روش درمانی سیستم های خانوادگی شبیه به دیدگاه تفکر سیستمی می باشد که در آن خانواده به عنوان یک واحد عاطفی در نظر گرفته می شود. در زمانی که تفکر سیستمی – که بخش های تشکیل دهنده یک سیستم را در رابطه با کل سیستم ارزیابی می کند

– بر روی خانواده ها اعمال شود، نشان گر این نکته می باشد که اطلاعات مربوط به رفتار های فرد، از طریق عملکرد خانواده آن فرد به دست می آید و قابل تفکیک از آن نمی باشد.

برای خانواده هایی که دارای اختلافاتی هستند و برای شناسایی و درمان مشکلات شان به دنبال کمک گرفتن از متخصصان می باشند، استفاده از رهیافت درمانی سیستم های خانوادگی می تواند یک روش مفیدی باشد.

• توسعه روش درمانی سیستم های خانوادگی

• رهیافت های مربوط به روش درمانی سیستم های خانوادگی

• روش درمانی سیستم های خانوادگی و ژنوگرام

• هشت مفهوم مرتبط به هم در روش درمانی سیستم های خانوادگی

• روش درمانی سیستم های خانوادگی به چه نحوی مفید می باشد؟

• محدودیت ها و نگرانی ها

توسعه روش درمانی سیستم های خانوادگی

نظریه سیستم های خانوادگی بر مبنای نظریه سیستم های خانوادگی مورای باون می باشد، که بیان می دارد افراد قابل تفکیک و جدایی پذیر از شبکه مربوط به روابط خود نیستند.

همانند سایر روان کاو های آن دوره، مورای باون هم علاقه مند به ایجاد فرآیند های درمانی هدف مند و علمی تر، به عنوان یک روش درمانی جایگزین برای چارچوب های تشخیص و روش های آسیب شناختی مرسوم بود.

باون بر این عقیده بود که همه درمانگر ها چالش ها و مشکلاتی را در چارچوب خانواده اصلی خودشان تجربه کرده اند و آگاهی نسبت به این موضوع، می تواند به درمانگران کمک کند تا رفتار های افراد درمانجو را به حالت نرمال و عادی برگردانند.

باون در اواخر دهه 1960 و بعد از اینکه چندین سال را صرف تحقیق و بررسی در مورد الگوهای خانوادگی مربوط به خانواده خود و الگوهای خانوادگی مربوط به افراد اسکیزوفرنی (جنون جوانی) کرد که تحت درمان وی بودند، نظریه سیستم های خانوادگی را مطرح کرد.

روش های درمان انفرادی مرسوم، وضعیت روانی درونی فرد را بارها مورد بررسی قرار می دهند تا در روابط و دیگر جنبه های مربوط به زندگی خود تغییراتی را ایجاد کنند

نظریه باون بیان می دارد که شناسایی ساختار و رفتار مربوط به سیستم روابط گسترده تر یک عامل مفید در طول درمان می باشد و وی بر این عقیده بود که این روابط گسترده در ایجاد ویژگی و خصوصیت های افراد تاثیر دارند.

بر اساس عقیده باون، تغییرات در رفتار یکی از اعضای خانواده می تواند بر نحوه عمکرد خانواده در طول زمان تاثیر گذار باشد.

رهیافت های مربوط به روش درمانی سیستم های خانوادگی

بیشتر روش های درمانی خانوادگی بر مبنای نظریه سیستم های خانوادگی می باشد. معمولا رهیافت های مربوط به سیستم های خانوادگی در چارچوب یکی از ویژگی های ساختاری، استراتژیکی و یا بین نسلی زیر قرار می گیرند:

• خانواده درمانی ساختاری: این روش درمانی که توسط سالوادور مینوچین ایجاد شده است روابط رفتارها و الگوها در دوره درمانی را همزمان با ظاهر شدنشان مد نظر قرار می دهد تا ساختار خانواده را بررسی کند.

همچنین درمانگران با به کارگیری فعالیت هایی از قبیل بازی کردن یک نقش در دوره درمانی، زیر مجموعه های مربوط به ساختار خانوادگی، همانند زیر مجموعه های والدینی و یا خواهر برادری را مورد ارزیابی قرار می دهد.

• خانواده درمانی استراتژیک:

این روش درمانی توسط جی هالی، میلتون اریکسون، و کلو مادانز و دیگر متخصصان روان درمانی توسعه یافت.

این روش با استفاده از ارزیابی رفتار خانوادگی در خارج از دوره های درمانی، عملکرد ها و روند های خانوادگی همانند الگوهای برقراری ارتباط و حل مشکل را مورد ارزیابی و بررسی قرار می دهد.

تکنیک های درمانی مربوط به این روش می تواند شامل اصلاح و یا تعریف مجدد یک سناریو مربوط به مشکل، و یا استفاده از اقدامات درمانی پارادوکس (برای مثال، پیشنهاد می دهد که خانواده اقداماتی را انجام دهد که در ظاهر مخالف با اهداف درمانی می باشد) باشد که برای ایجاد تغییرات مورد نظر صورت می گیرد.

متخصصان خانواده درمانی استراتژیک بر این عقیده اند که تغییر می تواند به صورت سریع اتفاق بیافتد و هیچ نوع تحلیل مناسبی در مورد عامل ایجاد این مشکل صورت نگیرد.

• خانواده درمانی بین نسلی:

این روش درمانی تایید می کند که عوامل مربوط به نسل یک فرد، بر روی رفتار خانواده و افراد مربوط به نسل های بعدی آن فرد تاثیر گذار است.

شناسایی الگوهای رفتاری چند نسلی، همانند مدیریت اضطراب، می تواند به افراد کمک کند تا مشاهده کنند که مشکلات فعلی آنها، به چه نحوی می تواند در نتیجه نسل های قبلی آنها ایجاد شده باشد و در واقع ریشه در نسل گذشته آنها داشته باشد.

مورای باون این رهیافت را برای خانواده درمانی طراحی کرد و در درمان افراد ، زوج ها و خانواده ها مورد استفاده قرار داد. باون تکنیک هایی از قبیل نرمال کردن تغییرات یک خانواده با استفاده از سناریوهای مشابه در سایر خانواده ها، و تشویق اعضای خانواده به جواب دادن با جملات فاعلی که با استفاده از "من" شروع می شود به جای جملات مفعولی، را روش درمانی خود استفاده می کرد

روش درمان سیستم های خانوادگی و ژنوگرام

ژنوگرام عبارت از یک بازنمایی تصویری از تاریخچه پزشکی خانواده و روابط بین شخصی است که می تواند برای مشخص کردن عوامل روان شناختی، ویژگی های ارثی و دیگر مسائل مهم و یا اتفاقات گذشته که می توانند بر بهزیستی روان شناختی تاثیر گذار باشد، بکار گرفته شود.


باون از ژنوگرام برای ارزیابی و درمان افراد درمانجو استفاده می کرد.

وی در مرحله اول تک تک اعضای خانواده را مورد بررسی قرار می داد تا اطلاعتی را در مورد مسائل جزئی خانواده به دست بیاورد که حدقل به سه نسل پیش این خانواده بر می گردد.

بعد از آن، باون برای مشخص کردن اطلاعات مهم، و همچنین نگرانی های سلامتی روانی و رفتاری که در طول نسل های گذشته تکرار شده است، از این اطلاعات استفاده کرد.

وی در مراحل اولیه بررسی خود معتقد بود که علائم مربوط به اسکیزوفرنی که در خانواده وجود دارد، به سه نسل پیش بر می گردد، ولی باون در نهایت در ادامه تحقیقات خود، این عقیده خود را اصلاح و بیان کرد که علائم مربوط به این بیماری، به ده نسل قبل خانواده بر می گردد.

هشت مفهوم نظریه سیستم های خانوادگی که به هم مرتبط هستند

هشت مفهوم نظری، تشکیل دهنده مبنای مربوط به رهیافت باونین می باشد. این مفاهیم به یکدیگر مرتبط می باشند، و به منظور شناخت بقیه موراد، داشتن یک شناخت کلی نسبت به تک تک این موارد ضروری است.

این ساختارهای نظری که دارای ترتیب خاصی نمی باشند، عبارتند از:

1. تفکیک و تمایز خود: تفکیک خود یک مفهوم اصلی در رهیافت باون است که در نتیجه آن فرد می تواند تفکرات و احساسات خود در مورد اضطراب را از هم تفکیک کند و همزمان با تعقیب اهداف خود، با متغیرهای زندگی خود مقابله کند.

یک فرد دارای تفکیک و تمایز سطوح بالا، بهتر می تواند فردیت خود را ثابت نگه دارد و همزمان با آن، ارتباط عاطفی خود با گروه را ثابت نگه دارد.

فرد دارای تفکیک و تمایز سطح پایین، به دلیل عدم وجود محدودیت های بین فردی مابین اعضای یک خانواده در گروه، می تواند همجوشی و آمیختگی عاطفی با گروه را تجربه کند و آن چیزی را حس کند که گروه حس می کند.

افراد دارای تمایز سطح بالا، می توانند در نتیجه کارهایی که انجام می دهند به رضایت مندی شخصی دست یابند، و افرادی که نتوانسته اند شخصیت خود را پیشرفت دهند و خود را متمایز کنند، مورد رضایت سایر افراد قرار می گیرند و به رضایت شخصی دست نمی یابند (در واقع رفتارهای این تیپ شخصیتی برمبنای رضایت دیگران صورت می گیرد و آنها قدرت کافی برای اینکه برخلاف میل دیگران، و فقط بر مبنای خواسته های خودشان عمل کنند را ندارند).

2. یک مثلث عاطفی نشان دهنده کوچکترین شبکه پایای مربوط به سیستم های روابط انسانی می باشد (سیستم های رابطه ای وسیع تر، می توانند به عنوان شبکه ای از مثلث های به هم مرتبط در نظر گرفته شوند).

یک گروه دو عضوی می تواند برای یک دوره زمانی خاصی پایدار باقی بماند، و با ایجاد اضطراب، این گروه به گروه ناپایدار تبدیل می شود.

با این وجود، سیستم سه نفری می تواند منجر به مدیریت بهتر و کاهش اضطراب در درون گروه شود.

برخلاف ظرفیت و پتانسیل مثلث ها برای داشتن یک ثبات و پایداری قوی، بیشتر مثلث ها قواعد خاصی برای خودشان ایجاد می کنند و از حالت هماهنگی دو نفری و قرار گرفتن یک نفر در نقطه متضاد، خارج می شود – در واقع از موقعیت هایی که می تواند منجر به ایجاد مشکل شود، اجتناب می کنند.

معمولا کودکان در رابطه بین والدین خود، به عنوان ضلع سوم مثلث در نظر گرفته می شوند.

3. فرآیند تجسم خانواده، و یا انتقال دادن اضطراب والدین، مشکلات رابطه ای و مشکلات عاطفی به کودک در چارچوب مربوط به مثلث رابطه ای، می تواند منجر به بهبود مشکلات عاطفی و دیگر مشکلات موجود در کودکان شود.

در زمانی که کودک نسبت به نگرانی و یا اضطراب تجربه شده واکنش نشان می دهد، والدین می توانند در مرحله اول بر روی اضطراب یا نگرانی کودک شان تمرکز کنند و تلاش کنند که مشکل را رفع کنند و یا به یک متخصص مراجعه کنند. با این وجود، این امر می تواند در هنگام بروز مجدد مشکل یا نگرانی، منجر به ایجاد تاثیرات متعاقب منفی بر روی کودک شود و آنها برای رفع مشکل خود، همواره به کمک والدین خود نیاز داشته باشند.

مدیریت نگرانی ها توسط خود کودک و بدون دخالت والدین، عاملی است که معمولا منجر به پیشرفت کودک می شود.

4. بر اساس عقیده باون، فرآیند انتقال چند نسلی نشانگر روشی می باشد که کودکان از والدین خود می خواهند تا به آنها کمک کنند که به یک سطح تفکیک و تمایز مشابه والدین دست یابند و این امر مربوط به رفتارها و شرایط خاصی می باشد که مابین نسل ها انتقال می یابد.

زوجینی که هر یک از آنها دارای سطح تمایز پایینی هستند، ممکن است کودکی داشته باشند که سطح تمایز وی حتی از والدینش هم کمتر باشد.

بر اساس عقیده باون، در زمانی که افراد سطح تمایز خود را افزایش می دهند، آنها می توانند الگوهای موجود را بشکنند و از علائم مربوط به سطح تمایز پایین بهبود یابند .

همچنین آنها می تواند از تکرار علائم و اتفاق افتادن آن در دیگر اعضای خانواده ممانعت کند و مانع از انتقال این ویژگی ها به نسل بعدی شوند.

5. قطع رابطه عاطفی بیانگر موقعیتی می باشد که شخص تصمیم می گیرد تا برای دست یابی به بهترین مدیریت در مورد مشکلات عاطفی و سایر مشکلات خود در چارچوب سیستم های خانوادگی، از لحاظ عاطفی از سایر اعضای خانواده فاصله بگیرند.

قطع ارتباطات عاطفی می تواند به عنوان تلاشی برای کاهش تنش و استرس در روابط و مدیریت مشکلات بین شخصی حل نشده به کار گرفته شود. هر چند که انجام این فرآیند می تواند منجر به کاهش تضاد های قابل مشاهده در روابط شود، ولی در نهایت منجر به افزایش تنش و اضطراب می شود.

باون معتقد بود که قطع روابط عاطفی می تواند باعث شود که افراد اهمیت زیادی برای روابط جدیدی قائل شوند که در نهایت منجر به افزایش استرس در روابط شان می شود.

6. موقعیت برادرها و خواهر ها بیانگر تمایل بزرگترین کودک، کودک وسطی و کوچکترین کودک، برای فرض کردن نقش های خاص برای خود در داخل خانواده می باشد.

این تصور ناشی از تفاوت موجود در انتظارات، نظم سرپرستی و والدینی، و دیگر عوامل می باشد.

برای مثال، ممکن است از بزرگترین فرزند انتظار وجود داشته باشد که در مجموعه خانواده، نقش یک فرد بالغ را ایفا کند. این نقش ها می تواند تحت تاثیر موقعیت خواهر ی و برادریِ والدین در بین افراد فامیل ها قرار گیرد.

7. فرایند عاطفی اجتماعی بیان می دارد که چگونه اصول و قوانین موجود در خانواده و جامعه، بر روی سیستم عاطفی خانواده و همچنین سیستم عاطفی اجتماع تاثیر می گذارد.

ممکن است افراد در جامعه اضطراب و عدم ثبات بیشتری را در دوره های گذشته تجربه کرده باشند و ممکن است بین عملکرد های عاطفی خانوادگی و اجتماعی موارد مشابهی وجود داشته باشد.

عواملی از قبیل ازدحام جمیعت، در دسترس بودن منابع اجتماعی، سلامت جامعه و غیره می توانند بر این دوره های بهبود و درمان تاثیر بگذارند.

8. فرآیند عاطفی مربوط به خانواده اصلی، بیانگر این عقیده باون است که خانواده اصلی تمایل دارد تا مسائل مربوط به چهار حوزه اصلی را تجربه کند که عبارتند از: تضاد در رابطه صمیمی والدین، رفتارهای مشکل زا و یا نگرانی های مربوط به یکی از همسران، فاصله عاطفی و عملکردهای نامناسب کودکان.

اضطراب می تواند منجر به ایجاد دعوا، بحث و جدل، انتقاد ، واکنش های مسئولیت پذیری کمتر و یا بیش از حد، و / یا رفتاری شود که باعث ایجاد فاصله بین افراد می شود.

هر چند که ویژگی ها و سیستم اعتقادی خاص هر فرد نسبت به یک رابطه، بر پیشرفت مشکلات مربوط به الگوهای رفتاری وی تاثیر گذار است، ولی باون آنها را به عنوان نتایج اولیه مربوط به سیستم عاطفی خانواده ها در نظر گرفته است.

روش درمانی سیستم های خانوادگی به چه نحوی می تواند مفید باشد؟

روش درمان سیستم های خانوادگی برای درمان بسیاری از مشکلات سلامت روانی و رفتاری به کار گرفته شده است. در حالت کلی، این روش می تواند به عنوان یک روش موثر در رابطه با مشکلات مربوط به خانواده اصلی و یا مشکلات موجود در آن، به کار گرفته شود. نشان داده شده است که روش درمانی سیستم های خانوادگی در درمان خانواده ها، زوج ها و افراد تاثیر گذار می باشد.

این رهیافت می تواند برای شناسایی مشکلاتی از قبیل اسکیزو فرنی، وابستگی به مواد و الکل، دو قطبی، اضطراب، مشکلات شخصیتی، افسردگی و اختلالات غذایی و تغذیه ای بکار گرفته شود.

محدودیت ها و نگرانی ها

هر چند که روش درمانی سیستم های خانوادگی باونین یک روش درمان محبوبی می باشد و هر دوی درمانگران و درمانجو ها کارایی آن را تایید کرده اند، ولی در حال حاضر، این روش از نظر شواهد تجربی ، دارای محدودیت می باشد.

هر چند که شواهد مربوط به این روش درمانی در حال گسترش می باشد، ولی اطلاعات بیشتر – به خصوص در مورد منابع عینی – می تواند منجر به تایید کارایی این روش شود.

دومین انتقاد که به این روش درمانی وارد است، عدم تغییر و خنثی بودن دیدگاه شرکت کنندگان نسبت به این روش درمانی می باشد.

برخی از متخصصان سلامت روانی بر این باورند که شرکت کنندگان در روش درمانی سیستم های خانوادگی با خنثی و یا ساکت ماندن در تمامی زیان ها هزینه های احتمالی، شاید به طور ضمنی موافقت خود را با این نکته را بیان می کنند که هر نوع رفتار خطرناکی را که ممکن است توسط افراد حاضر در درمان و یا سایر افراد نسبت به آنها صورت گیرد را پذیرا هستند.

ترجمه و گردآوری : دکتر یاسر دادخواه