایدتان نشد.
    پس بهتر است اجازه دهید پدر و مادرتان خودشان با مسائل و مشکلات خودشان کنار بیایند و خودشان به فکر حل کردن آن باشند.
    شما فقط این موضوع را به عنوان واقعیت اجتناب ناپذیر در نظر داشته باشید که پدر شما هم یک انسان است و ممکن است مسیری را انتخاب کند که از نظر شما بسیار ناپسند باشد و یا مسئولیت گریزانه و واقعا هم همین است، اما نمی توان او را تغییر داد تا زمانیکه خودش نخواهد و اینکه همه ما در دوره هایی از زندگی با مسائلی از این دست روبرو می شویم که در عین دردناک بودن نمی توانیم تغییری انجام دهیم چراکه کنترلی نداریم.
    بهتر است ببینید با وجود همین شرایط دوست دارید چگونه پسری برای پدر و مادرتان باشید، اما در نقش خودتان یعنی فرزند، نه نیک ناجی و نجات دهنده.
    ویرایش توسط moshaver-editor : 04-15-2020 در ساعت 02:03 PM

  3. کاربران زیر از moshaver-editor بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت به مادرم

    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که مواجهه شدن با شرایطی که خلاف باورهای شما نسبت به پدرتان بوده است برای شما با فشار روحی زیاد همراه خواهد بود اما دقت داشته باشید که تهدید کردن کمکی به شما در این مسیر نمی کند چون در هرصورت ایشان در جایگاه پدری و قدرتی که دارند این تهدیدات شما کمکی نمی کند و حتی می تواند روابط شما را نیز تحت تاثیر قرار بدهد .
    بهتر است در این مورد در احترام با ایشان صحبت کنید و احساسات خود تان را با ایشان به اشتراک بگذارید بیش از این را بهتر است به خود پدرتان و مادرتان واگذار کنید در هرصورت اینگونه روابط مدت زمان زیادی نمی تواند پنهان بماند و در این مسیر بهتر است اجازه بدهید خود مادرتان و پدرتان تصمیم گیری داشته باشند .
    شما سعی کنید در جایگاه فرزندی خودتان در کنار ناراحتی و حتی عصبانیتی که نسبت به هریک از آنها می توانید تجربه کنید بهتر است به عنوان پدر و مادر در احترام با آنها رفتار کنید و در این مسیر سعی کنید که مسیر رشدی خودتان را جدا بدانید تا بتوانید در کنار وجود شرایط اضطراب آور بازهم نتیجه گیری بهتری داشته باشید .

  5. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43410
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    11
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت به مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط moshaver-editor نمایش پست ها
    با سلام خدمت شما
    دوست عزیز احساس شما در مورد این مسئله کاملا قابل درک است.
    باید احساس بسیار ناخوشایند و ناراحت کننده و آزاردهنده ای باشد که کسی پدر خودش را در حال خیانت به مادرش ببینید و این واقعیت برای هر فرد دیگری به جز شما هم آزاردهنده است.
    اما گفتیم واقعیت! متاسفانه برخی از واقعیتها به همین میزان دردناک و آزادهنده هستند و بدتر اینکه شاید واقعا کاری هم از دست ما برای تغییر آن ساخته نباشد و خاصیت واقعیت همین است!
    علم روانشناسی و مطالعه رفتار می گوید هر کسی نیازها و خواسته هایی دارد که در جهت آنها رفتارهایی انجام می دهد که ممکن است موثر یا ناموثر و مسئولانه یا غیرمسئولانه باشد اما هر کسی اراده و اختیار رفتارهای خودش را دارد و نمی توان رفتار کسی را کنترل کرد و یا او را تغییر داد.
    تنها کسی که می توانیم تغییر دهیم فقط خودمان هستیم و رفتار خودمان و درباره هیچ فرد دیگری چنین اراده و اختیاری نداریم و نخواهیم داشت.
    تعجبی ندارد که پدرتان در برابر تهدید شما از تهدید شدیدتری استفاده کرده است.
    چرا که تهدید شیوه ای است برای مجبور کردن دیگران برای رفتار کردن به گونه ای که ما می خواهیم ولی خودشان (به هر دلیلی، درست یا نادرست، اخلاقی یا غیر اخلاقی) نمی خواهند و مایل نیستند.
    البته همانطور که خودتان هم تجربه کردید شیوه ناموثری است و تنها اثر آن بدتر شدن و خراب شدن رابطه ها است.
    در آخر تقاضای راه حلی داریدذ که این مسئله را حل کنید.
    اما واقعا اگر بخواهیم یک بار دیگر این مسئله را به دور از احساسات و هیجانات منفی آن مرور کنیم، واقعا مسئله مربوط به چه کسانی است و چه کسانی مسئول حل کردن آن هستند؟
    پدر و مادرتان یا شما به عنوان فرزند آنها؟
    گذشته از اینکه این ماجرا قطعا زندگی شما را هم به عنوان فرزند آنها تحت تاثیر قرار خواهد داد و پیامدهای این رفتار قطعا اثرات گسترده ای خواهد داشت، اما مسئولیت آن با شما نیست چرا که اصلا مساله شما محسوب نمی شود.
    پدر شما تعهد زناشویی خودش را زیر پا گذاشته و به مادرتان خیانت کرده است، پس این یک مسئله و مشکلی است که مربوط به والدین شما و رابطه بین خودشان است چرا که ایشان در نقش همسری خودشان قصور و عهدشکنی کرده اند.
    در حالی که برای شما نقش پدر را دارند و صرفا پدرتان هستند.
    همه افراد گاهی تصمیماتی می گیرند که ممکن است به پیامدهای آن به اندازه کافی فکر نکرده باشند و ممکن است اشتباهاتی کنند و مسیری را درست یا غلط بروند که با مخالفت شدید دیگران روبرو شوند که در اینصورت خودشان را بیشتر گرفتار کرده اند.
    بنابراین به نظر می رسد بهترین راه این باشد که اگر نمی دانید چه کنید، هیچ کاری نکنید تا اوضاع از اینکه هست خرابتر نشود.
    شما تنها کاریکه می توانستید بکنید همان صحبت کردن بود که می توانست موثر باشد و اگر نباشد شیوه ی دیگری برای منصرف کردن کسی از کارش وجود ندارد چرا که هرکسی اختیار و اراده عمل و رفتار خودش را دارد.
    مگر از طریق شیوه ها کنترلگرانه ای مانند تهدید و قهر و دعوا و ... که شما یکی از آنها را هم امتحان کردید و نتیجه خاصی عایدتان نشد.
    پس بهتر است اجازه دهید پدر و مادرتان خودشان با مسائل و مشکلات خودشان کنار بیایند و خودشان به فکر حل کردن آن باشند.
    شما فقط این موضوع را به عنوان واقعیت اجتناب ناپذیر در نظر داشته باشید که پدر شما هم یک انسان است و ممکن است مسیری را انتخاب کند که از نظر شما بسیار ناپسند باشد و یا مسئولیت گریزانه و واقعا هم همین است، اما نمی توان او را تغییر داد تا زمانیکه خودش نخواهد و اینکه همه ما در دوره هایی از زندگی با مسائلی از این دست روبرو می شویم که در عین دردناک بودن نمی توانیم تغییری انجام دهیم چراکه کنترلی نداریم.
    بهتر است ببینید با وجود همین شرایط دوست دارید چگونه پسری برای پدر و مادرتان باشید، اما در نقش خودتان یعنی فرزند، نه نیک ناجی و نجات دهنده.
    با عرض سلام و ادب
    ممنون بابت راهنمایی بسیار عالی و به جای شما ولی متأسفانه من پدرم رو به همراه خانمم که به بیرون می رفتیم مشاهده کردم، از طرفی هم مادرم خیلی شک کرده و هر روز بخاطر این مساله با هم بحث می کنند و همچنین خدا میدونه تو این مدت مادرم پیر و کور شد دستش شروع به لرزش های غیر ارادی کرده و سفید شدن موها، حتی راه رفتنش هم کند چون پاهاش توان ندارن از شما خواهش میکنم با توجه با تجربه هایی که کسب کردید راهنمایی کنید ممنون میشم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43410
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    11
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت به مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط dehghan نمایش پست ها
    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که مواجهه شدن با شرایطی که خلاف باورهای شما نسبت به پدرتان بوده است برای شما با فشار روحی زیاد همراه خواهد بود اما دقت داشته باشید که تهدید کردن کمکی به شما در این مسیر نمی کند چون در هرصورت ایشان در جایگاه پدری و قدرتی که دارند این تهدیدات شما کمکی نمی کند و حتی می تواند روابط شما را نیز تحت تاثیر قرار بدهد .
    بهتر است در این مورد در احترام با ایشان صحبت کنید و احساسات خود تان را با ایشان به اشتراک بگذارید بیش از این را بهتر است به خود پدرتان و مادرتان واگذار کنید در هرصورت اینگونه روابط مدت زمان زیادی نمی تواند پنهان بماند و در این مسیر بهتر است اجازه بدهید خود مادرتان و پدرتان تصمیم گیری داشته باشند .
    شما سعی کنید در جایگاه فرزندی خودتان در کنار ناراحتی و حتی عصبانیتی که نسبت به هریک از آنها می توانید تجربه کنید بهتر است به عنوان پدر و مادر در احترام با آنها رفتار کنید و در این مسیر سعی کنید که مسیر رشدی خودتان را جدا بدانید تا بتوانید در کنار وجود شرایط اضطراب آور بازهم نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
    خیلی ممنون بابت دلجویی و راهنمایی
    واقعاً بی خیال از کنار این مساله رد شدن وخیلی سخت هست به خصوص مادرم رو در این وضعیت که می بینم خیلی دلم براش میسوزه و دوست دارم بتونم براش کاری انجام بدم، از طرفی هر موقع اون صحنه رو تجسم میکنم و پدرم رو می بینم بسیار عصبی میشم و احساس میکنم تو زندگی روزمره خودم هم تاثیر داره

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت به مادرم

    بله تجربه این احساسات کاملا طبیعی می باشد اما اینکه شما نیز بخواهید وارد روابط آنها شوید کمکی به بهبود مشکلات نمی کند و با توجه به اینکه مادرتان سالها همسرشان را می شناسند و با رفتارهای ایشان آشنایی دارند خودشان به این موضوع اگاه می شوند و شاید هم آگاهی دارند و بنا بر دلایلی که برای خودشان اهمیت دارد این موضوع را نادیده گرفته اند .
    بهتر است سعی کنید که جدا از این موضوع به پدرتان نگاه کنید و در کنار این مورد در احترام به پدرتان و اینکه ایشان را به عنوان یک فرد بالغ قبول داشته باشید می تواند باعث شود که ایشان در مورد مسیر خود تفکر بیشتری کنند تا زمانی که از توهین و یا سرزنش و تهدید استفاده کنید .
    سعی کنید که مسیر زندگی خودتان را در پیش داشته باشید چون شما فردی جدا از آنها هستید و مسئولیتی در قبال اشتباهات آنها ندارید .

  9. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد