نوشته اصلی توسط
Parniian.m
سلام من پرنیانم 17 سالمه نمیگم کسی هس ک مشکل نداشته باشه تو زندگیش نه همه مشکل دارن ولی مشکلات من یکم زیادتره تو این 17 سال یکبارنشده ک خودم بخوام واسه خودم تصمیم بگیرم از انتخاب غذاورنگ لاک بگیرین تا انتخاب رشته و چیزای دیگه خانوادم یه جوررفتارمیکنن انگار همه چیزابه انتخاب خودم هست و راضیم درصورتی ک همه چیو اوناانتخاب میکنن من حتی نتونستم یک بارتنهایی با دوستام بیرون و این واقعا داره اذیتم میکنه هرچی بزگترمیشم محدودترهرکاری ک فکرشو کنین انجام دادم ولی هیچ فایده ای نداشت منم ادمم دل دارم نیازدارم بعضی وقتا تنها باشم بعضی از روزامو با دوستام باشم ولی خب هروقت کوچیکترین اعتراضی هم میکنم میگن جامعه خوب نیس وقتی میتونی با مامانت بری بیرون چرا دوستات پدرو مادر من هردو تحصیل کرده و ازاساتید دانشگاه هستن زیاد با همسن و سالای من درارتباط اند و بهترباید مارو بشناسن و درک کنن ولی متاسفانه اینجورنیس واقعا خسته شدم بخاطر کارپدرو مادرم توی شهری زندگی میکنیم که با هیچکدوم از اقوامم رفت و امد نداریم بخاطر کارپدرومادرم و مشغله هایی که دارن سالی یک بارم بیرون نمیریم و من حتی خودم اجازه بیرون رفتن ندارم و این خیلییی اذیتم میکنه افسرده شدم همسن و سالای من الان درحال تست زدن و کتاب خوندنن واسه کنکور منم باید عین یه مرده متحرک زل بزنم به درو دیوار اتاق ن هدفی نه انگیزه ای هیچی شما بگین من چیکارکنم با این خونوادم بچه اولم هستم سخت گیریاشون واقعا بیش ازحده و من نمیتونم تحمل کنم