نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: مشکل غمگین بودن من

2340
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy مشکل غمگین بودن من

    سلام روزتون بخیر
    من ی مشکلی دارم که همیشه باهامه زندگیمو سخت کرده یعنی کلا روند زندگیمو با مشکل روبرو کرده اونم اینه ک کلا غمگینم ،تو شاد ترین موقعیت ها بغض دارم ،یا مثلا وسط عروسی گریم میگیره بعضی وقتها اونقدر گریه میکنم که قلبم درد میگره
    دلم میخواد روند زندگیم عوض بشه بتونم مثل بقیه دخترای هم سنو سال خودم خوش بگذرونم
    ممنون میشم کمکم کنید.

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    سلام روزتون بخیر
    من ی مشکلی دارم که همیشه باهامه زندگیمو سخت کرده یعنی کلا روند زندگیمو با مشکل روبرو کرده اونم اینه ک کلا غمگینم ،تو شاد ترین موقعیت ها بغض دارم ،یا مثلا وسط عروسی گریم میگیره بعضی وقتها اونقدر گریه میکنم که قلبم درد میگره
    دلم میخواد روند زندگیم عوض بشه بتونم مثل بقیه دخترای هم سنو سال خودم خوش بگذرونم
    ممنون میشم کمکم کنید.
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام . چه مدته این حالت رو دارین ؟
    چه چیز یا چیزهایی باعث میشه شما بغض کنید و گریه کنید ؟
    آیا خودتون رو با اشخاص یا موقعیت اونها مقایسه میکنید؟
    عملکرد شما در زمینه تحصیل و روابط با افراد و خانواده چطوره ؟
    دوست گرامی حالات شما بیانگر نشانه های افسردگی هستند که از جمله این نشانه ها گریه کردن بدون هیچ دلیلی یا گریه بیش از حد هست برای درمان ابتدا باید به روانشناس مراجعه کنی تا این مسئله با جزئیات دقیق تسخیص گزاری بشه و سپس برای درمان مداخلات لازم صورت بشه و درصورت نیاز برای دارو درمانی به روانپزشک ارجاع بشین

  3. 3 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام . چه مدته این حالت رو دارین ؟
    چه چیز یا چیزهایی باعث میشه شما بغض کنید و گریه کنید ؟
    آیا خودتون رو با اشخاص یا موقعیت اونها مقایسه میکنید؟
    عملکرد شما در زمینه تحصیل و روابط با افراد و خانواده چطوره ؟
    دوست گرامی حالات شما بیانگر نشانه های افسردگی هستند که از جمله این نشانه ها گریه کردن بدون هیچ دلیلی یا گریه بیش از حد هست برای درمان ابتدا باید به روانشناس مراجعه کنی تا این مسئله با جزئیات دقیق تسخیص گزاری بشه و سپس برای درمان مداخلات لازم صورت بشه و درصورت نیاز برای دارو درمانی به روانپزشک ارجاع بشین
    نزدیک دوماهه اینجوری ام ، ضربه روحی شدیدی خوردم ،ک باعث شد دیگه رنگ شادی رو نبینم
    نه کلا سعی میکنم خودمو مقایسه نکنم

  5. کاربران زیر از فاطمه ی تنها بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    نزدیک دوماهه اینجوری ام ، ضربه روحی شدیدی خوردم ،ک باعث شد دیگه رنگ شادی رو نبینم
    نه کلا سعی میکنم خودمو مقایسه نکنم
    سلام مجدد
    ضربه روحی : آیا اتفاق بدی براتون افتاد یا جدایی و شکست عاطفی و....تجربه کردین ؟
    اگر اتفاق ناگواری رو تجربه کردین که براثر اتفاقات ناگوار مانند ازدست دادن عزیز رخ داده بنابراین شما درشرایط( ptsd) یا اختلال پس سانحه به سر میبرین و با مراجعه به روانشناس و با شناخت درمانی و درمان های تحلیلی و.......راهکارهای درمانی انجام میشه

  7. 3 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    سلام مجدد
    ضربه روحی : آیا اتفاق بدی براتون افتاد یا جدایی و شکست عاطفی و....تجربه کردین ؟
    اگر اتفاق ناگواری رو تجربه کردین که براثر اتفاقات ناگوار مانند ازدست دادن عزیز رخ داده بنابراین شما درشرایط( ptsd) یا اختلال پس سانحه به سر میبرین و با مراجعه به روانشناس و با شناخت درمانی و درمان های تحلیلی و.......راهکارهای درمانی انجام میشه
    بله اولش خالمو از دست دادم ،چون مرگش غیر طبیعی بود تو آتیش سوخت ،داغون شدم ،بعدشم جدایی از کسی ک عاشقش بودم ،خیلی وضعیت بدی دارم

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    سلام به شما فاطمه جان
    در این مورد اطلاات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم .
    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند مدت است این علایم را دارید؟
    3. تغییراتی در تغذیه و خواب خود احساس می کنید؟
    4. روابط شما با دوستان و خانواده چگونه هست؟
    5. در بیشتر روز چه خلقی داری؟"
    6. از نظر درسی یا کاری با افت روبرو شده اید؟

  10. 3 کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط dehghan نمایش پست ها
    سلام به شما فاطمه جان
    در این مورد اطلاات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم .
    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند مدت است این علایم را دارید؟
    3. تغییراتی در تغذیه و خواب خود احساس می کنید؟
    4. روابط شما با دوستان و خانواده چگونه هست؟
    5. در بیشتر روز چه خلقی داری؟"
    6. از نظر درسی یا کاری با افت روبرو شده اید؟
    سلام
    هفده سالمه ،نزدیک دوماهه اینجوری شدم در مورد تغذیه بله اشتهام خیلی کم شده ب طوری که تو یک ماه ده کیلو کم کردم و خوابم هم روزی چهار ساعت ،با خانوادم زیاد روابط خوبی ندارم دعوا نداریم باهام خوب رفتار میشه ولی من زیاد راحت نیستم فضای بیرون خونه رو ترجیح میدم، درباره درس هم بله من خیلی درس خون بودم ولی الان برای امتحانات فقط روزی نیم ساعت می خونم ،حس زندگی ندارم

  12. 2 کاربران زیر از فاطمه ی تنها بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    بله اولش خالمو از دست دادم ،چون مرگش غیر طبیعی بود تو آتیش سوخت ،داغون شدم ،بعدشم جدایی از کسی ک عاشقش بودم ،خیلی وضعیت بدی دارم
    بله درحال حاضر در اختلال پس سانحه یا ptsd به سر میبرین که به منظور درمان باید به روانشناس و با شناخت درمانی و درمان های تحلیلی و درصورت نیاز برای دارو درمانی مقطعی برای مدیریت بهتر افکار دارو به روانپزشک ارجاع خواهید شد
    درضمن مرگ خاله تون رو توی مشاوره های که مراجعه میکنید و هم اینجا
    توضیح بدین

  14. 3 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    بله درحال حاضر در اختلال پس سانحه یا ptsd به سر میبرین که به منظور درمان باید به روانشناس و با شناخت درمانی و درمان های تحلیلی و درصورت نیاز برای دارو درمانی مقطعی برای مدیریت بهتر افکار دارو به روانپزشک ارجاع خواهید شد
    درضمن مرگ خاله تون رو توی مشاوره های که مراجعه میکنید و هم اینجا
    توضیح بدین
    من امکان مشاور حضوری رو ندارم ،با راهکار های دیگه نمیشه کاری انجام داد؟؟؟
    منظورتونو متوجه نشدم ،نحوی مرگ خالم رو بگم؟؟

  16. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    من امکان مشاور حضوری رو ندارم ،با راهکار های دیگه نمیشه کاری انجام داد؟؟؟
    منظورتونو متوجه نشدم ،نحوی مرگ خالم رو بگم؟؟
    این که خاله شما سوختن اینکه از اون زمان این طوری شدین رو توضیح بدین چون اینجا تازمانی که من نپرسیدم نگفتین به خانم دهقان هم نگفتین بنابراین منظورم این هست که درمراجعه حضوری
    یادتون باشه بگین

  17. 2 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    این که خاله شما سوختن اینکه از اون زمان این طوری شدین رو توضیح بدین چون اینجا تازمانی که من نپرسیدم نگفتین به خانم دهقان هم نگفتین بنابراین منظورم این هست که درمراجعه حضوری
    یادتون باشه بگین
    خب خالم تو شهرستان زندگی میکرد هنوز گاز نداشتن از نفت استفاده میکردن ،بخاطر مشکل اعصابش خودشو ب آتیش کشید ،سر تاپاش سوخت ،دو روز بستری بود تو بیمارستان که اونقدر سوخته بود قابل تشخیص بود و فوت شد ،من از بچگی علاقه ی خاصی بهش داشتم ،هنوزم باور ندارم مرگشو، خیلی سخته برام قبل از مرگ خالم با ی پسر دوست بودم ،تو این مدت توانایی حرف زدن نداشتم تو شک بودم ،اونم منو ول کرد رفت ی درد رو دردام اضافه شد ........

  19. کاربران زیر از فاطمه ی تنها بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    با سلام خدمت شما
    دوست عزیز احساس ناراحتی و غمی که تجربه می کنید کاملا قابل درک است.
    البته به سن و سالتان هیچ اشاره ای نکرده اید و اینکه تا به حال برای کمک به خودتان چه اقداماتی انجام داده اید و تا چه اندازه موثر بوده اند.
    احساسات معمولا به دنبال افکاری که در ذهن ما تولید می شوند می آیند.
    یعنی اتفاقات و یا رویدادهای زندگی به خودی خود معنای خاصی ندارند.
    بلکه بسته به تعبیر و تفسیر و برداشت ما از آنها ممکن است برایمان در نهایت ناراحت کننده و یا خوشحال کننده، خوشایند و یا ناخوشایند باشند.
    از سوی یگر احساس ناکامی زمانی شکل می گیرد که ما خواسته ای داشته ایم که برآورده نشده است.
    به بیان دیگر زمانی که آنچه می خواهیم با آنچه می بینیم و در واقعیت وجود دارد بسیار متفاوت باشد آن وقت است که احساس ناکامی ناشی از نرسیدن را تجربه می کنیم.
    اما نکته اصلی اینجا است که بر خلاف تصور معمول ما که به نظرمان احساسات ناخوشاید باید حذف شوند و به هیچ کاری نمی آیند، گاهی مانند یک سیستم هشدار دهنده برای ما رفتار می کنند.
    به این معنا که به ما این پیام را می دهند که یک چیزی سر جای خودش قرار ندارد.
    بنابراین اگر مدام احساس ناراحتی و غم و ناکامی را تجربه می کنید باید بررسی و ارزیابی انجام شود تا مشخص شود چه نیازها و خواسته های مغفول مانده ای دارید.
    گاهی خواسته های ما به این دلیل در ما ناکامی ایجاد می کند که دست یافتنی و واقع بینانه نیستند.
    یا اینکه اصلا تحت اراده و کنترل ما نیستند که بخواهیم برای رسیدن به آن ها کاری انجام دهیم.
    مانند این قبیل خواسته هایی که در آن می خواهیم پدر و مادر ما جور دیگری رفتار کنند و کمتر رفتارهایی داشته باشند که برای ما آزار دهنده است.
    یا اینکه قد ما کمی بلندتر باشد و یا در خانواده دیگری متولد شده بودیم.
    به طور کلی ذهن ما مدام در حال تولید فکر است و گاهی این افکار بسیار سرزنش آمیز و قضاوت گرانه و منفی هستند.
    در این صورت هم اگر از محتوای افکارمان آگاهی نداشته باشیم و بدون توجه به اینکه چه مطلبی را به ما می گویند، آیا برای ما کارایی دارند یا نه، آیا به داشتن یک زندگی بهتر کمک کننده و مفید هستند یا اینکه بدتر مانع می شوند، با آن ها به گونه ای همراه و یکی می شویم انگار که حقیقت محض هستند.
    در حالی که صرفا یک فکری هستند که در دهن خود مت تولید شده اند.
    و ما اگرچه نمی توانیم انواع آن را انتخاب کنیم و یا مانع ورود و تولید آن ها در ذهنمان شویم، اما می توانیم انتخاب کنیم که به آن ها چقدر بها بدهیم و این تصمیم گیری هم باید بر اساس کارایی آن افکار باشد نه چیز دیگر.
    یعنی اگر ما را به سمت حل مشکل یا مسئله ای هدایت می کنند و یا به سمت داشتن و ساختن یک زندگی دلخواه و معنادار می برند، به آن ها توجه کنیم در غیر این صورت فققط مشاهده گر آن ها باشیم و فضایی به آن ها بدهیم که کار خودشان را بکنند و ما هم کار خوب و موثر خودمان را انجام دهیم.
    حالا گاهی مسئله اصلی دیگر این است که ما اصلا کار خاصی نداریم که بخواهیم انجام دهیم.
    یعنی اصلا چشم انداز مشخصی نداریم و اهداف خاصی را برای خودمان تعریف و برنامه ریزی نکرده ایم و نمی دانیم قرار است در زندگی مان چه کنیم و زندگی در کل برای ما چه معناییی دارد یا می خواهیم چگونه فردی باشیم.
    در این صورت باید به این موضوع هم پرداخته شود.
    گاهی متوجه می شویم تصویری که از خود ایده آلمان داریم با انچه اکنون هستیم تفاوت و فاصله زیادی دارد و باید با شناسایی و ارزیابی آن بتوانیم برای نزدیک تر شدن به خود دلخواه و ایده آلمان فعالانه اقداماتی انجام دهیم.
    همچنین از آمجا که یکی دیگر از نیازهای اساسی هر فردی داشتن تفریح و انجام فعالیت هایی است که فقط آن ها را به دلیل داشتن و تجربه حال خوب انجام می دهد، نداشتن این گونه فعالیت ها هم گاهی باعث بی لذتی و تجربه غم و نداشتن احساس لذت و کیفیت پایین در زندگی می شود.
    بنابراین هر کسی باید نخست فعالیت هایی را که به او احساس خوبی می دهند و برایش لذت بخش هستند را مشخص کند و حتی فهرست وار یادداشت کند و بعد آگاهانه و منظم فرصت انجام دادن آن ها را برای خودش فراهم کند.
    موضوع بعدی که بسیار مهم است نیاز به داشتن رابطه های خوب و با کیفیت است.
    هر فردی نیاز اساسی دارد به اینکه عده ای افراد وجود داشته باشند که آن ها را دوست بدارند و متقابلا دوست داشته شوند، روابطی که در آن احساس امنیت و ارزشمندی دریافت کنند.
    این موضوع آنقدر مهم است که نبودن آن می تواند به تجربه احساس غم و ناکامی منجر شود.
    گاهی داشتن برخی تجربه ها سخت و تلخ و ماندن در گذشته می تواند موجب آزار و افسردگی ما بشود که در این صورت مداخلات درمانی و تخصصی و حرفه ای نیاز است.
    با توجه به تمام این موارد به شما توصیه می شود حتما به یک روانشناس و یا مشاور مراجعه بفرمایید تا با انجام بررسی های لازم و ارزیابی های مورد نیاز بتوانید در مسیر خواسته ها و نیازهای خودتان پس از شناسایی آن ها و رفع موانع درونی و بیرونی موجود، اقدامات موثرتری انجام دهید و به سمت تجربه احساس لذت بیشتر و ناکامی کمتر و کیفیت زندگی مورد نظرتان حرکت کنید.

  21. 2 کاربران زیر از moshaver-editor بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    ممنون از راهنمایی هاتون


    ب جز مشاور حضوری ،راهکار دیگه ای هست ؟

  23. بالا | پست 14


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    ممنون از راهنمایی هاتون


    ب جز مشاور حضوری ،راهکار دیگه ای هست ؟
    سلام

    بهتون تسلیت میگم متاسفم که چنین اتفاقی پیش اومده.

    خب دو ماه مدت کمیه برا کنار اومدن با این اتفاقات، شما به زمان بیشتری نیاز دارید.

  24. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44328
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    10
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط Experience نمایش پست ها
    سلام

    بهتون تسلیت میگم متاسفم که چنین اتفاقی پیش اومده.

    خب دو ماه مدت کمیه برا کنار اومدن با این اتفاقات، شما به زمان بیشتری نیاز دارید.
    خیلی ممنونم بابت تسلیت

    بله میدونم مدت زمان کمیه نمیشه ب این زودی با مرگ خالم کنار بیام ،بالا ب کسی ک ترکم کرده اشاره کردم ،نظرتون درباره اون چیه ؟ ب نظرتون بهش زنگ بزنم چون اون موقعی که رفت من اصلا تو موقعیتی نبودم ک جلوشو بگیرم یا حتی دلیلشو بپرسم

  26. بالا | پست 16


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل غمگین بودن من

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه ی تنها نمایش پست ها
    خیلی ممنونم بابت تسلیت

    بله میدونم مدت زمان کمیه نمیشه ب این زودی با مرگ خالم کنار بیام ،بالا ب کسی ک ترکم کرده اشاره کردم ،نظرتون درباره اون چیه ؟ ب نظرتون بهش زنگ بزنم چون اون موقعی که رفت من اصلا تو موقعیتی نبودم ک جلوشو بگیرم یا حتی دلیلشو بپرسم
    آره شاید زنگ زدنتون درست باشه چون یه رابطه خوب به این سادگی از بین نمیره.

    البته شما هنوز خیلی جوان هستید و اگه این رابطه از بین رفت نباید ناراحت و ناامید بشید.

  27. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد