نوشته اصلی توسط
One person
من با خودم حرف می زنم با کسی که عاشقشم توی ذهنم نرف می زنم حال ندارم درس بخونم انگیزم گند شده از خودم بدم میاد دیگه از نمره ی پایین نمی ترسم جدیدا با پسرام خیلی بد جور گرم میگیرم و گاهی هم بازی کلمپیوتری می کنم و چت می کنم با ادمای غریبه از روی بسکاری هر چند که ی ذره لذت هم داره من توی یی مدرسه ی خیل خوب درس می خونم و مشکلم از عاشقی راستی کلاس یازدهمم هستم .بیان کمکم کنین تروخدا من پایانی هام ۲۰ بود .من دختر پاکی بودم. عاشق ی پسر شدم البته گاهی وقت ها هم گاهی احساس عشق بهش ندارم کلهم ی لحظه خوشحالم ی لحظه ناراحت راستی مادر و پدرمم خیلی با هم دعوا می کنن و بابام همش مادرمو تحقیر می کنه و .... مشکل مالی برای خانوادمم به وجود امده تقریبا چی کار کنم بازم سر پا بشم؟