نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: عذاب بزرگ

800
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2020
    شماره عضویت
    43343
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    1
    تشکر شده 6 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    5

    عذاب بزرگ

    سلام من خیلی مشکل دارم نمی‌دونم چیکار کنم با هیچ کس نمیتونم کنار بیام قضیه اینه که من از یه مدتی من به خاطر کنکور از وقتی که وارد دهم شدم تصمیم گرفتم که تو اتاق درس بخونم و روی درس خوندنم خیلی حساسیت به خرج دادم اما چون دایم درس می‌خواندم و وقتی نمی‌داشتم برای خودم و حرفای دیگران منو گیج میکرد و از طرفی وقتی درس میخواندم فایده ای نداشت چون افکار منفی داشتم البته برای کنکوری نتیجه نداد ولی تو مدرسه معلم هر سه سال بالای نوزده بود امسال که سال دونمه و بازم خوب نخوندم اما من میخوام هدفمو و من اگه امسال ویزیو که میخوام در نیام دوباره میخونم برام مهم نیس خانواده یا کسی دیگه پشتم باشه یاز طرفی من اصلا ورزش نمیکنم کلا آدم آروم و ساکتیم نمیدونم چیکار کنم کاش تو یه جای دیگه به دنیا میومدم مثلاً تو اروپا همیشه دوست دارم تنها باشم و مجبور نباشم بقیه رو تحمل کنم میدونین چیه دوستان دارم تو مهمونی باشم ولی دیگه نمی‌دونم هیچی نمی‌دونم من اعتراف میکنم هیچی نمی‌دونم ولی میخوام من اعتراف میکنم که نمیتونم ولی هدفمو میخوام میخوام جراح شم و بعد برم آلمان حداقل اونجا آدما کمتر همدیگه رو میبینن اونجوری نه من بقیه رو اذیت میکنم نه اونا منو من میترسم از این که بقیه منو قضاوت کنن کاش اینجا هم مثل خارج بود که بچه ها زودتر جدا میشن و علاوه بر درس کار نیمه وقت انجام میدن از بس که به زور میتونم به بقیه اطمینان کنم و میترسم از یه طرفم خودم دیگه بریدم یه راه حل بگین چطوری میتونم مشاوره بگیرم که ما مان بابام نفهمن یعنی من زیاد متوجه میشم یا بقیه زیاد بیخیالن تو رو خدا کمکم هیچ جوری نمیشه مشکلاتم و وب کنم رفتار بده ادمارو ول کنم به خودم توجه کنم خودخواه باشم خودمو بخوام زندگی رو بخوام لطفا کمکم کنین و زود جواب بدین مامان و بابام آدما خوبین نمی‌دونم چمه شاید وسواس دارم چیکار میتونم بکنم نمی‌دونم با این نسبت به قبل بهتر شدم اما مثل قبل هیچی برام مهم نیس نمیشه گفت کاملا هیچی برام مهم نیس یعنی از زندگی اصلا لذت نمی‌برم از زندگی اصلا کاش تنها بودم تنها بی عرضه تر از من تو دنیا پیدا نمیشه به اینترنت اعتیاد دارم هیچ کس رو نمی‌خوام تو زندگیم باشه هیچ کس متاسفم حتی نمی‌دونم چی می‌نویسم براتون ولی اینو فهمیدم که من واسه جنگیدن تو این زندگی ضعیفم و متاسفانه حاضرم برای حل شدن کار دیگران وقتمو بیشتر بزارم نمی‌دونم چمه نمی‌دونم الان مرده بودم کمتر عذاب می‌کشیدم

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عذاب بزرگ

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    به نظر می رسد ذهنتان در حال حاضر بسیار اشفته است و از هر دری صحبتی به میان آوردید و مشخص نیست دقیقا مسئله اصلیتان اکنون چه چیزی است و خواسته ها و مطالبتان را بسیار مبهم مطرح کرده اید.
    به عنوان یک نوجوانی که در حال تجزیه و تحلیل و بالا پایین کردن موارد مختلف است تا بداند قرار است چه مسیری را در چه زمینه هایی در پیش بگیرد و چگونه فردی باشد، تا حدی این سردرگمی طبیعی به نظر می رسد.
    اما اگر از حدی فراتر رود و مانع انجام فعالیتهای روزانه شما شود و شما را از هدف اصلی اکنونتان که موفقت در کنکور در رشته مورد علاقه و دلخواهتان است باز دارد، بهتر اس حتما مشاوره تخصصی در این زمینه دریافت کنید چرا که نیازمند بررسی و ارزیابی بیشتر و دقیقتری هستید که البته دلیل اینکه نمی خواهید والدینتان مطلع شوند را هم توضیح ندادید.
    یکسری مسائلی که دقیق مطرح نکردید، اکنون مطابق میل شما نیستند و باید دید دقیقا و مشخصا چه چیزهای هستند تا بعد بررسی شود که آیا در حوزه اختیارات شما و تحت کنترل شما هستند و می توان برای آنها کاری کرد یا خیر.
    اگر نه که پس چاره ای جز پذیرفتن آنها به همان صورتی که هستند ندارید ولی اگر قابل کنترل و تغییر باشند می توان برای آنها برنامه ریزی و هدف گذاری انجام داد.
    یکسری افکار هم مدام در ذهن شما پرسه می زنند و از آنجا که ذهن ما اصلا کارش تولید فکر است و صبح تا شب کار خودش را انجام می دهد، بهتر است ما هم اگرچه نمی توانیم مانع آنها شویم و آنها را حذف کنیم، اما به آنها فضایی بدهیم که کار خودشان را بکنند ولی مانع ما نشوند و ما هم به کار خودمان بپردازیم.
    پس اگر هدفی دارید و هدف شما هم مشخص است بهتر است تمرکز اصلی تان را بر همان قرار دهید و اجازه ندهید که اینگونه افکار با اسیر کردن شما و همراه کردن شما با خودشان، مانع رسید شما به اهدافتان شوند.
    تکنیکهای ذهن آگاهی می توانند در این زمینه به شما کمک کنند.
    چرا که ذهن ما هم درست مانند عضلات بدنمان برای فرم دهی نیازمند تمرین هستند تا در مسیر خاصی ورزیده شوند.
    یکی از این تمرینات مشاهده افکار است که باعث تقویت قسمت مشاهده گر ذهن ما می شود و در بلند مدت می آموزیم که به جای درگیر شدن و یکی شدن با افکار ناکارامد و منفی مان، صرفا به مشاهده آنها بپردازیم و اسیر آنها نشویم و در دامشان گرفتار نشویم.
    تمرین دیگری که می توانید انجام دهید تنفس است که می توان آن را توضیح داد تا انجام دهید و انجام اینگونه تمرینات که در تاپیکهای قبلی شما هم نمونه هایی از آن ها مطرح شدند، زمان زیادی نمی گیرد.
    اما تمام اینها در صورتی کاربرد دارند که واقعا بخواهید برای خودتان کاری انجام دهید و قصد دریافت راهنمایی داشته باشید.
    اگر صرفا برای صحبت کردن و درددل کردن به این فضا می آیید که ب ما هم فقط می توانیم با شما همدلی کنیم و اینکه شرایط دشوار شما قابل درک است و دوران کنکور که ما برای هدف خاصی از تمام نیازها و خواسته هایمان می زنیم و تمام اولویت ما می شود درس خواندن، مسلما دوران دشواری است اما خب به پایان خواهد رسید.
    و اگر بتوانیم با مدیریت زمان به ابعاد دیگر زندگی مان هم در این مدت کمی رسیدگی کنیم و هیجانات و احساسات منفی ان را مدیریت کنیم، بهتر می توانیم این دوران سخت را پشت سر بگذاریم.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد